تهران به متحدی بیبدیل برای واشنگتن تبدیل میشود؟
وضعیت سوریه به گونه ای است که نمی توان به راحتی گفت سرنوشت جنگ چه خواهد شد. اگر چه بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه بر اوضاع مسلط است و در برابر مخالفانش دست برتر را دارد اما معلوم نیست نتیجه جنگ به کجا خواهد انجامید. هم پیمانان روس و ایرانی اش در وضعیت بسیار سختی به دلیل کاهش یا حتی می توان گفت فروپاشی قیمت نفت به سر می برند. بحران جاری در اوکراین نیز بر مشکلات افزوده است. وضعیت نظامی حکومت سوریه نیز به رغم این که طرح هایی برای تصرف جبهه جنوبی (درعا و مناطق مجاور آن) دارد و می تواند درگیری ها در اطراف دمشق و جوبر و دوما را تکمیل کند، متزلزل است. این را هم می دانیم که با قدرت در حال پیشروی برای محاصره شهر حلب و جدا ساختن آن از عمق محیط پیرامونی اش بعد از آن که قوه نظامی آن را محاصره کرد، است. این چیزی است که امریکایی های پیگیر در امور سوریه و خاورمیانه که خود اندیشکده مهمی در امریکا دارند و به طور مرتب به مقام های کاخ سفید درباره اوضاع خاورمیانه و سوریه گزارش می دهند، می گویند.
آنها همچنین می گویند: مگر این که سرنوشت نهایی جنگ به شکلی در تلاش های جاری میان امریکا و جمهوری اسلامی ایران که چند سالی است بر سر توافق برای رسیدن به یک راه قابل قبول در پرونده هسته ای ایران جریان دارد، مشخص شود. روابط هم پیمانی میان تهران و حکومت سوریه در مقایسه با زمان حافظ اسد به مراتب بسیار بسیار عمیق تر و قوی تر شده، کاملا هم روشن است که کف سنگین موازنه این تقویت روابط به سمت کیست.
آنها در پاسخ به این سوال که سرنوشت مذاکرات هسته ای که از 15 ماه جاری از سر گرفته شد، چیست؟ می گویند: نشانه هایی نسبت به پیشرفت مذاکرات از زمان از سرگیری گفت وگوها مشاهده می شود. البته موضوعات اصلی همچنان منتظر راهی برای حل هستند، از جمله نسبت غنی سازی اورانیوم در طولانی مدت و آینده وضعیت تاسیسات هسته ای نطنز و فوردو که هیچ حمله نظامی ای نمی توان به آنها کرد. همچنین آینده تاسیسات آب سنگین اراک که بهره برداری از آن نزدیک است.
آنها به روشنی تاکید می کنند که ترمیم روابط امریکا با ایران تا زمانی که توافقی کامل بر سر برنامه هسته ای ایران نشود، امکان پذیر نیست. علی رغم این که امروز افق نزدیکی روابط ایران و امریکا بیش از هر زمانی است اما همچنان باید توجه داشت که افق ها به اندازه کافی برای رسیدن به توافق بر سر بسیاری از مسائل روشن نیست، به دلیل وجود مجموعه مهم و قوی ای از دلایل که توافق و تسویه حساب ها را در داخل هر دو کشور با مشکل مواجه می کند. همچنین به دلیل وجود بازیگران خارجی که همه تلاش خود را به کار گرفته اند تا این دو دشمن همچنان با یکدیگر دشمن باقی بمانند. از جمله عربستان سعودی که خیال می کند بازنده هر گونه توافقی میان ایران و امریکا است، و شاید به همین دلیل است که خود را آماده هر گونه حل یا اساس هر گونه راه حلی در درگیری با داعش قرار داده است و از نفت و فروپاشی قیمت ها نهایت استفاده را می کند تا به اهدافش برسد.
به هر حال پژوهشگران امریکایی می گویند که باید اوضاع را در سال جدید که از چند هفته پیش آغاز شده پیگیری کرد، اول از همه انتظار می رود که ایران به سمت تعامل یا توافق و راضی کردن مسئولان بزرگ امریکایی از جمله رئیس جمهوری امریکا که هر روز قدرت و توانایی اش را از دست می دهد، متمایل شود، و این به آن معنا است که باید از زمان که به سرعت می گذرد نهایت استفاده را بکند. اما موضوع دوم، حوادث جاری در جنگ با داعش است که تاثیر مستقیم بر روابط امریکا با ایران می گذارد. واشنگتن که مدت طولانی علیه اسد، هم پیمان ایران ایستاده بود ممکن است به شکلی مواضعش را تغییر دهد مگر این که گروه هایی که از آنها حمایت می کرد بتوانند دست برتر را در جنگ داخلی جاری در سوریه که چند سال است به درازا کشیده، بیابند. در غیر این صورت گزینه ای جز قبول نظام اسد پیش رویش نیست. و نتیجه آن قطعا به سود آشتی روابط امریکا و ایران خواهد بود، در آن موقع قطعا دو طرف برای حل این موضوع دست به کار خواهند شد و تصمیم خواهند گرفت که آیا باید اسد از قدرت کنار برود یا نه؟ اگر بحران در مرزهای سوریه – عراق تشدید شدند و روشن شد که حملات هوایی پیمان بین المللی مبارزه با داعش موثر نبوده و عملیات زمینی ارتش عراق علیه آنها راه به جایی نبرده است، آن گاه ممکن است ایران به یک شریک جذاب و بی بدیل در هر حالتی و با هر مقایسه ای برای امریکا تبدیل شود. این بدان معنا است که ایران می تواند در وضعیت های خطرناک کمک به ثبات کند بدون این که نیاز به گسترش نیروی زمینی امریکا که هزینه بر است و خیلی مواقع دن کیشوتی رفتار کرده، باشد.
منبع: دیپلماسی ایرانی
نظر شما