سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 08
طی يک مناظره مجازی بررسی شد؛

راهکارهاي شادابی و نشاط در سبک زندگی ايرانی

کد خبر: ۵۰۴۷۶
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۸
راهکارهاي شادابي و نشاط در سبک زندگي ايراني، موضوع يک مناظره ي مجازي است که با حضور و مشارکت فعال دکتر عيسي کشاورز ؛مدير گروه فرهنگ و هنر دانشگاه جامع علمي کاربردي و مدرس دانشکده ي خبر، محمد صادق افراسيابي؛ مديرگروه علمي تخصصي روابط عمومي دانشکده خبر، دکتر سپيده فهيمي ‌فر، دکتراي علم اطلاعات و دانش‌شناسي، سجاد خسروانيان؛ خبرنگار و کارشناس مطالعات فرهنگي و رسانه، نواب شکاري؛ مديرمسئول ماهنامه ي رسا، محسن آقا اسماعيلي؛ کارشناس روابط عمومي، ندا مشيريان؛ مولف کتابهاي کودک و نوجوان و مديرعامل نشر نداي سينا، آناهيتا برزويي؛ نويسنده و سردبير برنامه هاي راديويي، مريم عمادي؛کارشناس ارشد حوزه سلامت و فعال فرهنگي رسانه اي، حميرا اعلايي؛ کارشناس ارشد مديريت انجام شد. آنچه در پي مي‌آيد مشروح اين مناظره ي مجازي است.

سجاد خسروانيان: با نزديک شدن ايام عيد نوروز به نظر ميرسد لازم است توجه بيشتري به موضوع شادابي و نشاط از ديدگاه فرهنگ اسلامي ايراني داشته باشيم. موضوع نشاط و شادابي از مقوله هاي فرهنگي است که طي سالهاي اخير بسياري از جوامع و کشورها را به صورت جدي به خود مشغول ساخته است. در کشورما متاسفانه اتفاقات مختلف در حوزه هاي گوناگون باعث کم رنگ شدن نشاط و شادابي در زندگي افراد شده است. تقريبا اکثر مردم دچار يک روزمرگي و افسردگي هستند و صميمت ها در حال کاهش است. نشاط هر جامعه اي موتور محرکه آن است به طوري که توسعه ‌يافتگي هر جامعه با ميزان نشاط اجتماعي اندازه گيري مي شود. ﻧﺸﺎﻁ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ميان مردم ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻌﻬﺪ ﻭ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﺸﺎﺑﻪ ﻫﻤﻪ بيانگر ميزان توسعه يافتگي يک جامعه هستند. طبيعتا براي اينکه شاهد يک جامعه ي با نشاط باشيم بايد ببينيم مردم چه قدر در آن جامعه احساس امنيت رواني مي کنند؟ يک دولت زماني در حوزه نشاط موفق قلمداد مي شود که بتواند شادابي و نشاط را به صورت يک ويژگي با ثبات در جامعه طراحي کند و اين طور نباشد که فقط در برخي ايام سال برنامه هايي را براي شاداب سازي مردم اجرا کند. حال بايد ديد ما چه قدر در ايجاد نشاط و شادابي پايدار موفق بوده ايم؟

محمد صادق افراسيابي: من فکر مي کنم يکي از راه هاي پاسخگويي به اين سوال که چه قدر در امر شاداب سازي جامعه موفق بوده ايم، نشانه شناسي است. يعني بياييم نشانه هاي موجود در جامعه را بررسي کنيم و آن وقت ببينيم بر اساس نشانه هاي موجود عمکرد و سياستگذاري فرهنگي ما چگونه بوده است؟ يکي از فضاهايي که مي تواند در امر نشانه شناسي مورد توجه قرار گيرد، فضاي مجازي است. فضاي مجازي ايراني به عنوان فضايي که آزادتر از ساير فضاهاي رسمي کشور است، مي تواند به ما نشان دهد جامعه در حال حاضر چگونه فکر مي کند؟ به چه مي انديشد و چه برداشتي از نشاط و شاداب سازي دارد؟ سال گذشته ميلادي يک فيلم از طريق پورتال ياهو روي خروجي ياهوي عربي قرار گرفت که در خصوص جامعه ي ايراني بود. در اين فيلم مشاهده مي کنيم که دو دختر داخل يک ماشين نشسته اند و يکي از آنها راننده ي خودرو است. آنها از طريق تلفن همراه از خود فيلم گرفته اند. همزمان با رانندگي دخترکان مذکور، آهنگي در حال پخش از ضبط ماشين است. دختر راننده در بخشي از موسيقي با خواننده ي آواز همراه شده و فرمان اتومبيل را رها کرده و دستهاي خود را به شکل علامت خاصي در مي آورد و ... در همين لحظه ماشين تصادف مي کند. صحنه ي بعدي که ما در اين فيلم مشاهده مي کنيم اين است که اين دو دختر روي تخت بيمارستان هستند و سرم به آنها وصل است و يکي از دوستانشان از آنها فيلمبرداري مي کند. اين دو دختر با انگشت خود علامت پيروزي را نشان مي دهند. اين فيلم يکي از چند ويدئوي برتر پورتال ياهو در سال گذشته شد و بعدها من ديدم چند نفر ديگر هم اقدام اين دو دختر ايراني را تکرار کرده اند و فيلمهاي خود را براي پورتال ياهو ارسال کردند. اين کار چه معنايي دارد؟ آيا معني اين اقدام نميتواند شيوه ي جديدي از سرگرمي هاي مخرب در جامعه ي ايراني باشد؟ چرا جامعه ي ايراني اين قدر به فضاي مجازي وابسته مي شود که به خاطر بهتر ديده شدن و لايک گرفتن از ديگران حاضر است جان خود را به خطر بيندازد؟ چرا جامعه ي ايراني از طريق وايبر و واتس آپ جکهايي را براي ديگران ارسال مي کند که اين جکها جزو جک هاي سياه محسوب مي شوند. توضيح آنکه برخي جوک ها مثل يک گلوله شليک شده هستند که توسعه يافتگي هرجامعه اي را هدف قرار مي دهند. جوک هاي سياه آرام آرام هويت، غيرت و ارزش هاي کشور را نابود مي کنند، اين جوک ها شامل جوک هاي قوميتي، مذهبي و جنسي مي شوند. البته ما جکهايي را هم داريم که به اسم جکهاي سفيد معروف هستند و شامل مطالب طنز و در عين حال پر عمق و با محتوا ارزيابي ميشوند. حالا اگر يک ارزيابي از وضعيت موجود فضاي مجازي داشته باشيم به نظر ميرسد عمده ي سرگرمي هاي مربوط به اين فضا سرگرمي هايي هستند که بر خلاف مسير توسعه ي جامعه ي ايراني است. چرا الان وضعيت به اين شکل است. به نظر من دو دليل عمده دارد. يک دليل اين است که دولتها نتوانسته اند سياسگذاري مناسبي براي شاداب سازي جامعه ي ايراني داشته باشند و دليل ديگر اين است که قوانين رسمي جامعه ي ايراني به شکلي است که فرد دوست دارد در جهاني عاري از اين قوانين رسمي يک چندزيستي جديد را در عمل تجربه مي کند و شايد بشود گفت که از اين چند زيستي لذت مي برد. 

سپيده فهيمي فر: من هم با نظر شما موافقم. شايد در جامعه ي ايراني يکي از مشکلات ما اين است که قوانين رسمي به شکل طراحي شده اند که افراد مجبور به خودسانسوري مي شوند. در حاليکه همين افراد در فضاي مجازي نيازي به خودسانسوري ندارند. علاوه بر اين با جک پراکني، افراد شاداب ميشوند و استيکرهاي مربوط به خنده و ... را مي بينند و احساس مي کنند شادتر هستند و به شاد سازي ديگران هم کمک کرده اند. بنابراين اشخاص ترغيب مي شوند که آنچه که در دنياي واقعي خود کمتر مي بينند را در دنياي مجازي تجربه کنند.

حميرا اعلايي: من در طول صحبتهاي دکتر افراسيابي، يک سوالي به ذهنم خطور کرد. ما مشاهده ميکنيم که جوکها با هر مضموني در فضاي مجازي به سرعت بسط و گسترش پيدا ميکند. ريشه اين سرعت بالاي توليد و انتشار جوکها در فضاي مجازي چيست؟

محمد صادق افراسيابي: همان طور که خانم دکتر فهيمي فر هم اشاره کردند فضاي مجازي بستري را فراهم کرده است که افراد راحتر مي توانند با يکديگر گفت و گو کنند. شايد در فضاي رسمي جامعه ي ايراني خيلي فکري براي شاد سازي افراد نشده است و همين امر باعث مي شود که ايران در استفاده از فضاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي يکي از نخستين کشورهاي جهان باشد. به عنوان مثال ايران بعد از آمريکا رتبه ي دوم را در استفاده از وايبر دارد. دليل اين امر تفاوت هاي جدي جامعه ي حقيقي ما با جامعه مجازي است. شايد هيچ کشوري به اندازه ي ايران در زمينه ي جامعه مجازي و جامعه حقيقي تفاوت نداشته باشد. البته ناگفته نماند بنده شخصا معتقد هستم که بايد براي فضاي مجازي هم سياستگذاري دقيقي داشت اما مخالف محدود سازي هستم. يعني ما بايد طوري عمل کنيم که فضاي مجازي در خدمت جوکهاي سفيد قرار گيرد و اين طور نباشد که فضاي مجازي باعث لطمه به توسعه ي کشور شود. راهکار اين مساله را هم در گسترش کدهاي اخلاقي و ديني و آموزش سواد رسانه اي به عموم مي دانم.

خسروانيان: آقاي دکتر اگر اجازه دهيد مي خواهم عرض کنم در محيط هايي همچون وايبر، واتس آپ و ... ما شاهد کپي کردن مطالب از سوي کاربران و مخاطبان هستيم که اغلب هم به صورت عميق مطالب را نمي خوانند و با کپي کردن در گروه هاي مختلف منتشر مي کنند. فضاي مجازي در کنار برخورداري از ويژگي هاي مثبت که مي تواند به نشاط و شادابي جامعه کمک کند مي تواند يک تهديد نيز براي از بين رفتن فرهنگ غني ايراني و جايگزين شدن خرافات و شايعات باشد. اما همان طور که جنابعالي هم اشاره کرديد بعد از اينکه نشانه شناسي کرديم و مشکل را پيدا کرديم بايد ريشه يابي کنيم. چرا در فضاي مجازي با برخي سرگرمي هاي مخرب روبرو هستيم. شايد گزارش موسسه گالوپ بتواند پاسخ اين سوال را بدهد. در ﺳﺎﻝ 2013 ﻣﻮﺳﺴﻪ ﮔﺎﻟﻮﭖ ﮔﺰﺍﺭﺷﯽ ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﺸﻨﻮﺩﯼ ﻭ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺑﯿﻦ 138 ﮐﺸﻮﺭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﮔﺰﺍﺭﺵ، ﻋﺮﺍﻕ افسرده ترين کشور جهان ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﺮﺍﻕ، ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ، ﻣﺼر، ﯾﻮﻧﺎﻥ ﻭ ﺳﻮﺭﯾﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ افسرده ترين کشورهاي جهان معرفي شده اند. بنابراين اگر نتايج اين نظر سنجي را معتبر بدانيم يکي از دلايل نوع استفاده ي جامعه ي ايراني از فضاي مجازي به دليل مشکلاتي است که در جامعه ي واقعي دارند.

دکتر عيسي کشاورز: من با يک خبر شادي بخش وارد گفتگو مي شوم. محققين ژن MAoA را به عنوان يک ژن شادي بخش کشف کرده اند که نشان مي دهد اين ژن در زنان بيشتر از مردان است و به همين دليل زنان شاد تر از مردان هستند و در کودکان اين ژن با توليد ژن مردانگي در دوران نوجواني کم مي شود اما درزنان اين ژن همواره وجود دارد. اما در کنار بيان اين مطلب مي خواهم بگويم شاد بودن فقط خنديدن نيست در شبهاي احيا تا سحر گريه است و زاري و العفو العفو گفتن، اما فردا صبح معنويت و سبکي است و چه شادي و نشاطي که به ما دست نمي دهد. پس بايد عميق تر به عوامل شادي بخش توجه کنيم يا مثلا در منزل که خانمها ختم انعام مي گيرند و روضه دارند تا چند روز عطر خوش معنويت و شادابي چه طرب انگيز است. معنويت، عزت نفس، اميد به آينده، مثبت انديشي، خودشکوفايي و ... همه از عوامل شادي بخش هستند. من از تمامي دوستان حاضر در جمع مي خواهم که تعريف خود را از شادي بيان کنند.

محمد صادق افراسيابي: روانشناسان در تعريف شادي مي گويند شادي همان فعاليت کودک درون ما است. يکي از روانشناسان سرشناس، ديويد مايرز، شادي را «حس خوشي؛ احساس اينكه زندگي، در كل به خوبي و خوشي ادامه مي‌يابد» تعريف مي کند اما همانگونه که دکتر کشاورز اشاره کردند بنده هم معتقدم دين مهمترين منبع ايجاد شادي و نشاط است. کما اينکه در سال 1390 خانم دکتر رقيه صادقي نيري پژوهشي را در دانشگاه تربيت معلم انجام دادند که اين پژوهش به دنبال پاسخگويي به اين سوال است که چگونه مي توانيم زندگي شادي داشته باشيم. يکي از راهکارهايي که براي داشتن يک زندگي شاد عنوان شده است، حديثي است که از امام علي (ع) نقل شده است. ايشان مي فرمايند:  اگر شما به تقدير الهي راضي شويد، شادي و ثروت در انـتظارتان اسـت.

آناهيتا برزويي: در تاييد فرمايشات دکتر کشاورز و دکتر افراسيابي شادي با نشاط متفاوت است. شادي هيجان انبساطي زود گذر است ولي نشاط پايداراست. شادي ممکن است با خنده همراه باشد ولي نشاط ممکن است بعد از روضه و ... حاصل شود. نشاط ميتواند نتيجه سبک زندگي ديني باشد. شادي و نشاط هم پديده فردي است هم اجتماعي. ايجاد فرصتهاي برابر، رفع تبعيضات مختلف درجامعه، برقراري عدالت اجتماعي، عدالت آموزشي و داشتن امنيت شغلي و تغيير سبک زندگي ميتواند زمينه هاي نشاط اجتماعي را فراهم کند.

نواب شکاري: به نظر بنده هم عدالت اجتماعي، محبوبيت، مقبوليت،کرامت انساني، احساس شايستگي و آينده محوري از عوامل شادي بخش است. اما زماني که طبق نظر سازمان بهداشت جهاني ايران رتبه 114 نشاط را در جهان دارد، به نظر شما دولت در زمينه ي شاد سازي جامعه موفق بوده است؟

عيسي کشاورز: دوستان عزيزم من خيلي به اين آمار و ارقام خوش بين نيستم . البته به عنوان شهروند ايراني موافقم که جامعه شاداب نداريم اما آمار گالوپ چگونه و از کجا مي آيد براي من ابهام و محل انکار است. نداشتن پول نارضايتي ايجاد مي کند اما الزاما پول داري شادابي و خوشبختي توليد نمي کند. هند بر اساس همان آماري که دوستان ارائه کردند يکي از شادترين کشورهاي جهان است. اين به آن معنا است که کساني هستند که سرانه يک دلار در روز درآمد دارند در صدر افراد شاد هستند. پس پول نداشتن و عموما نداشتن امکانات فيزيکي و مادي نارضايتي ايجاد مي کند اما داشتن آن الزاما رضايت توليد نمي کند. مثال ديگر اينکه اگر حقوق کارمندان را به موقع در سر برج بدهيم هيچ کارمندي تشکر نمي کند که به موقع به من حقوق داديد ولي اگر چند روز حقوق او دير بشود بلافاصله ناراحتيش را اعلام مي کند که حقوق من چه شد؟

محسن آقا اسماعيلي: صد درصد در حوزه ي شاد سازي و نشاط فرهنگ خيلي مهم است، اما تاثير اقتصاد هم کمتر از تاثير فرهنگ نيست. اينکه مردم سعي مي کنند براي شاد سازي خود به شبکه هاي اجتماعي پناه ببرند ناشي از اين مطلب است که شادي واقعي از زندگي ها رخت بر بسته است. جاي تاسف است که حتي در ميان جمع هاي خانوادگي، برخي افراد با گوشي هايشان در دنياهاي غير واقعي وقت خود را سپري ميکنند.

ندا مشيريان: من فکر مي کنم صرفا شاد بودن کافي نيست. اينکه سرانجام شادي چيست هم بسيار مهم است. ما بايد ببينيم شادي در مسير توسعه ي کشور است يا منجر به تخريب کشور مي شود. مثلا مراسم هاي مربوط به عيد نوروز عموما در مسير شادي مفيد و سازنده است. ديد و بازديدها، مسافرتهاي سياحتي و زيارتي و ... همه در مسير توسعه ي کشور است اما در همان زمان اتفاقاتي که معمولا در آخرين چهارشنبه سال مي افتد، اينها گاهي اوقات باعث ايجاد غم ها و غصه هايي براي جامعه مي شود. صدمه ديدن برخي افراد از حوادث چهارشنبه سوري، سر و صداي رعب انگيزي که باعث از بين رفتن آرامش جامعه مي شود و ... همه نشانه هاي يک شادي مخرب است. دکتر محسن رناني اقتصاد دان و عضو هيات علمي دانشگاه در اين زمينه معتقد است تا زماني که شادي ما از جنس شادي سياه است، هيچ وقت توسعه پيدا نمي کنيم. شادي سياه، شادي است که با تمسخر ديگران و يا آزار و اذيت ديگران حاصل مي شود. اگر مي بينيد در کشور ما زنان کمتر از مردان براي بر عهده گرفتن مسئوليتها کانديدا مي شوند دليلش اين است که همه خود را زير ذره بين ميبينند و مي ترسند که اگر اشتباهي مرتکب شوند، آماج حملات و جوک هاي سياه قرار بگيرند. اگر جامعه متخصص ساخت جوک هاي سياه شد بايد نگران اين جامعه بود زيرا جامعه به دست خود مردمانش از توسعه يافتگي عقب مانده است. جوک سياه اعتماد به نفس، اتحاد و همبستگي ملي را از بين ميبرد.

عيسي کشاورز: بسيار خب دوستان. اجازه دهيد براي اينکه به نتيجه ي مناسبي برسيم در ادامه ي بحث صرفا به اين موضوع توجه کنيم که راهکارهاي شاد کردن جامعه چيست؟

مريم عمادي:  من فکر مي کنم شادي در جامعه يک مقوله ي فردي نيست و بشکل زنجيروار ميتواند در مردم هر کشوري شکل بگيرد و يا قطع شود، هرگاه ما صرفا به شادي به عنوان يک مقوله ي فردي نگاه کنيم، اين باعث بروز خودخواهي ها مي شود و در چنين شرايطي شادي ماندگار و بادوامي نخواهيم داشت. بنابراين يکي از راهکارهاي شاد سازي جامعه توجه دادن مردم به اين موضوع است که بايد همدلي ها در جامعه گسترش پيدا کند. چنانچه از حضرت علي (ع) نقل شده است که مي فرمايند: گشاده رويى و محبتت را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بكار گير. همچنين پيامبر اکرم (ص) در حديث ديگري مي فرمايند: امّت من تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند، به يكديگر هديه دهند و امانتدارى كنند، در خير و خوبى خواهند بود.

عيسي کشاورز: آفرين. پيشنهاد خوبي داده شد. من اگر بخواهم غير از اين مورد موارد ديگري را اضافه کنم مي گويم اولا خنديدن ... دوستان خنده يک ظرفيت فرهنگي است،  شادابي لازمه اقتصاد مقاومتي است. افراد شاد داراي سطح انگيزش و بهره وري بيشتري هستند. علاوه بر اين کيفيت ازدواج نيز در شادي موثر است. ارتباط همسران را کيفي سازي کنيم. همچنين بايد براي شاد کردن مردم نهاد سازي و برنامه ريزي کرد. اميدوار ساختن مردم و خصوصا جوانان به اشتغال، آينده و توسعه يافتگي از ديگر راهکارها است. ايجاد کمپين شادي حلال در فضاي مجازي هم به نظرم اقدام لازمي است. از ديگر راه هاي شادي سازي اين موارد است: وقف کردن و به ديگران کمک کردن، ايجاد روابط اجتماعي و حضور در جمع هاي قومي قبيله اي دوستان دوران کودکي و ...

خسروانيان: درواقع تمام مباحثي و راهکارهايي که جنابعالي مطرح کرديد در سوالات رهبر معظم انقلاب در خصوص آسيب شناسي سبک زندگي ايراني اسلامي در خراسان شمالي بيان شده است اما هيچگاه اين سوالات در مجامع دولتي و حاکميتي به دقت مورد موشکافي قرار نگرفته است. من فکر مي کنم اگر سبک زندگي اسلامي ايراني مورد انتظار مقام معظم رهبري تحقق يابد اين امر ميتواند نشاط و شادابي را در جامعه ي ما به دنبال داشته باشد.
مشيريان: به نظر بنده شادي جامعه، منوط به شادي تک تک اعضاي جامعه است. بايد شادي را از خانواده شروع کرد. بايد خانه را به مکاني شاد، امن و پر انرژي تبديل کنيم. به نظرم مادر وپدر ها موظفند محيطي شاد براي بچه هايشان ايجاد کنند. بايد لبخند و آرامش و احترام، پايه و اساس زندگي هايمان بشود. آنوقت است که جامعه هم به سمت شادي و نشاط و سر زندگي پيش ميرود. من چند روز پيش توسط يکي از دوستانم به يک گروه طنز حلال دعوت شدم. البته با شرايط خاص و دادن تعهد و پذيرفتن  قوانين. واقعا محيط سالم و شاد و خوبي است. من و پسرم با هم مينشينيم و جوکها را ميخوانيم و کلي ميخنديم و انرژي ميگيريم و خدا را شکر مي کنيم که در چنين جمعي حضور داريم.

عيسي کشاورز: دوستان آخرين باري که از ته دل خنديديد کي بود؟ اين يک کاري جدي است که نشان مي دهد جامعه کوچک ما چگونه ميتواند شادي را تجربه کند؟

مشيريان: من از زماني که در گروه طنز حلال حضور پيدا کردم، هر روز چندين بار از ته دل مي خندم. به نظرم فضاهاي مجازي مشابه اين فضا خيلي ميتواند کمک کند. ما که واقعا در اين چند روز ، چند بار  از ته دل و در کنار هم خنديديم و خيلي مهم است که اين فضا سالم است و با خيال راحت ميشود خانوادگي خواند و خنديد و شاد شد.

عيسي کشاورز: دوستان مثالي که خانم مشريان زدند نشان مي دهد که روابط اجتماعي مبتي بر اعتماد، مشارکت و ديگر دوستي، بزرگترين منبع شادي ملي است و اين همان چيزي است که من قصد داشتم بگويم. البته نبايد فراموش کنيم که در شادابي جامعه، الان فضاي مجازي بيشترين نقش را دارد. در تحقيقي پرسيده شده بود آخرين باري که خنديديد از چه طريق بود؟ هفتاد درصد گفتند از طريق پيامک و شبکه هاي اجتماعي. اين يعني فقط و فقط فضاي مجازي دارد نقش بازي مي کند. انگار جامعه مجازي، جامعه ي حقيقي ما ايرانيان است که خودمان را نشان مي دهيم. برخي از ما درجامعه واقعي ريا کار و دروغگو هستيم و فقط در فضاي مجازي ذات واقعي خود را نشان مي دهيم. عکس ها، نوشته ها، اظهار نظر ها و ... را نگاه کنيد ... جامعه حقيقي ايران اينجاست. در فضاي بيروني برخي هستند که نقش بازي مي کنند و به همين جهت شادي واقعي اينجاست.

مشيريان: غير از موردي که حقير عرض کردم و خوشبختانه جناب آقاي دکتر کشاورز هم تصديق کردند، متاسفانه اغلب افراد جامعه عبوس و ناراحت هستند و اگر لبخند بزني فکر ميکنند ديوانه اي يا سرخوش. به نظرم زندگي را بيش از حد سخت گرفته ايم و بايد تمرين کنيم بيشتر لبخند بزنيم. حتي اگر کوله باري از غم به همراه داريم. لبخند زدن در اسلام بسيار سفارش شده است و حتي در برخي احاديث آمده است که لبخند زدن نوعي صدقه محسوب ميشود.

عيسي کشاورز: درود بر شما. چو شادي بکاهد، بکاهد روان خرد. خنده يک ظرفيت فرهنگي است پس بايد خنديد.

محمد صادق افراسيابي: در تکميل فرمايشات دوستان مي خواهم عرض کنم دين ما دين شادي و نشاط است. بنابراين ضرورت دارد که سياستگذاري فرهنگي در کشور ما به سوي سياستگذاري شادي حرکت کند و اين طور نباشد که براي شاد بودن و شاد کردن فقط به عيد نوروز و روزهايي از اين قبيل بسنده کنيم. در آخرين بخش از صحبتم ميخواهم به اين مطلب اشاره کنم که از رسول خدا (ص) نقل شده است که ايشان مي فرمايند: مؤمن، شوخ‌ و شنگ است و منافق، اخمو و عصباني، پس همان طور که دکتر کشاورز فرمودند شاد باشيد دوستان و يکديگر را شاد کنيد.

منبع: آريا
نظر شما