اندر حکایت واگذاری و لغو واگذاری سرخآبیها
دلایل تصمیم برای واگذاری باشگاههای استقلال و پرسپولیس، بررسی قیمتهای اعلام شده برای خرید این دو باشگاه و موانع موجود در راه این واگذاری، از جمله موضوعاتی است که شفقنا در گزارشی به آنها پرداخته است.
شفقنا آورده است: در دنیای امروز ورزش یک صنعت نوین به شمار میرود و در کشورهای صنعتی 3 تا 10 درصد درآمد ناخالص ملی از این منبع تامین میشود و بیتردید فوتبال اگر خود به صورت مستقل صنعت نباشد، مهمترین و پردرآمدترین شاخص در میان رشتههای ورزشی است، حتی در بسیاری از کشورهای غیرصنعتی فوتبال بازدهی اقتصادی بسیار خوبی دارد که دلیل آن نیز آشکار است تعریف و اجرای قوانین خاص برای باشگاهداری، لیگ کشورهایی مانند ژاپن یا کره و حتی چین چرا باید از ما بهتر باشند، تیمها در لیگ این کشورها به صورت کامل به بخش خصوصی تعلق دارند اما گلهای سرسبد باشگاههای ما که در بسیاری موارد از باشگاههای آسیایی برتر هستند مانند فرزندی یتیم رها شده و کمتر از نیمی از سهام آنها خریدار ندارد.
پس از آنکه مزایده در مرحله نخست بدون پیشنهاد منحل شد در جلسه دیروز نیز قیمت پایه سرخابیها همان 290 میلیارد تومانی تعیین شد، اما میزان پرداخت نقدی معامله و نیز مدت اقساط تغییر کرد به طوری که پرداخت نقدی از 40 درصد به 25 درصد کاهش پیدا کرد و مدت اقساط از دو سال به چهار سال رسید.
همچنین مقرر شده است تا مزایده این دو شرکت در روز سهشنبه 19 اسفندماه برگزار شده و پاکتهای متقاضیان تا پایان وقت اداری روز 18 اسفندماه دریافت شود.
آگهی مزایده این دو باشگاه نیز امروز (سوم اسفندماه) و همچنین در روز دهم اسفندماه در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر میشود.
در ادامه عدم استقبال از این مزایده و خصوصیسازی باشگاهی را در کشور کمی واکاوی خواهیم کرد:
اصل واگذاری باشگاه به بخش خصوصی
باشگاههای حرفهای فوتبال ایران فقط به رقابت ورزشی میپردازند و از رقابت تجاری که دارای ابعاد و تاثیرات بیشتری است، غافل هستند و بر همین اساس کمبود منابع مالی و وابستگی شدید آنها به دولت به مهمترین مشکل باشگاههای فوتبال کشور تبدیل شده که باید گفت خواهناخواه خصوصیسازی علاوه بر حل مشکلات بخش دولتی، میتواند به افزایش مشارکت گسترده مردم، افزایش رقابت، سودآوری باشگاهها و رونق اقتصادی صنعت فوتبال کمک بزرگی کند.
فواید واگذاری
عرضه سهام باشگاهها به شکل شرکتهای سهامی عام باعث میشود، طرفداران آنها از این طریق، باشگاه مورد علاقه خود را تقویت کنند.
باشگاهها نیز با خصوصی شدن از طریق ورود به بازار سرمایه میتوانند نسبت به اجرای اهداف خود ضمن داشتن دیدگاه اقتصادی، سرمایهگذاری لازم در بخشهای اقتصادی بالاخص محصولات ورزشی را نیز انجام دهند. دستگاههای دولتی و خصوصی نیز میتوانند برحسب اختیارات خود و مطابق با ضوابط قانونی، حامی باشگاهها باشند.
طبق قوانین فیفا، چهار مورد بلیط فروشی، اسپانسرینگ، کپیرایت و فروش پیراهن فاکتورهای اصلی باشگاهها برای رسیدن به خصوصیسازی است. به طور مثال قانون کپیرایت در کشور ما وجود ندارد و درآمدهای معمول باشگاههای ورزشی مطرح دنیا در ایران محقق نمیشود. اما هیچ یک از این موارد به طور کامل برای یک باشگاه در کشور ما فراهم نیست.
آیا قیمت این دو باشگاه واقعی است؟
ابتدا باید پتانسیل دو باشگاه در تمامی مورد بررسی قرار میگرفت که این کار انجام شده اما چرا باید قیمت دو باشگاه یکسان باشد؟ پرسپولیس طرفدار بیشتری دارد البته کمی بیشتر اما در یک محاسبه دقیق و همهجانبه همین موضوع بیتردید باید قیمت سرخها رابالاتر ببرد، تاکنون حداقل صحبتهای چند نفر از مدیران و پیشکسوتان سرخ آبی و حتی نمایندگان مجلس و مدیران اقتصادی را خواندهاید که این قیمت بسیار بالا است و ارزش این دو باشگاه با تمام امکانات و حتی برند آن این قیمت نیست،بی پاکتی هفته گذشته به همین دلیل بود اما آقایان همچنان می گویند 290 میلیارد.
پر واضح است مزایده گذاشتن آن هم به قیمت 290 میلیارد تومان پروژهای بود که میشد سرانجام آن را پیشبینی کرد. همانطور که مدیرعامل یکی از شرکتهای بیمه به شفقنا میگوید: قرار بر این بود رقم کم شود، ما قبلاً هم گفتهایم چنین پولی خرج نخواهیم کرد نه 19 اسفند نه هیچ وقت دیگری.
یک حساب سر انگشتی توسط یک کودک دبستانی نیز میگوید کسی که 290 میلیارد تومان سرمایه برای خرید استقلال و پرسپولیس تخصیص میدهد یعنی توقع دارد لااقل سود بانکی این مبلغ در چند سال اول محقق شود. سود بانکی 290 میلیارد تومان در هر روز مبلغی معادل دویست میلیون تومان است. آیا واقعاً این درآمد امکان تحقق یافتن دارد؟
افراد سرمایهدار، پیشکسوتان باشگاهها و مسئولان در تمامی بخشها از تعویق جلسه قبلی راضی بودند،سرمایه گذاران با هدف پایین آوردن مبلغ باشگاهها هیچ پیشنهادی را ارسال نکردند این موضوع را یکی از پیشکسوتان پرسپولیس نیز تأیید کرد و از جمله برای تعویق همه تفاهم داشتند استفاده کرد. اما یک منبع اقتصادی در گفتوگو با شفقنا با تاکید بر این موضوع گفت: گستردگی کاری در چنین واگذاری بسیار زیاد است و وقت بدست آمده همه را برای تحقیق (شما بخوانید لابی) بیشتر آماده میکند. وی تلویحاً از ارزانتر شدن مبلغ 290 میلیاردی در جلسه هیأت واگذاری که صحبت کرد که دیروز چنین نیز نشد.
رئیس فراکسیون ورزش مجلس نیز در این خصوص به خبرنگار ما میگوید: خریدار یکی از مهمترین مؤلفههای واگذاری است و وقتی خریداری از عهده پرداخت مبلغ 290 میلیارد بر نمیآید باید در قیمت بازنگری صورت گیرد و تلاش شود تا سهام دو باشگاه سرخابی به اهل آن واگذار شود.
حال چرا دیروز این مهم عملی نشد و دوستان اقساطی کردن راه حل دانستند خود داستانی است عجیب! معنی کارشناسی بیشتر نیز مشخص شد چرا که قرار بود برای خریداران با کارشناسی بیشتر شرایط مساعدتری بوجود بیاید.
درآمدزا نبودن فوتبال تقصیر مدیران است یا زیرساخت؟ چرا برای باشگاهداری قانونی نداریم؟
پروسه باشگاهداری در کشور هرگز سودآور نبوده، آیا بدون برطرف کردن این مشکل و عدم سازوکار حرفهای که توجیه اقتصادی داشته باشد، میتوان بخش خصوصی را وارد عرصه کرد، به طور مثال در کشور اگر شخصی، شرکتی، تعاونی یا بنگاهی بخواهد در بخش صنعت فعالیت کند دولت موظف است که برای این سرمایهگذار زمین در شهرکهای صنعتی، وامهای گوناگون با کمترین بهره معافیت مالیاتی و شرایط کاری را در جهت رشد و سودآوری برای او مهیا کند، این وظیفه را قانون مشخص کرده است.
پس قبل از مدیر با کفایت، زیرساخت و سختافزار ابتدا باید قانون به طور مشخص حمایتهای خود را مشخص کند، یادش بخیر در مجلس قبل قانون جامع نظام باشگاهداری تدوین شد اما چرا در صحن علنی تاکنون مطرح نشده سوال خوبی است از نمایندگان؟ یکی از اعضای فراکسیون ورزش به شفقنا در این رابطه میگوید: این قانون در کمسیون فرهنگی در حال خاک خوردن است، اگر قانون جامعی برای باشگاهداری نباشد مزایده مانند این است که از شیرخواری که نمیتواند حرکت کند بخواهیم بدود؟
حالا اگر این خلع قانونی همچنان باقی است دولت حداقل باید بستههای حمایتی خاصی را برای خریداران این دو باشگاه مهیا کند.
با درک درست از شرایط سرمایهگذاری در عرصه ورزش و ارائه بستههای حمایتی از خریداران واقعی این دو مجموعه کاری کند که بخش خصوصی درست مثل صنعت به ورزش هم نگاه جدیتری داشته باشد و اطمینان خاطر پیدا کند که با سرمایهگذاری در این عرصه حداقل سرمایهاش سوخت نخواهد شد.
به هر حال زیانده بودن باشگاهها مالکیت دولتی اکثر شرکتهای تجاری و در نتیجه فقدان ساختار رقابتی در بسیاری از صنایع کشور، تغییرات مدیریتی فراوان در سطح باشگاههای حرفهای کشور، عدم اطمینان به سرمایهگذاری در صنعت فوتبال به دلیل عدم توسعهیافتگی این صنعت در کشور، تأمین عمده منابع مالی باشگاهها توسط نهادهای دولتی به دلیل نوع مالکیت باشگاهها، عدم شفافیت در اطلاعات مالی نهادهای ذیربط صنعت فوتبال و وجود مشکلات عمده در زمینه قانون حقوق مالکیت معنوی در کشور فقط بخشی از مشکلات است که راه حل شفافی برای آنها وجود ندارد.
کسانی که از گران بودن میگویند بدانند این پولها برای افراد شهرتطلب میارزد!
چه افرادی در قبال نزدیکی به این دو تیم به شهرت و حتی محبوبیت دست یافتند،در ضمن بقیه افراد نیز درآمد مستقیم و غیر مستقیمی از حضور در سرخ آبیها داشته اند بی تردید هستند افرادی که حاضرند برای شهرت این پولها را بدهند اما آنها نیز تا وقتی که مطمئن به آینده نباشند شهرت را از جای دیگر کسب میکنند، اگر چه عجیب است اما خوب افراد پولدار هم کم نیستند، اما با توجه به شرایطی که بخش خصوصی برای فعالیت در کشور دارد به نوعی ورود به این عرصه ریسکپذیری بالایی از سوی افراد اقتصاد محور و حتی دستهای از پیشکسوتان باشگاه مطرح است. قیمت 290 میلیارد زیاد است پافشاری مسئولان بر این عدد چه دلیلی دارد زمان جواب آن را به ما خواهد داد.
اگر واقعا اراده قوی پشت واگذاری این دو مجموعه وجود دارد باید قیمت مزایده به قیمت واقعی این دو باشگاه نزدیک شود تا سرمایهگذار برای ورود به عرصه ورزش رغبت بیشتری پیدا کند وگرنه با این روال مزایده مجدد هم ره به جایی نمیبرد.
چه کسی گفته سنگ بزرگ علامت نزدن است؟
در قسمتی از مطالب به خلع قانونی اشاره شد تمامی دلایل را کنار بگذاریم، از قدیم گفتهاند سنگ بزرگ علامت نزدن است اما در این موضوع گویا نشانه محکم زدن است، آقایان این واگذاری را با یک تیم کوچکتر یا حتی با تیمهای لیگ دسته اول شروع میکردید که در طول فرآیند کاری مشکلات مشخص و رفع شوند نه اینکه ابتدا از مهمترین باشگاهها که تعداد زیادی از مردم طرفدار آنها هستند اینگونه دچار سردرگمی شوند، آیا نواقص این واگذاری که از نظر هر فوتبال دوستی نکتهای است در مرحله اجرا به نتایج تیمها لطمه نمیزند.
کلام آخر
پس از حذف تیم ملی از بازیهای آسیایی طبق عادت بدنبال مقصر بودیم اما کمتر به مشکلات اصلی فوتبال پرداخته شد، این جمله تکراری بارها اثبات شده که تیم ملی قوی از لیگی قدرتمند بوجود خواهد آمد، حالا آیا ما نباید ابتدا نظامی صحیح برای باشگاهداری توسط قانون داشته باشیم تا علاوه بر شفافیت مالی، یکبار برای همیشه مشکل باشگاهداری و حضور بخش خصوصی در آن با توجه به اصل 44 قانون اساسی حل شود.
باز تاکید میکنیم اینگونه واگذاریها کلاف فوتبال را پیچیدهتر میکند و متأسفانه بدون آیندهنگری در میانمدت و بلندمدت وضعیت باشگاهها را تنزل خواهد داد. به هر حال تردیدی نیست که 19 اسفند نیز بیتردید شرایط مانند هفته گذشته خواهد بود.
نظر شما