رد پای مرموز کاسبان تحریم در ماجرای دکل گم شده
اگرچه روایت های مختلفی درباره سرنوشت دکل مرموز ایرانی مطرح شده و یک روز رد پای آن را در خلیج فارس و روز دیگر در خلیج مکزیک جستجو می کنند و یک روز نیز وجود آن انکار می شود، اما آنچه به خوبی در این ماجرا خودنمایی می کند، نقش دلالان و کاسبان تحریم در شکل گیری این ماجراست.
به گزارش ایرنا، گم شدن دکلی که تاکنون به اسامی' DEAN ' و 'FORTUNA' نامیده شده، ماجرایی جدید نیست و سابقه آن به دولت قبل می رسد، اما اظهارات اخیر بیژن زنگنه وزیر نفت در خصوص دکل گمشده، بار دیگر پای این ماجرا را به رسانه ها باز کرد.
مفقود شدن این دکل حفاری 87 میلیون دلاری به مدیریت سابق شرکت تاسیسات دریایی بازمی گردد. زمانی که مدیرعامل سابق این شرکت برای گسترش فعالیت های حفاری در پارس جنوبی، تصمیم گرفت با اعتماد کردن به تعدادی از کاسبان تحریم، یک دکل دریایی را از شرکتی خارجی خریداری کند.
با توجه به تحریم کشورمان و ورود دلالان به این ماجرا، موضوع خرید دکل شکل پیچیده ای به خود گرفته و در نتیجه حدود 87 میلیون دلار پول برای خرید این دکل و همچنین طرح دعوای مربوط به آن پرداخت می شود.
پس از مدتی، دلالان و کاسبان مفقود شده و به دنبال آنها، دکل نفتی نیز ناپدید می شود و در نتیجه پرونده ای در نهادهای قضایی و بازرسی ایران در خصوص این موضوع تشکیل و تعدادی از مدیرانی که شائبه دخالت شان در این ماجرای مشکوک وجود داشت، تحت بازجویی قرار گرفتند.
سرنوشت این دکل نفتی، موضوعی قابل توجه است؛ زمانی گفته می شد که دکل فورچونا در یک کشور حاشیه جنوبی خلیج فارس مشغول حفاری بوده، اما چندی است که ادعا شده این دکل از قاره ای دیگر و از خلیج مکزیک سر درآورده است.
همچنین اخیرا برخی مقامات سابق که نگران هستند ماجرای دکل نفتی به نام آنها ثبت شود، مدعی شده اند که چنین دکلی اصلا وجود خارجی ندارد زیرا دکلی به ایران تحویل داده نشده که گم شده باشد.
نقش تحریم در شکل گیری ماجرای دکل گمشده
علی طاهری مطلق مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی که پرونده دکل در زمان ریاست وی شکل گرفت به خوبی نقش تحریم ها را در این ماجرا تبیین کرده و می گوید: با توجه به شرایط تحریم های ظالمانه علیه کشورمان، شرکت های حفاری و صاحبان دکل های دریایی خارجی تهدید به خروج از آب های ایران می کردند، به همین دلیل تأمین دکل های مالکیتی برای حفاری میدان های نفتی و گازی به ویژه میدان مشترک پارس جنوبی جزو ضروریات کشور بود. شاید هیچ کاری به اندازه تأمین دکل در آن زمان ضرورت نداشت؛ زیرا اگر پالایشگاه ها ساخته و همه چیز آماده شود ولی حفاری چاه ها انجام صورت نگیرد نتیجه ای به دست نخواهد آمد.
وی با تشریح جزییات ماجرا خاطر نشان می کند: در این شرایط شرکت تأسیسات دریایی اقدام به خرید یک دستگاه دکل حفاری به نام «فورچونا» از شرکت جی .اس.پی. رومانی کرد تا دکل مذکور پس از بازسازی کامل با کلیه متعلقات، تجهیزات و مطابق با استانداردهای عملیات حفاری به ایران حمل شود. قرارداد خرید دکل پس از کارشناسی مفصل و تهیه گزارش فنی و طی مراحل قانونی در شرکت منعقد شد.
