تصمیم پوتین چه پیامدهایی خواهد داشت؟
لغو دستور فروش سامانه موشکی اس- 300 از سوی ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به ایران بازتاب خبری و پیامدهای سیاسی بسیاری داشته است. به گونه ای که تحلیلگران و تصمیم گیرندگان سیاسی از منظرهای مختلفی آن را تحلیل کرده و در مورد آن اظهارنظر کرده اند. ولی تقریباً وجه مشترک همه این تحلیل ها این است که بین این تصمیم روسیه و توافق هسته ای رابطه مستقیم وجود دارد. موضع گیری سیاسی متعارض رژیم اسرائیل و اظهارنظر اوباما در تأیید ضمنی اقدام روسیه نیز ارتباط تنگاتنگ این دو حادثه را به خوبی تأیید می کند.
اقدام پوتین و موضع اوباما بر چند نکته بسیار مهم و راهبردی در مورد مذاکرات هسته ای و برنامه جامع اقدام مشترک دلالت دارد. اول، این تصمیم و آن تأیید نشانگر آن است که دو بازیگر تأثیرگذار در مذاکرات هسته ای با ایران در مورد راه حل سیاسی بحران هسته ای اتفاق نظر دارند. به طوری که هر دو تلاش می کنند تا از شکست راه حل دیپلماتیک جلوگیری کنند. به ویژه روسیه درصدد است تا دیر نشده است نقش و سهم اقتصادی و سیاسی خود را در فردای پس از برجام تمهید و تدارک بیند. چون این فرضیه در افکار عمومی وجود دارد که منافع روسیه در حفظ شرایط تحریمی ایران است و حصول توافق بین ایران و غرب آن را تهدید و محدود می کند.
دوم، شاید بیش از اقدام پوتین، موضع مثبت اوباما در قبال آن محافل سیاسی و به ویژه تل آویو را شگفت زده کرده است. چون آنها هرگز فکر نمی کردند که رئیس جمهور آمریکا حتی به صورت ظاهری و اعلامی نیز با این تصمیم پوتین مخالفت و دست کم انتقاد نکند.
اوباما با این موضع گیری خود چند هدف را پیگیری می کند. از یک سو، به روسیه علامت می دهد که در صورت عادی سازی روابط ایران و غرب و گشایش بازار ایران، این کشور نیز در آن سهم خواهد داشت. از سوی دیگر، به نتانیاهو این پیام را می دهد که فکر حمله نظامی به ایران و به شکست کشاندن مذاکرات و توافق هسته ای با این کشور را از سر بیرون کند. چون اسرائیل به خوبی می داند که سامانه موشکی اس- 300 سراب تجاوز این رژیم به ایران را به شوره زار تبدیل می کند.
مهمتر از این، اوباما، یک پیام آشکار نیز به تندروها و جنگ طلبان در کنگره نیز می دهد که هزینه های گزینه نظامی به اندازه ای است که عملا انتخاب آن را ناممکن می سازد. لذا به ناگزیر باید گزینه دیپلماسی، مذاکره و نتیجه ناشی از آن را پذیرفت. کنگره ممکن است در مورد ماهیت و محتوای توافق هسته ای با ایران چانه بزند ولی اصل آن قابل چانه زنی نیست. برآیند هر دو هدف نیز تقویت گزینه دیپلماسی و تضعیف گزینه نظامی در قبال ایران است.
سوم، این اقدام یک اقدام اعتمادساز مهم بین ایران و 1+5 به شمار می رود. به طوری که آمریکا و روسیه با این اقدام تلاش می کنند تا به طور ضمنی به ایران تضمین عینی و اطمینان عملی بدهند که توافق هسته ای مستلزم و متضمن تضعیف امنیت ملی آن نیست. چون در نظام بین الملل غیرمتمرکز همواره کشورها نگران بقاء و امنیت خود هستند و آن را بر هر ارزش و منفعت دیگری ارجحیت و اولویت می دهند. یکی از مهمترین دغدغه های ایران در مذاکرات هسته ای نیز این بوده است که هرگز در مورد توان دفاعی خود مذاکره و معامله نخواهد کرد. از این رو، با این تضمین دفاعی راه مذاکرات و توافق هسته ای ایران با 1+5 هموارتر می شود.
چهارم، روسیه درصدد است تا با فروش موشک های اس- 300 به ایران، اعتبار مخدوش شده خود نزد ایرانیان را ترمیم کند. چون به درست یا نادرست، بسیاری از ایرانیان روسیه را شریک و همکار غیرقابل اعتماد و اطمینانی تلقی می کنند. یکی از اقداماتی نیز که این گزاره و پنداره را تقویت و تشدید کرده است، لغو فروش سامانه موشکی اس- 300 به ایران است. پیشینه و سابقه تاریخی عملکرد روسیه در قبال ایران نیز انگاره روسیه هراسی در افکار عمومی ایران را تقویت کرده است.
اقدام پوتین و موضع اوباما بر چند نکته بسیار مهم و راهبردی در مورد مذاکرات هسته ای و برنامه جامع اقدام مشترک دلالت دارد. اول، این تصمیم و آن تأیید نشانگر آن است که دو بازیگر تأثیرگذار در مذاکرات هسته ای با ایران در مورد راه حل سیاسی بحران هسته ای اتفاق نظر دارند. به طوری که هر دو تلاش می کنند تا از شکست راه حل دیپلماتیک جلوگیری کنند. به ویژه روسیه درصدد است تا دیر نشده است نقش و سهم اقتصادی و سیاسی خود را در فردای پس از برجام تمهید و تدارک بیند. چون این فرضیه در افکار عمومی وجود دارد که منافع روسیه در حفظ شرایط تحریمی ایران است و حصول توافق بین ایران و غرب آن را تهدید و محدود می کند.
دوم، شاید بیش از اقدام پوتین، موضع مثبت اوباما در قبال آن محافل سیاسی و به ویژه تل آویو را شگفت زده کرده است. چون آنها هرگز فکر نمی کردند که رئیس جمهور آمریکا حتی به صورت ظاهری و اعلامی نیز با این تصمیم پوتین مخالفت و دست کم انتقاد نکند.
اوباما با این موضع گیری خود چند هدف را پیگیری می کند. از یک سو، به روسیه علامت می دهد که در صورت عادی سازی روابط ایران و غرب و گشایش بازار ایران، این کشور نیز در آن سهم خواهد داشت. از سوی دیگر، به نتانیاهو این پیام را می دهد که فکر حمله نظامی به ایران و به شکست کشاندن مذاکرات و توافق هسته ای با این کشور را از سر بیرون کند. چون اسرائیل به خوبی می داند که سامانه موشکی اس- 300 سراب تجاوز این رژیم به ایران را به شوره زار تبدیل می کند.
مهمتر از این، اوباما، یک پیام آشکار نیز به تندروها و جنگ طلبان در کنگره نیز می دهد که هزینه های گزینه نظامی به اندازه ای است که عملا انتخاب آن را ناممکن می سازد. لذا به ناگزیر باید گزینه دیپلماسی، مذاکره و نتیجه ناشی از آن را پذیرفت. کنگره ممکن است در مورد ماهیت و محتوای توافق هسته ای با ایران چانه بزند ولی اصل آن قابل چانه زنی نیست. برآیند هر دو هدف نیز تقویت گزینه دیپلماسی و تضعیف گزینه نظامی در قبال ایران است.
سوم، این اقدام یک اقدام اعتمادساز مهم بین ایران و 1+5 به شمار می رود. به طوری که آمریکا و روسیه با این اقدام تلاش می کنند تا به طور ضمنی به ایران تضمین عینی و اطمینان عملی بدهند که توافق هسته ای مستلزم و متضمن تضعیف امنیت ملی آن نیست. چون در نظام بین الملل غیرمتمرکز همواره کشورها نگران بقاء و امنیت خود هستند و آن را بر هر ارزش و منفعت دیگری ارجحیت و اولویت می دهند. یکی از مهمترین دغدغه های ایران در مذاکرات هسته ای نیز این بوده است که هرگز در مورد توان دفاعی خود مذاکره و معامله نخواهد کرد. از این رو، با این تضمین دفاعی راه مذاکرات و توافق هسته ای ایران با 1+5 هموارتر می شود.
چهارم، روسیه درصدد است تا با فروش موشک های اس- 300 به ایران، اعتبار مخدوش شده خود نزد ایرانیان را ترمیم کند. چون به درست یا نادرست، بسیاری از ایرانیان روسیه را شریک و همکار غیرقابل اعتماد و اطمینانی تلقی می کنند. یکی از اقداماتی نیز که این گزاره و پنداره را تقویت و تشدید کرده است، لغو فروش سامانه موشکی اس- 300 به ایران است. پیشینه و سابقه تاریخی عملکرد روسیه در قبال ایران نیز انگاره روسیه هراسی در افکار عمومی ایران را تقویت کرده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
نظر شما