پنجشنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 12

در جای جای سکوت ما/ احمدرضا احمدی

کد خبر: ۵۱۲۰۷
تاریخ انتشار: ۰۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۲:۱۶


«تصویر و تصوری کامل از جهان و حرمان / نداریم
هر چه هست تکه پاره‌ای از پازل کهنه‌ای
است که هرروز رنگ می‌بازد
در جای جای سکوت ما
درخت پرتقال کاشته‌اند/ که من اطمینان دارم
ما هرگز میوه دادن درخت پرتقال را
نخواهیم دید / ما چه بودیم
فرزند نخل و غروب‌های غمگین
یا فرزند دشت پهناوری که ما را نپذیرفت
ما اگر غروب را ستایش می‌کردیم
ذوب می‌شدیم/ ما اگر ماه را ستایش می‌کردیم
منجمد می‌شدیم
سرمایه و دستمایه‌ی ما چه بود
کمی رنج مانده از روزگاران قدیم
و اتومبیل‌هایی که در گورستان‌های اتومبیل‌ها
اوراق شده بودند
آسمان بر سر ما /  وسعتش را از دست داده بود
کلمات روزبه‌روز برای ما
مفهوم‌شان را از دست می‌دادند
فقط کلمه‌ی رفتن بود
که مفهوم داشت و قدرت داشت
هر روز در عزلتگاه
گل‌های بنفشه را آب می‌دادیم
و برگ‌های زرد و خشک شده‌ی
شمعدانی‌ها را از بوته‌های شمعدانی‌ها
جدا می‌کردیم
تصویر و تصوری کامل از جهان و حرمان
نداریم».
نظر شما