فارین پالیسی: شرکتهایبزرگ نفتی چشم به راه ایران پس از توافق هستهای
مجله سیاسی-اقتصادی فارین پالیسی نوشت: با لغو تحریم ها دست (ایران) یکی از غنی ترین کشورهای نفتی و گازی جهان باز می شود، که این تحول برخی را آشفته می سازد اما شرکت های بزرگ نفتی و کشورهای تشنه انرژی، خشنودی خود را از این امر پنهان نمی کنند.
'کیت جانسون' در مقدمه مقاله ای برای این مجله درباره چشم انداز پایان تحریم ها افزود: این هفته در وین، آینده برنامه جنگ افزار هسته ای ایران بزرگترین علامت سوالی است که بر دور پایانی گفت و گوهای هسته ای بین تهران و قدرت های جهانی سایه افکنده است. اما چیزی که در صورت برداشته شدن تحریم ها تقریبا به همان اندازه مهم است و پیامدهای سنگینی برای آمریکا، اروپا، روسیه و اوپک دارد، همان توانمندی گریز بخش انرژی ایران است که اکنون به بند کشیده شده است.
وی در ادامه مقاله خود با اشاره به این که برداشته شدن سریع تحریم های انرژی ایران می تواند بازار نفت را آشفته سازد، نوشت: چشم انداز پایان گرفتن تحریم هایی که بخش انرژی ایران را هدف گرفت و صادرات نفت این کشور را بسیار محدود کرد، امیدهایی را در داخل کشور زنده کرده از طرف دیگر هراس هایی را درباره بازگشت طوفانی ایران پس از دورانی طولانی به بازارهای جهانی انرژی موجب شده است.
دیگر تولیدکنندگان داخل اوپک، همچنین تولیدکنندگان نفت در ایالات متحده که بر استخراج نفت شیل متمرکزند، از این هراس دارند که رفع سریع تحریم ها می تواند سیل نفت ایران را به سمت بازار سرازیر کند و بهای نفت را که اکنون نیز پایین است، بیش تر کاهش دهد.
پایان تحریم ها، یک روی دیگر هم دارد. اقتصادهایی چون اروپا که نومیدانه در جستجوی منابع تازه ای برای عرضه انرژی هستند، مشتاق چشم اندازی هستند که در آن ظرفیت واقعی ایران به ویژه برای تولید و صادرات گاز طبیعی آزاد شود.
در واقع آنچه از نگاه بسیاری از ناظران به عنوان پیامد کوتاه مدت محتمل برداشتن تحریم ها مطرح است، یعنی جاری شدن سیل نفت ایران به بازاری که هم اکنون هم عرضه کافی دارد، به احتمال بیشتر در میان مدت رخ خواهد داد، چرا که یک سال یا شاید بیشتر طول می کشد که سایه تحریم های مالی و تحریم های مرتبط با بخش انرژی ایران از سر این کشور رفع شود و تولید نفت ایران به سطح لازم برسد.
باید گفت که بسیاری امیدوار به روی دادن یک انقلاب انرژی در ایران بودند. شرکت های نفتی جهان چون شل و متخصصان فنی اروپایی جویای جایگزین کردن کشوری به جای روسیه هستند، که این بیش از آنکه یک هدف میان مدت باشد، یک هدف دراز مدت خواهد بود.
تحقق این انقلاب، نیازمند میلیاردها دلار سرمایه گذاری، بازسازی کامل بخش انرژی ایران و تلاشی بی پروا و نفس گیر برای ایجاد زیرساخت مورد نیاز برای پیوند دادن حوزه های گازی ایران به بازارهای تشنه آن در هزاران کیلومتر آن سوتر است.
'آندره آ گولدائو' که در مرکز بلفر بخش علوم و روابط بین الملل در دانشگاه هاروارد به بررسی ژئوپلیتیک انرژی می پردازد، می گوید 'در مجموع، هیجان زیادی درباره سرنوشت نفت و گاز ایران وجود دارد، اما هنگامی که نوبت به بنیادهای بخش انرژی می رسد، علامت سووال های بزرگی باقی می ماند.
'در مرحله پایانی گفت و گو های هسته ای میان تهران و قدرت های 1+5 به آسانی می توان فهمید که چرا همه نگاه ها متوجه بخش انرژی ایران است.
'ایران دارای چهارمین ذخایر نفت و بزرگترین ذخایر گاز طبیعی جهان است؛ در مجموع ایران بزرگترین ذخایر گاز و نفت جهان را داراست و غول هایی چون عربستان، روسیه و حتی آمریکا را پشت سر می گذارد. به زبان خیلی ساده، هیچ گوهری در همه کره زمین، ارزشمندتر از بخش انرژی ایران وجود ندارد و این بخش اکنون در حال بازکردن درهای خود بر روی سرمایه گذاری جهانی است'.
او خاطرنشان کرد: درک این نکته روشن می سازد که چرا شرکت های بزرگ نفتی جهان برای بازگشت به ایران بی تابی می کنند. چشمان گرسنه آنها به رغم مناسبات خصمانه ایران با عرب ها، اسراییل (رژیم صهیونیستی) و غرب، هم چنین به رغم تحریم ها و دهه ها شرایط چندان جذاب برای سرمایه گذاری خارجی، همچنان به ایران دوخته شده است.
اوایل ماه جاری میلادی، شرکت های بین المللی شامل شل، BP، توتال و انی، علاقه خود را به تزریق پول به میدان های نفت و گاز ایران، بمحض برداشته شدن تحریم ها، ابراز کردند.
رئیس شل، پس از دیدار با مقامات بخش انرژی ایران در وین به بلومبرگ گفت که ایران 'یک کشور حیرت آور با یک پشتوانه فوق العاده از منابع طبیعی است'. رییس توتال هم به یک جمله ساده اکتفا کرد:'ما ایران را دوست داریم.'
شل همچنین برای گفت و گو بر سر تجارت، به تهران رفته است. مقامات ایرانی خودشان حتی شرکت های آمریکایی را میزبانی می کنند، شرکت هایی که برخلاف رقبای اروپایی شان تاکنون از ایران فاصله گرفته اند.
ایران، برای جذب سرمایه گذاری، احتمالا باید شرایط ملایمتری را برای شرکت های بزرگ نفتی فراهم آورد.
از دهه 1950 مناسبات ایران با شرکت های بزرگ نفتی، با مشکل همراه شد و این وضع در پی انقلاب 1979 ایران شدت بیشتری گرفت.
امروز، با درک نیاز به جذب میلیاردها دلار سرمایه و فن آوری پیشرفته، مقامات ایران به شرایط تازه و جذاب تری برای پروژه های نفت و گاز خود می اندیشند.
گولدائو می گوید: شرکت های نفتی بین المللی در گذشته، هرگز با چنین استقبال گرمی در ایران رو به رو نبوده اند. باید دید که آیا ایران آمادگی آن را دارد تا با فراهم کردن شرایطی که به اندازه کافی جذاب باشد، شرکت هایی چون BP، اکسون موبیل و شل را به کشور بیاورد یا این که به سمت شرکت هایی از چین و روسیه چرخش می کند.
وی می افزاید: 'از طرف دیگر در بین همتایان و رقیبان ایران در اوپک و نیز در بخش نفت آمریکا این نگرانی وجود دارد که برداشتن تحریم ها، منجر به ورود سیل نفت ایران به بازار شود.
' این کشور اکنون حدود 40 میلیون نفت خود را در تانکرهایی ذخیره کرده که آماده تحویل به خریداران است. مقامات ایرانی هم از چشم انداز افزایش تولید نفت خود به محض برداشته شدن محدودیت های صادراتی اروپا و آمریکا هستند؛ محدودیت هایی که صادرات نفت ایران را از سال 2012 در محدوده 1.1 میلیون بشکه در روز نگه داشته است. (پیش از آن، ایران حدود 2.5 میلیون بشکه در روز صادر می کرد)'.
