چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 20

آتش برافروخته در یمن دامنگیر چه کسانی خواهد شد؟

کد خبر: ۵۳۴۳۶
تاریخ انتشار: ۱۳ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۶
همه تلاش های حاکمان سعودی تا یک هفته پیش برای جلوگیری از فروپاشی دژ داعش در تکریت، با آغاز ورود نیروهای مقاومت ضد تروریستی به این شهر در اوایل هفته جاری خاتمه یافت، اما...

عربستان سعودی همزمان با آغاز مرحله نهایی عملیات تکریت که به آزادی این شهر در سه روز بعد انجامید بطور شتابزده ، در میان سوت و هورای کشورهای حامی داعش به یمن حمله ور شد.

سعودی ها پس از ناکامی های چهارساله در سوریه و عراق و سایر نقاط خاورمیانه در پیشبرد اهداف خود، امروز بصورت علنی برای حمایت از گروه های تروریستی تمام توان نظامی خود را با حمایت بیش از 9 کشور منطقه به یمن برده و همه اهداف نظامی و غیر نظامی را بصورت جنون آمیزی هدف گرفته است.

ریاض، در تمام این سال ها از سوی کشورهای منطقه بویژه عراق و سوریه متهم به حمایت از گروههای تروریستی بوده و براساس شکایات مستند دولت های یاد شده، هیچگاه اجازه نداده است ثبات و آرامش به این کشورها بازگردد و حتی جلوی تلاش ها برای خاتمه دادن به جنگ ها و درگیری ها را گرفته است.

این روزهای شاهزاده های سعودی، با تفکرات قرن نوزدهمی، همه اش افراط و تندروی است و به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران مستقل منطق و عقلانیت جایی در سیاست های کلان این کشور ندارد. شاهزاده ها به کلیه پیشنهادها و پالس های مثبت برای میز مذاکرات پاسخ منفی می دهند و تلاش دارند میدان دار صحنه تحولات منطقه باشند، آن هم با خشم و خشونت.

پول بی حساب و کتاب نفت عربستان و ذخائر تسلیحاتی بی حدی که از غربی ها خریداری کرده اند، آنان را سرمست کرده و گویی از خون جاری در منطقه سیراب نمی شوند.

آمریکایی ها و اروپایی ها نیز این شاهزاده های سرمست از پول و سلاح را خوب می شناسند و می دانند آنها چه می کنند، چرا که اساسا آنها را بزرگ کرده اند.

اما نکته قابل تامل اینکه ، دولت های غربی تعمدا حاکمان سعودی را در مسیر ناثواب اخیر تشویق می کنند. آنها کشوری را که در قرن بیست و یکم اجازه حضور زنان در عرصه های اجتماعی را نمی دهد، تایید، تسلیح و برای رفتارهای جنون آمیز در منطقه تشویق می کنند.

سعودی ها طی این سالها به همه ابتکارهای صلح و همکاری پاسخ رد داده و در بی ثباتی منطقه نقش مستقیمی داشته اند. 

لازم نیست لیست بلند بالای سیاست های خشونت پرورانه سعودی ها را یادآوری کنیم. تنها کافی است به نقش بد این کشور در کشورهای لبنان و سوریه و عراق طی سالهای اخیر نظری انداخته شود و مصر و لیبی و بحرین بماند برای بعد. 

این کشور گره بزرگی به روند سیاسی لبنان زده است بطوری که نزدیک به یک سالی می شود که این کشور با بحران در روند سیاسی روبه روست. 

حتی هربار که تلاش شده گروه های لبنانی دور هم نشسته و مشکلاتشان را خود در داخل حل کنند، زمزمه های ریاض کل بازی را به هم زده است. حمایت سعودی ها از گروه های تروریستی در لبنان نیز لازم به گوشزد و یادآوری نیست.

در سوریه پا را در یک کفش کردند که باید حکومت اسد سرنگون شود. سعودی ها با کمک ترکیه این کشور را به یک ویرانه تبدیل کردند و دهها گروه تروریستی را که لقب آدم خوار دریافت کرده اند، به واسطه کمک های این رژیم در سوریه پروار کرده و نفوذ آنان را به سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا بسط دادند.

ابهامات زیادی درباره شاهزادگان سعودی وجود دارد که پرونده های مختلفی از برج های دوقلوی آمریکا تا حمله به سفیر آمریکا در لیبی و قتل وی را شامل می شود. 

حاکمان ریاض در حالی به مداخلات خود در سوریه ادامه دادند که برای یک بار هم حاضر نشدند با دولت سوریه وارد مذاکره شوند. مهمترین پیامد این رفتارها عربستان سعودی بدعت جدیدی است که براساس آن هر کشوری می تواند حق مداخله و براندازی دولت های قانونی را برای خود قائل شود. 

سعودی ها در عراق، 14 سال بعد از سقوط دیکتاتور بغداد حاضر نشدند سفارت خانه خود را در این کشور بازگشایی کنند که این به معنای حمایت علنی سعودی ها از دیکتاتور خونخوار عراق و موید حمایت های بعمل آمده آنان از بازماندگان بعثی ها و سایر گروههای تروریستی ست. 

نوری المالکی نخست وزیر عراق سالها از سران ریاض درخواست کرده بود که به جای مداخله همکاری کنند. دولت عراق درهای خود را برای حضور گسترده اقتصادی و تجاری عربستان گشود ، بطوری که بازارهای این کشور مملو از کالاهای سعودی بود.

با اینحال، حاکمان ریاض انگار کینه کرده بودند. به هیچ کدام از درخواست های دولت عراق اعتنایی نکردند. هزاران تن از شهروندان این کشور آزادانه در سوریه و عراق در قالب گروههای تروریستی فعال شدند و این کشور هیچ اقدامی نکرد. 

برمبنای همین عملکردها، دولت های عراق و سوریه اکنون هر کدام پرونده های سنگینی از مداخلات این کشور در اختیار دارند که به تنهایی برای محکومیت این کشور در جامعه بین الملل کافی است. 

در نتیجه سیاست های افراط گرایانه سعودی ها، امروز خاورمیانه به منطقه ای ملتهب تبدیل شده که به مثابه یک بشکه باروت هرلحظه همه ساکنان آن را تهدید می کند. 

دولت سعودی در مقام پاسخ گویی به عملکردهای منفی خود کافی است به این سوال جواب دهد که چرا با عملیات علیه داعش در عراق و سوریه مخالفت می کند؟ این سوالی است در افکار عمومی عراق که می خواهد بداند چرا سعودی ها موافق آزادی تکریت از دست داعش نبودند؟

آمریکایی ها البته بهتر از سایرین می دانند چه خبر است. آنها از نیات شاهزاده ها بهتر با خبرند. خوب می دانند که سر اژدهای تروریسم منطقه کجاست و نیازی به آدرس ندارند. این چیزی است که ملت های منطقه هم دریافته اند.

این روزها، شاهزاده ها آتش افروزی جدیدی براه انداخته اند. برای حمله به یمن همه همپیمانان خود را از شبه قاره هند وحتی مالزی در جنوب شرق آسیا تا شمال آفریقا یعنی مصر بسیج کرده و به میدان آورده اند.

در میان کشورهایی که به ائتلاف عربستان پیوسته اند، دولت هایی هستند که بصورت علنی و عملی از گروههایی مانند داعش و القاعده و النصره و سایر گروههای تروریستی حمایت کرده و هنوز به حمایت های خود ادامه می دهند.

سعودی ها با برافروختن این آتش چقدر شانس دارند خود را از آتش دور نگهدارند؟، مشخص نیست، اما نمی توان تردید کرد که این آتش دامن همه منطقه و حتی کشورهای غربی حامی را خواهد گرفت.

شاهد این مدعا همان بس که مرکز نظارت بر گروههای تروریستی در آمریکا در تازه ترین گزارش خود اعلام کرده که 31 جنبش تروریستی از جنوب شرق اسیا تا شمال غرب آفریقا با داعش بیعت کرده اند.

تجربه ثابت کرده که آنهایی که تخم کینه و خشونت را پراکنده و سوخت آتش جنگ را تهیه کرده اند، از آن مصون نمانده اند، بویژه وقتی می دانیم که همه این کشورها به نوعی درگیر افراط گرایی های مزمن و شدید هستند و گروههای تروریستی و تکفیری در این کشورها بیشترین پایگاه اجتماعی را دارند.
منبع: مهر
نظر شما