با ایران چه میتوان کرد
درحالیکه به مهلت تعیینشده برای دستیابی به توافق هستهای با ایران نزدیکتر میشویم، انبوهی از استدلالهای نادرست، فضای مذاکرات را دربرگرفته است. درحالحاضر شاهد نزاع دوگروه هستیم، یکگروه بر محدودکردن برنامه هستهای ایران تاکید میکنند و گروهی دیگر هرگونه معامله هستهای با ایران را نادرست میدانند و بر نابودی تمام سانتریفیوژها پای میفشارند. دولت اوباما، که هدایت مذاکرات را برعهده دارد، متمایل به گروهی است که بر محدودسازی برنامه غنیسازی ایران تاکید میکنند. کاخسفید سرسختانه بهدنبال دستیابی به توافق با ایران است؛ توافقی که زمینه را برای افزایش محدودیت در برنامه غنیسازی ایران فراهم کند. دربرابر دولت آمریکا، گروهی قرار دارند که خواهان نابودی کامل برنامه هستهای ایران هستند.
رهبری این گروه را بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل، برعهده دارد و از حمایت قوی کنگره نیز برخوردار است؛ کنگرهای که اکنون جمهوریخواهان بیشتر کرسیهای آن را دراختیار دارند. نتانیاهو، قرار است به دیدن اعضای کنگره برود، تصمیمی که خشم اوباما را بههمراه داشته، نتانیاهو در اینباره میگوید: در دیدارم با نمایندگان آمریکا از مسالهای خواهم گفت که به طرق مختلف بقای اسراییل را تحتتاثیر قرار خواهد داد. دیدگاه گروهی که خواستار نابودی کامل برنامه هستهای ایران هستند نادرست است، زیرا ایران درزمینه سوخت هستهای مهارتهای زیادی کسب کرده است. این موضوع شاید برای ما تاسفآور باشد، اما حقیقت دارد. ایران پیش از ورود باراک اوباما به کاخسفید به این مهارت دستیافته بود. این کشور به اصول حاکم بر فناوری هستهای و غنیسازی نیز آگاه است و دارای هزاران سانتریفیوژ درحال چرخش است، هرچند از زمان اجرای توافق موقت ژنو، تعداد این سانتریفیوژها کمتر شده است. خب، در چنین شرایطی آیا نابودی دانش معنایی دارد؟ آیا شما میتوانید دانش مردم ایران در این زمینه را با بمب نابود کنید؟ درواقع، گروهی که از نابودی برنامه هستهای ایران حمایت میکنند، خواستار تشدید تنشها هستند؛ تنشهایی که میتواند زمینهساز وقوع درگیری فاجعهباری با ایران شود. حامیان این گروه در حقیقت «اردوگاه جنگ» را تشکیل دادهاند. ایران یکی از امضاکنندگان معاهده «انپیتی» است، مطمئنا این کشور برنامه هستهای خود را بهصورتی داوطلبانه برنمیچیند، زیرا آن را حق خود دانسته و آن را منبع غرور ملی خود میداند. حامیان نابودی برنامه هستهای ایران بر این باورند که میتوان با اعمال تحریمهای بیشتر تهران را به زانو درآورد. سناتور رابرت منندز دموکرات از نیوجرسی و مارک کرک جمهوریخواه از ایلینوی، لایحهای را در این زمینه آماده کردند و تلاش میکنند این موضوع را به اثبات برسانند، اما باید گفت استدلال این گروه احمقانه است. حامیان تحریم و نابودی، گروهی فریبخوردهاند. درست است که تحریمها به اقتصاد ایران ضربهزده، اما این کشور تاحد زیادی به این فشارها عادت کرده است. گزینه بمباران ایران نیز یکی دیگر از تاکتیکهایی است که حامیان نابودی برنامه هستهای ایران بر آن تاکید دارند.
در این زمینه خوشبینانهترین بررسیها نشان داده است حمله نظامی به ایران، برنامه هستهای این کشور را تنها چندسالی عقب خواهد انداخت و درعوض آمریکا را وارد جنگ با دشمنان قسمخورده خود کرده و زمینهساز رویارویی ایرانیان و اعراب با اسراییل خواهد شد. باید به اردوگاه حامی نابودی برنامه هستهای ایران گفت: عدمبرخورداری ایران از توان هستهای شاید بسیار خوب باشد، اما در این دنیا هیچچیز کامل نیست و بههمیندلیل برای بهبود شرایط باید بهدنبال جایگزینها باشیم. در این میان یا باید گزینه مذاکره را انتخاب کرد و از طریق بازرسان، برنامه هستهای ایران را بهدقت مورد بررسی قرار داد یا درگیر جنگی فاجعهبار شد. درصورت انتخاب گزینه دوم، سوالی که مطرح میشود این است که با تکیه بر گزینه نظامی به چه نتیجهای دست خواهیم یافت؟ شاید برنامه هستهای ایران چندسالی عقب بیفتد، اما پس از آن ایران بهدنبال ساخت بمب اتم خواهد رفت و علاوه بر این غربستیزی نهتنها در ایران، بلکه در سایر کشورهای مسلمان منطقه نیز ایجادشده و ائتلاف بینالملل کنونی دربرابر تحریمها را از بین خواهد برد. این مساله برای رژیم اسراییل اصلا خوب نیست. به نظر میرسد توافق سختگیرانهای که اوباما بهدنبال تحقق آن است بیش از گزینه نظامی برای امنیت منطقه مناسب است. کمی بیش از یکماه تا ٢٤ مارس، ضربالاجل تعیینشده برای دستیابی به توافق سیاسی باقیمانده است اما انگار اختلافات میان طرفین در مورد درخواست ایران برای لغو همه تحریمها و کاهش تعداد سانتریفیوژها به قوت خود باقیمانده است. اختلافات موجود واقعی هستند، اما غیرقابلحل نیستند. باید گفت تحقق یکتوافق سخت هستهای با ایران منافع سیاسی و اقتصادی بزرگی دربرخواهد داشت. پس همانطور که محمدجواد ظریف گفته «باید قدر چنین فرصتی را دانست و آن را از دست نداد چرا که شاید دیگر تکرار نشود.»
منبع: روزنامه شرق
نظر شما