عسگراولادی: تا به حال از بانک وام نگرفتهام
تا پیش از انقلاب صنعتی، آنکس که بیشتر کار میکرد بیشتر مزد میگرفت و ثروتمندتر میشد. «فقیر» بیشتر به افرادی اطلاق میشد که یا بیمار بودند یا زنانی که همسرانشان را در جنگها از دست داده بودند. ثروتمندان نیز معمولا یا از خانوادههای وابسته به حکومت بودند یا از خاندان تجار که ثروت در خانواده آنها موروثی بود.
اما به مرور با اختراعات جدید بشر، افرادی توانستند با در اختیار داشتن «وسیله» ثروتمند شوند. این وسیله گاه یک گاری بود و گاه انرژی برق. ثروتمند شدن یکشبه اما آفتی بزرگ به همراه داشت. طمع را میان مردم گسترش میداد و زمینه فساد اقتصادی را بهوجود میآورد. افرادی که سفتهبازی، تقلب و اختلاس را ناشی از هوش سرشار خود میدانند فراوانند و متاسفانه در یک سال گذشته با موارد متعددی از این افراد مواجه بودیم. در روزهای گذشته پرونده «پدیده» باعث توجه دوباره مردم به مساله فساد اقتصادی شد. مردم در شبکههای اجتماعی پروندههای اختلاس را میشمارند و آنها را با هم مقایسه میکنند.
در این میان به سراغ «حاج اسدا... عسکراولادی» رفته است. تاجر مشهور ایرانی که سالهای سال است از اصلیترین چهرههای بازار تهران است و با روش منحصر بهفرد خود حضوری فعال در تجارت دارد.
به نظر شما راه جلوگیری از افزایش فساد اقتصادی در کشور چیست؟
این مسالهای نیست که تازه اتفاق افتاده باشد و پیش از این هم بارها به مساله فساد اقتصادی پرداخته شدهاست. به نظر من باید برخورد جدیتری با فاسدان اقتصادی صورت بگیرد. چند سال قبل یکی از مقامات بلندپایه چین برای یک معامله اقتصادی به ایران آمده بود و مهمان من بود. بعد از مدتی که به چین رفتم، او دیگر در مسئولیت قبلی قرار نداشت.
وقتی از سرنوشت او پرسوجو کردم به من گفتند به خاطر حضور در یک فساد اقتصادی اعدام شده است. همین برخوردها سبب شده تا اقتصاد در چین با وجود جمعیت بیشتر و گستردگی بیشتر، فساد کمتری داشته باشد. فساد اقتصادی موجود در کشور باید برطرف شود زیرا اثر بسیار منفی بر فضای اقتصادی کشور گذاشته است.
به نظر شما دلیل بهوجود آمدن فساد در اقتصاد ایران چیست؟
شما الان به پشتبام بروید و ساختمانهای بسیار بلند تهران را پیدا کنید. به سراغ هر کدام از آنها که بروید مشاهده میکنید کسی که صاحب آن است با مقامات دولتی رابطه نزدیکی دارد. مثلا بخش خصوصی است که از رانت آنها بهره برده است. یعنی دخالت بیاندازه دولت در اقتصاد به نظر عامل اصلی بهوجود آمدن فساد اقتصادی در کشور بوده است.
یکی از تغییراتی که در هشت سال گذشته در کشور شاهد بودیم افزایش روزافزون شعب بانک خصوصی و دولتی در کشور بوده است. به نظر شما این افزایش نشان از انضباط مالی است یا یک اقتصاد بیمار؟
افزایش تعداد شعب بانکها بدون شک نشانی از رشد اقتصادی نیست. سالها پیش از انقلاب فردی به اسم آقای بلورچیان هر ملک دو نبشی در تهران میدید برای شعبه بانک «صادرات» میخرید. این کار برای او دو سود داشت. یکی اینکه ثروت بانک افزایش پیدا میکرد چون به هر حال قیمت ملک افزایش مییافت و دیگر اینکه همسایهها و کسبه محل را به بازگشایی حساب در آن شعبه جدید تشویق میکرد. این تفکر امروز هم نزد بسیاری از بانکداران ایرانی است.
الان دفتر کار من در خیابان شهید مطهری قرار دارد. از ابتدا تا انتهای خیابان مطهری اما فقط شما شعب بانک میبینید! بعضی از بانکها چند شعبه در این خیابان دارند. واقعا این همه شعبه بانک برای چیست؟ یا در خیابان فرشته که منزل ما در آن قرار دارد تا چند سال پیش اصلا شعبه بانکی وجود نداشت. حالا پر شده از شعب بانکهای مختلف. اینها با اقتصاد منافات دارد.
