سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05

چرایی اصرار کی روش به حضور در نیمکت تیم ملی تا بازی سوئد

کد خبر: ۴۴۸۲۴
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۴
کارلوس کروش با علی کفاشیان به توافق رسیده که تا پایان بازی با سوئد سرمربی ایران باشد و تازه آن موقع برای ماندن یا رفتن با رئیس فدراسیون ایران مذاکره می کند ، اما مرد پرتغالی چرا چنین تصمیمی گرفته است؟

کارلوس کروش که شهره بود از بازی با تیم های بزرگ می ترسد درست 4 سال بعد از حضور در تهران تصمیم گرفته تا تیمش را در دو بازی بزرگ دوستانه ملی به میدان ببرد. او که در آخرین نشست با کادرفنی اش گفته به یک نتیجه قطعی رسیده . اینکه ماموریتش در ایران به پایان رسیده است.

از نظر کارلوس ، مذاکرات با علی کفاشیان به بن بست رسیده و چون رئیس امکان فراهم کردن امکانات برای تیم ملی را ندارد پس نیازی به ماندن مرد پرتغالی در تهران هم نیست. با این وجود آنها در جلسه ای که چندان هم خوشایند نبوده و کفاشیان رسما گفته نمی تواند خواسته های سرمربی را فراهم کند ، به توافق می رسند تا مربی پرتغالی فروردین ماه را هم در کنار تیم ملی باشد.

او گفته می ماند و تیم ملی را در مصاف با دو حریف قدرتمند جهانی یعنی شیلی و سوئد به میدان بفرستد. کارلوس کروش که در همه 4 سالی که در ایران بود ، همیشه متهم می شد به پرهیز از بازی های دوستانه بین المللی . او که پیش از جام جهانی هم بازی برابر تیم های بزرگ را صلاح ندانست چطور یکباره این دو بازی بزرگ را در دستور کار قرار داده؟ این پرسشی است که منتقدانش برایش تعابیر مختلفی دارند.

منتقدان کارلوس می گویند: او خودش این بازی ها را برنامه ریزی کرده پس اصرار دارد خودش روی نیمکت باشد. علی کفاشیان در پاسخ به این ادعا می گوید:« بازی با سوئد و شیلی با روابط کارلوس کروش در تقویم ما قرار گرفت اما قرارداد این بازی را خود فدراسیون بستیم. » دو مسابقه ای که کمتر از 300 هزار دلار هزینه دارند و با توجه به هزینه های ایاب و ذهاب تیم شاید در خوشبینانه ترین حالت 50 هزار دلار سود داشته باشد و این رقم در برابر درآمد سالانه 2 میلیون دلاری مرد پرتغالی از ایران تقریبا هیچ است.

اما چه دلایلی می تواند وجود داشته باشد برای این تصمیم سرمربی؟

1. شاید اولین گزینه و دم دستی ترین نگاه همانی باشد که منتقدان کارلوس می گویند: او خودش این بازی ها را برنامه ریزی کرده پس اصرار دارد خودش روی نیمکت باشد.

علی کفاشیان در پاسخ به این ادعا می گوید:« بازی با سوئد با روابط کارلوس کروش در تقویم ما قرار گرفت اما قرارداد این بازی را خود فدراسیون بسته و تمام مسائل برنامه ریزی این بازی و بازی با شیلی در سوئد توسط فدراسیون برنامه ریزی شده است. »

بازی با سوئد و شیلی بی شک بعد از بازی با برزیل ،مهمترین بازی های تدارکاتی تیم ملی در دوران ریاست 7 ساله علی کفاشیان هستند. مسابقاتی که لذت و هیجان فوتبال را باری دیگر به ایرانی ها هدیه می دهند. سوئد یکی از کشورهایی است که ایرانیان زیادی را در خود جای داده و مثل استرالیا می تواند جوی هیجان انگیز از حضور ایرانیان در حمایت از تیم ملی ایجاد کند. مسابقه ای که بار دیگر شعار ایران برای همه ایرانیان دولت را محقق می کند. اردوهایی که کمتر از 300 هزار دلار هزینه دارند ، با توجه به هزینه های ایاب و ذهاب شان شاید در خوشبینانه ترین حالت 50 هزار دلار سود داشته باشد و این رقم در برابر درآمد سالانه 2 میلیون دلاری مرد پرتغالی از ایران تقریبا هیچ است.

