واکاوی مهمترین درگیریهای وزرای خارجه در ایران
ظریف؛ پرچالش ترین وزیرخارجه بعد از انقلاب
روزهای گذشته، بار دیگر محمدجواد ظریف و رفتارش در جریان مذاکرات هستهای مورد انتقاد قرار گرفت و با حاشیههای جدیدی همراه شد. پیادهروی او با جای کری و سفر به فرانسه موضوع سوال ٢١نماینده و تذکر کتبی حمید رسایی و تذکرهای شفاهی تعدادی دیگر از نمایندگان شد. همینموضوع بهانه خوبی است تا علاوه بر واکاوی روند تعاملات وزارت خارجه در دولت اعتدال با مجلس اصولگرا، نگاهی مقایسهای به دورههای گذشته و چالشهای دیگر وزرای خارجه کشور داشته باشیم.
وزیری برای ٥٥روز
کریم سنجابی، دبیرکل جبهه ملی نخستین وزیر خارجه ایران پس از پیروزی انقلاباسلامی است که پس از ۵۵روز فعالیت در این سمت، استعفا داد. یکی از انتقاداتی که به او مطرح میشد این بود که روزنامههای آن دوران نوشته بودند سنجابی چندروز از عید ١٣٥٨ را در آمریکا گذرانده است. اختلافات سنجابی و بازرگان به اضافه اعتراض وی به اداره سفارت ایران- توسط شهریار روحانی و حایری و خارج از اراده وزارت خارجه در تهران- باعث شد که وی استعفا داده و ابراهیم یزدی، دومین وزیر خارجه دولت موقت شود.
تبعات تسخیر سفارت
ملاقات و مذاکره با برژیسنکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید دقیقا همان وقتیکه زمزمههای سفر شاه از مکزیک به آمریکا، شنیده میشد؛ مهمترین و بحثانگیزترین اتفاق دوران وزارت یزدی بود که به اشغال سفارت آمریکا توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام و استعفای وی ختم شد. البته رهبران نهضت آزادی بارها گفتهاند استعفای دولت موقت بهدلیل واقعه ١٣آبان نبود بلکه در این تاریخ استعفای دولت پذیرفته شد.
میتوان گفت که جدیترین برخوردها تاکنون با وزرایخارجه شورای انقلاب شده است. ابوالحسن بنیصدر که ١٨آبان ٥٨ تا مرداد٥٩ رییس این شورا و کمتر از یکماه نیز سرپرست وزارت خارجه بود، در دوران خود چالشهای بسیاری را تجربه کرد و نهایتا در خرداد٦٠ توسط مجلسشورایاسلامی از مقام خود عزل شد.
نخستین انتخابات مجلس پس از انقلاب، ۲۴اسفند۵۸ و دوردوم آن ۱۹اردیبهشت۱۳۵۹ برگزار شد. نامزدهای حزب جمهوریاسلامی، ۱۳۰کرسی از مجموع ۲۴۱کرسی را از آن خود کردند و نامزدهای مورد حمایت بنیصدر و بازرگان نیز هرکدام تعدادی هرچند اندک از کرسیها را تصاحب کردند.
شایعه دردسرساز
دومین وزیر خارجه دولت شورای انقلاب، صادققطبزاده بود. مهمترین اقدام دوران وزارت او شایعه بازپسگرفتن هواپیمای حامل شاه از پاناما برای پایان ماجرای گروگانها بود. اصل قضیه و نگاه داشتن هواپیمای حامل شاه برای چندساعت درست بود اما قطبزاده قصد استفاده تبلیغاتی داشت تا در کارزار انتخابات به کار او بیاید. البته نتیجه نداد و در انتخابات ریاستجمهوری در قعر جدول قرار گرفت. با اینحال وزیرخارجه باقی ماند و در دولت شهید رجایی، ماموریت او پایان یافت. دوسال بعد به دلیل توطئه طراحی کودتا علیه جمهوریاسلامی و قصد جان امام(ره) با حکم حجتالاسلام محمدی ریشهری رییس دادگاه انقلاب ارتش، در ٢٤شهریور١٣٦١ اعدام شد.
بعد از قطبزاده، محمدکریم خداپناهی و محمدعلی رجایی، سرپرست این وزارتخانه شدند و سپس میرحسین موسوی برای چندماه وزیر خارجه بود.
