جمعه ۳۰ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 20

روایت هاشمی از سفر "عزت ابراهیم الدوری" به تهران

کد خبر: ۵۶۱۸۱
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۳۸
انتشار خبر کشته شدن عزت ابراهیم الدوری مرد شماره 2 حزب بعث عراق در دوران حکومت صدام حسین دیکتاتور مخلوع و معدوم این کشور مهم ترین خبر دو سه روز اخیر است که هر چند تردیدهای خفیفی درباره آن ابراز شده اما تقریبا تمام مقامات رسمی این خبر را تایید کرده اند و جنازه هم برای آزمایش نمونه های دی.ان. ای تحویل سفارت آمریکا شده است.

به گزارش عصر ایران، نام عزت ابراهیم برای ایرانیان البته آشناست و البته روشن است که چرا. چون در جنگ هشت ساله نفر دوم در عراق شناخته می شد و عنوان رسمی او هم نایب رییس شورای انقلاب عراق بود.

از سوی دیگر 30 ماه پس از پایان جنگ هشت ساله و در دورانی که حزب بعث در سودایی دیگر به کویت یورش برده بود و قبل از آن که ائتلاف به رهبری آمریکا در دوران بوش پدر جنگ خلیج فارس را آغاز کند عزت ابراهیم به تهران آمد؛ با درخواست کمک از ایران در زمینه های دارویی و غذایی و گویا انتقال شماری از هواپیماهای عراقی به ایران؛ کشوری که تنها دو سال و نیم قبل با آن در جنگ بودند.

آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی - رییس جمهوری وقت ایران - در خاطرات دی ماه سال 1369 به شکست مذاکرات ژنو درباره حمله آمریکا به عراق و سفر عزت ابراهیم به ایران اشاره کرده است:

14 دی 1369 
 در حالي كه مشغول نوشتن اين صفحه بودم و به [بخش فارسي] راديو صداي‌ آمريكا گوش مى‌دادم، گفت هم اكنون خبر رسيد كه عراق، مذاكره با آمريكا در ژنو را ، براى روز چهارشنبه پذيرفته است.

18 دی 1369
 صبح زود به دفترم رفتم. قبل از ساعت 9 صبح،دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييس‌جمهور]، براى مشورت در مورد مذاكره با عزت ابراهيم، [معاون صدام حسين و] نايب رييس شوراى انقلاب عراق آمد؛ قرار است امروز به تهران بيايد. معمولاً قبل از ساعت 9 صبح،  ملاقاتى نمى‌پذيرم.

19 دی 1369
 دكتر [حسن] حبيبى، ظهر آمد و نتيجه مذاكره با عزت ابراهيم، [معاون رييس‌جمهور عراق] را گفت. صريحاً گفته است كه از كويت بيرون نخواهند رفت و در ژنو امتيازى نمى‌دهند و آماده دفاع در مقابل حمله‌ آمريكا هستند و از ما هم كمك غذايى و دارويى مى‌خواهند.

از تلويزيون سي‌ان‌ ان، فيلم مذاكرات وزيران امورخارجه آمريكا و عراق در ژنو را گرفتم؛ هر دو بعد از ختم مذاكرات، مضطرب و هيجانى به نظر مى‌رسند كه قابل حدس بود. اگر اين حدس درست باشد، انتظار آنها اين بوده كه عراقى‌ها در مذاكرات، عقب‌نشينى كنندكه نكرده‌اند. ساعت 12 شب خوابيدم.

20 دی 1369
وقت اذان صبح بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. به اخبار راديو بى‌بى‌سى و صداي‌آمريكا گوش دادم؛ شكست مذاكرات ژنو، خطر جنگ [در منطقه خليج فارس]را بالا برده است. قيمت سهام در بورس‌ها پايين آمده و قيمت نفت و طلا بالا رفته است. تا ساعت 9 صبح، كارهاى عقب مانده انجام شد.

هيأت عراقى به رياست آقاي عزت ابراهيم آمدند. در جلسه رسمى، مذاكرات كوتاه و تشريفاتى بود. تقاضاى مذاكره خصوصى‌شان را با حضور دكتر [حسن] حبيبى، مترجم و رييس‌دفترم پذيرفتم. او از موضع ضعف و خضوع برخورد مى‌كرد و هيأت ، تلاش داشت ثابت كند كه در امر همكارى و صلح با ما، خلوص نيت دارند.

عزت ابراهيم، جواب سوالات من را صريح داد. گفت بنا ندارند از كويت بيرون بروند؛ كويت را جزو خاك خود مى‌دانند. حتى پس از حل مسأله فلسطين - در فرض قبول آمريكا - فقط حاضرند كه دربارة كويت به مذاكره بنشينند و قبل از آن، حاضر به مذاكره نيستند. احتمال جنگ را جدى گرفته‌اند و آماده دفاع هستند و خيال مى‌كنند شكست نمى‌خورند؛ قول داد مسأله اسرا را حل كنند.

او تقاضاى صريحى نكرد، جز اعتماد و حركت سريع در جهت صلح و همكارى. او بيان خواسته‌ها را به عهده همراهانش گذاشته بود.

21 دی 1369 
عصر شوراي‌ عالى امنيت ملى جلسه داشت. دربارة تقاضاهاى عراقى‌ها بحث كرديم. قرار شد در حد پذيرش هواپيماهاى مسافربرى آنها و عدم سخت‌گيرى درخصوص رفتن غذا و دارو به صورت غير رسمى به عراق، در مقابل تحويل منافقين موافقت شود.

24 دی 1369
 
ساعت هشت و نيم صبح به دفترم رسيدم. در اخبار، شكست مذاكرات آقاي دكوئيار، [دبيركل سازمان ملل] با صدام [حسين، رييس‌جمهور عراق] در بغداد، جلب توجه مى‌كند و جنگ را در افق نشان مى‌دهد.

25 دی ماه 1369
تلفنى با رهبرى صحبت كردم. قرار شد بپذيريم كه هواپيماهاى غيرنظامى عراقى به ايران بيايند.
نظر شما