تمایل ایران برای بالا بردن تولید و فروش نفت خام خود بلندپروازانه است.
روشن نیست که ایران با چه شتابی قادر به افزایش تولید است. سالها تحریم و صادرات محدود، توانایی ایران برای پمپاژ نفت و فروش آن را زیر فشار گذاشته است. مقام های ایرانی با چشمانی درخشان می گویند که ظرف چند ماه، یک میلیون بشکه در روز بر تولید خود می افزایند؛ مساله ای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بیش از حد بلندپروازانه است.
واقع بینانه تر از این، برآوردی است که آژانس بین المللی انرژی صورت داده و می گوید 'از حیث نظری این امکان وجود دارد که ایران تولید نفت خود را که اکنون حدود 2.8 میلیون بشکه در روز است، ظرف چند ماه پس از برداشتن تحریم ها، به 3.5 میلیون بشکه در روز افزایش دهد.'
اما دورنمای سرازیرشدن حجم بالاتری از نفت به بازار و کاهش بیشتر قیمت ها، موجب آشفتگی بازیگران بزرگ شده است . نه تنها در اوپک که کشورهای عضو آن هم اکنون نیز با کاهش درآمدها و فشار بر بودجه دست به گریبانند، بلکه تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا هم که عموما نیازمند نرخ های بالاتری به نسبت تولیدکنندگان بزرگ در دیگر نقاط جهان هستند.
به همین دلیل است که 50 درصد کاهش در بهای نفت خام از تابستان گذشته تا نیمه نخست 2015، شرکت های حفاری در داکوتای شمالی و تگزاس را ترسانده است.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا که بازوی وزارت انرژی این کشور است، می گوید که سرازیرشدن نفت ایران می تواند بهای جهانی نفت خام را بین 5 تا 15 دلار کاهش دهد که بسیاری از شرکت های نفتی آمریکا را وارد محدوده خطر (خط قرمز) می کند.
'لیزا مورکووسکی' سناتور جمهوریخواه از ایالت آلاسکا و رییس کمیته انرژی سنا، این هفته گزارشی را منتشر کرد که هشدار می دهد صادرات تازه نفت ایران به بهای فشار بیشتر بر تولیدکنندگان آمریکایی است که هم اکنون هم زیر فشار قرار دارند.
وی می گوید که تحریم ها علیه ایران نباید تا زمانی که تولید کنندگان نفت آمریکا قادر شوند نفت خود را به بازار جهانی عرضه کنند، برداشته شود. این شرکت ها از زمان اعمال ممنوعیت صادرات که در پی تحریم نفتی اوپک در سال های 1973 و 1974 صورت گرفت، قادر به این کار نبوده اند.
این خانم سناتور به فارین پالیسی می گوید: با ادامه ممنوعیت صادرات نفت خام، ما عملا تولیدکنندگان خود را تحریم کرده ایم.
وی در حال پیشبرد لایحه ای در کنگره است که این ممنوعیت را بر می دارد و به شرکت های حفاری آمریکایی اجازه می دهد نفت خام را در بازارهای جهانی به فروش رسانند.
وی می گوید: این یک فرصت اقتصادی است که ما آن را در اختیار ایران قرار می دهیم در حالی که با این کار دست تولید کنندگان خودمان را می بندیم و تاوانش را بر اقتصاد آمریکا تحمیل کنیم.'
در شرایطی که شخصیت های نفتی آمریکا و عربستان با نگرانی به چشم انداز خیزش ایران می نگرند، بسیاری دیگر نه تنها نگران نیستند، بلکه به فکر سرمایه گذاری در این زمینه هستند.
برای نمونه، اروپا سالهاست که تلاش می کند خود را از زیر بار اتکا به گاز طبیعی روسیه رها سازد.
