امنيت انرژي کشور را دريابيم
مهدي اسماعيلي در سرمقاله رسالت نوشت:
با تحول گفتمان ژئواستراتژيک به گفتمان ژئواکونوميک در دهههاي اخير و ايفاي نقش برتر اقتصاد در عرصه مناسبات جهاني، ژئوپليتيک انرژي و امنيت آن ازجايگاه بالاتري در مناسبات بين المللي برخوردار شده است. در اين عصر، مقوله انرژي بويژه نفت در امنيت انرژي ايجاد کشمکشهاي منطقه اي و بين المللي از نقش آفريني بيشتري برخوردار شده است.
ايران نيز از يک طرف در مرکز بيضي استراتژيک انرژي هم از نظر نفت و هم گاز قرار داشته و از طرف ديگر در مسير انتقال اين انرژي به بازارهاي بزرگ مصرف انرژي يعني جنوب و شرق آسيا و اروپا قرار دارد. اين ويژگيها به طور بالقوه موقعيت ژئوپليتيک و ژئواکونوميک ويژه اي به ايران داده است که بايد تلاش شود با به فعليت در آوردن اين ظرفيتها نسبت به ارتقاي جايگاه کشور در عرصه هاي منطقه اي
و جهاني اقدام کرد.از مصرف کنندگان بزرگ انرژي جهان مي توان کشورهاي عضو اتحاديه اروپايي را نام برد که هماکنون در کنار ايالات متحده در صدر بزرگترين مصرفکنندگان انرژي جهان قرار دارند. زمينههاي انرژي ايران، از جمله فرصتهاي پيش روي اين کشورها براي تنوع بخشي به بازار بزرگ تقاضاي انرژيشان است، اما اين کشورها با وجود نياز بالا به واردات انرژي در طول دهه اخير، بهدليل اختلافهاي سياسي، نهتنها پايينترين سطح روابط انرژي را با جمهوري اسلامي ايران داشتهاند، بلکه در مواردي نيز، بهدليل همسويي با سياستهاي ضدايراني آمريکا، مانع از تحقق فرصتهاي ژئوپليتيک انرژي ايران شدهاند.بديهي است با اين گستردگي و تنوع منافع، توليدکنندگان و مصرف کنندگان تعاريف متفاوتي از امنيت انرژي دارند.
امنيت انرژي براي ژاپن به عنوان يک کشور صنعتي مصرف کننده، به معناي متوازن کردن تجارت و سرمايه گذاري است. براي روسيه، هدف کنترل کردن مجدد دولت بر "منابع استراتژيک" و به دست آوردن تفوق بر خطوط لوله و مجاري بازاري عمده، به خاطر اينکه منابع هيدوروکربني خود را به بازارهاي جهاني عرضه دارد، مبتني است. مسئله مورد علاقه براي دولتهاي در حال توسعه نيز چگونگي تغييرات در قيمت هاي انرژي است که بر توازن پرداخت هاي آنها تاثير خواهد گذاشت و نيز براي چين و هند، امنيت انرژي در توانايي آنها در تعديل سريع و تنظيم وابستگي جديدشان به بازارهاي جهاني مبتني مي باشد، که تغيير جهت عمده اي از تعهدات پيشين آنها به خودکفايي محسوب مي شود. کميسيون اروپايي نيز امنيت انرژي را به عنوان توانايي مطمئن شدن از تامين نيازهاي آينده انرژي هم در بخش استفاده از منابع داخلي در چارچوب ضوابط اقتصادي و يا ذخاير استراتژيک و هم در بخش خارجي به صورت دسترسي به مبادي عرضه با ثبات مي داند. اما با توجه به شرايط ويژه ايران از حيث نحوه استفاده از منابع داخلي در چارچوب ضوابط اقتصادي و همچنين بستگي هاي متقابل اقتصادي در عرصه بين الملل، لازم است چارچوب متفاوتي تعريف و راهبردهاي موثري براي تامين امنيت انرژي کشور ارائه نمود. ميزان مصرف حامل هاي انرژي در کشور بسيار اسفناک است و به دليل اجرا نشدن درست طرح عظيم هدفمندي يارانه ها، شرايط کشور از اين لحاظ از زمان آغاز اين طرح نيز نامساعدتر است.
برداشت غيرصيانتي از چاه هاي نفت و عدم تزريق کافي گاز به چاه ها، کاهش توليد را سبب گرديده و عمر چاه ها را کوتاه نموده است و به تدريج منابع نفتي کشور را از دسترس نسل آينده دور ميکند و باعث مرگ چاه ها و مخازن مي گردد. بي تدبيري پيشين در انتقال مستقيم گاز به اقصي نقاط کشور عليرغم تجربه موفق و اقتصادي جهاني مبني بر تبديل گاز به انرژي برق و انتقال براي مصرف، ظرفيت ژئواکونوميک کشور در اين حوزه را از بين برده است و تمام داشته هاي کشور در اين حوزه به مصرف داخلي مي رسد.
وضعيت صنعت برق نيز اسفناک است به گونه اي که رئيس سنديکاي صنعت برق با بيان اينکه خاموشي در تابستان سال آينده قطعي است، گفته است: "صنعت برق در سال آينده در رکود عميقي فرو خواهد رفت." و اين بهدليل مديريت ناصحيح هدفمندي يارانه ها بوده است. در حوزه
تنوع بخشي به منابع انرژي نيز کار مناسبي انجام نشده است.در مجموع بايد گفت که کشور بهدليل فقدان سياست انرژي، در حوزه ديپلماسي انرژي با رويکرد تعاملي، نمي تواند هم اکنون تاثير
ويژه اي داشته باشد.
متاسفانه به سمتي مي رويم که تمام منابع انرژي را در داخل مصرف کنيم و تاثير ژئواکونوميک خود را از دست بدهيم. به عبارتي هم اکنون امنيت انرژي کشور در معرض تهديد است.به نظر نگارنده ضرورت دارد تا امنيت انرژي کشور بر اساس توانايي مطمئن شدن از تامين نيازهاي آينده انرژي در بخش استفاده از منابع داخلي در چارچوب ضوابط اقتصادي، کنترل مجدد بر "منابع استراتژيک" و ذخاير مشترک و به دست آوردن تفوق بر خطوط لوله و مجاري بازاري عمده - به خاطر اينکه منابع هيدوروکربني خود را به بازارهاي جهاني عرضه دارد استوار باشد- تعريف،طراحي و به مرحله اجرا برسد. در اين مسيربايستي به سرعت مديريت مصرف داخلي در حوزه حامل هاي انرژي کنترل و کاهش يابد. همچنين جايگزيني تدريجي برق به جاي مصرف مستقيم گاز اهميت بسياري دارد.همچنين بايد در فرآيند امنيت انرژي جهاني به صورت جدي وارد شد و وابستگي هاي
متقابل را تعريف و عملياتي نمود.با تامين امنيت داخلي، مي توان در عرصه تعاملات بين المللي انرژي نيز با ابتکار عمل وارد شد. از سه جزء اين فرآيند، ايران مي تواند به عنوان توليدکننده و انتقال دهنده نقش ايفا نمايد. استفاده از ابزارهاي مختلف در توليد و بويژه در شرايط کنوني، انتقال انرژي ميتواند جايگاه جمهوري اسلامي را در امنيت انرژي جهاني ارتقا داده و ديپلماسي انرژي را به عنوان ابزار کاربردي و موثر در اختيار ديپلماسي کشور قرار دهد.