يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 13

یادداشت زیباکلام به بهانه دادگاه احمد توکلی

کد خبر: ۶۱۵۱۸
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۴
با وجود تمام درگیری‌های کاری که داشتم، خودم را به دادگاه آقای (احمد) توکلی رساندم تا از نزدیک شاهد کم و کیف آنچه در این جلسه می‌گذرد باشم.

به گزارش صدای ایران، صادق زیباکلام در یادداشتی در روزنامه «روزان» با عنوان «مرزهای حقوق شهروندی کجاست؟»، با این مقدمه، نوشت: دادگاه حدود سه ساعت طول کشید و تمام این مدت سعی کردم خیلی دقیق جمله به جمله آنچه قاضی، شاکیان و وکلای آنان و متهم می‌گوید را گوش دهم، دست آخر متوجه یک نکته شدم و چند سوال برایم پیش آمد.

در جوامع توسعه‌یافته حقوق شهروندی، حق آزادی بیان و دموکراسی تعریف مشخصی دارد و به فراخور قوانین و چارچوب‌های آن نظام، افراد یا رسانه‌ها می‌توانند به حق وارد بررسی و نقد مسائل مختلف شوند. سالیان سال است که بحثی در حوزه حقوقی و قضایی ما مطرح می‌شود تحت عنوان «تبلیغ علیه نظام» یا «تشویش اذهان عمومی». به نظرم زمان آن رسیده که حقوقدانان و مسئولان قضایی و قضات باتجربه و کاردان بنشینند و این موارد را تعریف کنند و یک جمع‌بندی منسجم و قابل درک ارائه دهند که به طور کل مصداق تبلیغ علیه نظام یا تشویش اذهان عمومی چیست و چه چیزهایی باید گفته شود یا نباید گفته شود تا صدمه‌ای به قانون و حقوق افراد نخورد.

یعنی بنده استاد دانشگاه یا صاحب‌نظر یا مقام مسئول و به طور کل شهروندی که مثلاً در روزنامه شرق و اعتماد و آرمان یا اصلاً وطن امروز و جوان یا سایت‌ها و خبرگزاری‌ها یادداشت و نقد و مقاله می‌نویسد یا مصاحبه می‌کند و عناد و دشمنی هم با کسی ندارد و تحلیل خود از یک فرآیند سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی و اقتصادی را ارائه می‌دهد و بر اساس یک سری آموخته‌ها انتقاد می‌کند، چه کسی با کدام معیار و ذیل کدام چارچوب تشخیص می‌دهد که با تعاریف و قوانین مغایرت داشته و مشمول اتهام می‌شود؟

طبق کدام تعریف مشخص می‌شود که مثلاً صادق‌ زیباکلام در حرف‌هایش به دنبال خدمت به نظام بوده یا تبلیغ علیه نظام؟ یعنی با شرایط فعلی نه تنها من، هر کسی که دست به قلم می‌شود نگران است چون تعریف و مصداق مشخصی از این اتهامات وجود ندارد، هر آنچه از ذهن نویسنده به بیرون تجلی کند ممکن است مشمول این اتهامات شود!

سال گذشته در نقد مسأله هسته‌ای صحبت‌هایی کردم که اتفاقاً برای من هم اتفاق افتاد و یکسری از همین اتهامات مثل تشویش و تبلیغ به بنده وارد شد. من مدعی هستم و می‌توانم اثبات کنم آنچه در نقد مسائل می‌گویم نه به سبب تشویش اذهان مردم، بلکه از روی دلسوزی و علاقه‌ای است که به کشورم دارم. خیلی‌های دیگر هم که با همین اتهام مواجه هستند، همین قصد و نیت را داشتند.

بنابراین قوه قضائیه، مجلس و هر ارگان و سازمانی که وظیفه بررسی این اوضاع را دارد، باید از خود سوال کند آیا مثلاً در ژاپن و دانمارک و آلمان هم بابت اظهارنظر درباره مسائل مختلف آیا چنین اتهامی به افراد وارد می‌شود و مصداق و چارچوب‌ قوانین در این مورد چه می‌گوید و مرز خدمت یا تبلیغ علیه نظام کجاست؟
نظر شما