2. گزینه دوم اما استدلالی فنی است. استدلالی که گروه فنی کارلوس کروش به آن تاکید دارند. اینکه چرا او پیش از جام جهانی از حضور در بازی های بزرگ طفره می رفت و بارها قبل از جام جهانی گفت بازی با تیم هایی مثل هلند ، آرژانتین ، آلمان یا ... به سود ایران نیست. کارلوس با این تاکتیک توانست سیمایی جدید از فوتبال ایران در جام جهانی به نمایش بگذارد. فوتبالی که با فوتبال همیشگی او در منچستر ، رئال و تیم ملی پرتغال تفاوت داشت. فوتبال تمام دفاعی مبتنی بر فرصت طلبی. شیوه ای از نمایش که به گفته خودش در جام جهانی یک دستاورد داشت:«شان ایران حفظ شد و با همه مشکلات زنگ تفریح نشدیم.» ایران با این ابزار توانست آرژانتین و مسی را در جام جهانی برای 90 دقیقه آزار بدهد و شوکه کند.

او در همه 4 سال گذشته به این باور نرسیده بود که ساختار تیمی شاگردانش به این حد از هماهنگی رسیده تا وارد بازی هایی از این دست شود. کارلوس بعد از جام ملتهای آسیا دوره ای جدید را پیش روی فوتبال ایران می بیند. دوره عبور از ملی پوشانی با سابقه بازی در تیم های اروپایی و بیش از 50 بازی ملی چون نکونام ، تیموریان ، جلال حسینی ، مسعود شجاعی ، پژمان منتظری و خسرو حیدری. بازیکنانی که باید با جوان هایی از دل لیگ ایران و با سنین پایین جایگزین شوند تا در کنار نسل نیمه اروپایی تیم ملی چون گوچی و دژاگه، آزمون ، حقیقی و جهانبخش قرار بگیرند. بازیکنانی از جنس غفوری ، پورعلی گنجی ، امیری ، رفیعی و ستاره مورد علاقه او در لیگ مثل بیرانوند ، عبدالله زاده ، یعقوب کریمی و ... قرار بگیرند. این عین گفته کارلوس کروش درباره یعقوب کریمی است در زمانی که نفت تهران بازی می کرد:« این پسر یکی از استعدادهای فوتبال ایران است اما چطور از من انتظار دارید او را یار ثابت تیم ملی کنم وقتی کل بازی های مهم رده سنی ملی او 10 بازی هم نیست. کریس رونالدو در 17 سالگی 60 بازی بزرگ ملی را در تیم های پایه تجربه کرده بود. اما یعقوب بیشترین تماشاگری که برای بازی های تیمش در نفت می آیند با محاسبه کردن سربازهای ورزشگاه ، 20 نفر هستند.»

کارلوس اما حالا دوران نتیجه گرایی جام جهانی را سپری کرده و وارد دوران بازیکن سازی شده. او باید پیش از ورود به مسابقات انتخابی جام جهانی 2018 تیم جدیدش را بسازد پس نیاز به بازی های بین المللی بزرگ دارد. نه فقط او که این نسل جوان زیر 23 سال لیگ باید این مجال را تجربه کنند پس او در فاز جدید به چند بازی بزرگ فکر می کند.

3. کارلوس کروش غیر از نیازسنجی برای فوتبال ایران که سبب شد درست در پایان جام جهانی 2014 بازی با سوئد را برنامه ریزی کند ، به یک باور دیگر هم رسیده. این که حالا سبک بازی او ملکه ذهن بازیکنانش شده است. حالا دیگر یارانش می دانند سرمربی از آنها چه سبکی را می خواهد:« من بازیکنانی دارم که برای این سبک فوتبال مناسب هستند. من مسی یا عمر عبدالرحمن ندارم اما همه آسیا دوست دارند اشکان یا گوچی ما را داشته باشند. پس برای شان با سبکی که بهتر فوتبال بازی می کنند به میدان می روم.» او تصمیمش را گرفته و سبک فوتبالش را با توجه به داشته هایش انتخاب کرده است. سبکی از بازی که با آن می تواند به نتیجه دلخواهش برسد. او حالا به این سطح از اطمینان رسیده که می خواهد دفاع چند لایه تیمی اش را برابر زلاتان ابراهیموویچ و یارانش محک بزند. حتی اگر این آخرین باری باشد که روی نیمکت تیم ملی می نشیند. او ترجیح می دهد تیمی را که مردم دوستش دارند را برای شان به نمایش بگذارد.

نظر شما