توکلی چطور داد یک ارمنی را از 3 مامور ناجوانمرد ناجا ستاند
احمد توکلی در سایت الف نوشت:
دو سه هفته پیش در مجیدیه تهران حادثه تلخی رخ داد که فرجام خوش آن عرق شرم را از جبین نیروهای مؤمن و انقلابی و ستم ستیز پاک کرد.
طرفای عصر بود که یکی از جوانان متدین و لوطی مجیدیه به من خبر داد که دوستی ارمنی دارم که کارواش دارد. امروز چند مأمور نیروی انتظامی برای شستشوی خودروی گشت کلانتری محل به کارواش آمدند. روی دیوار پوستری نصب شده بود در اعتراض به کشتار ارامنه ترکیه عثمانی در ۲۴ آوریل ۱۹۱۴ میلادی. افسر گشت رو به دوست ارمنی من کرد و گفت این پوستر را چرا زدی به دیوار؟ برش دار. او در پاسخ میگوید خلیفه گری ما گفته ما زدیم. افسر نسبت به خلیفه گری اهانت میکند ولی با دفاع به حق هم وطن ارمنی روبرو میشود. افسر جسور سیلی به گوش ارمنی میزند بعد سه نفری او را به دفتر کارواش میکشانند و به باد کتک میگیرند در حالیکه رهگذران شاهدند و برخی با گوشیهایشان در حال فیلمبرداری اند.
یکی از آن سه مأمور گوشی چند نفر را میگیرد و دوست ارمنی مرا با خودرو پلیس به کلانتری میبرند و آن جا هم با تندی و خشونت با او برخورد میکنند. صاحبان گوشیها با التماس و خواهش پس از پاک کردن فیلمها به گوشیشان میرسند. هموطن ارمنی هم بالاخره آزاد میشود. خدا را شکر که تلویزیون مدار بسته کار واش تمام صحنههای ضرب و شتم صاحب کارواش را ضبط و ثبت کرده بود. وقتی داستان این ستم وقیحانه را شنیدم به سردار اشتری زنگ زدم نه او و نه مسئول دفترش را پیدا نکردم. به ناچار به یکی از برادران با غیرت سپاه که کم هم نیستند، زنگ زدم و ماجرا را تعریف کردم. معلوم شد همه فرماندهان در یک اجتماع لازم کاری بودند. ارتباطات برقرارشد و حسین، همان جوان مؤمن مجیدیه هم مسئول پیگیری شد. یکی دو روز نگذشت که فیلم آن ستمکاری را رئیس دفتر سردار اشتری، فرمانده ناجا میبیند و با گزارش ماجرا به دستور فوری فرمانده، بازرس ویژه ای مأمور رسیدگی میگردد. آن سه مأمور بی پروا و رئیس کلانتری و سرکلانتر منطقه از کار معلق و تحویل دادگاه داده میشوند. و رسماً از مظلوم ماجرا عذرخواهی میشود.
این برخورد سریع و صریح با ستم کسانی که مأمور دفع ستم از شهروندانند، تأثیر بسیار مثبتی بر هموطن ارمنی ما و تمام اهل محل گذاشت. بعد آن مجرمان با مراجعه به فرد مظلوم با خواهش و میانجی ساختن این و آن تقاضای رضایت کردند.
من به عنوان یک مسلمان هموطن، یک نماینده از نمایندگان ملت هم از هموطن مسیحی خود پوزش میطلبم و هم این جوانمردی را در روز میلاد عباس بن علی علیهما السلام از سردار اشتری فرمانده ناجا و همکارانش تبریک و از صمیم قلب میگویم، سپاس سردار!
دو سه هفته پیش در مجیدیه تهران حادثه تلخی رخ داد که فرجام خوش آن عرق شرم را از جبین نیروهای مؤمن و انقلابی و ستم ستیز پاک کرد.
طرفای عصر بود که یکی از جوانان متدین و لوطی مجیدیه به من خبر داد که دوستی ارمنی دارم که کارواش دارد. امروز چند مأمور نیروی انتظامی برای شستشوی خودروی گشت کلانتری محل به کارواش آمدند. روی دیوار پوستری نصب شده بود در اعتراض به کشتار ارامنه ترکیه عثمانی در ۲۴ آوریل ۱۹۱۴ میلادی. افسر گشت رو به دوست ارمنی من کرد و گفت این پوستر را چرا زدی به دیوار؟ برش دار. او در پاسخ میگوید خلیفه گری ما گفته ما زدیم. افسر نسبت به خلیفه گری اهانت میکند ولی با دفاع به حق هم وطن ارمنی روبرو میشود. افسر جسور سیلی به گوش ارمنی میزند بعد سه نفری او را به دفتر کارواش میکشانند و به باد کتک میگیرند در حالیکه رهگذران شاهدند و برخی با گوشیهایشان در حال فیلمبرداری اند.
یکی از آن سه مأمور گوشی چند نفر را میگیرد و دوست ارمنی مرا با خودرو پلیس به کلانتری میبرند و آن جا هم با تندی و خشونت با او برخورد میکنند. صاحبان گوشیها با التماس و خواهش پس از پاک کردن فیلمها به گوشیشان میرسند. هموطن ارمنی هم بالاخره آزاد میشود. خدا را شکر که تلویزیون مدار بسته کار واش تمام صحنههای ضرب و شتم صاحب کارواش را ضبط و ثبت کرده بود. وقتی داستان این ستم وقیحانه را شنیدم به سردار اشتری زنگ زدم نه او و نه مسئول دفترش را پیدا نکردم. به ناچار به یکی از برادران با غیرت سپاه که کم هم نیستند، زنگ زدم و ماجرا را تعریف کردم. معلوم شد همه فرماندهان در یک اجتماع لازم کاری بودند. ارتباطات برقرارشد و حسین، همان جوان مؤمن مجیدیه هم مسئول پیگیری شد. یکی دو روز نگذشت که فیلم آن ستمکاری را رئیس دفتر سردار اشتری، فرمانده ناجا میبیند و با گزارش ماجرا به دستور فوری فرمانده، بازرس ویژه ای مأمور رسیدگی میگردد. آن سه مأمور بی پروا و رئیس کلانتری و سرکلانتر منطقه از کار معلق و تحویل دادگاه داده میشوند. و رسماً از مظلوم ماجرا عذرخواهی میشود.
این برخورد سریع و صریح با ستم کسانی که مأمور دفع ستم از شهروندانند، تأثیر بسیار مثبتی بر هموطن ارمنی ما و تمام اهل محل گذاشت. بعد آن مجرمان با مراجعه به فرد مظلوم با خواهش و میانجی ساختن این و آن تقاضای رضایت کردند.
من به عنوان یک مسلمان هموطن، یک نماینده از نمایندگان ملت هم از هموطن مسیحی خود پوزش میطلبم و هم این جوانمردی را در روز میلاد عباس بن علی علیهما السلام از سردار اشتری فرمانده ناجا و همکارانش تبریک و از صمیم قلب میگویم، سپاس سردار!
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
معنى صحبت اقاى روحانى تقسير شد پليس نبايد مجرى دين باشد بلكه بايد مجرى قانون باشد رفتار هاى سليقه اى و برداشتهاى شخصى از دين ميشود اين متاسفم
نظر شما