وزیر ١٦ساله
علیاکبر ولایتی بعد از ریاستجمهوری آیتاللهخامنهای و نخستوزیری مهندس موسوی، مهرماه٦٠، وزیر امور خارجه ایران شد و تا سال٧٦ در این سمت ماند. باسابقهترین وزیر خارجه کشور که با چهار دولت باهنر، مهدویکنی، میرحسین موسوی و هاشمیرفسنجانی همکاری کرد، در ماجرای «مکفارلین» بهعنوان یکی از مهمترین اتفاقات آن دوران به مجلس احضار شد.
هشتنفر از نمایندگان مردم – حسینیسیرجانی، جلالالدین فارسی، نیکروش، سیدمحمد خامنهای، موسویانی، نجفیرهنانی، فهیم کرمانی و اسرافیلیان- از وزیرخارجه وقت سوال کردند تا به مجلس بیاید و دراینخصوص توضیح دهد، همانوقت بود که امامخمینی(ره) آن سخنرانی معروف به «اینتذهبون» را ایراد کردند و با نمایندگان سوالکننده برخورد تندی داشتند.
مجلس در سوال خود آورده بود که «باتوجه به اینکه وزارت امور خارجه عهدهدار اجرای سیاست خارجی جمهوریاسلامی است و تعیین خط مشی، با مقاممعظمرهبری و مجلسشورایاسلامی است، در رابطه با جنجال تبلیغاتی اخیر از داخل و خارج کشور درخصوص ارتباط با دولت آمریکا اعلام دارند که این ارتباط در چه سطحی صورت پذیرفته، اعلام دارند چه مقامی یا مقاماتی تصمیم به این تماس و ارتباط گرفتهاند، اعلام دارند افرادی خارج از کادر وزارت امورخارجه که با هیات آمریکایی تماس گرفته و مذاکره کردهاند، ماموریتی از جانب وزارت امور خارجه داشتهاند یا خیر و درصورتی که پاسخ منفی باشد، مجوز قانونی تماس و ارتباط افراد مذکور کدام است؟ جریان سفر هیات آمریکایی به ایران به چه صورت و با چه کیفیتی صورت پذیرفته و چه کسانی در ایران با آنها مذاکره کرده، محور مذاکرات چه بوده و مذاکرات به چه تصمیماتی منجر شده است.»
امامخمینی(ره) نیز در واکنش به این سوالکردنها سخنرانی کردند و گفتند: «چرا باید وقتی که دنیا به تزلزل درآمده است برای این بیاعتنایی ایران به کاخسفید و سیاه، چرا ما باید توجیه کنیم مسایل آنها را؟ چرا ما باید اینقدر غربزده باشیم یا شیطانزده؟ من هیچ توقع نداشتم از بعض این اشخاص، ولو بعضیشان در نظر من پوچاند، لکن از بعضی از این اشخاص که سابقه دارند هیچ توقع نداشتم که در این زمان که باید فریاد بزنند سر آمریکا، فریاد میزنند سر مسوولان ما! چه شده است؟ شماها چهتان است؟ چه کردید شماها؟ شماها چرا باید تحتتاثیر تبلیغات خارجی واقع بشوید یا تحتتاثیرات نفسانیت خودتان؟ لحن شما در آن چیزی که به مجلس دادید، از لحن اسراییل تندتر است، از لحن خود کاخنشینان آنجا تندتر است. شما چه شده است اینطور شدید؟»
پس از آن، هشتنماینده سوالکننده در نامهای به هیاترییسه مجلس سوال خود را پس گرفته و نوشتند: چون طرح سوال از وزیر امورخارجه به تصور این بود که طرح مساله در مجلس به مصلحت انقلاب و در سطح رضای امام امت است، پس از اطلاع از نظر امام امت و مصلحت ملت، نیازی به سوال مزبور نمیبینیم.
سفر نیکلای چائوشسکو، رییسجمهور رومانی به ایران و همزمانی این سفر با اعتراضات مردمی در رومانی و سقوط و اعدام وی پس از بازگشت به بخارست نیز موضوع دیگری بود که علیاکبر ولایتی، وزیر خارجه وقت را به صحنعلنی مجلس کشاند تا پاسخگوی نمایندگانی باشد که به انجام این سفر اعتراض داشتند. ولایتی در صحن حاضر شد ولی کار در اندازه توضیحات وزیر فیصله یافت و به استیضاح نرسید.