ببینید حالا بانکها برای آنکه سرمایه مردم را جذب کنند در یک رقابت قرار گرفتهاند و شنیدهام که برخی از آنها سود 29 درصد هم میدهند. خوب جایی که سود 29 درصد میدهد باید وام سی و چند درصدی به مشتریان خود بدهد و به این ترتیب افرادی که از وام استفاده میکنند با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.
مشهور است که جنابعالی زیاد با وام گرفتن از بانکها میانه خوبی ندارید و آن را از نظر اقتصادی و شرعی درست نمیدانید؟
از نظر شرعی در جایگاهی نیستم که بتوانم درمورد وام بانکها نظر بدهم اما از نظر شخصی من تا به حال وام نگرفتهام. یک زندگی کوچکی دارم. امروز فراوان افرادی را میبینید که میروند یک کارخانهای درست میکنند. کارخانه خوب است و میچرخد اما فرد طمع میکند و وام میگیرد تا کارهای دیگر کند. اینها در عرصه تجارت نابود میشوند. نمیتوانند بمانند چراکه برنامهریزی در کارشان نیست. در صادرات ما هم هست. یک عدهای برای خاطر ارز میآیند صادرات میکنند. چند وقتی ارز بالا میرود این افراد پولدار میشوند. تا اینکه مقداری قیمت ارز کاهش پیدا میکند هم نابود میشوند.
درمورد مساله بانکها فکر میکنید دولت تا چه اندازه مقصر بود؟
زمانی که مردم دیدند برای اداره زندگی خود باید با فلان مدیر بانک پیوند داشته باشند وگرنه قادر به دریافت وام نخواهند بود خود را مقید کردند که بانک و سیاست را بشناسند. به اعتقاد بنده مردم متمایل به مسائل سیاسی نبودند اما دولت آنها را مجبور کرد تا به این سمت حرکت کنند. در شرایط فعلی تمام سرنخها در اختیار دولت قرار دارد و مردم مجبورند برای انجام کارهای خود به مسائل سیاسی خود را گره بزنند.
در شرایطی که کاهش قیمت نفت ممکن است اقتصاد ایران را امسال و سال آینده با مشکلات جدی مواجه کند شما چه توصیهای به دولت دارید که این آثار منفی به حداقل کاهش یابد؟
دولت باید به فکر این باشد که از محل کسری درآمد نفتی حصولی از محل صادرات غیرنفتی را جبران کند. باید هدف این باشد که به سمت صادرات غیرنفتی بیشتر پیش برویم، هرچند هنوز هم مشکلاتی بر سر راه صادرات وجود دارد. تنزل قیمت نفت تا مرز ۷۰ دلار مشکل زیادی ایجاد نمیکرد، اما حالا که به کمتر از 50 دلار رسیده است، دریافتی ارزی ما را کم کرده و به دولت هم فشار وارد میکند؛ بنابراین دولت باید برنامه صرفهجویی در پیش گیرد.
یکی از این صرفهجوییها بحث یارانههاست که باید تجدیدنظری در آن انجام شود، چون وقتی درآمدی از نفت نداریم، بنابراین نمیتوانیم آنطور که باید و شاید این بخش را ساماندهی کنیم. امسال صادرات غیرنفتی به ۵۰ میلیارد دلار میرسد و این درحالی است که باید در سال ۹۴ این میزان را حداقل با ۲۰ درصد رشد به مرز ۶۰ میلیارد دلار برسانیم. باید تشویقهای لازم برای سرمایهگذاری در تولید صادراتمحور را در دستور کار قرار داد، ضمن اینکه همه وظیفه داریم تا تلاش کنیم قسمتی از ضایعه کاهش درآمد نفت را از محل غیرنفتی جبران کنیم.
به نظر شما چرا نرخ تورم تا این اندازه افزایش یافته و راهکار مقابله با آن را چه میدانید؟
آقای دکتر احمدینژاد در دولت نهم خوب عمل کرد. در دور دوم دچار تحریم شدیم که باید پیشبینی میکردیم. ما تحریمها را دور زدیم. ما کشور ثروتمندی هستیم. ما بیش از 120 میلیون تن محصول کشاورزی داریم. ما 500 میلیارد تن ذخیره معدن داریم که 500 میلیون تن آن درحال بهرهبرداری است. صنایع ما پس از انقلاب رشد بالایی کرده است. کارخانههای ما در منطقه سرآمد است. درست است برخی از ماشینها باید عوض شود.
یا اینکه تولید سیمان ما نزدیک 30 میلیون تن است. تیم اقتصادی دولت پیشبینی لازم را برای بحران نکرد. به اعتقاد بنده رکود دو سال اخیر دولت بیشتر ناشی از ندانمکاری در برنامههای اقتصادی 10 سال گذشته است. ما عوارضی را پرداختهایم که میتوانستیم نپردازیم. رکود فعلی کشور که به نوعی کمنظیر است فقط با یک راه امکان برگشت خواهد داشت. در رکود کسادی مطلق یا مزمن به وجود میآید و مردم قدرت خرید خود را از دست داده و درآمدهای کاذب نیز در جامعه ایجاد میشود. هماکنون هیچ حقوقبگیری قدرت خرید مسکن ندارد باید پرسید چرا! این یک اشکال اقتصادی ساختاری بزرگ است.
حال دولت یازدهم قول داده است که تا حدودی این رکود را برطرف کند. به اعتقاد بنده با سرمایهگذاری میتوان رکود را شکست داد. مقام معظم رهبری تأکیدات زیادی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دارند که برای اجرایی شدن این هدف باید نیازهای خود را در داخل کشور تأمین کرده و درصد وابستگی خود را به بیگانه کاهش دهیم. درحال حاضر نفت کشور در تحریم قرار دارد پس نباید به فکر اسراف منابع برای واردات باشیم و باید با سرمایهگذاری داخلی خودکفایی کشور را ایجاد کنیم.
در روزهای گذشته کاهش قیمت نفت بار دیگر نگاهها را به سمت روابط ایران و روسیه کشانده است. درحال حاضر ایران و روسیه در چه وضعی از نظر مبادلات اقتصادی هستند؟
ما یک قرارداد درازمدت بیست سالهای با روسیه صحبت کردهایم با رقم سنگین 30 میلیارددلاری. این موضوع جلو رفت اما هنوز اجرایی نشده است به اعتقاد بنده مشکلات این قرارداد بیشتر بانکی است اما مشکلات ژئوپلیتیک هم بیتأثیر نیست. در مجموع با روسیه از نظر اردوگاه غرب بهصورت محدود فعالیت میکنیم زیرا کشورهای اروپایی نمیگذارند فعالیت تجاری کشور با روسیه وسعت پیدا کند.
در بلندمدت باید با نگاه حفظ منافع خود مراودات بینالمللی خود را با کشورهای مختلف انجام دهیم. حتی حاضریم براساس حفظ منافع کشور با غرب نیز روابط داشته باشیم. ما با همه دنیا به جزء رژیم صهیونیستی آزادانه فعالیت تجاری داریم حتی با آمریکا هم در حال فعالیت هستیم به نحوی که حجم مبادلات تجاری آمریکا با کشور ما در سال جاری حدود 600 تا 700 میلیون دلار بوده است. در حال حاضر با 200 میلیارد دلار با سراسر دنیا رابطه تنظیم شده داریم.
در این شرایط کشورهای غربی باید از بی تأثیر بودن اعمال تحریمها بر ضد کشور درس گرفته از بداخلاقیهای خود دست بردارند. در زمینه محصولات کشاورزی نیز روسیه به سمت ما آمده است، ایران، ترکیه، مصر، پاکستان و هندوستان در رأس لیست روسیه قرار دارند. منتها ترکها در بازار روسیه از ایران جلوتر هستند و دفاتری را تأسیس کردهاند اما دولت ما به خاطر اقتدار مالی اقدام به تأسیس دفاتر در روسیه نکرده است.
آینده اقتصاد ایران را چطور میبینید؟
باید در بودجه سال آینده از تولید داخلی که پشتوانه صادرات است، حمایت شود، زیرا تولید یکی از منابع اصلی درآمد کشور است. لایحه بودجه 1394 تورمزاست و مشکل اشتغال و رکود را رفع نخواهد کرد و نیاز دارد در کمیسیون تلفیق با نگاه دقیقیتری موارد بودجه مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. با توجه به موضوع خروج از رکود که در اقتصاد مقاومتی ذکر شده و باید کشور از آن حالت خارج شود، به نظر میرسد لایحه فعلی بودجه سرانجام شفافی در رابطه با خروج از رکود به همراه نداشته باشد.
اقتصاد مقاومتی، کشور را به سمت و سوی خودکفایی سوق میدهد که در این بودجه حرکت به سمت خودکفایی دیده شده اما نیاز دارد تا کمیسیون تلفیق تغییرات دقیقتری نسبت به بودجه داشته باشد. بحث اصلی در کمیسیون تلفیق باید بهگونهای باشد که موارد تورمزا را کنترل و مواردی که رکودزداست را تقویت و پرورش دهد. به نظر بنده لایحه بودجه 94 توانایی از بین بردن رکود، هدایت اقتصاد به سمت رونق و مثبت کردن رشد را ندارد.
عدم وابستگی به نفت به آن معنی است که از دیگر محلهای درآمد توانایی کسب درآمد داشته باشیم که یکی از منابع درآمدی، تولید محسوب میشود. از این رو رونق تولید و ایجاد اشتغال بسیار حائز اهمیت است. باید هدف اصلی در تولید، سرمایهگذاری بر تولید صادرات محور باشد تا نبود نفت را جبران کند. درحال حاضر با جمعیت 78 میلیون نفری حجم مبادلات کشور 160 تا 170 میلیارد دلار محاسبه میشود و درآمد نفت و صادرات هرکدام 40 میلیارد دلار پیشبینی میشود.
