توافق جامع هستهای در جامعه محمدی
حمید قاسمی فیض آباد در سرمقاله ابتکار نوشت:
محمد (ص) پیامبر راستی و زندگی است، بزرگترین پیام او به بشریت این است که هیچ مردمی به بزرگی و تعالی نمیرسند مگر در میان آن مردم روابط اجتماعی به گونه ای شکل بگیرد که همه ضعیفان بدون هیچ ترس و واهمه و لکنت زبان بتوانند حق خویش را از مقتدران جامعه بگیرند. این سخن پیامبر سرلوحه تمامی رسالت اوست و جامعه ای که همگان از امنیتی برخوردار باشند، که در پناه آن، هیچ ترسی از گفتن حقیقت نداشته باشد، آن جامعه، جامعه ایده آل محمد است، جامعه محمد، جامعه ای است که چتر امنیت برای آزادی همه افراد از کوچک و بزرگ، قوی و ضعیف چنان گسترده میشود که در آن جامعه ضعیفان میتوانند بدون لکنت زبان نه تنها حق خویش را بیان کنند بلکه میتوانند حق خویش را از قدرتمندان بستانند. به طور طبیعی ضعیف نمیتواند در مقابل قوی حقی برای خویش قائل شود مگر اینکه جامعه چنان خداگونه عمل کند که افراد ضعیف به پشتیبانی جامعه در خود قدرتی احساس کنند. یعنی در آزادی بیان و درخواست حقوق خویش، جامعه با آنها همراهی کند وآنان را در چنا ن آسایشی قرار دهد که بتوانند به مدد قدرت جامعه درآزادی و امنیت به حق خویش دست یازند. چنین جامعه ای به قدرتمندانی که میخواهند از مدار حقیقت خارج شوند اجازه نمیدهد که حقوق ضعیفان راپایمال کنند.
این جامعه ای امن و آزاد است که در آن بر مسند نشستگان و قدرتمندان قدرت خویش را در قدرت جامعه مستحیل میبینند. در چنین شرایطی است که اجزا و نهادهای جامعه به گونه ای در کنار هم چفت و بست میشوند، که به هیچ روی اجازه ظلم کردن به دیگر اجزای جامعه نمیدهند و اگر در میان نهادهای این جامعه افرادی هم پیدا شوند که بخواهند از قدرت خویش یا قدرت جامعه سوءاستفاده بکنند و حقوق اجزای ضعیف را ضایع نمایند خود جامعه چنین فرصتی را به آنها نخواهد داد. به تعبیری دیگر در جامعه متعالی قدرتمندان خود را صاحب قدرتی نمیبینند که از طریق آن به دیگران زور بگویند. در آموزه های ما جامعه دست قدرتمند خداوند است و این باور در عالم وجود دارد که قرار عالم بر عدالت، راستی، پایداری و مهربانی است همانطور که از ساحت خداوند ظلم به دور است از ساحت جامعه محمدی نیز ظلم به دور خواهد بود. اگر به هر شکلی ترس و زور در جامعه ترویج شود این جامعه جامعه محمدی نیست و یا دست کم جامعه متعالی محمدی نیست. در جامعه متعالی محمدی هیچ کس در هیچ مقامی حق ندارد مردم را به خطاب های ناروا صدا کند چه رسد به اینکه کسی بخواهد از بلندگویی با مردم چنان سخن بگوید که از آن سخن بوی تحمیل، زور و اهانت به مشام برسد. محمد (ص) به دنبال جامعه ایست که در آن خلق و خوی های همه و از جمله قدرتمندان چنان لین میشود که همگان میتوانند آنچه میخواهند به زبان بیاورند و آنچه جزء حقوقشان است را نیز در جایگاه حق و عمل نشانند.
جامعه ایرانی اگر تاکنون توانسته است در مقابل زورگویان و نژادپرستان استوار بایستد از این روست که هنوز چنین آموزه هایی در ذهن این جامعه و مردم جایگاه ویژه ای دارد. ما با جامعه ای امن و آزاد میتوانیم به جهان نشان دهیم که جامعه ای بزرگ و قدرتمند هستیم و این باور را به دیگران بنمایانیم که اگر میتوانیم بر حقوق خویش پایدار بمانیم به این دلیل است که در جامعه خود چنین کرده ایم. جامعه متعالی از استعدادی برخوردار است که این استعداد هم به دیگران آموزش والگو میدهد و هم آن دیگرانی که احساس قدرت میکنند، در مییابند که با چنین جامعه ی رشد یافته و متعالی جز از سر سخن راست و طی مسیر درست، راه دیگری نخواهند داشت. در این صورت نژادپرستان عقب مانده و دور از گردونه آزادی و امنیت، ناچارند خویش را با چنین جامعه متعالی همراه کنند و دست از نژاد پرستی و یاوه سرایی بکشند و یا اینکه دست کم دیگر در خواست های نژادپرستانه با استانداردهای دو گانه را به زبان نیاورند.
در کشاکش مذاکرات هسته ای همه باید ایران را کشوری آزاد و امن ببینند و از این مهمتر این است که مدعیان در جامعه فراگیرند که ایران را کشوری امن و آزاد نشان دهند تا خارجیانی که از طریق رسانه ایران را میبینند و تنها صدا و تصویر این مردم را مشاهده میکنند و نمیتوانند از راه دور فضای جامعه ما را درک کنند دچار توهم و خیال بافی نشوند. ما باید به جهان نشان دهیم کــــه ما ایرانی ها آزاد و آزادی خواه برای همه هستیم نه اینکه هر سخن ناصوابی در هر مقامی این چهره را دگرگون نشان دهد و نشستگان آن طرفی میز را دچار خطا کند. ایرانی به این دلیل سربلند است که در حال تمرین آزادی، امنیت و مدارا در کشور خویش است و میخواهد این تمرین را با دیگران آنسوی مرزها نیز تکرار کند. ایران امن و آزاد در داخل به مراتب بهتر میتواند در پای میز مذاکره به توافق جامع برسد.