"با حضور زنان شئونات ورزشگاهها حفظ میشود"
حضور زنان در ورزشگاهها موضوعی است که سالها محل بحث بوده است. از یکسو موافقان
حضور زنان در ورزشگاهها این استدلال را دارند که این حضور بر امنیت افزایش اخلاقی
کمک میکند و مخالفان هم تاکید دارند که بیاخلاقیها ، شعارها و حتی امکانات
ورزشگاهها در شأن خانمها نیست.
آنطور که جیپلاس تعبیر کرده است، فائزه
هاشمی همچنان مدافع سرسخت حقوق زنان در ورزش است و علت مخالفت با حضور زنان در
ورزشگاهها را صرفا سیاسی قلمداد میکند و معتقد است آنها خود باید از حقوقشان
دفاع کنند. متن گفتوگوی او درباره حضور زنان در ورزشگاهها را در ادامه
میخوانید:
موضوع حضور زنان در سالنهای
ورزشی همچنان با اما و اگرهایی همراه است. مخالفتها و البته موافقتهای جدی در این
زمینه وجود دارد. فکر میکنید چرا تصمیم قاطعی برای حل مساله گرفته
نمیشود؟
قبل از ورود به بحث باید دید چه اتفاقی برای ما افتاده که
ورود خانوادهها به استادیومها که در همه جای دنیا حتی در برخی کشورهای اسلامی یک
موضوع عادی و معمولی است، برای ما به یک مساله غیرعادی تبدیل میشود. متاسفانه به
این موضوع سیاسی نگاه میکنند درحالی که بعضی از علما و فضلا با ورود زنان به
سالنهای ورزشی مخالف نیستند. همه در تلویزیون میبینیم خانواده سفرا و کارمندان
ایرانی در کشورهای دیگر به استادیومها میآیند تا تیمهای ایرانی را تشویق و
همراهی کنند. چرا این موضوع در آنجا ایرادی ندارد؟ همینطور چطور است که زنان خارجی
منعی برای ورود به استادیومهای ما ندارند؟ یا اینکه در مقطعی در دوره ریاستجمهوری
احمدینژاد مشکلی نبود. دلایلی که برای مخالفت میآورند بیشتر به بهانهجویی شبیه
است؛ مشکل ظاهرا سیاسی است و ارادهای برای حل آن نیست. یک مدیریت قوی و پیگیر
میخواهد. زنان خود باید این مساله را حل کنند.
میتوانیم بگوییم این موضوع بخشی از فرهنگ
ماست؟
به نظرم خیر؛ در سینما، پارکها، بازار، دانشگاهها، تئاتر و
خیلی از جاهای دیگر زن و مرد با هم حضور دارند و مشکلی هم به وجود نمیآید. در
حقیقت در برخی موارد اقدام به جداسازی زنان و مردان شد، جامعه با مشکل مواجه شده
است. در سالنهای ورزشی مشکلات زیادی وجود دارد؛ از دعوا و کتککاری گرفته تا حتی
در مواردی فحاشی! به نظرم حضور خانوادهها حتی این بیاخلاقیها را تعدیل
میکنند.
میتوانیم قوانین سختگیرانهای
نسبت به کنترل رفتارهای اجتماعی، وضع کنیم تا با ورود بانوان به سالنهای ورزشی،
احیانا شاهد بروز چنین مشکلاتی نباشیم؟
نیازی به وضع قوانین
سختگیرانه نیست. حضور بانوان ضمن تلطیف فضا، باعث رعایت بسیاری از شئونات هم
میشود. خوشبختانه خانوادههای ایرانی با فرهنگ هستند. در چنین شرایطی اگر یک مرد
با خانواده خود به سالن ورزشی برود، دیگر بیاخلاقی نمیکند. طی چند سال اخیر،
بهانههای مختلفی برای ممنوعیت ورود زنان به سالنهای ورزشی آوردهاند؛ از مشکل
درهای ورودی گرفته تا سرویسهای بهداشتی. اگر این مشکلات وجود دارد باید آنها حل
شود نه اینکه صورت مساله را پاک کنیم و نیمی از جمعیت علاقهمند به حضور در مجامع
تماشای ورزش را حذف کنیم. فوتبال حواشی دارد اما میتوان ورود بانوان به ورزشگاهها
را از سایر رشتههای ورزشی، آغاز کرد. درست است صورتمساله پاک شود و این مشکلات را
حل نکنیم؟ نمیتوانید، کنار روید تا زنها خودشان مدیریت کنند.
از چه رشتههایی ورود بانوان به ورزشگاهها شروع
شود، بهتر است؟
مثلا از والیبال و بسکتبال. اصلا این موضوع شروع شده
بود و مشکلی هم نبود. فکر میکنم اینها بهانه است تا بانوان به ورزشگاهها
نروند.
دلیلش را چه
میدانید؟
همانطور که گفتم زمان رئیسجمهوری قبلی برای مدتی این کار
انجام شد؛ در این دوره مانع شدند تا ناامیدی نسبت به دولت ایجاد کنند، سنگاندازی
کنند و دولت را ناتوان نشان دهند.
وزیر
ورزش و جوانان بر معاونت زنان و معاونت ورزش همگانی تاکید بسیاری
دارد!