وی با اشاره تلویحی دلالان در پرداخت نشدن به موقع پول دکل، اظهار داشته است: این دکل نه پنهان است و نه گمشده، بلکه موقعیت آن مشخص شده اما هنوز تحویل داده نشده است. علت آن هم این است که این قرارداد پس از پرداخت بخشی از آن به عنوان پیش پرداخت، به دلیل عدم تأمین به موقع نقدینگی بخش های باقی مانده با مشکل حقوقی مواجه و در نهایت منجر به طرح دعوای حقوقی در دادگاه بین المللی در لندن از طرف فروشنده شد.
مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی با اشاره به سختی مبادلات مستقیم و شفاف مالی در دوران تحریم می گوید: باقی پول به هیچ وجه به فروشنده رومانیایی پرداخت نشد؛ چرا که به علت تحریم، دکل مستقیم به شرکت های ایرانی فروخته نمی شود، طبعاً باید شرکت هایی نقش واسطه را داشته باشند که مابقی پول نزد شرکت واسطه است که رسماً هم دریافت آن را اعلام کرده است.
طاهری تصریح می کند: البته انتقال وجوه سنگین در شرایط تحریم مشکلات خاص و پیچیده مربوط به خود را دارد. بخشی از مشکل ما هم ناشی از همین شرایط است. بدیهی است شرکت واسط نیز اعلام کرده با توجه به شرایط تحریم تا زمانی که وضعیت دادگاه روشن نشود امکان بازگرداندن پول به شرکت را ندارد.
تجارت پرسود کاسبان تحریم
اگرچه طاهری مطلق، جزییات حضور دلالان در این ماجرا را با شفافیت تبیین نمی کند، اما براساس گزارش ها، در زمانی که حفاری فاز 14 پارس جنوبی دچار مشکل شده بود، تعدادی از دلالان و کاسبان تحریم، با ادعای خرید دکل برای شرکت تاسیسات دریایی، نظر مسوولان این شرکت را جلب می کنند.
به علت تحریم و عدم امکان خرید مستقیم توسط شرکت تاسیسات دریایی، این دلالان، راهکارهایی را برای دور زدن تحریم و خرید دکل پیشنهاد می کنند که با استقبال مدیران شرکت تاسیسات دریایی مواجه می شود و بدین ترتیب کاسبان تحریم سناریویی را پیش می برند که سرانجامی ندارد.
در نهایت نیز دلالان خود را کنار کشیده و شرکت ایرانی خریدار دکل را در میان یک پرونده حقوقی پیچیده، رها می کنند.
در واقع، ماجرای دکل گمشده ایرانی، همانند ماجرای بابک زنجانی به کلاف سردرگمی تبدیل شده که توسط دلالان و کاسبان تحریم شکل گرفته و به سرانجام رسیدن آن، به سادگی امکان ندارد.
همانگونه که مشخص نیست بابک زنجانی با پول های فروش نفت چه کرده و چه اتفاقی برای طلب چند میلیارد یورویی دولت و ملت از بابک زنجانی رخ داده، نمی توان پیش بینی کرد که سرنوشت پول پرداختی برای خرید این دکل نفتی نیز چه خواهد شد.
کاسبان تحریم، در سال های اخیر تجارت پرسودی داشته اند به طوری که به ادعای رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران، در طی دوران تحریم، بیش از 25 میلیارد دلار در برهه های زمانی مشخصی به جیب آنها سرازیر شده است.
براین اساس است که کاسبان تحریم نمی خواهند مذاکرات ایران با 1+5 مسیر درست و منطقی خود را طی کند، زیرا منافعشان با عدم موفقیت این مذاکرات گره خورده است.
اما پیشرفت مذاکرات هسته ای می توان این نوید را بدهد که معضل تحریم ها رفع شده و بار دیگر شفافیت در مبادلات مالی خارجی کشورمان حاکم شود. شاید وقت آن فرارسیده باشد که به گفته حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رییس جمهوری 'دلالان تحریم از هم اکنون به فکر شغل دیگری باشند.'
نظر شما