محمدعلیمهتدی:یخرابطه ایران و عربستان به سادگی نمیشکند
واضح است که همه خواستار پیگیری جدی مجازات خاطیان حادثه فرودگاه جده، هستند؛ موضوعی که باید از منظر حقوقی روی آن تأکید شود. اما در این میان مشخص است که حادثه فرودگاه جده رابطه دو کشور را در شرایطی پرتنش، با دشواریهای تازهای روبهرو کرده است. این موضوع را در گفتوگو با محمد علی مهتدی، کارشناس مسائل منطقه بررسی کردیم.
واکنش مقامات سعودی به حادثه فرودگاه جده تا چه حد متناسب با ادعای تصدی سمت «خادمین حرمین شریف» بود؟
بعد از حادثه فرودگاه جده، مقامات رسمی عربستان، مدت زیادی ساکت بودند و نه مسئولان سیاسی و نه مسئولان نظامی آن واکنشی نشان ندادند. در نتیجه این رفتار، طرفداران عربستانسعودی، ایران را متهم به دروغگویی کرده و گفتند ایران این خبر را جعل کرده تا افکار عمومی ملت ایران را نسبت به عربستان تحریک کند تا مقدمهای باشد برای اینکه ایران به بهانه حمایت از ملت یمن، در عربستان دخالت نظامی کند. در شبکههای اجتماعی و سایتهای اینترنتی نیز به این دلیل که هیچ موضعی از سوی عربستان اعلام نمیشد، همین فضا حاکم شده بود. تا اینکه برخی از تحلیلگران جهان عرب نسبت به این موضوع اعتراض کردند و خواستار توضیح عربستان شدند که اگر چنین اتفاقی رخ داده، توضیح دهند و اگر رخ نداده چرا جواب ایران داده نمیشود. تا اینکه یک مسئول پایینمرتبه امنیتی در این مورد صحبت کرد و گفت که دو مأمور خاطی بازداشت شدهاند و بهزودی محاکمه میشوند. همین اظهارنظر کوتاه مشخص کرد که چنین اتفاقی رخ داده و خبر جعلی نبوده است. اما عربستان اصرار داشت که موضوع را لاپوشانی کند، چون برای کشوری که پادشاه آن ادعای خادم حرمین شریف را دارد و متعهد به اسلام و حدود اسلامی است، رسوایی بزرگی رخ داده آنهم علیه زائرانی که از زیارت خانه خدا و مدینه منوره برمیگردند. حادثه فرودگاه جده شرمآور بود و قابل گذشت نیست. الان هم عربستان از نظر رسانهای این موضوع را در محاق گذاشته و اجازه پخش بازتاب رسانهای این موضوع و تأثیرات آن را نمیدهد. به این دلیل که میدانند این حادثه، یک رسوایی بزرگ است.
ایران در واکنش به تعرض رخداده در فرودگاه جده، تا زمان اجرای حکم مأموران خاطی، اعزام به حج عمره را متوقف کرد. این تصمیم از لحاظ حیثیتی یا از لحاظ اقتصادی میتواند منجر به اقدام جدی عربستان شود؟
کسانیکه از همه جهان، بهویژه ایران، به سفر عمره میروند، بهعنوان منبع درآمدی برای دولت سعودی هستند، در بین زائران مکه و مدینه، زوار ایرانی دستودلبازتر هستند و بیشتر از دیگران هم هزینه میکنند. البته درآمد عربستانسعودی از عمره و حج شاید قابل مقایسه با درآمد نفتی این کشور - فروش روزانه ١٠ میلیون بشکه- نباشد. اما باید گفت که تأثیر عمره صرفا اقتصادی نیست، رژیمی خود را خادم اسلام و خادم حرم مکه و مدینه میداند، اما قادر نیست امنیت حجاج و زوار را تأمین کند، در این صورت شکست بزرگی برای این رژیم محسوب میشود. در این صورت مسلمانان جهان حق دارند که از سراسر جهان خواستار این باشند که مکه و مدینه بینالمللی و از سلطه عربستان خارج شود. این مطلبی است که هفته گذشته در شبکههای اجتماعی مورد تأکید خیلیها بود که عربستان حق ندارد عقاید وهابی خود را به دیگر مسلمانان تحمیل کند و مسلمانان از هر مذهب و مشرب فکریای که باشند، حق دارند که مدینه و مکه را زیارت کنند و از امنیت کامل برخوردار باشند. همچنین جهان اسلام باید به نوعی در امنیت مکه و مدینه و راههای رسیدن به این دو شهر مقدس مشارکت داشته باشد. واقعا این مسئله بزرگی است که وهابیون عربستانسعودی بخواهند عقاید خود را بر همه مسلمانان تحمیل کنند.
بحث تکفیر در این بین، هم موضوع مهمی است و چقدر میتواند در جریان این پرونده تأثیرگذار باشد؟
بحث تکفیر موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. فکر وهابی، بقیه مذاهب را تکفیر میکند و آنها را مشرک میداند، وقتی یک فرد را مشرک دانستند حتی اگر آن فرد در حال بازگشت از زیارت مکه و مدینه باشد از نظر آنها همهچیز این فرد مباح است، چون اصولا این فرد را مسلمان نمیدانند. از زمانیکه مکتب وهابی در عربستان به قدرت رسید، نسبت به حجاج و زوار غیروهابی همین رفتارها را داشتند و به خود اجازه میدادند که بدون احساس گناه هرگونه جنایتی علیه حجاج انجام دهند. این مسئله بسیار بزرگی است و میطلبد که همه مسلمانان در جایی جمع شوند و نسبت به حاکمیت بر مکه و مدینه و حفظ امنیت حجاج و زوار چارهای بیندیشند. دلیلی ندارد که وهابیون بر این دو شهر مقدس حاکمیت داشته باشند و بخواهند بقیه مسلمانان را وادار کنند هرگونه که آنها میخواهند عبادات خود را انجام دهند. و جان و مال و ناموس بقیه مسلمانان را برای خود مباح بدانند.
در مورد تعرضی که به دو نوجوان عزیز ما صورت گرفته، احتمال دارد که دو جنایتکار به همین استناد کنند که طبق فتوای فلان مفتی، شیعیان مشرک هستند و همه چیز آنها مباح است، بههمیندلیل چهبسا که آنها را تبرئه کنند. این مسئله مهمی است و باید متوجه باشیم که چنین دستاندازهایی در جریان محاکمه و حدود اسلامی وجود دارد.
به نظر میرسد حادثه فرودگاه جده و بحث یمن بر رابطه ایران و عربستان و مسائل منطقهای تأثیر جدی بگذارد. دورنمای رابطه را چطور میبینید؟
جمهوریاسلامی همیشه مایل بوده گفتوگوهای سازندهای داشته باشد و در روابط دوجانبه و مسائل منطقهای پیشرفت کند. عربستانیها از انقلاب اسلامی و بهطورکلی حرکتهای مردمی وحشت دارند. عربستان در مسائل منطقهای همیشه خود را در مقابل ایران میدانسته اما ما چون عربستان را کشور مهمی میدانسته و میدانیم همیشه دنبال گفتوگو بودهایم. در دوره ریاستجمهوری آقای هاشمی، آقای خاتمی و حتی در دوره آقای احمدینژاد، ما پیوسته خواستار همکاری و گفتوگو بودیم. آقای احمدینژاد در جلسه سران کشورهای خلیجفارس در دوحه شرکت کرد و دست در دست ملکعبدالله وارد سالن کنفرانس شد. آقای روحانی هم در سخنرانیهایش، گفتوگو با همه کشورها را از اهداف سیاست خارجی خود عنوان کرد. اما عربستان در تمام این دورهها، نظر مثبتی نشان نداد و دست ایران که به سمت آن ها دراز بود را رد کرد. الان وضعیت بهشدت متفاوت است. عربستان دست به قماری زده و وارد ریسک استراتژیکی شده که آینده منطقه و خود عربستان را در برابر علامت سؤال مهمی قرار میدهد. نتیجه جنگ یمن هر چه باشد عربستان قبل و بعد از این جنگ متفاوت خواهد شد. چه از نظر تأثیر این جنگ بر مباحث داخلی و چه از نظر معادلات منطقهای. با وجود اینکه ایران با حفظ ثبات در منطقه دنبال این است که مشکلات منطقه از راه گفتوگو حل شود اما با وضعیت موجود در منطقه از سوریه، یمن و عراق، لیبی و نقشی که بازیگران بینالمللی و منطقهای در حال ایفا هستند، تصور میکنم منطقه آبستن تحولات مهمی خواهد بود که شاید امکان حل آنها از طریق گفتوگو در آینده کمتر باشد.
عربستان با چه پیشفرضی وارد مسئله یمن شد؟
عربستان در مسئله یمن، اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شد؛ اشتباهی در محاسبه همانطور که اسرائیل در سال ٢٠٠٦ در جنوب لبنان و سال ٢٠٠٩ و ٢٠١٠ در نوار غزه مرتکب شد. سعودیها فکر میکردند که از طریق بمباران هوایی، ظرف یک هفته انصارالله را وادار خواهند کرد که پای میز مذاکره بنشیند و حکومت دارودسته منصور هادی و وابستگان عربستان سعودی را بپذیرد. الان سه هفته گذشته و آنها در این مدت بیش از سههزار نفر را به قتل رسانده و چند هزار نفر را زخمی کردهاند، ویرانی شدیدی در زیرساختهای یمن ایجاد کرده و وارد باتلاقی شدهاند که هرچهبیشتر در این باتلاق دست و پا بزنند، بیشتر در آن فرومیروند.
به زبان ساده نه راه پیش دارند، نه راه پس. از یک طرف نیاز دارند که کسی طنابی پرتاب کند و با گرفتن آن، از باتلاق بیرون آیند. به نظرم تحولاتی در این زمینه رخ خواهد داد. امروز بان کی مون، دبیرکل سازمانمللمتحد خواستار آتشبس در یمن شده و عبدالفتاح سیسی هم اعلام کرده که جنگ یمن باید از راه گفتوگو حل شود و حمایت ترکیه و پاکستان و ایران را راهحل مسالمتآمیز و گفتوگو در یمن نشان میدهد که عربستانیها نیاز دارند ریسمانی در این باتلاق پرتاب شود تا خود را بیرون بکشند. اما عربستان جنایاتی در این مدت در یمن صورت داده و به هیچکدام از اهداف خود نرسیده و صرفا کشتار و تخریب پدید آمده و انصارالله در کنار مردم یمن و ارتش یمن از کشور حمایت میکند. این نشاندهنده این است که در هر حالت عربستان بازنده است. اما اینکه بازندگی در معادلات منطقهای چگونه خود را نشان دهد، مسئله بسیار پیچیدهای است و سناریوهای متعددی در مورد آن مطرح است و باید تأمل کنیم تا در هفتههای آینده نتایج این وضعیت را مشاهده کنیم.
با توجه به بحث یمن، اختلاف رخداده در ایران و عربستان با توجه به مدت باقیمانده از عمر دولت یازدهم، آیا رابطه دو کشور به سمت بهبود خواهد رفت، یا آنکه کجدارومریز پیش خواهد رفت؟
تصور نمیکنم گرمشدن روابط بین دوکشور بعد از وقایع اخیر بهسادگی صورت گیرد. حداقل اینکه همین روند کنونی ادامه خواهد داشت اگر تحولاتی رخ ندهد که روابط بدتر شود و به رویارویی در برخی مناطق بینجامد. تقصیر هم متوجه ایران نیست بلکه متوجه عربستان و سیاستهای نابخردانهای است که رهبران جوان عربستان در منطقه اعمال میکنند.
تصور نمیکنم عربستانیها قادر باشند به این زودی سیاستهای غلط را اصلاح کنند. فکر میکنم گرمشدن روابط یا حتی مذاکرات مثبت به این زودیها، زمینهای نداشته باشد.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما