ناگفته هایی از توسعه بزرگترین میدان نفتی مشترک ایران
عصر نفت نوشت:
اردیبهشت ماه سال ۸۶ ؛ دفتر مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب جلسه ای فوری گرفته می شود و مدیران فنی و معاونت ها بلافاصله در دفتر حاضر می شوند؛ دستور جلسه:« ژاپنی ها می خواهند کنار بروند و وظیفه توسعه میدان نفتی آزادگان به شرکت های ایرانی واگذار شده است.»
در جلسات بسیاری که غلامحسین نوذری مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران باسیف الله جشن ساز مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و جمعی از مدیران این شرکت برگزار کرده بود، سرانجام پذیرفته شد بزرگترین شرکت نفتی ایران، MDP خود را برای توسعه این میدان ارائه کند. شرکت ملی نفت که در آن روزها از همه توان خود برای نگه داشتن شرکت ژاپنی به منظور توسعه آرادگان استفاده کرده بود MDP مناطق نفتخیز را پذیرفت تا با خیالی آسوده، چمدان های اینپکس را تا فرودگاه مشایعت کند.
داستان از ابتدا
سال ۱۳۷۶ با اعلام رسمی شرکت اکتشاف به وزارت نفت، خبر کشف یکی از بزرگترین میدان های نفتی جهان از سوی وزیر وقت اعلام شد تا برنامه ریزی ها برای انعقاد قرار داد به منظور توسعه این میدان و تولید از آن آغاز شود.
در سفر مقامات عالی کشور به ژاپن،میدان نفتی آزادگان محور بخشی از مذاکرات اقتصادی دولت های ایران و ژاپن شد که امضای توافقنامه ای میان تهران و توکیو برای توسعه این میدان در بهمن ماه ۱۳۸۲ را در نهایی کرد.
در آن توافقنامه تعیین شد مهندسان شرکت اینپکس ۳۰ ماه از وزارت نفت وقت گرفته و مطالعات خود بر روی این میدان را انجام دهند تا پس از گذشت این مدت قرار داد تنظیم شده و به امضای مدیران شرکت ملی نفت و شرکت اینپکس برسد.
در آن دوران به دلیل تغییر ساختار شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب و ورود گسترده شرکت مهندسی و توسعه نفت، متن طرف قرارداد شرکت ژاپنی شد که در این میان مشکلات بسیاری به وجود آمد. بهانه جویی های اینپکس هر روزه وارد مرحله جدیدتری می شد؛ روزی از استاندارد نبودن مین روبی سخن گفته می شد و روزی دیگر از همکاری نکردن ایرانی ها در انجام امور مطالعاتی و دریافت اطلاعات مخزنی.
قرار بود ظرف حداکثر یک سال یعنی تا اواخر سال ۱۳۸۳ این میدان از سوی طرف ایرانی به عمق پنج متر مینروبی شده و برای ادامه عملیات در اختیار طرح ژاپنی قرار گیرد، اما محافظهکاری و تعلل ژاپنیها برای انجام مین روبی تا عمق ۱۶ متری و همچنین افزایش نرخ جهانی فولاد و سایر خدمات مورد نیاز پروژه به دلیل رشد صعودی قیمت نفت، که بیشتر به بهانه گیری شبیه است تا ادعای فنی و مالی باعث شده در حالی که ۲۶ ماه از امضای این قرارداد گذشته هنوز مراحل اصلی اجرای آن آغاز نشود.
اینپکس و شرکت نیکو هر کدام به میزان ۹۰ درصد و ۱۰ درصد سهم قرار داد را برعهده گرفتند؛ قراردادی که شرکت ژاپنی متعهد شده بود در فاز اول، ۱۵۰ هزار بشکه نفت خام را در تاریخ ۲۵ تیرماه ۱۳۸۷ به ایران تحویل دهد و در فاز دوم تولید را به ۲۶۰ هزار بشکه در عرض ۳۵ ماه برساند.
قرارداد ایران با ژاپن در روزهای پایان سال ۱۳۸۲ تنفیذ و مقرر شد این شرکت توسعه میدان را برای تولید ۱۵۰ هزار بشکه آغاز کند اما هیچ گاه خبری نشد.
