حمله کیهان به خاتمی درقالب نقدروحانی
حسین شریعتمداری با اشاره به این سخن رئیس جمهور که گفته بود:"از همه میخواهیم با شناسنامه حرف بزنند و بگویند از کجا و وابسته به کدام جناح هستند. با نام خود سخن بگویند نه با نام ملت ایران" در سرمقاله کیهان نوشت:
* با عرض پوزش عملکرد ایشان در برخی از موارد با فرمول یاد شده تفاوت یکصد و هشتاد درجهای نیز داشته است.
به عنوان مثال، فلان و فلان شخصیت سیاسی که به جرم آشکار و غیرقابلانکار وطنفروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 به وضوح از سوی مردم طرد شدهاند، بیآن که به شناسنامه سیاسی باطل شده خود کمترین اشارهای داشته باشند، زبان ملت را به کام میگیرند و به نمایندگی از آنان برای نظام و دولت محترم نسخه میپیچند. بدیهی است آقای دکتر روحانی حق دارد از آنان بخواهد که «بدون شناسنامه حرف نزنند» و ابتداء برای مردم توضیح بدهند و بگویند همان کسانی هستند که با ادعای تقلب در انتخابات 88 جمهوریت نظام را به نفع مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس زیر سوال کشیده و سپس با شرکت در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، دروغگو بودن خود را به اثبات رسانده بودند. به مردم بگویند که یکی از آنها حداقل دو بار با جرج سوروس، سرمایهدار صهیونیست آمریکایی ملاقات پنهان داشته و بعد از این ملاقاتها بود که سوروس در مصاحبه با CNN قول داده بود «جمهوری اسلامی تا یکسال دیگر برچیده خواهد شد»!
برای مردم توضیح بدهند چرا در مقابل ادعای نتانیاهو که فتنهگران را «سرمایه بزرگ اسرائیل در ایران» نامیده بودمهر سکوت بر لب زده بودند؟! چرا همصدا با دیگر سران فتنه، اهانتکنندگان به ساحت مقدس امام حسین علیهالسلام در عاشورای 88 را مردمان خداجوی! نامیده بودند؟! تصویر مبارک حضرت امام(ره) را پاره و لگدمال کرده بودند! شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»! و «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر داده بودند! و...
باید به جناب آقای دکتر روحانی عرض کرد؛ این واقعیات که قابل انکار نیست! هست؟! و آیا همین آقایان که تاکنون اصرار داشتند آراء جنابعالی را به حمایت اصلاحطلبان و کارگزاران از شما نسبت دهند، امروزه زبان به انتقاد از دولت محترم نگشودهاند؟! انتظار از ریاست محترم جمهوری آن بوده و هست که با تکیه بر فرمول یاد شده، از آنان بخواهند «بدون شناسنامه حرف نزنند» و ابتداء شناسنامه خود را روی دست بگیرند - البته اگر جرأت داشته باشند که ندارند - و سپس اظهارنظر کنند!
*آیا منظور حضرتعالی از «شناسنامه»، شناسنامه حزبی منتقدان است؟ اگر چنین باشد- که ظاهرا اینگونه به نظر میرسد - پرسش بعدی آن است که آیا از نگاه و نظر جناب دکتر روحانی، فقط کسانی حق انتقاد دارند که عضو یکی از احزاب و یا گروههای سیاسی موجود باشند و آنانی که عضو هیچ حزب و گروهی نیستند - یعنی تودههای عظیم مردم - حق انتقاد از دولت را ندارند!
*این روزها بسیاری از گروهها و احزابی که نام خود را در فهرست حامیان دولت ثبت و اعلام کردهاند نیز نسبت به شماری از مواضع و عملکرد دولت بیشترین انتقادها را دارند. انتقاداتی که برخی از آنها از نوع باجخواهی و سهمطلبی است و اتفاقا جا دارد آقای دکتر روحانی مطابق فرمول یاد شده از آنان - اصلاحطلبان و کارگزاران - بخواهد که شناسنامه خود را ارائه کنند و مثلا توضیح بدهند در حالی که به اعتراف خودشان در مجموع فقط 13درصد رأی داشتهاند و به همین علت هر دو گروه نامزدهای رسمی خود را مجبور به استعفاء کرده بودند، اکنون با کدام جایگاه و پایگاه، از دولت به خاطر نادیده گرفتن خواستههای حزبی و گروهی خود انتقاد میکنند؟!
*اظهارات روز سهشنبه آقای دکترروحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بیآن که بخواهند و یا در پی آن بوده باشند، به گونهای بوده است - و یا اینگونه تلقی میشود - که انگار هیچکس حق ندارد بدون کوپن از مواضع و عملکرد دولت محترم انتقاد کند! و این در حالی است که همه دلسوزان و دلدادگان انقلاب اسلامی خواستار موفقیت دولت هستند چرا که موفقیت دولت را موفقیت خود و نظام میدانند از این روی انتقاد آنان نه فقط نباید برای رئیسجمهور محترم دغدغهآور باشد بلکه میتواند همراهی با ایشان در ارائه خدمت بهتر تلقی شود.