شنبه ۳۱ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 21

دلیل سکوت احمدی نژاد در پرونده رحیمی از زبان یار نزدیکش

کد خبر: ۵۰۷۳۴
تاریخ انتشار: ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۱
در یک سال اخیرشاهد بازگشت حزب ا... به سمت دکتراحمدي‌نژاد هستیم. اصولگرایان باید دعا و تلاش کنند تا دکتر احمدی نژاد قانع شود که سال ۹۶ به صحنه رقابت بیاید. بیش از ۹۰ درصد از آراي بدنه مردمی هوادار دکتراحمدی نژاد به سبد حسن روحانی واریز شد. در سطح توده‌ها تمنای بازگشت احمدي‌نژاد موج می‌زند. رحيمي را كردان به احمدي نژاد معرفي كرد.

۸ سال مدیریت احمدی نژادی‌ها آه از فغان مردم ایران بلند کرده بود ولی با این حال آن‌ها هنوز خود را مقبول توده‌های مردم می‌دانند و مدعی بازگشت دوباره به قدرت هستند! این قشر معتقدند با استفاده از اشتباهات احتمالی دولت روحانی می‌توانند به صحنه سیاسی ایران بازگردند و اصولگرایان نیز به احمدی‌نژاد نياز دارند و به او رجعت خواهند كرد. این گفت وگو با عبدالرضا داوری از مدیران رسانه‌ای تیم احمدی‌نژاد در فضای بعد از دستگیری رحیمی انجام شد تا دلیل سکوت احمدی‌نژاد در قبال حکم معاون اولش و نیز سلسله مراتب قدرت در دولت آن مرد مجدد بازبینی و بررسی شود.

گاهي بحث بازگشت احمدي‌نژاد به سياست مطرح مي‌شود، جایگاه اجتماعی او را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا توان بازگشت به قدرت را دارد؟


 قبل از حضور دکتر احمدي‌نژاد در راس دولت، تعادلی میان منابع قدرت حاکم در جمهوری اسلامی یعنی منبع قدرت روحانیت، منبع قدرت حزب ا... و منبع قدرت بوروکرات‌ها بدون تاثیرگذاری توده‌های مردمی وجود داشت ولی بعد از اینکه دولت نهم روی کار آمد و منبع قدرت توده‌های مردم از طریق دکتر احمدی نژاد آزاد و تاثیرگذار شد، این تعادل از بین رفت و تعادل جدیدی در سطح نیروهای اجتماعی شکل گرفت. هم زمان با منبع قدرت توده‌های مردمی، منبع قدرت حزب ا... نيز به دکتراحمدی نژاد متمایل شد و ازسال ۸۴ تا ۹۰ از وی حمایت کرد ولی به دلیل فضای روانی که برخی منابع قدرت در 2 سال آخر دولت دهم شکل دادند و دولت احمدي‌نژاد را به زاویه‌گیری با ولایت فقیه و ارزش‌ها متهم کردند، منبع قدرت حزب ا... از دکتر احمدي‌نژاد فاصله گرفت.

 هرچند در یک سال اخیرشاهد بازگشت حزب ا... به سمت دکتراحمدي‌نژاد هستیم. برای مثال در سخنان افرادی مانند مهندس باهنر می‌توانیم تمایل به شخص دکتراحمدی نژاد را ببینیم. چون منبع قدرت حزب ا... به خوبی دریافته که احمدي‌نژاد رای‌آور‌ترین چهره در جریان نیروهای انقلاب است و هیچکس به جز دکتراحمدی نژاد نمی‌تواند جریان هاشمی و اصلاح‌طلبان را سر صندوق رای شکست دهد و با آنان با ابزار اجتماعی و مردمی مقابله و مبارزه کند.

یعنی شما می‌گویید، اصولگرایان دوباره به احمدي‌نژاد روی خواهند آورد؟

 همگرایی اصولگرایان و جریان حامی دکتر احمدي‌نژاد یک جبر تاریخی است و شما اوج این همگرایی را در انتخابات آینده ریاست جمهوری خواهید دید، تا آنجاکه اگر دکتراحمدی نژاد تصمیم بگیرد به صحنه انتخابات ۹۶ وارد شود مورد حمایت قاطع منبع قدرت توده‌های مردمی و منبع قدرت حزب ا... قرار خواهد گرفت و در این صحنه، حجت‌الاسلام حسن روحانی حتی رای آقای هاشمی سال ۸۴ در مقابل دکتر احمدي‌نژاد را هم نمی‌تواند کسب کند. 