موضوعات چالشآفرین بعدی در دوران ولایتی، قبول قطعنامه٥٩٨ شورایامنیت سازمانملل و پایان جنگ ایران و عراق و ماجرای «میکونوس» بود که روابط ایران و اروپا را دستخوش بحران بیسابقهای کرد.
وزیر خارجه اصلاحات
کمال خرازی هشتسال در دولت اصلاحات وزیر امور خارجه بود. میتوان گفت که سیاست خارجی در این دوران با تنشزدایی، گسترش ارتباط با اروپا خصوصا دو کشور فرانسه و ایتالیا و در مرتبه بعد آلمان و مذاکرات فشرده مربوط به پرونده هستهای در دوسال آخر شناخته میشود و مهمترین دستاورد این دوره، ابراز تاسف وزیر خارجه وقت آمریکا- مادلین آلبرایت- بهخاطر دخالت در کودتای ٢٨مرداد یا سیاستهایی است که ایران را از آتش جنگهای منطقهای (دو حمله آمریکا به عراق و افغانستان) دور نگاه داشت. همسوبودن دولت و مجلس در آن زمان موجب شد که وی چالشهای زیادی با قوهمقننه نداشته باشد. از سوی دیگر با واگذارکردن پرونده هستهای به شورایعالی امنیت ملی، این وزارتخانه نسبت به شرایط فعلی کمتر در معرض اصطکاک با مجلس بود. بااینحال مواردی بوده که خرازی همچون دیگر وزرا به مجلس رفته و پاسخگو بوده است. بهعنوان نمونه سال٨١ به مجلس احضار شد تا علاوهبر پاسخدادن به ششسوال ٩١نماینده مجلس، در هفتمیننشست همفکری کمیسیون امنیتملی برای بررسی مناسبات آمریکا و جمهوریاسلامیایران شرکت کند. مجلسیها از خرازی درباره عملکرد ایران در قبال مسایل خزر، فرصتهای ازدسترفته و فقدان توجه به فضای عمومی سیاست خارجی، سوال داشتند.
عزل در سفر
با تغییر دولت، محمود احمدینژاد، منوچهر متکی را در مرداد۱۳۸۴ برای تصدی پست وزارت خارجه به مجلس معرفی کرد. وی تا آذر٨٩ وزیر ماند اما نهایتا به شکل بیسابقهای، درست زمانی که در یکسفر دیپلماتیک بود، از این سمت برکنار شد. متکی حین مذاکره و توسط رییسجمهور سنگال از عزل خود باخبر شد و دولت سنگال نیز این اقدام را توهینآمیز تلقی کرده، سفیر خود را از تهران فراخواند. موضوع برکناری پرحاشیه وی، یکی از سوالات محوری نمایندگان مجلس در احضار رییسجمهور ایران به مجلس بود که البته از سوی رییسجمهور به آن پاسخی داده نشد.
متکی نیز در دوران وزارت خود از سوی مجلس بارها مورد سوال قرار گرفت تا جایی که میگفتند او وزیر دستورات است نه وزیر خارجه! مخالفان متکی در مجلس توقع داشتند که وزیر خارجه بتواند در مقابل دستورات احمدینژاد بایستد. انتصابهای فامیلی متکی، مساله دیگری بود که مجلسیها به آن اعتراض داشتند. وزیر خارجه احمدینژاد یک کارت زرد را نیز در کارنامه خود دارد. هفتم شهریورماه سال٨٩ متکی به مجلس رفت تا درباره دلایل برگزاری یک همایش پرسروصدا در ایران- همایش ایرانیان خارج از کشور- به سوال نادران پاسخ دهد. متن سوال البته درباره میزان تلاش وزارت خارجه برای آزادی خبرنگار ایرانی بازداشتشده در ایتالیا بود اما بحث به همایش ایرانیان خارج از کشور و حواشی آن، از رقص مختلط و سرو مشروب کشید. واکنش منوچهر متکی به اخطاری که مجلس به وی داده بود هم در نوع خود جالب بود. او یکروز پس از این ماجرا گفت که «متاسفانه اظهارات آقای نادران در جلسه روزگذشته مجلس بهویژه در زمانیکه دیگر فرصتی برای پاسخگویی نبود هیچ ارتباطی به سوال مکتوب او نداشت... به اعتقاد من روز گذشته میباید دو کارت زرد به آقای نادران و مدیریت جلسه داده میشد ولی چه باید کرد که آییننامهای در این زمینه وجود ندارد.»
وی یکبار هم اسفند٨٨ در معرض دریافت کارت زرد قرار گرفت، متکی که برای دومینهفته متمادی برای پاسخ به سوال نمایندگان در مجلس حاضر نشده بود، تا مرز تایید سوال نمایندگان در مجلس پیش رفت ولی خود را با تاخیر به جلسه علنی رساند و این خطر رفع شد. در آن مورد از وی پرسیده بودند که برای جلوگیری از بروز مجدد مشکل گرد و غبار شدید بهوجود آمده از استانهای جنوبی و غربی کشور چه تدبیری اندیشه شده است؟ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی این سوال را از جمله سوالات ملی ارزیابی کرد. ولی درعینحال پاسخهای وزیر امور خارجه را مثبت دانست.
چالشی به نام مشایی
پس از برکناری منوچهر متکی در آذرماه۱۳۸۹، صالحی با حفظ سمت ریاست سازمان انرژی اتمی بهعنوان سرپرست وزارت امور خارجه ایران منصوب و بهمنماه بهعنوان وزیر پیشنهادی امور خارجه به مجلس معرفی شد. وی توانست از مجلس رای اعتماد گرفته و وزیر خارجه شود اما او نیز چالشهایی با مجلس داشت. مهمترین این چالشها مساله دخالت مشایی در امور وزارتخانه تحتمدیریت وی بود. صالحی که خردادماه سال۱۳۹۰ به دلیل انتصاب محمدشریف ملکزاده به سمت معاونت اداری و مالی، تا آستانه استیضاح پیش رفت، مردادماه در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پاسخ به سوال احمد توکلی در رابطه با سفرهای خارجی مشایی گفت که وی هیچگونه دخالتی در دستگاه سیاست خارجی و وزارت امور خارجه در زمانی که من وزیر بودم، نداشته است.
صالحی نیز مانند دیگر وزرا بارها به کمیسیونهای مجلس فراخوانده شد و در مورد عملکرد خود گزارش داد. بهعنوان مثال در شهریور٩١ درخصوص شانزدهمین اجلاس جنبش عدم تعهد و همچنین نتایج اجلاس فوقالعاده سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی که در مکه برگزار شد، گزارشهایی را ارایه کرد.
ظریف؛ استخوان در گلو
بعد از انتخابات٩٢، رییس دولتیازدهم، محمدجواد ظریف را برای تصدی سمت وزیر امور خارجه به مجلس معرفی کرد. ظریف که بهواسطه فعالیتهای دیپلماتیک خود در سازمان ملل و آمریکا از همان ابتدای کار امید به بهبود روابط دو کشور و تاثیرگذاری بر حل و فصل پرونده هستهای را ایجاد کرده بود؛ ١٤مرداد٩٢ به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی رفت و توضیح داد که هرگز «گرینکارت» نداشته است، فرزندانش در ایران زندگی میکنند، بعد از بازگشتن به ایران سفری به آمریکا نداشته است و...، بهاینترتیب توانست از مجلس اصولگرا رای اعتماد گرفته و وزیر شود اما این تازه ابتدای فراخواندهشدنهای او به مجلس بود که مسوولیت پیگیری پرونده هستهای را نیز داشت.
اقلیت تندروی مجلس تاکنون بارها و بارها تلاش کردهاند که با طرح سوال و انتقادهای تند زمینه استیضاح وزیر خارجه را فراهم کنند. اظهارات وی در مورد هولوکاست، نزاع اعراب و اسراییل، امضای توافقنامه ژنو، برقراری رابطه با آمریکا، سفر اخیرش به فرانسه و قدمزدن با جان کری از جمله مواردی است که از جانب نزدیکان به طیف پایداری در مجلس بارها مورد انتقادهای شدید قرار گرفته است.
سوالکنندگانی که قانع نمیشدند
اولین بار ۱۲آبان۱۳۹۲ بود که ظریف به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی احضار شد تا درباره پنجموضوع، یعنی موضعگیری درباره هولوکاست، تماس تلفنی باراک اوباما و حسن روحانی، تعریف از منافع ملی، احتمال توقف غنیسازی اورانیوم و حمله به مرزداران سراوان توضیح دهد، وزیر خارجه دولت اعتدال به کمیسیون رفت و توضیح داد اما سوالکنندگان قانع نشدند. وی یکبار دیگر نیز به مجلس رفت و در مورد مواضع ایران در مذاکرات هستهای توضیح داد، زیرا مجلسیها نسبت به محرمانهماندن متن مذاکرات و عدم بازنشر آن در رسانهها اعتراض داشتند.