اول باید جایگاه قانونی معاونت بانوان و نایبرئیس بانوان در
فدراسیونها اصلاح شود. درحال حاضر ساختار قانونی در این حوزه باید رویکرد
مطلوبتری به خود بگیرد و توجه به بانوان براساس سلیقه و تفکر مردانه نباشد. در ضمن
حرف ما این است که زنان باتجربه و دارای صلاحیت، باید در تمام سطوح مدیریتی زنانه و
مردانه، به شکلی پایدار حضور داشته و در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند. مثلا به
عنوان روسا و هیاترئیسه فدراسیونها، سایر معاونین وزارت، هیات مدیره باشگاهها،
مدیرکل استانها و .. مشغول به کار شوند نهاینکه صرفا به پستهای زنانه بسنده
کنند.
میتوانیم امیدوار باشیم که با
تغییر اساسنامه فدراسیونها، نواب رئیس بانوان، جایگاه قانونی داشته
باشند؟
باید اساسنامه وزارت ورزش، باشگاهها و… تغییر کند. اگر این
اصلاحات به صورت اساسی و با مشارکت زنان انجام شود بله اما اگر فقط مردان خود
بنشینند و این اصلاحات را انجام دهند فکر نمیکنم تغییرات خوب و مفیدی از کار
درآید. یک زن در جمع یک شورای مردانه، قادر به تاثیرگذاری مناسب نیست. از طرفی زمان
زیادی هم تا پایان دولت فعلی باقی نمانده و تا فرصت هست باید برای ورزش بانوان کار
مفیدی انجام شود.
در مجموع استقبال عمومی
زنان ایرانی نسبت به ورزش را چگونه ارزیابی میکنید؟
فعلا خوب است.
در حقیقت ورزش همگانی شرایط خوبی دارد. در دورانی که سمتهای اجرایی در ورزش داشتم
و با شهرداریها و استانداریها در ارتباط بودم، کرباسچی شهردار وقت تهران خدمات
زیادی را برای ورزش بانوان فراهم کرد. سالنهای ورزشی ویژه بانوان افتتاح شد،
امکانات ورزش همگانی در پارکها فراهم شد و در مجموع وضعیت ورزش بانوان متحول شد.
پس از آن شهرستانها هم استقبال کردند و از تهران الگو گرفتند.
در حوزه قهرمانی و حرفهای
چطور؟
تغییر نگرش برای رشد همهجانبه و توسعه ورزش زنان ضروری است.
ورزش همگانی، قهرمانی و حرفهای لازم و ملزوم یکدیگر هستند و حذف یکی یا بیتوجهی و
کمتوجهی به آن، حذف دیگری را سبب میشود. ورزش حرفهای وضعیت مناسبی ندارد و در
عمل آن را به رسمیت نمیشناسند.
چرا؟
برای رسیدن به این هدف،
باشگاهها باید مسابقات زنان را به صورت جدی دنبال کنند. باشگاه استقلال با وجود
اینکه بهرام افشارزاده را به عنوان فرد فنی و باتجربه در راس خود دارد اما اعلام
کرده بود که به دلیل کمبود بودجه، فوتبال بانوان را تعطیل کرده است. معتقدم بانوان
باید در هیاتمدیره و هیات امنای باشگاهها حضور داشته باشند تا ضمن ارائه
برنامههایشان از حقوق بانوان دفاع کنند. از طرفی عمده باشگاههای ما دولتی هستند و
بودجه دولتی و آماده دارند، بنابراین هرکسی گفته این بودجه خرج آقایان شود و
مدیریتها مردانه باشد، این نادیده گرفتن حقوق زنان است. اگر دلیل مسئولین، نبود
اسپانسر برای تیمهای زنان است، این وضعیت زائیده برخی سیاستهاست و خودشان هم باید
این محدودیتها را برای زنان جبران کنند. هرجا کم میآورند تنها راهحل، میشود
حذف! بعضی مردها در استادیومها بیاخلاقی میکنند، زنها حذف میشوند؛ اینکه نشد
مدیریت!
رویکرد به حل مساله زنان در ورزش
در این دولت چگونه است؟
موفقیت و پیشرفت در موضوع زنان نیاز به باور،
هزینه کردن و پیگیری دائمی دارد. کسانی که چنین روحیهای دارند موفق میشوند.
نمیشود بدون دردسر کار کنید و فکرکنید کارها خودش انجام میشود. فرجیدانا، وزیر
سابق علوم، تحقیقات و فناوری که عملکرد خیلی خوبی داشت، برکنار شد اما در همان مدت
کوتاه، تاریخ را بهخوبی نوشت و خودش را ماندگار کرد. در ورزش نیز همین است،
امیدوارم بالاخره اتفاقات خوبی را ببینیم.
زنانی که مدیر هستند برای تغییر نگرش فعلی، باید
چگونه عمل کنند؟
مدیران زن باید هزینه بدهند. اگر تصور میکنند بدون
پرداخت هزینه، سدی میشکند یا مانعی برداشته میشود، در اشتباه هستند. تا هزینه
نپردازیم نمیتوانیم در مسائل مربوط به زنان رشد کنیم. یک مدیر نباید نگران
برکناریاش باشد. او موظف است تا جایی که توان دارد، خدمت کند. بی شک وقتی دغدغه
مدیران چه زن و چه مرد، ماندن در جایگاهش باشد نمیتواند کاری از پیش ببرد. به
هرحال همه از وضعیت جامعه خودمان آگاه هستیم.