مگر آتش سوزی ایلام چه چیز خاصی داشت که نگرانمان کند؟!
برای پدید آوردن یک هکتار جنگل چقدر بودجه، انرژی و زمان لازم است؟ این سؤال را گوشه ذهنتان نگه دارید تا بعد.
به گزارش «تابناک»، به فاصله یکی دو هفته از حادثه آتش سوزی بخشی از جنگل های حفاظت شده ایلام و در حالی که اخبار و روایات تکمیلی حکایت از افزایش خسارات این حادثه و از بین رفتن 120 هکتار جنگل (در اخبار اولیه 90 هکتار ذکر شده بود) در این منطقه دارند، به رغم آنکه کمبودها به شدت احساس شد و واکنش های متفاوتی به همراه داشت، ظاهرا همه چیز به روال سابق بازگشته است.
این را میشود از تداوم انتشار اخبار وقوع آتش سوزی در جنگلها در نقاط مختلف کشورمان دریافت که هر کدامشان یکی دو روز طول میکشد تا مهار شود و در این فاصله آتش چند ده هکتار را میبلعد و خاکستر میکند.
بدین ترتیب شاید توقع زیادی باشد که انتظار داشته باشیم یک حادثه از مجموع حوادثی که هر دو سه روز یک بار در کشورمان رخ میدهد، به شکل گیری اتفاق خاصی منجر شود و یک شبه کاری کند که کمبودهای فراوان از بین بروند اما از این رو امیدوار بودیم که نتیجه آتش سوزی ایلام متفاوت باشد که دیدیم تصاویر دلسوزانی که با دست خالی برای مهار آتش خودشان را به منطقه رسانده بودند و بی توجه به کمبودها وارد گود شده بودند، واکنشهای متعددی به همراه داشت.
بر این اساس انتظار داشتیم که دست کم بعد از فروکش کردن زبانههای آتش، از تجهیز استانهای مختلف به برخی امکانات اولیه برای مهار آتش بشنویم و حتی از آن فراتر، مطلع شویم که مسئولان با تمام قوا به میدان آمده و تلاش دارند که بالگردها یا هواپیماهای ویژه اطفای حریق خریداری کرده و در چند منطقه از کشور مستقر کنند، ولی حالا متوجه میشویم همه اینها سرابی بیش نبوده است.
نه تنها این انتظارات برآورده نشده، بلکه توضیحی نیز در این باره ارائه نمیشود که چرا در کشوری با این وسعت و در شرایطی که ویژگیهای اقلیمی چون کم بارانی و خشکسالی و بروز پدیدههایی چون گرد و غبار هر روز زندگی عده بیشتری را به مخاطره میاندازد، هنوز در مقابله با آتش در این سطح غیرقابل قبول و ابتدایی هستیم!
این اشکال زمانی بیشتر خودش را نشان میدهد که میبینیم بسیاری از مردم و حتی شماری از مسئولان، نمیدانند متولی مراقبت از این عرصههای جنگلی کیست و باید گلایههایشان را خطاب به کدام نهاد و کدام مسئول بیان کنند. آیا مراقبت از جنگلها وظیفه محیط زیست است یا سازمان جنگلها؟ خاموش کردن حریق جنگلها چه؟ سازمانهای یاد شده متولی این کار هستند، یا آتش نشانیها، نیروهای نظامی و انتظامی یا...؟
میبایست به این سؤالات پاسخ دهیم تا بعد برسیم به سؤالات جدیتر مانند اینکه اگر بالگرد یا هواپیمای اطفای حریق نداریم، آیا نیروهای متخصصی برای اطفای حریق جنگلها تربیت کردهایم؟ اینجاست که پی خواهیم برد به رغم وجود سازمانهای فراوان در این عرصه، هنوز مسأله ای مانند درخت و جنگل برایمان اینقدر مهم نبوده که نگران نگهداریشان شده و در این زمینه احساس کمبود کنیم، وگرنه تاکنون برای مهار آتش سوزیهایی که هربار وقوعشان ضرر و زیانی بسیار سنگین به کشورمان وارد میکند، دهها بار راهکارهای مختلفی اندیشیده بودیم.
اکنون کافی است به این قسمت از سخنان سرهنگ قاسم سبز علی، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلهای کشور دقت کنیم که میگوید: «۸۰ درصد حریقهای حادثهای در جنگلها به دلیل عامل انسانی رخ میدهد. این آتشسوزیها معمولا به دلیل سهلانگاری، کمتوجهی، تعلل و فعالیتهای شکارچیان رخ میدهد و برخی از آنها نیز به صورت تعمدی است» تا از اینکه در زمینه فرهنگ سازی هم کاری صورت نمیگیرد، شگفت زده شویم.
گویی همه نشستهایم که آتشی رخ دهد تا بعد برخی با بیل و کلنگ و بعضی با دست خالی به مقابله با آن بشتابند و در نهایت با از دست دادن چند ده هکتار جنگل ـ چه کم چه زیاد ـ آتش مهار شده یا آنقدر بسوزاند که خوراک نداشته باشد و بعد روز از نو و روزی از نو؛ باز منتظر میشویم جای دیگری این سیر طی شود و نقطه سبز دیگری از اقلیم میهنمان سیاه شود.
ولی تا کی؟ تا کی این روند میتواند ادامه داشته باشد؟ آیا زمان آن نرسیده که پیش از تبدیل شدن کشورمان به سرزمینی بی درخت، پر گرد و غبار و بی اکسیژن، فکری برای مراقبت از جنگلهای کهن کنیم و مانع از سوختنشان با خطاهای فاحش انسانی شویم؟ آیا هیچ میدانید که اگر قرار باشد روزی همه این اتفاقات شوم را جبران کنیم، چه هزینه سنگین و گزاف و چه زمان طولانی برای احیای این جنگلها نیاز خواهیم داشت و دست آخر ممکن است توفیق چندانی هم به دست نیاوریم؟
نظر شما