يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 06

تکرار تاریخ در نامه ٤٧ «سناتور»

کد خبر: ۵۱۳۳۳
تاریخ انتشار: ۲۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۱
وحید غروی . مدرس دانشکده روابط بین‌الملل وزارت خارجه در یادداشتی در شرق نوشت:
 
در میانه دور جدید مذاکرات هسته‌ای، همچنان درباره نامه اخیر ٤٧سناتور جمهوریخواه آمریکایی خطاب به مقامات ایران- با هدف سست‌کردن پایه‌های مذاکرات دیرپای ایران و اعضای گروه موسوم به ١+٥ - بسیار صحبت می‌شود؛ پس این نوشتار به نقد و بررسی آن نمی‌پردازد. نکنه جالب اینجاست که در سال١٩١١م (١٢٩٠ش) و در جریان اولتیماتوم دولت روسیه تزاری به دولت ایران، نمایندگان مجلس دوره دوم مشروطه نامه‌ای برای اعضای کنگره آمریکا ارسال کردند. برای کمک به خوانندگان کنجکاو که می‌خواهند از محتوای این‌نامه آگاه شوند، نویسنده ناگزیر است تا به شکلی بسیار کوتاه، علل و انگیزه‌های تهیه و ارسال این نامه را از جانب وکلای مجلس ایران توضیح دهد.  با عنایت به اهمیت ایران به‌عنوان کشور حایل (Buffer State) میان امپراتوری توسعه‌طلب روسیه از یک‌سو و استعمار انگلیس که پس از سلطه کامل بر شبه‌قاره هند و گرفتن هرات از ایران از جنوب با ایران همسایه شده بود، رقابت میان دو قدرت در اواخر قرن١٩ و اوایل قرن‌بیستم شدت گرفت.  عقب‌افتادگی کشور و دادن انحصار‌های زیاد به دو ‌دولت به‌خاطر بدهی‌های دولت ایران، عملا رشته امور را از دست دولت مرکزی در‌‌آورده و سفارتخانه‌های روس و انگلیس در تهران کارگردان صحنه سیاسی کشور بودند.  نقش مقابله با دو‌قدرت متجاوز بر‌عهده گروه اندک نخبگان قرار گرفت که در احزاب سیاسی و مهم‌تر از آن در سنگر مجلس با سلطه بیگانه مبارزه می‌کردند.. نمایندگان عضو حزب دموکرات، علل ضعف کشور در مقابل این دولت‌ها را نبود سیستم اداری و مالی متمرکز می‌دانستند که می‌توانست ارتش تشکیل داده و در مواقع ضروری در مقابل متجاوزان بیگانه بایستد. به‌نظر این مردان غیور و وطن‌دوست، برای تحقق این امر می‌بایست سیستم مالیه و گرفتن مالیات از ثروتمندان و خوانین و حتی شاهزادگان برقرار می‌شد، ولی کسی در کشور نبود تا با شیوه مدرن خزانه‌داری و روال اخذ مالیات آشنا باشد و این مهم را به انجام رساند.  پس از نطق‌های فراوان در حمایت از تشکیل خزانه‌داری دولتی و سازمان مالیاتی مربوطه، نمایندگان پیشنهاد کردند تا یک مستشار مالی خارجی که بتواند این سیستم را راه‌اندازی کند، استخدام شود. به‌دلیل نفرت عمومی جامعه و نمایندگان از روس و انگلیس، روشن بود اتباع این دو کشور نمی‌توانند این نقش را ایفا کنند بنابراین باید از کشور‌هایی که با ایران خصومت نداشتند فردی استخدام می‌شد. نمایندگان مردم که در مجلس به رهبری دموکرات‌ها (در‌عین‌حال که اقلیت به‌حساب می‌آمدند ولی به‌خاطر حمایت اکثریت مردم و نیز پشتیبانی بخش عمده‌ای از علمای داخل و مهم‌تر از آن، حمایت آخوند خراسانی در نجف بر مجلس سلطه داشتند) و مردانی همچون شیخ محمد خیابانی (نماینده تبریز) شیخ رضا دهخوارقانی، میرزایانس، نماینده ارامنه در مجلس، عز‌الممالک، مدرس و... نقش پیشگام را داشتند، کشور اتازونی (آمریکای‌شمالی) را که از دید آنها هیچ‌گونه سوءسابقه‌ای در این بخش از جهان نداشت پیشنهاد کردند. هدف دوگانه نمایندگان این بود که با وارد‌کردن آمریکا به صحنه به‌عنوان نیروی سوم، تعادل موجود را  برهم زنند و آمریکا را که خود قبلا برای استقلالش با بریتانیا جنگیده است، در مقابل روس و انگلیس قرار دهند. 

نهایتا، مورگان شوستر به‌عنوان خزانه‌دار کل استخدام شد و با تشکیل ژاندارمری مالیاتی، گرفتن مالیات را آغاز کرد. تصرف خانه و باغ شعاع‌السلطنه، شاهزاده فراری قاجار که تحت‌الحمایه روس بود، واکنش سخت روس‌ها و بریگاد قزاق را در پی داشت که املاک را با حمله مسلحانه از ژاندارم‌‌های شوستر پس گرفتند و روز بعد، با حمله مجدد ژاندارم‌ها این املاک به‌عنوان بدهی مالیاتی در اختیار خزانه‌داری قرار گرفت. 

روسیه به دولت ایران دو اولتیماتوم داد که در آنها آمده بود: شوستر اخراج شود، استخدام هر کارشناس خارجی با نظر مساعد روس و انگلیس صورت گیرد، مخارج حرکت قشون روس از انزلی به رشت و قزوین (پس از رد اولتیماتوم اول توسط مجلس) پرداخت شود و نهایتا وزیر خارجه ایران با لباس رسمی در سفارت روس در تهران برای عذرخواهی حاضر شود. نمایندگان که نتوانسته بودند دولت را که از ابتدا موافق قبول اولتیماتوم بود، قانع کنند تصمیم گرفتند تا نامه‌ای برای همکاران خودشان در کنگره آمریکا بنویسند و از آنها استمداد کنند تا آنها با قدرتی که دارند، دولت ایالات متحده را وادار کنند تا ضمن حمایت از شوستر، وارد عمل شود. وقتی نامه نمایندگان مجلس ایران به دست کنگره رسید و توسط سخنگو خوانده شد، نمایندگان کنگره با قهقهه به استقبال نامه همکاران ایرانی خود رفتند و پس از خنده‌ها و تمسخر‌ها، نامه را رد کردند. 

آخوند خراسانی از نجف پیام فرستاد که تسلیم نشوید و خود صد‌ها تن از عشایر شیعه و طلاب را مسلح کرد تا از غرب کشور برای مبارزه با قدرت‌های زورگو و حمایت از دولت به ایران عزیمت نمایند. هر چند در صبح روز حرکت و در‌حالی که انبوه جمعیت مسلح بار سفر بسته و منتظر آخوند خراسانی بودند، اعلام شد پس از اقامه نماز صبح آخوند حرکت خواهد کرد. پس از سجده رکعت دوم، آخوند خراسانی دیگر از جای خود بر نخاست و از دنیا رفت. گفته شد که عوامل روس یا انگلیس او را مسموم کرده‌اند. الله اعلم! 

مجلس به دستور دولت و با نظر گروهی از نمایندگان منحل شد و نمایندگانی که مقاومت کردند با ضرب قنداق تفنگ نیروهای صمصام‌السلطنه و سردار اسعد بختیاری که دست در دست نیروهای رییس پلیس پایتخت (یپرم خان ارمنی) داشتند و قول مساعد به وزیر مختار روسیه داده بودند، از صحن مجلس اخراج شدند. 

مقایسه دو نامه یکی توسط نمایندگان مجلس ایران در ١٠٤سال پیش و نامه ٤٧سناتور آمریکایی در قرن‌بیست‌و‌یکم می‌تواند درس‌آموز باشد. فاعتبروا یا اولی‌الابصار.
نظر شما