حسین ملاعبداللهی، مدیر کل آفریقای وزارت امور خارجه:
"آفریقا به مستعمره چین تبدیل شده است"
بازتاب داخلی ارتباط با یکی از بزرگترین قارههای جهان در سیاست خارجی ایران بسیار کمرنگ است و در دستگاه سیاست خارجی جز در مواردی خاص به ارتباط با کشورهای آفریقایی که عضو سازمانمللمتحد هستند، توجه نمیشود. هرچند سفارتخانهها و دفاتر کنسولی ایران در بیش از ٢٠کشور آفریقایی دایر است، اما کمتر خبری از فعالیت آنها در کشور منتشر میشود. «حسین ملاعبداللهی»، مدیر کل آفریقای وزارت امور خارجه، نیز در این گفتوگوی کتبی و در پاسخ به این سؤال، میگوید: «سفرا در این کشورها به مسئولیتهای خود عمل میکنند و فعالیت آنها الزاما بازتاب داخلی ندارد».
چرا برخی از کشورهای آفریقایی به ائتلاف ضدیمنی عربستان پیوستند و آیا به نظر شما این ائتلاف، اختلافها بین کشورهای آفریقایی را تشدید میکند؟
تصمیمگیری در حوزه روابط خارجی از سوی هر کشور بر اساس سود و زیان محاسبه میشود. در برخی از کشورها، محاسبه سود و زیان با توجه به نیازها و شرایط ویژهای که دارند و براساس سودهای کوتاهمدت یا بلندمدت اتخاذ میشود. علت اصلی پیوستن برخی از کشورهای آفریقایی به ائتلاف ضد یمن، محاسبه منافع کوتاهمدت و سهلالوصول بوده است. شرایط اقتصادی و سیاسی برخی از کشورهای آفریقایی بهگونهای است که ترجیح دادهاند به جای اندیشیدن به آثار بلندمدت چنین تصمیمی، به آثار و منافع کوتاهمدت آن توجه کنند.
در چندماه گذشته داعش درخواست بیعت گروه بوکوحرام را پذیرفته است. خطر بنیادگرایی چه تبعاتی را برای کشورهای بزرگ آفریقایی دارد؟
افراطگرایی به هر شکلی و در هر منطقهای پدیدهای خطرناک، پرهزینه و مخرب است. تبعیض، فقر، بیعدالتی و بیکاری که پدیدههایی رایج در کشورهای توسعهنیافته هستند، بستر اصلی گرایش به سمت افراطگرایی است. ظهور بوکوحرام در نیجریه نیز حاصل وجود چنین عواملی است. پیوند جریانهای افراطگرا با یکدیگر مانند آنچه بین داعش و بوکوحرام اتفاق افتاده، ناشی از ریشههای مشترک ظهور و همچنین قرابت اهداف میان آنان است. بیشک رشد جریانهای افراطی در آفریقا و نفوذ و گسترش فعالیتهای داعش در کشورهای این قاره که همچنان از مشکلات فقر، بیکاری، تبعیض و بیعدالتی رنج میبرند، موجب افزایش خشونتها و تشدید بیثباتی و پیچپدهترشدن شرایط امنیتی آن کشورها میشود؛ روندی که به بروز درگیریها و خشونتهای بیشتر و منازعات دامن میزند. نیجریه از این قاعده مستثنا نیست. چنانچه دولت نتواند بهموقع اقدامات لازم را در کنترل این پدیده خطرناک انجام دهد، با مشکلات امنیتی بیشتری روبهرو خواهد شد.
بسیاری بر این باورند که چین در سکوت، کشورهای آفریقایی را به مستعمره نژاد زرد تبدیل کرده است.
یکی از آثار گریزناپذیر رشد اقتصادی سریع و گسترده چین طی دهه گذشته، حضور گسترده چینیها و کالاهای چینی در همه کشورهاست، بهگونهای که این کشور نام «کارخانه جهان» را بهخود اختصاص داده است. مواد خام و معدنی گسترده، نیروی کار ارزان و بازار یک میلیاردی، ازجمله جذابیتهای قاره آفریقا برای چین بوده است. بااینهمه، وضعیت موجود در قاره آفریقا که آن را به قاره فرصتها تبدیل کرده است و همه کشورهای علاقهمند به کار اقتصادی میتوانند جایی برای خود در آن قاره تعریف کنند. چنانچه کشورهای دیگری همچون هند، برزیل و ترکیه نیز توانستهاند گامهای مثبتی برای تثبیت حضور خود در آفریقا بردارند. ایران نیز در این زمینه تلاشها و دستاوردهایی داشته است.
بهنظر شما گفتمانهای حاکم بر سیاست خارجی ایران توانسته از پتانسیلهای چندگانه قاره آفریقا بهره ببرد؟
در گفتمان حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، توسعه همهجانبه مناسبات با کشورهای آفریقایی از اولویت خاصی برخوردار است. دولت یازدهم در راستای تقویت همهجانبه مناسبات دوجانبه با آفریقا، ستاد آفریقا را احیا کرد تا بتواند با استفاده از ظرفیتها و اختیارات ویژهای که این ستاد دارد، توسعه همکاریها با کشورهای آفریقایی را باسرعت قابلقبولتری بهپیش برد. بیتردید سطح مناسبات اقتصادی ایران با کشورهای آفریقایی متناسب با ظرفیتهای موجود نیست. ازجمله دلایل وجود چنین عدم تناسبی، شرایط و محدودیتهای ویژهای است که کشور در نتیجه تحریمهای تحمیلی و غیرمنصفانه با آن روبهرو شده است.
چندی پیش مراسم روز جهانی آفریقا با حضور وزیر امور خارجه در تهران برگزار شد، اما دیده میشود عملکرد سفارتخانههای ایران کشورهای آفریقایی بازتاب داخلی ندارد. سفرای ایران در این کشورها دقیقا چه میکنند؟
فعالیت سفرا و سفارتخانههای هر کشوری، الزاما بازتاب داخلی ندارد و دلایل آن نیز کاملا روشن است. عرصه فعالیت سفرا انجام فعالیتهای حرفهای و تخصصی در صحنه روابط خارجی با کشورهای محل مأموریت است، به همین دلیل اقدامات آنها بیش از آنکه در صحنه داخلی کشور خودشان به عنوان کشور فرستنده انعکاس داشته باشد، در کشور محل مأموریت که کشور پذیرنده محسوب میشود، انعکاس دارد. موفقیت در عرصه سیاست خارجی اعم از مناسبات دوجانبه، منطقهای و بینالمللی مستلزم برخورداری از یک گفتمان واحد، استراتژی و رویکرد مشخص و اجماع بین همه دستگاهها اعم از فکری و اجرائی است. به میزانی که این شرایط محقق شود، دستاوردهای کشورها در حوزه مناسبات خارجی آنان افزایش مییابد.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما