نگاهی به عملکرد منتقدان روحانی در ١٨ ماهگی دولت/ رنج ناگزیر
دولت تدبیروامید در ١٨ماهگی عمر خود به سر میبرد. بسیاری از صاحبنظران، آرای ریختهشده در صندوق حسن روحانی را نوعی رفراندوم برای تغییر در سیاستهای قوه مجریه تحلیل میکنند. البته فارغ از اینکه بسیاری هم این آرا را بهنوعی مخالفت با رویکرد دولت محمود احمدینژاد میدانند. اما هر چه هست امروز دولت با «مطالباتی» مطرحشده از سوی «مردم» و «شعارهایی» از سوی سکاندار آن یعنی «حسن روحانی» بهعنوان رییسجمهوری یازدهم جمهوری اسلامی ایران مواجه است.
مطالبات و شعارهایی که در بسیاری از زمینهها از هم فاصلهای «معنادار» دارند و در برخی موارد «کم» و در مواردی هم این فاصله «برداشته» شده است. هرچند برای قضاوت عملکرد دولت هنوز کمی زود است.
اما آنچه که پیداست، مردم برای تغییر شرایط موجود کشور در ٢٤خرداد ٩٢ به پای صندوقهای رای آمدند، تا خود را از تجربه دوباره محمود احمدینژاد برهانند. تجربهای که کام بسیاری از مردم را «تلخ» کرده است. روحانی در گزارش ١٠٠روزه خود عنوان کرده بود، فکر نمیکرده کشور تا این اندازه دچار مشکل باشد. او آن زمان به خزانه خالی، بدهیهای خارجی، تحریمهای گسترده و سیلوهای بدون گندم اشاره کرده بود. اینها البته جدای از بحث فسادهای مالی و اداری گسترده در دولتی است که رییسش آن را «پاکترین دولتها» خوانده بود.
نکتهای که به آن باید توجه داشت این است که مشکلاتی که دولت حسن روحانی در طول ١٨ ماه فعالیت خود با آن مواجه بوده است چیست؟
سایه فشارهای داخلی بر سر مذاکرات
از همان روزهای آغازین دولت با انتقال پرونده هستهای از شورایعالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه؛ مسوول مذاکرات هستهای ایران با ١+٥ مشخصا محمدجواد ظریف شد. مذاکرات سخت و نفسگیری که توانست تحریمهای تازه را علیه ایران متوقف و بخشی از این تحریمها را تعلیق کند؛ مذاکراتی دشوار زیر سایه فشار جریانهای داخلی و خارجی. آنهایی که منافع گروهی و حزبیشان را در مخالفت با سیاستهای دولت میبینند و «پاشنه آشیل» انتقادات تندشان را به مذاکرات هستهای پیوند دادهاند. انتقاداتی که گاه با برافراشتن بیلبوردهای «صداقت آمریکایی» بر دیوارهای شهر نمایان میشود و گاه به اعتراض شدید نسبتبه قدمزدن وزرای امور خارجه ایران و آمریکا، ظریف و «کری» در حاشیه مذاکرات کشانده میشود.
انتقادات تندی که بارها کاسه صبر حسن روحانی را لبریز کرده است. رییسجمهوری در هفتمین جشنواره بینالمللی فارابی با اشاره به انتقاد از قدمزدن ظریف و کری گفته بود: «حالا ممکن است ایراد بگیرند و بگویند تند و کند راه رفته، کتش کج بوده یا عینکش طوری بوده است، اینها حرف نشد.»
رییسجمهوری با بیان اینکه «به پیغمبر با آن عظمتاش گفته شد قلبت محکم و استوار در برابر فشارها قرار بگیرد و این یعنی او هم نیازمند است»، افزوده بود: «حالا برای یک بشر عادی نیز طبیعی است که اینطور باشد. حال شما بدانید وقتی به میدان میرفتیم که همه دنیا دوربینش را به رویمان زوم کرده بود، مهم است که آن طرفیها برای جمع خودشان کف میزنند و این طرفیها معلوم نیست چه میکنند و گاهی برای آن طرفیها کف میزنند. بعد میگوییم چرا برای آنها کف میزنید میگویند انتقاد چیز خوبی است. باید گفت خدا «عقل سالم» را به بدن سالم بدهد.»
روحانی با بیان اینکه «معنی انتقاد، هو کردن، تهمت و تخریب نیست»، عنوان کرده بود: «انتقاد یعنی راه را بهتر نشاندادن، نهاینکه به نام انتقاد، حزب و جناح با تخریب کردن به منافع ملی ضربه زد. درحالیکه جناح ذیل منافع ملی و مصلحت ملی تعریف میشود.»
من روحانی هستم؟
این انتقادات و تخریبها اما در یک سال گذشته بارها حتی مشمول شخص رییسجمهوری هم شده است. شاید بتوان مهمترین اقدام این جریان را انتشار فیلم جنجالی «من روحانی هستم» دانست. فیلمی که علی لاریجانی، رییسمجلس شورای اسلامی آن را «دروغ بزرگ به تاریخ» خواند و هدف سازندگان آن را «انتقام انتخاباتی» دانسته بود. پیشینه این مستند به قبل از انتخابات ریاستجمهوری میرسید. مستندی که با پیگیریهای «شرق» نهایتا مشخص شد کارگردان آن هرگز فردی که معرفی کرده بودند، نبوده است. «معصومه نبوی» کارگردان جعلی این فیلم جنجالی بود که با وجود مصاحبههای متعدد منتسب به او، هیچ تصویری از او در رسانهها منتشر نشد. کارگردان مورد نظری که در دسترس نبود و هرگز کارنامهای از او در نهادهای صنفی و دولتی حوزه سینمایی کشور از فیلم اولیها گرفته تا حرفهایها به ثبت نرسیده است.
«من روحانی هستم»، مستندی است که آذرماه سال ٩٢ توسط «گروه چندرسانهای شفق» ساخته شد و به مدد «صداوسیما» با پخش بخشهایی از آن در برنامههای خبری در ماههای آغازین سال ٩٣ سروصدایی به راه انداخت. رییسجمهوری آن زمان درباره این مستند گفته بود که هدف از این تخریبها بهحاشیهکشاندن دولت است و او فعلا بنایی برای پاسخ دادن به این هجمهها ندارد. با اینکه سازندگان این فیلم عنوان کرده بودند قسمتهای دوم و سوم این مستند جنجالی منتشر خواهد شد، هرگز این اتفاق نیفتاد.
باد انتقاد از بهارستان
اما فشارها بر دولت فقط از سوی جریانهای بینامونشان صورت نگرفته است هر چند حسن روحانی بارها از منتقدان دولت خواسته بود با شناسنامه حرف بزنند. مهمترین منتقدان شناسنامهدار دولت را میتوان نمایندگان مجلس شورای اسلامی و صداوسیما دانست. مجلسیهایی که در تذکر، طرح سوال، دادن کارت زرد و استیضاح به وزرای دولت از هیچ اقدامی کوتاهی نکردهاند. صدور بیانیههای مختلف به بهانههای متعدد علیه دولت شاهدی دیگر بر این ماجراست.
به گفته معاون پارلمانی رییسجمهوری نمایندگان مجلس تا انتهای دیماه سالجاری ١٥٨٨ «سوال» برای پرسیدن از اعضای کابینه حسن روحانی طرح کردهاند که ٢٤ مورد آن به صحن علنی کشیده شده است. مجید انصاری همچنین عنوان کرده بود: «نمایندگان مجلس ١٠ «کارت زرد» به وزیران دادهاند. او خبر داده بود که در همین مدت ٦٢٠٤ «تذکر» به دولت یازدهم داده شده که ٥٣٢٢ تذکر سهم وزیران و مخاطب ٨٨٢ تذکر هم شخص رییسجمهوری بوده است. گفتنی است رضا فرجیدانا، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با استیضاح مجلس از کابینه دولت کنار گذاشته شد. حذف دانا پس از آن صورت گرفت که دولت پیگیریهای جدی در پرونده بورسیههای غیرقانونی در دولت گذشته را دنبال میکرد.
تنهایی دولت در رسانه ملی
ماجرا اما به اینجا ختم نمیشود. رمزگشایی رییسجمهوری و اعضای کابینه از فشار صداوسیما بر دولت نشان از روابط غیرعادی این دو نهاد ملی داشته است. هر چند برخی برخوردها آنچنان عیان بوده که نیازی به رمزگشایی ندارد. تاخیر در برنامه زنده گفتوگوی ویژه رییسجمهوری با مردم شاهدی برای اثبات وجود این فشارها است.
انتقادهای متعدد حسن روحانی از عملکرد صداوسیما تاییدی بر این ماجراست. او مردادماه سالجاری در دیدار با اعضای شورای اداری استان اردبیل گفته بود: «رسانه ملی حاضر نیست خدمات دولت را برای مردم تبیین کند و دولت از لحاظ تبلیغاتی دستتنهاست.» رییسجمهوری درباره چرایی اینکه نمیگذارند همه خدمات دولت برای مردم تبیین شود، گفته بود بهموقع سخن خواهد گفت. او عنوان کرده بود: «مردم بارها به من میگویند میدانیم چه کسانی و کجاها و چرا شما را اذیت میکنند، شما راهتان را ادامه بدهید.» روحانی خطاب به مدیران صداوسیما افزوده بود: «چرا صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و رسانههای خارجی باید بگویند که کار دولت ایران در عرصه اقتصاد در تاریخ کشورهای درحالتوسعه کمنظیر بوده و چرا صداوسیما نگوید؟»
علی یونسی، دستیار ویژه رییسجمهوری نیز با بیان اینکه «رییسجمهوری از عملکرد صداوسیما راضی نیست» گفته بود: «متاسفانه صداوسیما در جایگاه «رسانه اپوزیسیون» نسبت به دولت عمل میکند.» همچنین عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور به «شرق» گفته بود: «رییسجمهوری در برخی موارد از عملکرد صداوسیما «گلهمند» است.» مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری هم با انتقاد از «برنامههای تخریبی» صداوسیما علیه دولت، عنوان کرده بود که آنقدر تعداد این برنامهها زیاد شده است که دیگر از خیر رسانه ملی گذشتهایم.
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت اما در آخرین واکنش به عملکرد صداوسیما از رییسجدید این سازمان، «محمد سرافراز» خواسته بود تا در برنامهها و عملکردش «تجدید نظر» کند. او گفته بود: «گاهی احساس میشود که از رویکرد ملی در رسانه ملی صحبت نمیشود.»
باید منتظر ماند و دید که آیا روزهای پیش رو برای دولت زیر سایه خطبندیهای سیاسی در صداوسیما میگذرد یا خیر. «رفتارهای جناحی» که در روزهای پایانی بهمنماه سالجاری «عزتالله ضرغامی»، رییسسابق صداوسیما در پاسخ به سوال «ایلنا» که از اصلیترین انتقادات به ریاست شما در سازمان صداوسیما نادیدهگرفتن یک جناح سیاسی در برنامههای رسانهملی است، گفته بود: «آن مساله در چارچوب اهداف صداوسیما بود.» هرچند او پس از انتشار صحبتهایش در رسانهها آن را تکذیب کرد.
٣٠ ماه دیگر به پایان عمر دولت یازدهم باقی مانده است. امیدی به هموارشدن «راه دشوار» پیش پای دولت، در عرصه خارجی و داخلی بهدلیل مشکلات گسترده بهجا مانده از گذشته نیست. حداقل تا پایان دوره اول ریاستجمهوری حسن روحانی؛ اگر فرض را بر این بگیریم که او هم رییسدولت دو دورهای جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. بهنظر میرسد در هوای «گرگومیش» این سالهای سیاست در ایران دولتیها باید چشمها و گوشهایشان را تیزتر کنند، شاید اینگونه بتوانند به سلامت از این «موانع» عبور کنند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما