دلیل اصلی مخالفت تندروهای امریکا با توافق هسته ای ایران چیست؟
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در گزارشی به قلم جاستین لوگان با عنوان « دلیل اصلی مخالفت تندروهای امریکایی با توافق هسته ای ایران »، نوشت: اجازه دهید برای لحظاتی صادق باشیم: بیش از 90 درصد از حامیان چارچوب توافق هسته ای ایران از هر چارچوبی حمایت خواهند کرد که دولت باراک اوباما آن را ارائه کند. نزدیک به 100 درصد از مخالفان چارچوب توافق هسته ای ایران نیز با هر چارچوبی مخالفت خواهند که دولت اوباما آن را ارائه کند.
چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ چرا ما این گونه بحث ها را در ارتباط با توافقی مطرح می کنیم در حالی که حتی قبل از دست یابی به چنین توافقی مناقشاتی ایجاد شده است؟ جِرِمی شاپیرو از کارشناسان موسسه بروکینگز بر این باور است که :« برنامه هسته ای ایران در واقع همان چیزی نیست که موافقان و مخالفان توافق اخیر درباره آن سخن می گویند.»
شاپیرو همچنین گفت سوال مهمتر این است که در ارتباط با « چالش ایران برای مقامات آمریکایی » در کشورهای همسایه ایران چه کاری باید انجام داد و این که « وارد کردن ایران به نظم منطقه ای » چه پیامدهایی خواهد داشت؟
بر اساس سخنان شاپیرو ، حامیان توافق هسته ای ایران فکر می کنند این توافق به تغییر اهداف ایران کمک خواهد کرد و این در حالی است که مخالفان توافق هسته ای ایران خواهان تحت فشار قرار دادن ایران تا جای ممکن و همچنین در سریع ترین زمان ممکن هستند. من فکر می کنم درباره مخالفان توافق هسته ای ایران حق با شاپیرو است اما در ارتباط با حامیان توافق هسته ای ایران اشکالاتی وجود دارد.
نخست آن که باید به بررسی اهداف تندروها بپردازیم. در آغاز دست یابی به برنامه جامع اقدام مشترک ، آنها از وقوع یک فاجعه خبر می دادند. در سال 2013، اولی هاینونن معاون سابق آژانس بین المللی انرژی اتمی هشدار داد ایران تنها دو هفته با ساخت یک بمب هسته ای فاصله دارد. لیندسی گراهام سناتور آمریکایی با انتقاد از توافق موقت هسته ای آن را امتیاز برای ایران توصیف کرد.
به همین ترتیب، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل نیز آن را « توافق قرن »برای ایران نامید.
در حال حاضر همین افرادی که درباره توافق موقت هسته ای ابراز نگرانی می کردند ، به اندازه روزهای نخست خشمگین نیستند. ایران به مدت ده سال نمی تواند به بمب هسته ای دست یابد و این موضوع کم اهمیتی برای آنها نیست. گراهام به نوبه خود در حال حاضر می گوید برنامه جامع اقدام مشترک باید تمدید شود زیرا این برنامه به چارچوب توافق گروه پنج بعلاوه یک ارجحیت دارد.
بسیاری از تندروهای آمریکایی اذعان کرده اند کلا با دست یابی به توافق هسته ای با ایران مخالفند. همان گونه که یووال اشتاینیتز وزیر امور راهبردی اسرائیل اخیرا تاکید کرده است :« در اصل با دست یابی به هر گونه توافقی مخالفیم.»
به همین ترتیب، سناتور تام کاتن نویسنده نامه سناتورها با هدف اخلال در روند دست یابی به توافق هسته ای - قبل از نوشتن این نامه در بنیاد هریتج اذعان کرد پایان این مذاکرات نتایج ناخواسته ای برای کنگره ندارد بلکه پیامدهای آن کاملا مشخص و تعیین شده است.
از این رو، با وجود اعتراضات و در عین حال تلاش های آنها برای دست یابی به یک « توافق بهتر » هدف اصلی آنها کاملا مشخص است: آنها دست یابی به هر گونه توافقی مخالف هستند. مکس فیشر از کارشناسان موسسه ووکس اعلام کرد دلیل مخالفت تندروهای آمریکایی به سبب تمایل واقعی آنها برای تغییر حکومت ایران از طریق توسل به زور است و دست یابی به توافقی دیپلماتیک احتمال چنین اقدامی را کاهش می دهد. این محتمل ترین توجیهی است که من - نویسنده - تاکنون شنیده ام.
بیشتر ما از هر گونه توافقی حمایت خواهیم کرد که دولت اوباما آن را به اندازه کافی خوب می داند تا آنجا که کنگره آمریکا می تواند آن را تصویب کند. چرا؟ زیرا ما دریافته ایم که سیاست های بین المللی و در مجموع تعامل با ایران در باره این موضوع در سال 2015 بهترین گزینه ممکن است .
جفری لوئیس درباره منطق موجود در ورای حمایت از چارچوب توافق هسته ای ایران می گوید: آنچه که ما شاهد آنیم این که است این یک توافق « خوب » نیست. هر گونه توافق، در واقع مصالحه ای خواهد بود که سبب می شود خطرات فراوانی متوجه اسرائیل و همچنین همسایگان ایران و آمریکا شود . موضوع حیاتی در این مورد به تأخیر انداختن روند دست یابی ایران به یک بمب اتمی تا جای ممکن است.
تقریبا دست یابی به هر گونه توافقی سبب خرید زمان بیشتری خواهد شد و این در حالی است که شکست مذاکرات چنین زمانی را فراهم نمی آورد. دلایل خوبی برای متقاعد شدن در این باره وجود ندارد که کنار کشیدن از توافق در حال حاضر، سبب خواهد شد آمریکا طی چند سال آینده در موضع بهتری قرار گیرد .
حقیقت تلخ این است که این گونه راه حل « خوبی » برای برنامه هسته ای ایران وجود ندارد . همان گونه که لوئیس اعلام کرده است ما نمی خواهیم غنی سازی در ایران به صفر برسد.
قرار است قابلیت هایی از ایرانی ها گرفته شود که سبب نگرانی ما می شوند. ماهیت مذاکرات هسته ای ایران به دست آوردن همه آن چیزی نیست که ما در پی آن هستیم و به نظر می رسد سوالات کمی در این باره وجود دارند که رویکرد دیک چنی در این باره که « ما مذاکره نمی کنیم ما آنها را شکست می دهیم » رویکردی سازنده برای دست یابی به توافقی بهتر است. برای نمونه باید بگوییم که اهرم چانه زنی ایران - سانتریفوژها - از چند صد سانتریفوژ به حدود 20 هزار سانتریفوژ طی یک دهه رسیده است.
بنابراین موضوعی که در اینجا مطرح می شود آن است که بدون به راه انداختن یک جنگ - که سبب بروز یک فاجعه در منطقه خواهد شد و به نسبت برنامه جامع اقدام مشترک مدت زمان فرار هسته ای ایران را کاهش خواهد داد - چگونه می توان روند دست یابی ایران را به بمب اتمی به تأخیر انداخت. برخی از افراد از توافق هسته ای ایران حمایت می کنند زیرا این توافق احتمال به راه افتادن یک جنگ پر هزینه دیگر را در منطقه خاورمیانه کاهش می دهد.
دلیل ایجاد چنین بحثی این است که تندروها در چرخه سیاست درباره این موضوع خود را گرفتار کرده اند . این فرصتی بسیار خوب برای ایجاد اخلال در روند دست یابی به توافق هسته ای با ایران است که سبب خواهد شد آمریکا بلیط وارد شدن به یک جنگ مهم دیگر را در خاورمیانه بخرد.
اگر ما سبب شکست مذاکرات شویم و این گونه استدلال کنیم که ایران خواهد توانست طی 10 سال آینده مفاد چارچوب توافق هسته ای را نقض کند » در آن صورت، بحث های عمیق تری در ارتباط با قضاوت درباره به راه افتادن یک جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه ایجاد خواهد شد.
بسیاری بر این باورند که وارد شدن آمریکا به جنگی دیگر در منطقه خاورمیانه امری اجتناب ناپذیر است. بنابراین، زمانی که سخنانی در ارتباط با چارچوب توافق هسته ای ایران می شنویم باید به خود یادآوری کنیم که این دقیقا همان چیزی است که از آن سخن می گوییم.
منبع: انتخاب
نظر شما