در همان سالهای 2006 و 2007 که روسیه به دلیل منازعه با اوکراین، صادرات گاز به اروپا را قطع کرد، نگرانی اروپا شکل عملی به خود گرفت.
پس از آنکه در سال 2014، روسیه شبه جزیره کریمه را تصرف کرد و به تجاوزهای خود در شرق اوکراین ادامه داد، این ناامنی انرژی شدیدتر هم شد. اکنون که روند تولید داخلی گاز طبیعی اروپا به نفس نفس افتاده، جست و جوی جایگزین بزرگی برای عرضه گاز توسط روسیه، دیگر یک اولویت است.
'سیبرن دی یانگ' تحلیلگر مرکز مطالعات راهبردی لاهه، می گوید: 'گازپروم روسیه، در یک دهه گذشته همیشه مشکل ساز بوده است. اگر اروپا در سیاست تنوع بخشی به منابع تدارک گاز جدی است، باید نگاه نزدیک تری به ایران داشته باشد.
' اگر شرکت های اروپایی، دولت ها و اتحادیه اروپایی، به سرعت خود را وارد این مسیر نکنند، در آن صورت دیگر کشورها، آنها را کنار خواهند زد.' وی به گفت و گوهای اخیر بر سر مبادله انرژی بیشتر بین ایران و روسیه اشاره کرد'.
'میگوئل آریاس کانت' کمیسیر امور انرژی در اتحادیه اروپا، بروشنی از چشم انداز توجه به حوزه های گازی ایران بمحض برداشته شدن تحریم ها سخن گفت.
وی گفت که اگر توافقی نهایی با تهران به دست آید، 'امکانات تازه ای' برای واردات بالقوه گاز از ایران بعنوان بخشی از طرح دیرپای خط لوله کریدور جنوبی که آسیای مرکزی و قفقاز را به اروپا متصل می کند، ایجاد خواهد شد.
وی به فارین پالیسی گفت که اگر همه نگرانی ها درباره برنامه هسته ای ایران بطور کامل پاسخ داده شود، 'امکان همکاری فزاینده بین اتحادیه اروپایی و ایران، از جمله در زمینه انرژی شکل می گیرد.'
وی افزود که 'این امر، درها را برای سرمایه گذاری شرکت های اروپایی در ایران باز می کند و البته منابع تازه ای از عرضه انرژی را هم فراهم می سازد.'
چنین سخنانی در نهان، نگرانی سیاست سازان آمریکایی را بر می انگیزد که هرچند مایلند اروپا وابستگی به روسیه را کاهش دهد، اما ترجیح می دهند که اروپا هم خودش را بسرعت در آغوش ایران نیندازد.
برای نمونه مقامات آمریکایی، مکررا از چشم انداز صادرات گاز آمریکا به بازارهای اروپا سخن گفته اند.
اما از نگاه اروپا، برخورداری از یک منبع بزرگ عرضه درازمدت گاز از هرجایی به جز روسیه، جذابیت دارد به ویژه با توجه به تهدیدهای روسیه به قطع صادرات گاز به اروپا در جریان منازعه بر سر اوکراین.
'وسیلا چرنوا' تحلیلگر شورای روابط خارجی اروپا در بلغارستان می گوید: 'با توجه به وضع متزلزل انرژی اروپا، ایران جایگزینی فوق العاده با ارزش برای تامین انرژی است.'
اما صرف نظر از نتیجه گفت و گوهای هسته ای و حتی با سرازیرشدن پول و دانش فنی غربی، گاز ایران به این زودی به اروپا نخواهد رسید. همانطور که آریاس کانت اذعان دارد 'هنوز خیلی زود است که بتوان درباره (زمان) نخستین محموله های تحویلی، دست به پیش بینی زد.'
مشکل همینجاست. مقام های بخش انرژی ایران می گویند که به 100 میلیارد دلار سرمایه خارجی برای تقویت تولید گاز طبیعی ایران نیاز دارند، چرا که ایران با این منابع عظیم گاز، بسیار کمتر از سهم خود یعنی سالانه 173 میلیارد متر مکعب تولید می کند.
این میزان با تولید پارسال آمریکا یعنی 728 میلیارد متر مکعب، فاصله بسیاری دارد و اندکی از شرایط چین که 135 میلیارد مترمکعب تولید کرد، بهتر است.
او تاکید کرد: از این بدتر، از نقطه نظر مشتریانی که بر روی لوله های پر از گاز ایران در آینده نزدیک حساب می کنند، ایران در داخل تقریبا تمامی تولید گازش را مصرف می کند و تنها صادرات اندکی به ترکیه دارد. هرچند این کشور از دهه 1970 درباره ساخت پایانه ای برای مایع سازی گاز و صادرات آن به اکناف جهان سخن می گوید- شبیه کاری که قطر امروز انجام می دهد و مقادیر عظیمی گاز را مایع سازی می کند و شبیه کاری که آمریکا خود را برای آن آماده می کند- اما هنوز هم ایران قرار است که چنین پایانه ای را بسازد.
در واقع باید گفت کشوری که دارای بزرگترین ذخایر گاز جهان است، کمتر از یک درصد از تجارت جهانی گاز طبیعی را در اختیار دارد و این تنها بخاطر تحریم ها نیست. ایران تقریبا سالانه 30 میلیارد متر مکعب از گاز تولیدیش را در میدان های قدیمی نفت خود تزریق می کند تا توان تولید آنها را حفظ کند؛ این رقم احتمالا در دهه آینده دو برابر خواهد شد.
17 میلیارد مترمکعب یا چیزی در این حدود هم که 10 درصد تولید سالانه گاز طبیعی ایران است، بسادگی می سوزد و از بین می رود، چرا که ایران فاقد زیرساخت های خط لوله ای است که بتواند استفاده مفیدی از این گاز به عمل آورد.
همه امیدها متوجه میدان عظیم گازی پارس جنوبی است که هم اکنون بخش بزرگی از تولید ایران را تامین می کند. توسعه بلندپروازانه این میدان، می تواند حدود 140 میلیارد مترمکعب دیگر به تولید گاز ایران در یک دهه آینده بیفزاید. اگر میادین نفتی ایران و اقتصاد انرژی خوار این کشور همه این تولید را نبلعد، در آن صورت احتمالا مقادیر بزرگی برای صادرات باقی خواهد ماند.
'آیا این گاز به اروپا خواهد رفت؟' ایران برنامه هایی برای صدور مقادیری گاز به کشورهای همسایه ای چون عمان و پاکستان و نیز افزایش تجارت گاز با ترکیه داشته است.
گلدائو می گوید که این مساله می تواند از حجم گاز قابل صدور به اروپا بکاهد. از این گذشته، سابقه اروپا در تکمیل پروژه های زیرساخت انرژی، چندان مناسب نیست.
از دهه 1990، اتحادیه اروپایی تلاش کرده تا خطوط لوله ای را برای رساندن گاز کشورهایی چون آذربایجان و ترکمنستان به اروپا از مسیر ترکیه، تاسیس کند که این پروژه ها چندان پیشرفتی نداشته اند.
قرار است پروژه خط لوله آناتولی که گاز آذربایجان را به اروپا می رساند، نهایتا در سال 2018 تکمیل شود. در آن صورت، تقریبا دو دهه طول کشیده تا دو خط لوله مختلف به یکدیگر متصل شوند. به علاوه باید به این موضوع نیز اشاره کرد که این طرح ها به کشورهایی تعلق دارد که از روابط خارجی خوبی دارند و با هیچ تحریمی در بخش انرژی خود مواجه نیستند، این قدر طول کشید.
دی یانگ نیز می گوید: دریافت گاز از ایران، احتمالا یک فرآیند درازمدت است اما همین مهمترین دلیل بر این است که ما باید این موضوع را همین امروز جدی بگیریم.
منبع: ایرنا
نظر شما