کارآگاهان نویسنده میشوند
همه ما شخصیتهایی مانند شرلوک هولمز، هرکول پوآرو یا خانم مارپل را به یاد داریم؛ کارآگاهانی که داستان ماجراجوییهایشان برای یافتن مجرمان ساعتها سرگرممان میکرد و با هیجانی بیوصف آن را تا پایان دنبال میکردیم تا بفهمیم بالاخره مجرم واقعی چه کسی است؟ نگارش داستانهای پلیسی زمانی که بر اساس واقعیتها باشد حتی هیجان انگیزتر است.
به گزارش آرمان، چندی است مرکز تحقیقات کاربردی پلیس آگاهی ناجا جمعآوری دانش پنهان در ذهن کارآگاهان را در دستور كار خود قرار داده است. دراین راستا روز گذشته رئیسپلیس آگاهی ناجا با اشاره به لزوم طراحی سازوکاری برای بهرهمندی از تجربیات بازنشستگان و پیشکسوتان پلیس آگاهی از نگارش خاطرات کارآگاهان این پلیس خبر داد.
داستان پلیسی، بافتی معماگونه و مرموز دارد که معمولا جستوجو، درونمایه اصلی آن را تشکیل میدهد. در آن، عدالت اجتماعی مورد سؤال قرار میگیرد و مجریان و درهمشکنندگان قانون در نبردی همیشگی رودرروی هم میایستند. ژانر جنایی از ادبیات کشورهای اروپایی در قرن گذشته وارد ادبیات ما شده است. هیجان درونمایه اصلی این سبک را تشکیل میدهد و جستوجو برای یافتن حقیقت خمیرمایه اصلی آن است که در نهایت به کشف حقیقت جرم از سوی پلیس و قانون میانجامد و تبهکاران به مجازات اعمال خود میرسند.
در ژانر پلیسی فرهنگ اجتماع قابل مشاهده است
یک نویسنده در اینباره به «آرمان» میگوید: ژانر محبوب پلیسی از فراگیرترین و قدیمیترین گونههای سینمایی است. چرا که در این گونه؛ فرهنگ اجتماع و فرهنگ عمومی بهخوبی قابل مشاهده است. اما در ادبیات این سبک قدمت زیادی ندارد. شیما ابوذری ادامه میدهد: در این ژانر قواعد، بسیار شاخص اما سختگیرانه است. در سینمای پلیسی یک طرف ماجرا قطعا یک پلیس است و آدمهای دیگر داستان شخصیتهایی هستند که به نحوی مشخص با پلیس قصه سروکار پیدا میکنند. همین روند و شاخصهها باعث میشود ژانر پلیسی بسیار به ملودرام اجتماعی نزدیک باشد. با این تفاوت که در ملودرام صرف اجتماعی شخصیتهای منفی، تاریک و بدذات قصه از اول مشخص هستند و به موازات آن قهرمان ماجرا نیز معرفی شده است.
او ادامه میدهد: اما در گونه پلیسی هرگز نمیتوان کاراکترهای مثبت و منفی را از همان ابتدا بهساکن شناخت. چرا که دیگر جذابیتی برای ادامه داستان وجود نخواهد نداشت و این از قواعد ژانر پلیسی است که با تزریق تعلیق؛ تماشاگر را مدام به پرسش و پاسخ وابدارد. یعنی ممکن است در اواسط یا حتی در پایان ماجرا خود پلیس قصه شخص منفی از کار دربیاید. ضمن اینکه داستانکهای معمایی نیز روند شکلگیری کل قصه را پی میگیرند. داستانکهایی که میتوانند معماهای جنایی نیز خلق کنند. ابوذری میافزاید: اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل را باید اوج دوران محبوبیت رمانهای پلیسی در ایران به حساب آورد که همزمان است با رشد کمی و تاحدی کیفی در این زمینه.
شبی با کارآگاهان
هفته گذشته به کوشش مرکز مطالعات و تحقیقات کاربردی پلیس آگاهی اولین جشنواره «شبی با کارآگاهان» برگزار شد. هدف از برگزاری این جشنواره جمع آوری دیدگاههای کارآگاهان و ارائه این تجربیات به کارآگاهان آینده عنوان شد. چندی پیش مسئولان پلیس آگاهی ناجا اعلام کرده بودند این پلیس بهرغم اینکه یكی از قدیمیترین و مقتدرترین پلیسهای کشور است اما متاسفانه در تولید ادبیات، رشد چندان مناسبی نداشته است. لذا با برگزاری این جشنواره تلاش شد تا کاستیها جبران شود. توجه به این نکته ضروری است که ما برای اینکه بتوانیم نظریه بومی و ایرانی درخصوص جرائم مختلف داشته باشیم، نیاز است شیوه و ویژگی جرائم، ویژگی مجرمان و نقش اقلیم در وقوع جرم را دراختیار بگیریم تا بتوانیم آنها را دستهبندی کنیم.
