داربی از اسب افتادهها
جمعه ساعت 17 بیخاصیتترین و معمولیترین داربی تاریخ فوتبال ایران برگزار میشود، شاید این بیحساسیتی باعث شود بازی، زیبا از آب درآید.
به گزارش ایسنا، قطار فصل چهاردهم لیگ برتر فوتبال به ایستگاه آخر رسید و در حالی که از ابتدای فصل همه منتظر بودند این هفته برسد تا شاید شاهد حساسترین داربی تاریخ فوتبال ایران باشند، وقایع طوری رقم خوردند که از داربی 80 نه حساسیت بماند، نه خاصیتی و نه حتی جذابیتی!
لیگ چهاردهم جمعه این هفته تمام میشود ولی هیچ نگاهی نگران تک دیدار ساعت 17 نیست و همه به فکر بازیهای ساعت 19:30 هستند. استقلال و پرسپولیس پرطمطراق و سابقاً پرهیبت، دو ساعت و نیم قبل از 14 تیم دیگر بازی میکنند تا با رساترین صدا بیخاصیتی داربی معروف پایتخت را فریاد بزنند.
چه کسی مقصر است؟ سوالی که این روزها هواداران درمانده سرخآبیها از خود میپرسند این است که چه کسی تیم محبوبشان را به این روز انداخته است؟ چه شده که استقلال و پرسپولیس امروز بی چاره شدهاند؟
مقصر درجه یک و متهم ردیف اول پرونده بیچاره کردن استقلال و پرسپولیس نظام پرضعف مدیریت کلان فوتبال در ایران است؛ سیستمی که با جسارت تمام به دولتی بودن فوتبال اصرار میکند و اجازه نمیدهد تیمهای مردمی و ذاتا خصوصی پروبال بگیرند.
استقلال و پرسپولیس از بدو تاسیس خصوصی بودند ولی از یک روز به بعد ناگهان دولتی شدند و حالا که میخواهند به اصل خود بازگردند موانع بیشماری پیشروی خود میبینند.
مقصر دوم عدم ثبات مدیریتی و فنی این تیمهاست. سرخآبیها سالهاست که فقط بدهی دارند و شاکی پشت شاکی است که علیه آنها پرونده میسازد. استقلال و پرسپولیس در چند سال اخیر به اندازه یک لیگ مدیر و مربی عوض کردهاند. بازیکنان این تیمها درست مثل مسافران حاضر در ترمینال هستند که آمدهاند تا بلیت بخرند و بروند؛ چند صباحی در استقلال یا پرسپولیس میمانند، تنقلاتی میخورند و به محض تایید شدن بلیتشان میروند.
امروز دیگر کمتر بازیکنی را در استقلال و پرسپولیس میشود پیدا کرد که همه با شنیدن نامش یا این دو تیم بفیتند.
سومین تقصیرکار این ماجرا را اما در حاشیه فوتبالیترین خیابان تهران میتوان پیدا کرد؛ سئول به جز یادآوری خاطرات خوش پیروزیهای تیم ملی برابر کره جنوبی، یادآور تصمیمگیران پراشتباهی است که از بالا به فوتبال نگاه میکنند.
اینجاست که جبر جغرافیایی تاریخساز میشود؛ تصمیمگیرندگان بزرگ بالای پل و فوتبال بینوا پایین پل، جنگ نابرابری را به نمایش میگذارند و ناگفته پیداست که پیروز کیست. از آن جایی که تاریخ را فاتحان مینویسند، فوتبال میشود نماد فساد و بیاخلاقی و سرشار از لمپنیسم. در این میان مردم و تیمهای محبوب تاریخیشان هستند که آسیب میبینند.
جمعه ساعت 17 بیخاصیتترین و بدون حساسیتترین داربی تاریخ در ورزشگاه آزادی برگزار میشود و ده هزار مردمی که آن روز و ساعت به ورزشگاه میروند، بر بدن بیمار محتضر فوتبال ناب و پرهوادار پیش پیش فاتحهای میخوانند و بازمیگرداند تا از دریچه تلویزیون فینال لیگ را در تبریز یا اصفهان شاهد باشند.
استقلال و پرسپولیس ما را بد عادت کردهاند؛ عادت کردهایم که همیشه آنها را در اوج ببینیم. اوج معنایش فتح قله نیست. میشود در میانه جدول بود و در اوج بود، میشود قهرمان نشد و در اوج بود؛ مایهاش شور و هیجان و اهتمام است. سرخآبیها امروز هیچ کدام را ندارند.
سرخآبیها حتی انگیزه هم ندارند. تیمهای اصیل فوتبال ایران هنوز هم به اصول و نسب خود مینازند و هرگاه روزگار خاکستری مایل به سیاهشان را میبینند، به گذشته پرافتخار پناه میبرند.
اولین بار نیست که استقلال و پرسپولیس قهرمان لیگ نمیشوند ولی اولین بار است که نمادهای هواداری در فوتبال ایران، بی یار و یاور و بیارزش شدهاند.
دوچرخهسواران و تاج دیروز و امروز استقلال در کنار پرسپولیس همیشگی، این روزها از اسب افتادهاند و پای پیاده خود را کشان کشان به منزل آخر رساندهاند، این طور پیش برود تا از اصل افتادن آنها چیزی باقی نمانده است.
جمعه ساعت 17 "داربی از اسب افتادهها" در ورزشگاه آزادی برگزار میشود.
نظر شما