بنابراین اصولگرایان باید دعا و تلاش کنند تا دکتر احمدی نژاد قانع شود که سال ۹۶ به صحنه رقابت بیاید البته هم اکنون بیش از ۷۰ درصد چهره‌های سیاسی مشهور به اصولگرایی خواستار فعال شدن دکتر احمدي‌نژاد در عرصه سیاسی شده‌اند و شک نکنید که رفتار دولت حسن روحانی کار را به جایی رسانده که قاطبه اصولگرایان از سال ۹۴ به بعد پشت در دفتر دکتراحمدی نژاد صف می‌کشند که او را برای رقابت با جریان هاشمی به صحنه برگردانند و ما در رفتار آنها این تلاش را می‌بینیم. 

احمدي‌نژاد جایی در انتخابات ۹۲ نداشت ولی نمی‌توان بدنه اجتماعی طرفدار او را نادیده گرفت، رای این طیف به سبد کدام نامزد ریخته شد؟ 

متاسفانه در سال ۹۲ به دلیل تقابل کاذب و فرعی که اصولگرایان علیه دکتر احمدي‌نژاد سازماندهی کرده بودند بیش از ۹۰ درصد از آراي بدنه مردمی هوادار دکتراحمدی نژاد به سبد حسن روحانی واریز شد. هر چند که حلقه نزدیک و اطرافیان دکتر احمدي‌نژاد به حسن روحانی رای ندادند.

 ولی در سطح جامعه با توجه به چهره‌هايی که مردم از دولت قبل دارند، واقعا علاقه‌ای به بازگشت احمدي‌نژاد دارند! 

در سطح توده‌ها تمنای بازگشت احمدي‌نژاد موج می‌زند هرچند که برخی رسانه‌ها تلاش می‌کنند این واقعیت اجتماعی را وارونه نشان دهند. 

با توجه به اینکه شعارهای قبلی احمدي‌نژاد دیگر برای مردم رنگ باخته با چه شعار جدیدی قصد ورود به انتخابات را دارد؟ 


بسیاری از اهداف دکتر احمدي‌نژاد هنوز در سطح دولت پیاده‌سازی نشده و ساختارهای لازم در این رابطه ایجاد نشده‌اند. مولفه اصلی گفتمان احمدي‌نژاد هنوز عدالت است که البته پیاده‌سازی مفهوم عدالت در حوزه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دیپلماسی مورد توجه وی خواهد بود. 

این وسط مشکل اصولگرایان با مشايی چه می‌شود؟

 مهندس مشایی ماموریتی داشت و آن هم تلاش برای ادامه یافتن دولت دکتر احمدي‌نژاد بود که این ماموریت پس از تصمیم شورای نگهبان برای ایشان، محقق نشد و شخص مهندس مشایی نیز از‌‌ همان سال ۹۲ خود را از فعالیت‌های سیاسی بازنشسته کرده و به کارهای فرهنگی مانند تفسیر قرآن مشغول است. 

به نظر شما با رفتن مشایی دیگر از جانب بزرگان اصولگرا به احمدي‌نژاد حمله‌ای نمی‌شود؟ 

از سال آینده اصولگرایان که می‌دانند دکتر احمدي‌نژاد رای‌آور‌ترین چهره جریان انقلاب است او را برای کاندیداتوری در انتخابات ۹۶ تحت فشار می‌گذارند. اگر اصولگرایان می‌دانستند نتیجه تقابل کاذب با دکتر احمدي‌نژاد و تضعیف دولت دهم، روی کار آمدن دولت آقای روحانی می‌شود هیچ وقت باب تقابل با دکتر احمدي‌نژاد را باز نمی‌کردند. تصور اصولگرایان این بود که پس از حذف دکتر احمدي‌نژاد عوامل خودشان به قدرت می‌رسند.