به گزارش مهر، رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات کاربردی پلیس آگاهی ناجا در این نشست خاطرنشان کرد: ارائه آموزش به سازمانها، نهادها و مردم، باعث میشود تا آنها وظایف خود را به درستی انجام دهند، درغیر این صورت سرریز وظایف سازمانهای دیگر بر دوش پلیس آگاهی سنگینی میكند و این پلیس باید به جای مبارزه با جرم، با مجرم مبارزه كند.
بیابانی گفت: خاطرات به دو بخش تقسیم شده است؛ بخش اول مربوط به کارآگاهان است که در چهار حوزه قتل و انواع آن، آدمربایی، انواع سرقت و جعل و کلاهبرداری تنظیم شده است و بخش دوم نیز شامل نکتههای ارزشمند کارآگاهی است که حجم کمتری دارند و درقالب تجارب تنظیم شده است. برای آنکه در آینده بتوانیم از این خاطرات بهتر بهره ببریم و نگاه اقتصادی داشته باشیم، لازم است دورههای مختلف خاطرهنویسی را به کارآگاهان بهصورت مستقیم و غیرمستقیم آموزش دهیم.
نگارش خاطرات کارآگاهان پلیس آگاهی
روز گذشته رئیس پلیس آگاهی ناجا با اشاره به طرح نگارش خاطرات کارآگاهان پلیس آگاهی و ضرورت بهرهمندی از تجربیات نهفته در این خاطرات گفت: گاهی در یک قتل که ممکن است از نظر رسانهها اهمیت چندانی نداشته باشد نکات قابل توجهی یافت میشود که در یک قتل سریالی نبوده است بنابراین ما باید با نگارش چنین کتابهایی به سمت این مساله حرکت کنیم. ایسنا نوشت؛ محمدرضا مقیمی ادامه داد: همه ما اطرافمان را میبینیم اما یک کارآگاه پلیس آگاهی با چشم دیگری اطرافش را نگاه میکند و چیزی را میبیند که دیگران یا آن را ندیده یا به راحتی از کنارش عبور کردهاند.
نباید از واقعیت فرار کرد...
حوادث تلخ و ناخوشایندی که در همه جوامع اتفاق میافتد اگر به صورت واقعی و بی و کموکاست و یا به قول معروف سانسور نشده منعکس شود موجی از ترس و ناامیدی را در کشور رواج میدهد و افراد دچار استرس و احساس عدم امنیت اجتماعی میشوند و اگر به صورت نصفهنیمه منعکس شود دولت و رسانهها متهم به سیاهنمایی و کتمان حقایق میشوند به همین دلیل در همه جای دنیا رسانهها به نمایندگی از دولتها تلاش کردند با ایجاد محدودیتهایی در ساعات پخش و نوع مخاطبان برنامههای خود این سانسور را در واقع از محتوا بیرون آورده و روی گیرندگان لحاظ کنند. عنوان مثبت 13 یا 18 سال که اطراف برخی از برنامهها و فیلمهای خارجی میبینیم بیانکننده ممنوعیت تماشای این برنامه برای کودکان زیر این سنین است که باید از سوی والدین درنظر گرفته شود. اما آیا به راستی درمورد مسائل مربوط به حوادث هولناک در کشور و قتل و جنایتهایی فجیع هم میتوان با این سانسورها برخی افراد حساس بهویژه کودکان را از تاثیرات منفی این اخبار مصون نگاه داشت و جامعه را دچار ترس و وحشت نکرد؟
یک آسیبشناس اجتماعی در اینباره میگوید: بازتاب حقایق در کشور شاید اثرمنفی داشته باشد اما از واقعیت فرار کردن اثرات منفی بیشتری دارد. قمر فلاح میگوید: ثبت خاطرات کارآگاهان هم میتواند مثبت باشد و هم منفی و بستگی به نوع طرح این مسائل و گیرندگان آن دارد. فلاح میگوید: درصورتی که در بازنمایی خاطرات تلاش شود که از این راه مهارتهای افراد را در مقابله با خطرات بالا ببرند و سیستم آموزشی مناسبی برای انواع تخلفات و معضلات اجتماعی به دست دهند بسیار موثر است. از سوی دیگر جمعیتی که مورد نظر ماست که برنامه را برای آنها تهیه یا بسته آموزشی را به آنها عرضه میکنیم نیز مهم هستند و کودکان اگر کمتر مورد خطاب قرار بگیرند بهتر است. به گفته او کودکان روحیه حساسی دارند و توان بازتعریف مناسب از اتفاقات را ندارند ولی درمورد بزرگسالان ارائه این اطلاعات بلامانع و موثر است.