تهران؛ پایتخت جراحی بینی دنیا
در طی سالیان اخیر جراحی بینی در تمامی دنیا و از جمله ایران رایج شده است. این مساله نشاندهنده آن است که الگوهای زیبایی در دنیا، جهانی و استاندارد شده و زیبایی صورت از اهمیت خاصی به ویژه نزد جوانان برخوردار شده است. از سوی دیگر پیشرفتهای سریع در حوزه دانش و فنون پزشکی، قیمتهای نهایی برای دستکاری کردن بدن را پایین آورده است.
به گزارش صدای ایران از سلامت نیوز، بیشتر جراحیهایی که در ایران انجام میگیرد (بالای 75 درصد آنها) بین زنان و بین سنین 17 تا 25 سال است. جوانتر و زیباتر به نظر رسیدن، از جمله مهمترین ارزشهای نسل جوان امروز شده است. الگوهای این زیباسازی بیشتر غربی و گاه حتی از روی تصاویر مجلات یا به تقلید از صورت هنرپیشههای هالیوودی است.
گویی چیزی در نهاد این جوانها قرار دارد که آنها را ناگزیر به فرار از خود، هم به لحاظ روانشناختی و هم جامعهشناختی میکند. به عبارت دیگر افراد از ظاهر و باطن خود و شرایط و داشتههای فرهنگی خود راضی نبوده و خواهان جدایی و فاصلهگیری از آن هستند.
انسانشناسان و جامعهشناسان خارجی، تهران را به عنوان «پایتخت جراحی بینی دنیا» نامگذاری کردهاند. به بیان یکی از محققان خارجی، برای دریافتن آمار بالای جراحی بینی در تهران، نیازی به پیدا کردن آمار رسمی نیست بلکه تنها کافی است تا در پیادهروهای این شهر راه رفته و به صورت افراد نگاه کنید. بین 35 هزار تا 70 هزار جراحی در طول یکسال آمار تکاندهندهای برای شهر تهران است.این در حالی است که این جراحیها پیامدهای منفی بسیار زیادی دارد.
علاوه بر مبالغ هنگفتی که خرج این جراحیها که در بسیاری از موارد بیمورد است، میشود و معمولا هم بیشتر از حدی است که در آغاز پیشبینی میشود، بیمار باید به مدت نسبتا طولانی دردی را در منطقه صورت خود احساس و تحمل کند.
داشتن حالت تهوع و سردردهای طولانیمدت، کبودی صورت و باقی ماندن جای زخم از دیگر پیامدهای بدنی این مساله است. واقعیت این است که جز برخی از استثناها، در بسیاری از موارد صورت و بینی افراد هیچ ایرادی ندارد.
مساله واقعی که افراد را تشویق به انجام جراحی بینی میکند، که در برخی از موارد با مرگ روی تخت جراحی همراه بوده است، مسالهای بزرگتر و روانی است نه جسمانی. این مساله حلنشده، معمولا بعد از جراحی هم در این افراد باقی مانده و حتی بدتر میشود چراکه افراد متوجه میشوند مشکلشان با انجام جراحی و تحمل درد و هزینههای مالی و زمانی بسیار باز هم جای خود باقی مانده است.
همچنین آنها از اینکه تمامیت بدنی خود را با وارد شدن چاقو به حریم شخصی و بدنیشان از دست دادهاند، تصویرشان از بدنشان به هم خورده و دچار افسردگی میشوند.
متاسفانه مسوولان فرهنگی کشور بهجای ریشهیابی دلایل روانی و جامعهشناختی این مساله، بنا به روش معمول ابتدا به تقبیح این امر پرداخته و در مراحل بعدی نهتنها برای حل مشکلات بیماران تلاشی نکردهاند بلکه نهادهایی همچون صداوسیما و نهادهای پزشکی تنها به سودجویی مالی از این مساله پرداختهاند.
در برنامههای تلویزیونی، به شکل مستقیم و غیرمستقیم جراحیهای بینی تبلیغ میشود. استفاده از بازیگران زن که بینیشان جراحی شده در سریالها و فیلمها و برنامههای تبلیغاتی، دعوت بیوقفه از جراحان بینی و پلاستیک و معروف کردن این افراد در جامعه، عدم دعوت از متخصصان فرهنگی همچون جامعهشناسان و انسانشناسان و عدم تولید برنامههای انتقادی و حتی در نظر گرفتن جایزه جراحی بینی در برنامههای تلویزیونی باعث ترویج هنجارهای موافق و غیرانتقادی با این جراحیها شده است.
پزشکان و جراحان در بخش جراحی فک و استخوان و جراحان پلاستیک نیز با روشهای مختلف در پی جلب مشتری برای خود بودهاند. امیدواریم وجدان و آگاهی مسوولان فرهنگی با این نوشتهها تحریک شده و در آینده مسوولیت جایگاه خود را پذیرفته و پاسخگو باشند.
نظر شما