 در جمع بندی این تجربه، اصولگرایان دریافتند که جریان نزدیک به دکتر احمدي‌نژاد نه تنها رقیب آنان نیست که متحد استراتژیک آنهاست و جریان نزدیک به دکتر احمدي‌نژاد هم دریافته که نباید تقابل با جریان هاشمی را کنار گذاشته و به جای هاشمی با اصولگرایان مقابله کند. نطفه همگرایی جریان حامی دکتر احمدي‌نژاد و اصولگرایان اکنون منعقد شده و جنین آن در سال ۹۴ رشد خواهد کرد تا در اواخر سال ۹۵ متولد شود. 

اگراحمدي‌نژاد بازگردد انتقام اقدامات برخی اصولگرایان را خواهد گرفت؟ 

اصلا این طور نیست. احمدي‌نژاد اصلا فردی خودخواه و کینه ورز نیست. او اکنون همه جفاکاران به خود و دولتش را بخشیده است و تنها دغدغه‌اش کمک به محرومان، پیشرفت ایران و پیاده‌سازی آرمان‌های انقلاب است. برای دنبال کردن این اهداف نه تنها انتقام گیری لازم نیست که کینه ورزی مضر بوده چون در این مقطع تاریخی فقط باید همگرایی نیروهای انقلاب را هدف گذاری کرد. 

شما می‌گویید دولت به دلیل تحقق نیافتن وعده‌هایش موفق نمی‌شود؟ اگر در وعده‌هایش موفق شود چه، بازهم توان رقابت با او را دارید؟ 

تناقضات درونی دولت حسن روحانی، او را به بن بست کشانده است. به عنوان مثال در موضوع رفع حصر که یکی از شعارهای انتخاباتی حجت الاسلام روحانی بود می‌توان به خوبی این تناقضات را دید که هرگز در دولت روحانی این اتفاق نخواهد افتاد چرا که اگر همه ارکان نظام نیز موافق رفع حصر باشند، آقایان روحانی و هاشمی با رفع حصر مخالفند.

دلیل شما براي این ادعا چیست؟


 آقای روحانی و اطرافیانشان معتقدند که اگر افراد محصور، رفع حصر شوند فرمان اجتماعی و سیاسی کشور از دست آقای روحانی خارج می‌شود و در سپهر سیاست آقای روحانی به حاشیه رانده می‌شود و این اتفاق به هیچ وجه برای آقایان هاشمی و روحانی مطلوب نیست.

هسته مرکزي در دولت احمدي‌نژاد مشغول به کار بود، رحیمی در این هسته چه نقشی داشت؟

 رابطه کاری آقای رحیمی و دکتر احمدي‌نژاد چارچوبی اداری-عملیاتی داشت. یعنی آقای رحیمی در تبیین استراتژی، سیاستگذاری و خط مشی جریان نزدیک به دکتر احمدي‌نژاد اصلا تعیین کننده نبود کما اینکه شاهد بودیم آقای رحیمی بدون اطلاع از دکتر احمدي‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ ثبت نام کرد که اقدامی کاملا مخالف با استراتژی دکتر احمدي‌نژاد بود و‌‌ همان زمان هم دکتر احمدي‌نژاد به آقای رحیمی تذکر داد که اگر از کاندیداتوری در انتخابات انصراف ندهد، وی را برکنار می‌کند. این برخورد بیانگر عدم همگرایی استراتژیک دکتر احمدي‌نژاد با آقای رحیمی بود. در هسته استراتژیك دکتراحمدي‌نژاد، آقای رحیمی نقشی نداشت و تنها برای آن جنبه تکنوکراتیک آقای رحیمی بود که در دولت دهم از او استفاده شد.

شما مدعی هستید رحیمی در حلقه احمدي‌نژاد نبود، پس چطور وارد جایگاه معاون اولی شد؟ 

رحیمی در یک پروسه غیرقابل پیش‌بینی وارد جایگاه معاون اولی شد. بعد از آقای داوودی، ابتدا قرار بود که مهندس مشایی در سمت معاون اولی منصوب شود که نشد. دکتر احمدي‌نژاد برای انتخاب معاون اول خود فرصت کمی داشت و در ‌‌نهایت با توجه به معذوریت‌های سیاسی آن مقطع زمانی خاص، به آقای محمدرضا رحیمی رسید.