در فاز نخست ژاپنی ها بار مالی قراردادشان را یک میلیارد و ۲۶ میلیون دلار تعیین کرده بودند که از این میزان باید ۶۹۹ میلیون دلار بابت حق الزحمه شان پرداخت می شد. قرارداد فاز دوم نیز رقم ۹۶۰ میلیون دلار را شامل می شد که حق الزحمه در نظر گرفته شده ۷۱۷ میلیون دلار بود. در واقع ژاپنی ها برای توسعه میدان یک میلیارد و ۹۸۶ میلیون دلار پیشنهاد داده بودند که با توجه به توسعه میدان از سوی مناطق نفتخیز رقم نجومی به شمار می رود.
تغییر در سهام
شرکت ملی نفت مهرماه ۱۳۸۵ با طرف ژاپنی اتمام حجت کردو به منظور حفظ منافع اساسی کشور و جبران تأثیرهای به وجود آمده، سهم اینپکس را به ۱۰ درصد تقلیل داده و توسعه این میدان عظیم نفتی را به شرکتهای داخلی سپرد.
با واگذاری ۹۰ درصد سهام توسعه آزادگان به شرکت نیکو و پذیرش مسئولیت اجرایی طرح توسط شرکت پتروایران، شرکت ملی نفت برای تولید از میدان آزادگان، از دو شرکت «مناطق نفتخیر جنوب» و «مهندسی و توسعه نفت» (متن) خواست تا برنامه خود را در ارتباط با تولید زودهنگام ارائه کنند.
پس از بررسیهای کارشناسی و اطمینان از طرحها و همچنین توان اجرایی پیشنهاد دهندگان، برداشت اولیه از میدان آزادگان به مناطق نفتخیز جنوب واگذار شد.طرح برداشت زودهنگام از میدان آزادگان با هدف کسب اطلاعات دینامکی مخزن، اصلاح و تجدیدنظر در برنامه کل توسعه میدان و به تولید رساندن ۶ حلقه چاه اکتشافی موجود که دو حلقه آنها توسط ژاپنیها غیر قابل تعمیر اعلام شده بود به منظور استحصال نفت خام و تأمین ارز مورد نیاز برای توسعه نهایی میدان آغاز شد.
اطلاعاتی که روی میز گذاشته شد تنها شامل نام مخازن،۱۴ صفحه شکل شماتیک چاه ها و اطلاعات بسیار خلاصه بود؛ تنها دارایی مناطق همین ۱۴ صفحه بود که اطلاعات مندرج در آن ماحصل حفر ۶ حلقه چاه اکنشافی بود که از سوی پژوهشگاه صنعت نفت در اختیار شرکت ها در چندین مقطع قرار گرفته بود در حالی که شرکت اینپکس حاصل دو سال مطالعه را در دست داشت. کلیت طرح اینپکس حفر ۳۵ حلقه چاه برای تولید ۱۵۰ هزار بشکه با احداث یک واحد متمرکز بود. با توجه به زمان بر بودن احداث تاسیسات و واحدهای مورد نیاز تصمیم گرفته شد با کشیدن یک خط لوله و احداث تاسیسات موقت در محل،از واحد بهره برداری اهواز ۳ استفاده شود در نتیجه دو کلاستر جنوبی و شمالی احداث شد که هر یک شامل ۳ حلقه چاه بود.
در جلسه ای که در تهران برگزار شد فاکتورهای مهمی چون زمان اجرا، کسب اطلاعات دقیق تر در حین تولید از ۶ حلقه چاه به جای حفر چاه های بیشتر که اینپکس در طرح خود داده بود،تعمیری کردن ۶ حلقه چاه ( گفته می شد تنها ۳ حلقه چاه قابل تعمیر است اما با تعمیر ۶ حلقه چاه همه لایه های میدان در دسترس تولید قرار گرفت.) مورد بحث قرار گرفت و در نهایت امر توسعه میدان نفتی آزادگان به شرکت ملی ماطق نفتخیز تکلیف شد، نتیجه اقدامات هم تولید روزانه ۵۶ هزار بشکه در عرض ۱۵ ماه را در برداشت.
مشکلاتی که دیده نشده بود
با وجود این که ضمانت لازم برای اجرای این پروژه به مناطق صورت نگرفت اما کمیته ویژه ای برای کاهش زمان انجام کار تشکل شد که هر دو هفته یکبار با حضور نمایندگان واحدهای مرتبط و به ریاست مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب برگزار می شد. به گفته کارشناسان، سازماندهی خوبی در بخش های اجرایی و پشتیبانی صورت گرفت و تمامی معاونت ها و اداره ها به دستور مدیر عامل وقت شرکت ملی نفت در این جلسات حضور داشتند تا توسعه میدان مشترک آزادگان، اسیر کاغذ بازی و بروکراسی های آزاردهنده صنعت نفت نباشد.
پس از ۶ ماه و پس از تولیدی کردن ۶ حلقه چاه اکتشافی تولید ۱۵ تا ۱۶ هزار بشکه ای در روز از این میدان محقق شد. با تولیدی کردن میدان اطلاعات مفیدی از سوی مهندسان کسب شد که در اطلاعات مخزنی و نحوه تولید در آینده نقش مهمی داشتند. برپایه اطلاعات به دست آمده مشخص شد MDP ژاپنی ها برای تولید ۱۷۵ هزار بشکه با حفر ۳۵ چاه پایه علمی نداشت چرا که پس از تولید ۱۶ هزار بشکه مشخص شد دبی چاه ها پس از مدت کوتاهی کاهش یافته و نیازمند برنامه های دیگری مانند حفر چاه های بیشتر جهت تولید حداکثری است.
پیش بینی غلط در باره زمان نمکی شدن نفت استخراجی یکی دیگر از اشتباهات طرف ژاپنی بود ؛ آن ها ۵ سال پس از تولید را زمان نمکی شدن نفت می دانستند در شرایطی که پس از تولید ۱۶ هزار بشکه مشخص شد از همان بدو راه اندازی نیاز به احداث واحد نمکزدایی است. ضمن این که اشتباه محاسباتی قابل تاملی در طرح ژاپن بود به عنوان نمونه آن ها اعلام کرده بودند در برخی از لایه ها به آب می خوریم در حالی که با حفاری افقی ۲۰ چاه دیگر در فاز دوم توسعه آزدگان مشخص شد همان لایه ها نفتی هستند. پیش بینی مناطق به واقعیت بیش از ۹۵ درصد بود حتی در میزان تولید هر چاه که اینپکس برای هر چاه رقم رویایی ۷ هزار بشکه نفت در نظر گرفته بود؛یعنی بیش از ۴ هزار بشکه دور از واقعیت هرچاه میدان که رقم بزرگی است.
یکی دیگر از ویژگی های MDP مناطق یکپارچه دیدن آزادگان بود، البته شرکت های خارجی قبل و بعد از مناطق، میدان را به شمالی و جنوبی تقسیم کردند و حفاری چاه های توسعه ای در هر یک از این دوقسمت را بدون توجه به یکدیگر در برنامه داشتند و دارند؛ این یک اشتباه بزرگ در توسعه میدان به شمار می رود زیرا مخزن یکپارچه بوده و هر حفاری در هر نقطه از میدان روی چاه های دیگر تاثیر می گذارد، این مهم به خوبی از سوی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب رعایت شد .
یکی دیگر از ایرادات اینپکس دوری چاه ها از نقطه صفر مرزی بود که اشتباهی بزرگ خوانده می شود در حالی که عراقی ها دکل های خود را در نزدیکی نقطه صفر مرزی جای داده بودند.برهمین اساس مناطق نفت خیز چاه های خود را نزدیک به مرز برد و به شرکت ملی نفت پیشنهاد داد پس از خلع ید مناطق از توسعه،به طرف بعدی قرار داد تکلیف شود موقعیت چاه های خود را درنقطه صفر مرزی قرار دهد.
همچنین یکی دیگر از ایرادات وارده به طرح اینپکس تولید نفت سبک و سنگین میدان آزادگان به صورت مخلوط بود چرا که مثلا API نفت سروک ۱۹، فهلیان ۳۵ تا ۳۶ و کژدمی و گدوان ۳۵ است. با وجود اینکه توسعه آزدگان با برنامه پر ایراد چشم بادامیها انجام نشد اما بیخسران هم نبود؛ چراکه چهار سال زمان، بدون دستیابی به حتی یک بشکه نفت و عدم ساخت هرگونه تاسیسات سطح الارضی در حالی از دست رفت که هزینه توسعه میدان بیش از دو برابر شده بود.
نگاهی به حجم فعالیتهای انجام شده در مدت زمان ۶ ماه اجرای طرح برداشت زودهنگام نفت از میدان آزادگان بیانگر عزم جدی کارشناسان مناطق نفتخیز جنوب در بخشهای مهندسی و ساختمان، مدیریت فنی، مدیریت تولید و شرکتها و مدیریتهای پیشتیبانی کننده در این باره است.
نخستین مرحله برای تحقق تولید ۲۰ هزار بشکه ای در مدت ۶ ماه انجام آزمایش های لازم روی چاه ها و تعیین توانایی بهرهدهی چاهها و مخزن و کسب اطلاعات ارزشمند دینامیکی بود. با توجه به زمان بر بودن حفاری چاه های جدید و هزینه زا بودن آن چاه های اکتشافی با دقت و بررسی های کارشناسانه به مدار تولید آورد شدند.
پایان سال ۸۸ مصادف بود با تولید ۵۶ هزار بشکه ای نفت از آزادگان که در کمتر از یک سال ماه یکبار دیگر توان دانش فنی جنوب را به منصه ظهور رساند که به شکل پلکانی انجام شد؛تجربه ای بزرگ که مدل جدیدی از طرح های توسعه ای را رایج کرد.
این طرح در مدت ۹ ماه و با حفر ۱۲ حلقه چاه، احداث حدود ۲۰۰کیلومتر خطوط لوله جریانی و انتقال، توسعه دو مجموعه تفکیک و تقویت فشار نفت احداث شده در فاز اول، احداث ۵۵ کیلومتر خط انتقال نیرو و با صرف هزینه مجموعه (فازهای ۱ و ۲) در حدود ۲۲۰ میلیارد تومان انجام گرفت. کلیه برنامهریزی فنی / منهدسی، اجرائی و تأمین کالا و لجستیکی صرفاً توسط مناطق نفتخیز اجرا شد که علاوه بر کسب اطلاعات ارزشمند دینامیکی مخزن و کشف چند لایه جدید نفتی، حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت از این میدان تولید شد که با احتساب هر بشکه معادل ۵۰ دلار درآمدی در حدود یک میلیارد دلار عاید کشور شد.
کسب اطلاعات دینامیکی مخزن، انجام آزمایشات بهرهبرداری و تعیین توانایی بهرهدهی با کسب اطلاعات فوقالذکر علاوه بر شناسایی نقاط ضعف و قوت طرح توسعه تهیه شده قبلی توسط شرکت ژاپنی و تصحیح آن، افق های دیگری نیز جهت توسعه آنی میدان گشود و از جمله آنها میتوان به کشف پتانسیلهای جدید تولید در میدان آزادگان و اثبات ارتباط بعضی از مخازن این میدان با میادین کشورهای همسایه و اهمیت تسریع در بهرهبرداری هر چه سریعتر از میدان اشاره کرد.
هم چنین بعد از حفاری چاه ۲۱ و ۲۴ آزادگان، مشخص شد که سازند کژدمی در این ناحیه از میدان دارای توان تولید مناسب است و چاه شماره ۲۱ با دبی ۲۵۰۰ بشکه در روز در مدار تولید بود. این موضوع در حالی است که بر اساس طرح توسعه میدان این قسمت مخزن آبزده در نظر گرفته شده بود و برنامهای برای تخلیه آن نداشتهاند. لذا نحوه قراردادی توسعه و تولید این سازند در محدوده چاه فوقالذکر که به وسیله مناطق نفتخیز کشف شد، ابهامی است که پاسخی به آن داده نشد!
برای توضیح شفاف تر این موضوع باید گفت میدان آزادگان در همسایگی میدان مجنون در کشور عراق قرار دارد. میدان مجنون دارای ۱۴ زون تولید است که ۹ زون ان با آزادگان مشترک است و در حال حاضر حدود ۱۰۰ هزار بشکه از آن تولید میشود و برنامهریزی جهت تولید روزانه به میزان ۱/۸
میلیون بشکه در روز توسط شرکتهای خارجی در حال انجام است. با توجه به ارتباط میادین آزادگان و مجنون نیاز است برای لایههایی که در طرح توسعه آزادگان با مرز فاصلهای حدود ۷ کیلومتر دارد و این در حالی است که طراحی موقعیت در میدان مجنون در کنار مرز است. لذا پیشبینی میشود برنامه توسعه میدان آزادگان متناسب با توسعه میدان مجنون انجام نشود.به همین دلیل پیشنهاد شد بیشتر چاه های حفاری شده در نزدیکی مرز حفر شوند.
اتفاقی جالب
پس از راهاندازی تولید زودهنگام میدان آزادگان و بررسی صورت گرفته بر روی اطلاعات، وجود ارتباط میدان آزادگان با میدان مجنوه عراق به اثبات رسیده است. در حال حاضر ذخایر قابل برداشتی در میدان آزادگان وجود دارد که در طرحهای ارائه شده (شمال و جنوب) دیده نشده است
پس از فاز دوم مناطق نفتخیز تصمیم گرفت بیشتر توان خود را معطوف به تولید از این میدان مشترک کند؛ در همان روزها اعلام شد اگر توسعه این میدان به مناطق واگذار شود تا پایان سال ۹۰ تولید نفت به ۱۷۵ هزار بشکه در روز می رسید که با توجه به تصمیم یک شبه شرکت ملی نفت ، توسعه این میدان با رقم هنگفتی به شرکت CNPCI چین واگذار شد. این در حالی بود که مناطق نفتخیز جنوب به شرکت ملی نفت طرح توسعه ۱۰۰ هزار و ۱۲۰ هزار بشکه را با مبلغی ناچیز نسبت به رقم شرکت های خارجی پیشنهاد داد اما با نهایت تعجب با مخالفت سید مسعود میرکاظمی روبه رو شد.
براساس بررسی های صورت گرفته برنامه توسعه سی.ان.پی.سی هم خالی از غلطهای زیانبار نیست. به طور مثال یکی از مهمترین این موارد تعیین عدد ۱۸.۹ برای متوسط ضریب برداشت از میدان آزادگان است. این در حالی است که درصد بازیافت میدان آزادگان در قرارداد شرکت چینی کمتر از متوسط بازیافت در دیگر میدانهای نفتی کشور است. همچنین توسعه میدان آزادگان متناسب با طرح توسعه میدان مجنون(نامی که عراقیها برای آزادگان به کار میبرند) نیست چراکه بر اساس اطلاعات، برنامه کنسرسیومی متشکل از شرکتهای نفتی رویال داچ شل و پتروناس مالزی در عراق برای تولید ۱.۸ میلیون بشکه در روز است.
این در حالی است که طبق قرارداد شرکت چینی بهترین برداشت برای ایران روزانه ۳۲۰ هزار بشکه آن هم برای مدت سه سال است. از سوی دیگر در حالی که حفاری چاههای میدان مجنون در نزدیکی مرز عراق با ایران به وضوح دیده میشود، بر اساس برنامه چینیها چاههای ایرانی با فاصله چند کیلومتری از مرز قرار دارند. این درحالی است که طبق گفته کارشناسان، در میدانهای مشترک باید چاههای تولیدی در نزدیکترین فاصله ممکنه از مرز حفر شود تا از ایجاد شیب فشار و مهاجرت منابع هیدروکربوری به سمت کشور رقیب جلوگیری شود.
درحالی که استفاده از روش تولید پلکانی و زودهنگام با تکیه بر توان متخصصان داخلی، توانست ظرفیت تولید را از این میدان به ۵۰ هزار بشکه برساند اما مدیران نفت، شرکت های ایرانی را از این پروژه خلع ید کردند و لقمه اماده را با قراردادی چند میلیارد دلاری در دهان چینی ها گذاشتند. جالب انجاست که هزینه تولید از این میدان با استفاده از توان داخل ۲۲۰ میلیارد تومان بود در شرایطی که ژاپن رقم ۲ میلیارد دلار را برای دوفاز در نظرگرفته بود و جالب تر اینکه پاداش تولید را به جای پرداخت به ایرانی ها به چشم بادامی ها پرداخت کردند!
شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب گرچه شرکتی بهره بردار است اما در پروژه آزادگان به خوبی نشان داد که عملکرد بهتری در حوزه توسعه میادین نفتی نسبت به سایر شرکت های خارجی و داخلی دارد؛ این پروژه را باید «استثنایی ترین» پروژه بالادست طی یک دهه اخیر دانست که در سال ۱۳۸۶ با مبلغی ناچیز، بیش از ۵۰ هزار بشکه نفت در روز را به صنعت نفت هبه کرد.