خنیاگر «نوایی»، سنگ قبر ندارد
دیگر نایی نداشت تا از الله مدد بگیرد و دلخسته و رنجور به تربت بازگردد. غلامعلی پورعطاییخنیاگر خراسانی ١٢مهر به مرگ سلام کرد تا خراسان بزرگ یکی دیگر از صداهایش را از دست بدهد. موسیقی مقامی خراسان هنوز بعد از هشتسال جای خالی حاجقربان را پر نکرده و در حسرت نواهای خونپاش و نغمهریز حسین سمندری بود. هنوز امیدوار بود استادنورمحمد درپور از بستر بیماری برخیزد که یکباره خبر پیچید: «غلامعلی پورعطایی در بیمارستان امامرضای مشهد درگذشت.» قبل از مرگ، استاد مدتی در بستر بیماری بود. در این مدت چندینبار جویایحال استاد از فرزندانش شدیم و چندروز قبل از فوت ایشان به ملاقات او نیز رفتیم در آنجا از وضعیت نامناسب اتاقی که در آن نگهداری میشد و مشکلات درمانی ایشان گزارشی در «شرق» منتشر شد. پس از آن در تربتجام بزرگداشت دیرهنگامی برای او برگزار شد تا دوستداران این هنرمند مقامینواز جمع شده و برای سلامتی او دعا کنند. روز بزرگداشت، استاد از میان ما رخت بربست؛ در مراسم بزرگداشتی که به مجلس ترحیم بدل شد، از مسوولان گرفته تا مردم علاقهمند آمده بودند و در طول مراسم دوتارها و سازهای هنرمندان به وصیت استاد نواخته میشدند.
اما این هم پایان مساله نبوده و همچنان بیمهریها تداوم دارد؛ مدتی قبل متوجه شدیم بعد از گذشت حدود پنجماه هنوز آرامگاه استاد حتی سنگقبر ندارد! با فرزند استاد صحبت میکنیم. صدایش بغض آلود است. میگوید هنوز باور ندارم که پدرم میان ما نیست، پدرم به هیچکس وابسته نبود و فقط دلش با مردم بود. از او درباره آرامگاه پدرش میپرسیم. میگوید: «از روز اول قرار بود استاد در آرامگاه فردوسی دفن شود، ولی از آنجایی که خود استاد عاشق این شهر و شیخاحمد جامی بود، من و مادرم دوست داشتیم ایشان در تربتجام به خاک سپرده شود اما دیگر آشنایان میگفتند آرامگاه فردوسی مکان مناسبتری برای خاکسپاری استاد است، در هرصورت ما هنوز تصمیم قطعی نگرفته بودیم که در هرساعت شبانهروز مردم عادی و هنرمندان و مسوولان به خانه ما میآمدند و از ما میخواستند استاد را در تربتجام دفن کنیم.»
زینب ادامه میدهد: «مسوولان آمدند و قولهای زیادی دادند. به ما گفتند جای چهارنفر را برای آرامگاه در نظر میگیریم تا مقبره کوچکی باشد که هرموقع خواستیم بتوانیم به آنجا برویم؛ به ما گفتند یکخیابان را به نام استاد میکنیم، حتی مسوولان در همان فضا پیشنهاد دادند قطعه هنرمندان به نام استاد پورعطایی شود و خیلی موارد دیگر که هیچکدام عملی نشد؛ خیلیها در جو و فضای آنروز وعدههای زیادی دادند و عملی نکردند. یکروز کنار آرامگاه پدرم بودم که دیدم چندنفر درباره استاد صحبت میکنند. جلب صحبتهایشان شدم و فهمیدم آنها در تربتجام میهمان بودند و دارند دنبال آرامگاه استاد میگردند و گویا همهجا را گشته ولی آرامگاه را پیدا نکرده بودند. برایشان تعجبآور بود که آرامگاه استاد پورعطایی نام و نشانی نداشته باشد بعد من آنها را راهنمایی کردم. کاش از ابتدا مسوولان یا به خودمان واگذار میکردند تا خود ما کاری کنیم یا به وعدههایشان زودتر عمل میکردند. حالا آشنایان ما که میگفتند استاد را در آرامگاه فردوسی دفن کنیم، میگویند اگر از ابتدا استاد را برای خاکسپاری به مشهد و آرامگاه فردوسی میبردیم، این مشکلات وجود نداشت؛ هنوز آرامگاه پدرم سنگ قبر ندارد و هیچ وعدهای عملی نشده است.» صحبتهایمان با فرزند استاد به پایان میرسد. در مصاحبهای که چندیپیش با محمد یگانه مقامینواز شمال خراسان داشتیم، گفته بود، «مشکل ما این است که مرده هنرمندان عزیز است.» اما حالا باید گفت دیگر مرده هنرمندان هم عزیز نیست!
منبع: روزنامه شرق
نظر شما