رحیمی را کسی به احمدي‌نژاد پیشنهادکرد؟ اجباری در کار بود؟ 

اجباری در کار نبود. من شنیدم مرحوم کردان، رحیمی را به دکتر احمدي‌نژاد معرفی کرد. انتخاب آقای رحیمی یک انتخاب ایدئولوژیک نبود. دیدگاه و خط سیاسی آقای رحیمی با خط سیاسی جریان نزدیک به آقای احمدي‌نژاد خیلی فاصله داشت که در نامه آقای رحیمی هم این موضوع عیان شد. در واقع در انتخاب آقای رحیمی، نزدیکی یا دوری دیدگاه وی با جریان حاکم بر دولت دهم مورد توجه نبود بلکه بر اساس ویژگی‌های مدیریتی، اجرایی و تکنوکراتیک رحیمی آن انتخاب صورت گرفت و به دلیل شرایط سیاسی کشور بعد از استعفای مهندس مشایی از معاون اولی دولت، دم دستی‌ترین انتخابی که می‌توانست صورت بگیرد، اتفاق افتاد.

مگر احمدي‌نژاد از سوابق و اتهامات رحیمی مطلع نبود که او را به عنوان معاون اول انتخاب کرد؟ 

مسائل و اتهاماتی که در موردآقای رحیمی مطرح بود از بهمن سال ۸۸ یعنی ۷ماه بعد از انتصاب رحیمی به معاون اولی علنی شد. این در حالی بود که ۲۱۵ نماینده مجلس هشتم از انتصاب رحیمی به عنوان معاون اول، دولت دهم حمایت کردند و رحیمی در آن مقطع به عنوان یک فرد مقبول در جریان اصولگرا و مدیریت کلان کشور معروف بود. 

این مسائل قضایی پیرامون رحیمی از چه زمانی مطرح شد؟

 اولین بار موضوع پرونده آقای رحیمی در بیمه ایران در بهمن سال ۸۸ و ۷ ماه بعد از انتصابش به معاون اولی، توسط آقای الیاس نادران مطرح شد. 

یعنی زمان استانداری رحیمی پرونده‌اي نداشت؟ 

خیر. اصلا این‌گونه نیست. البته حرف و نقل همیشه درباره هر فردی که در این سطح از سیاست کار کند وجود دارد و مطمئنا شایعاتی ایجاد می‌شود.

رحیمی در نامه‌ای به احمدي‌نژاد نوشت«تو به سروش آسمانی بیشتر از حرف ما توجه می‌کردی»، منظورش از این سروش آسمانی، مشایی بود؟ 

در رابطه با نامه آقای رحیمی باید به موقع‌اش سخن گفت. در حال حاضر از لحاظ اخلاقی درست نیست وقتی آقای رحیمی در حبس است و امکان پاسخگویی ندارد درباره او صحبت کنیم. البته منظور آقای رحیمی در رابطه با سروش آسمانی این بود که دکتر احمدي‌نژاد در تصمیم‌گیری‌هایش از پارامترهای متافیزیکی هم استفاده می‌کند و این بخش از نامه او هیچ اشاره‌ای به آقای مشایی ندارد. نکته بارزی که در نامه آقای رحیمی به چشم می‌خورد تلاش آشکار او برای پررنگ کردن فاصله‌اش با دکتر احمدي‌نژاد است.

قبل از اینکه او به زندان بیفتد افکار عمومی رابطه‌اش با احمدي‌نژاد را مستحکم درک می‌کردند و به نظر بی‌توجهی احمدي‌نژاد به حکم او باعث این رفتار شد!

 افکار عمومی که از بیرون ماجرا به صحنه نگاه می‌کند شاید این گونه برداشت کنند، ولی ما که درون دولت قبل بودیم متوجه این فاصله می‌شدیم و مشخص بود که آقای رحیمی از جنس آقای احمدي‌نژاد نیست. آقای رحیمی از جنس محافظه‌کاری راست سنتی بود. در صورتی که دکتر احمدي‌نژاد یک انقلابی تمام عیار و یک چهره مردم گرا و تحولخواه است.

اگر احمدي‌نژاد راستگرا نبود، پس چه سمت و سوی جناحی داشت؟

 احمدي‌نژاد توده‌گرا بود و توده‌گرایی مهم‌ترین ویژگی او است. در سیاست خارجی هم احمدي‌نژاد نگاهش به توده‌هاست برای همین شما می‌بینید با کشورهای آمریکای لاتین رابطه نزدیکی برقرار می‌کند. برخلاف برخی که مدعی هستند نگاه احمدي‌نژاد شرق‌گراست، ولی این گونه نبود. او جهان را به دو بلوک شمال و جنوب تقسیم می‌کند.

چرا احمدي‌نژاد در برابر نامه رحیمی حرفی نزد؟ 

دکتراحمدي‌نژاد شخصا ما را از هرگونه تقابل با آقای رحیمی نهی کرد و معتقد بود اخلاق را مراعات کنیم و به خاطر خدماتی که آقای رحیمی در دولت قبل داشت نباید پاسخی به سخنانش داده شود تا زخمی به زخم‌های آقای رحیمی اضافه نشود. 

برخی می‌گفتند احمدي‌نژاد برای صدور حکم رحیمی مقاومت نشان می‌داد، آیا این ادعا صحت داشت؟ 


خیر این گونه نیست. آقای رحیمی بیش از ۵۰ ساعت در دوره معاون اولی اش البته با تشریفات خاصی که بازجویی از مقامات دارد، بازجویی شد. آقای رحیمی بار‌ها به دفتر وزیردادگستری سابق رفت و بازپرس پرونده هم در آن مکان از معاون اول دکتر احمدي‌نژاد بازجویی می‌کرد. 

چرا احمدي‌نژاد عملکردی را در دولت پیش گرفت که افرادی مانند بابک زنجانی نمایان شود؟

 فعلا به مصلحت انقلاب‌، نظام و کشور نیست که ما درباره موضوع بابک زنجانی حرفی بزنیم و واقعیت‌های پشت صحنه او را بگوییم. اگر ابعاد پرونده بابک زنجانی باز و تبیین شود، خواهید دید که هیچ کدام از اتهامات مطرح شده به دولت نهم ودهم ارتباطی ندارد و دستگاه‌های دیگر مقصر هستند. این سوءاستفاده ای است که از سکوت دولت قبل صورت می‌گیرد و به طور سازمان یافته دکتر احمدي‌نژاد را مورد هجمه قرار می‌دهند و ما هم فقط برای حفظ منافع کشور و انقلاب در این موضوع سکوت کرده‌ایم.

گذشته از عملکرد ضعیف اقتصادی احمدي‌نژاد، دولت او در بحث‌هایی مانند دانشجویان ستاره‌دار نیز مردود شد، دراین‌باره چرا اقدام لازم را نکرد؟

 ستاره دار شدن و پرونده سازی برای دانشجویان، دستورالعملی بود که از سال ۱۳۷۹ و در زمان دولت اصلاحات و صدارت دکتر معین در وزارت علوم تصویب و اجرا می‌شود و ربطی به دولت نهم و دهم نداشت. در عین حال برخی حوزه‌ها از محدوده تصمیمات رئیس جمهور خارج و صرفا در اختیار نهادهای امنیتی هستند.

 یعنی شما مدعی هستید احمدي‌نژاد مخالف ستاره دار شدن دانشجویان بود؟!

 بله قطعا همین طور است. دکتر احمدي‌نژاد به عنوان تنها رئیس جمهور دانشگاهی بعد از انقلاب که بیش و پیش از آنکه یک مدیر اجرایی باشد، یک آکادمیسین و مردی برآمده از دانشگاه است حتما با اعمال شیوه‌های امنیتی در دانشگاه مخالف است اما یادتان باشد ستاره‌دار کردن دانشجویان یک تصمیم امنیتی در دولت خاتمی بود که هیچ رئیس دولتی بعد از او هم نمی‌تواند آن را متوقف کند با وجود همه شعار‌ها و تبلیغات انتخاباتی آقای روحانی، هنوز هم در دولت یازدهم، دانشجویان ستاره‌دار می‌شوند.
نظر شما