آذرماه همان سال ٢٠نفر از نمایندگان به رییسجمهور نامه نوشتند و با اشاره به سخنان ظریف در جمع دانشجویان دانشگاه تهران که گفته بود آمریکا میتواند با یکبمب سیستم دفاعی ایران را از کار بیندازد، خواستار عزل وی شدند.
٥٣نفر از نمایندگان نیز در یکتذکر درهمین باره «حمید رسایی»، نماینده اصولگرای مجلس را همراهی کردند.
یکی دیگر از موضوعات جنجالآفرین برای ظریف وقتی بود که وی در صفحه توییتر خود کشتار یهودیان بهدست نازیها را محکوم کرد و کریستین امانپور، خبرنگار سیانان نیز در توییتر خود نوشت که شخصا با ظریف صحبت کرده و او ضمن تایید اینکه در توییتر فعال است، به او گفته: «کشورش هیچگاه هولوکاست را انکار نکرده و مردی (احمدینژاد) که تصور میشد این کار را کرده، دیگر رفته است.» این اظهارات باعث شد تا بررسی سوال جمعی از نمایندگان در این خصوص در دستور کار قرار گیرد و کریمی قدوسی فیلم مصاحبه ظریف با ایبیسی را در صحنعلنی به نمایش گذاشت.
ظریف نیز در پاسخ گفت که همواره تلاش کرده است تا با فضاسازیهای بینالمللی که قصد محدودکردن اقتدار ملی ما را دارند قاطعانه برخورد کند و اجازه ندهد ایران را تهدید جهانی و مخل امنیت منطقه معرفی کنند.
وزیر خارجه همچنین در واکنش به برگزاری نشستی باعنوان دلواپسیم که در انتقاد از توافق ژنو برگزار شده بود نیز گفت: «ما با دلواپسی با قدرتهای بزرگ تعامل نمیکنیم؛ ما ملت دلاوریم نه دلواپس.» اگرچه همین جمله ظریف بار دیگر موجی از انتقادات را متوجه وی کرد اما با انصراف نماینده اصولگرای مشهد کار به رایگیری نکشید.
ظریف در آذرماه نیز یکجلسه غیرعلنی با نمایندگان مجلس داشت و گزارشی از عملکرد تیم مذاکرهکننده ارایه کرد و تاکید داشت که مذاکرات بهدلیل مقاومت ایران در مقابل زیادهخواهی طرف مقابل ادامه دارد.
ظریف بار دیگر در آذرماه به بهارستان فراخوانده شد تا به هفتسوال نمایندگان پاسخ دهد. در خلاصه سوالات تجمیع شده آمده بود: «دلیل نادیدهگرفتن مصادیق حقوق هستهای ملت ایران در توافقنامه ژنو چیست؟ آیا وقت آن نرسیده با پشتوانه این ملت انقلابی و شهدای این مرز و بوم در مقابل اهانتهای مقامات آمریکا و رفتارهای غیردیپلماتیک مقامات متکبر غربی عکسالعمل انقلابی در وزن وزیر خارجه جمهوریاسلامی ایران نشان دهید و از خوشبینی خود به این مقامات فریبکار و غیرقابل اعتماد غربی و آمریکایی بکاهید؟»
کریمی قدوسی که عنصر ثابت همه سوالکردنها در یکسالونیم گذشته از ظریف است، اینبار هم قانع نشد، اما خواست که رایگیری هم نشود! این امر براساس آییننامه داخلی مجلس مقدور نیست و به همین دلیل رایگیری انجام شد و نمایندگان اعلام کردند که از پاسخهای ظریف قانع شدهاند.
اینبار نیز سفر و پیادهروی ظریف و کری موضوع سوال ٢١نماینده از وی و خطای دیپلماتیک او نامیده شده است. این نگاه اجمالی روشن میکند که محمدجواد ظریف در همین مدت کوتاه – کمتر از دو سال – بیشترین چالشها را پشتسر گذاشته است.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما