یادداشت سیدعلی صالحی برای چهلمین روز درگذشت «شاعر تهران»
سید علی صالحی شاعر معاصر به مناسبت چهلمین روز درگذشت محمدعلی سپانلو یادداشتی منتشر کرده است.
به گزارش صدای ایران به نقل از ایسکانیوز، یادداشت سیدعلی صالحی برای چهلمین روز درگذشت شاعر تهران به این شرح است:
«سخت است رخ به رخ سونامی این همه سخن کج و راست، قامت بیارایی و چندان گزندت نیاید از هرچه درد و هرچه درشت. رندتر... او که جایی میان سایه روشنها بایستد آنگونه که محمدعلی سپانلو! چپ نمیرفت چندان که عناد راست برانگیخته شود و آنقدر رو به راست رها نمیشد که چپ از وی به گلایه! نه فروتر از عقاید آسان روزگار، نه فراتر از هر بیرق و بالا و حزب و حضر...!
سپانلو نمونه ویژهای از اهل قلم ما بود که نمیخواست بهطور مطلق در یک جبهه غلیظ جهان سومی قرار بگیرد. او موطنی جز اقلیم خاکستری نداشت. از خیر سیاه و سفید و دواکیزم تقدیری درگذشته بود. همین سرشت وی را وامیداشت تا هم جلال آلاحمد را احترام گذارد هم «ب.آذین» را صاحب عزت بیابد.
سپانلو ، صالحیپناهیده شدن به اقلیم شناوری از این دست... هم هزینههای خود را دارد. محمدعلی سپانلو از معدود شاعران معاصر ما بود که انگار هیچ باکی از تنها ماندن نداشت. نگهداشت ثقل فردی و جنم اجتماعی آن هم در شرایط دشخوار این روزگار کار ارزان و آسودهای نیست.
دشواری دقایق لغزنده در تعادل این لایه خاکستری خواب را بر سنگ هم حرام میکند چرا...؟! به دلیل مزمن شدن جراحت قضاوت عاری از اخلاق در همه لایههای اجتماعی! بحران خرد، به تکلم کور و تاریکی دامن میزند. همین است که هرکسی از جبهه چپ سوژه را مینگریست او را متعلق به جهان راست میدید. و هرکسی از جنبه راست وی را برانداز میکرد ناخواسته ایشان را همدل چپ مییافت.
تنها ماندن سرنوشت همه روشنفکرانی است که نمیخواهند گماشته هیچ طایفه ای باشند. دستاورد بینظیر چنین راه و رنجی یقینا استقلال است اما تحمل چنین سرنوشت خود انگیختهای در جهان زنجیرزار، پناه بردن به تفردی است که هر لحظه ممکن است در نبرد با نومیدی درهم شکسته شود: هدایت، اخوان، غزاله علیزاده، محمدعلی سپانلو...
مقاومت در چنین شرایطی (اگر آرمان آزادی به سکون و انفعال بگراید) غیرممکن است. همین جاست که تنها ماندگی در مقام مزبلهای معناکش، فرسایش زودرس خود را آغاز میکند. سپانلو... شاعر ایران به دلیل مقاومت طولانی مدت برای تعریف همین موطن خاکستری، فرسوده و فرسودهتر شد... تا آن سحرگاه اردیبهشتی که به سیمین بهبهانی بزرگ پیوست. یادش... خوشتر تا هرچه ترانگی، تا هرچه ترانگی...!»
نظر شما