شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 05
بگم بگم‌ها و میگم میگم‌ها/

«ناگفته‌ها» و «لیست‌ها»ی یادگاری آقای رئیس جمهور سابق!

حنجره رئیس جمهور سابق مثل جیب کُت حاوی لیست 300 نفره‌ ناگفته‌های زیادی دارد اما باید نشست و دید آیا این سکوت بلندتر از فریاد وی بلاخره خواهد شکست یا خیر؟
کد خبر: ۴۵۱۵۵
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۰
صدای ایران- «حیف که مشائی رو به مردم ترجیح داد ونابود شد.صد حیف»، «آقای احمدی نژاد دوران نقد کردنت گذشته حالا باید خودت نقد بشی...»، «چرا این امام جماعت محترم از آقای هاشمی دعوت نمیکند تا سخنرانی کنند؟»، «کاندید بشه کمتر از 1% رای میاره/کشور را به بحران برد و تحریم ها را کاغذ پاره خواند و حالا جناب ظریف در تلاش جهت از بین بردن اشتباهات ایشان و تیمشان هستند.»، «داداش فاکتور رو الان بزنم واست؟نیم ساعت دیگه قیمت فرق میکنه ها/من موندم بعضیا چقد رو دارن؟»، «بگو جای جای ایران را نابود کردی نه فقط دیدی» و «شکرخداکه دیگه این اقاکاره ای نیست».

به گزارش صدای ایران، آنچه که در بالا با هم مرور کردیم تنها بخش کوچکی از کامنت‌های یکی از رسانه‌های کشور است که در طول هشت سال گذشته تمام قد به پای رئیس دولت نهم و دهم ایستاد و منتقدانی که از جناح مقابل لب به انتقاد گشودنند را فتنه‌گر خواند.

آنان تمام قد به پای رئیس دولتی ایستادند که امروز معاون اول وی (محمدرضا رحیمی) در یکی از زندان‌های کشور به جرم «فساد» ترتیب میله‌ها را شماره می‌کند. شاید برای ما و شما نوشتن این جمله خیلی سخت باشد که فساد در دولتی صورت گرفت که خود را پاک‌ترین دولت تاریخ جمهوری اسلامی می‌دانست.

آن مرد که 24 خرداد 92 رفت حالا می‌خواهد خرداد 96 برگردد؛ این جمله اصلاً بیراه نیست! او می‌خواهد برگردد چون اصلاً دلش نمی‌خواست که برود چرا که مصداق این ادعا همان صحنه‌سازی غدیری است که وی با بلند کردن دست مشایی در خیابان فاطمی تهران به نمایش گذاشت.

محمود احمدی‌نژاد دیشب بار دیگر به میان مردم آمد، خندید، خاطره گفت و از رهبری با صفت کشیده «عزیز» نام برد، ارادتی که فقط در مترتب کردن واج‌ها و واژه‌ها خلاصه می‌شود اما هنوز حافظه بسیاری از مردم آنقدر قد می‌دهد که یادشان بیاید که همین دیروز دهمین مستاجر پاستور بر سر موضوع وزارت اطلاعات و استمرار وزارت حیدر مصلحی 11 روز در خانه‌اش نشست و فیلم دید و تخمه شکست.

آقای مصلحی در گفت‌وگویی که اردیبهشت‌ماه سال جاری با فارس داشته بود به زوایای پنهان عزل خود از وزارات اطلاعات توسط محمود احمدی‌نژاد اشاره و گفته بود که همان شبی که احمدی‌نژاد در جلسه هیئت دولت اعلام کرد که من دیگر وزیر اطلاعات نیستم نامه مقام معظم رهبری در مخالفت با عزل بنده را برای احمدی‌نژاد فرستاده بود اما آقایان زرنگی کردند و قضیه را سریع رسانه‌ای کردند.

وی در ادامه این گفت‌وگوی خود گفته بود که شکی نیست که او نسبت به آقای جلیلی و بنده ان‌قلت داشت و درباره معاون اولی آن شخصی که نام بردید (مشایی) و برای اینکه دست آن فرد باز شود حساسیت نشان می‌داد.

همانگونه که مخاطبان در کامنت‌هایی که به آن اشاره شد گفته بودند که «حیف که مشائی رو به مردم ترجیح داد ونابود شد.صد حیف» به اعتقاد برخی از کارشناسان سیاسی نیز محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور شده بود تا تک به تک رأی مردم را به پای دوستانی بریزد که حاضر بود به خاطر آنان هم قهر کند و هم اخم کند.

وی روزی در دفاع از سعید مرتضوی که امروز پرونده وی در دادگاه در حال رسیدگی است، یکشنبه سیاه را رقم می‌زند و روز دیگر نیز برای دفاع از محمدرضا رحیمی تاکید می‌کند که «کابینه خط قرمز من است».

احمدی‌نژاد دیشب در جمع هوادارن خود که در مسجد المهدی شهر ری شعار می‌دادند «شعار هر چی مَرده، احمدی بر می‌گرده» گفت که فعلاً قصد حرف زدن ندارد. وی قبلا هم گفته بود که فعلا قصد سکوت دارد. سکوتی که آقای جوانفکر آن را بلندترین فریاد اعتراض می‌داند.

رئیس دولت نهم و دهم سکوت کرده است در حالی که رژه‌ای از سوال‌های بی جواب ذهن بسیاری از خبرنگاران و مردم را به خود درگیر کرده اما آنچه که روشن به نظر می‌رسد این است که آقای احمدی‌نژاد در مورد این سوال‌های بی جواب نمی‌تواند جا خالی بدهد و سریال لیست‌ 300 نفره‌ای که فقط یکی از آن (محمدرضا رحیمی) رو شد، را تکرار کند.

محمود احمدی‌نژاد پیروز انتخابات سال‌های 84 و 88 باید چشم در چشم مردم در مورد خیلی از موضوعات پاسخ بدهد. وی باید بگوید که پولی که آقای رحیمی در نامه اعتراض‌آمیز خود به وی به 170 نماینده مجلس داده برای چه بوده است؟ وی باید بگوید که چرا علی‌رغم درآمد عظیم نفتی سهم ملت فقط 45500 تومان است و ...؛ آن مرد می‌خواهد برگردد اما با کدامین پُل؟


نظر شما