خروج از وابستگی به درآمد نفتی کار آسانی نیست. حمایت از تولید داخلی باید در بودجه و نگاه دستگاهی مورد توجه قرار گیرد و درحال حاضر دغدغه اصلی کشور اشتغال نسل جوان کشور است. بودجه عمرانی باید بهگونهای تدوین شود که اشتغال ایجاد کند. امیدوارم در برنامه ششم با وجود کمرنگ بودن اشتغال در لایحه بودجه 94، دید خوب و درستی نسبت به ایجاد اشتغال وجود داشته باشد.
اما به مرور با اختراعات جدید بشر، افرادی توانستند با در اختیار داشتن «وسیله» ثروتمند شوند. این وسیله گاه یک گاری بود و گاه انرژی برق. ثروتمند شدن یکشبه اما آفتی بزرگ به همراه داشت. طمع را میان مردم گسترش میداد و زمینه فساد اقتصادی را بهوجود میآورد. افرادی که سفتهبازی، تقلب و اختلاس را ناشی از هوش سرشار خود میدانند فراوانند و متاسفانه در یک سال گذشته با موارد متعددی از این افراد مواجه بودیم. در روزهای گذشته پرونده «پدیده» باعث توجه دوباره مردم به مساله فساد اقتصادی شد. مردم در شبکههای اجتماعی پروندههای اختلاس را میشمارند و آنها را با هم مقایسه میکنند.
در این میان به سراغ «حاج اسدا... عسکراولادی» رفته است. تاجر مشهور ایرانی که سالهای سال است از اصلیترین چهرههای بازار تهران است و با روش منحصر بهفرد خود حضوری فعال در تجارت دارد.
به نظر شما راه جلوگیری از افزایش فساد اقتصادی در کشور چیست؟
این مسالهای نیست که تازه اتفاق افتاده باشد و پیش از این هم بارها به مساله فساد اقتصادی پرداخته شدهاست. به نظر من باید برخورد جدیتری با فاسدان اقتصادی صورت بگیرد. چند سال قبل یکی از مقامات بلندپایه چین برای یک معامله اقتصادی به ایران آمده بود و مهمان من بود. بعد از مدتی که به چین رفتم، او دیگر در مسئولیت قبلی قرار نداشت.
وقتی از سرنوشت او پرسوجو کردم به من گفتند به خاطر حضور در یک فساد اقتصادی اعدام شده است. همین برخوردها سبب شده تا اقتصاد در چین با وجود جمعیت بیشتر و گستردگی بیشتر، فساد کمتری داشته باشد. فساد اقتصادی موجود در کشور باید برطرف شود زیرا اثر بسیار منفی بر فضای اقتصادی کشور گذاشته است.
به نظر شما دلیل بهوجود آمدن فساد در اقتصاد ایران چیست؟
شما الان به پشتبام بروید و ساختمانهای بسیار بلند تهران را پیدا کنید. به سراغ هر کدام از آنها که بروید مشاهده میکنید کسی که صاحب آن است با مقامات دولتی رابطه نزدیکی دارد. مثلا بخش خصوصی است که از رانت آنها بهره برده است. یعنی دخالت بیاندازه دولت در اقتصاد به نظر عامل اصلی بهوجود آمدن فساد اقتصادی در کشور بوده است.
یکی از تغییراتی که در هشت سال گذشته در کشور شاهد بودیم افزایش روزافزون شعب بانک خصوصی و دولتی در کشور بوده است. به نظر شما این افزایش نشان از انضباط مالی است یا یک اقتصاد بیمار؟
افزایش تعداد شعب بانکها بدون شک نشانی از رشد اقتصادی نیست. سالها پیش از انقلاب فردی به اسم آقای بلورچیان هر ملک دو نبشی در تهران میدید برای شعبه بانک «صادرات» میخرید. این کار برای او دو سود داشت. یکی اینکه ثروت بانک افزایش پیدا میکرد چون به هر حال قیمت ملک افزایش مییافت و دیگر اینکه همسایهها و کسبه محل را به بازگشایی حساب در آن شعبه جدید تشویق میکرد. این تفکر امروز هم نزد بسیاری از بانکداران ایرانی است.
الان دفتر کار من در خیابان شهید مطهری قرار دارد. از ابتدا تا انتهای خیابان مطهری اما فقط شما شعب بانک میبینید! بعضی از بانکها چند شعبه در این خیابان دارند. واقعا این همه شعبه بانک برای چیست؟ یا در خیابان فرشته که منزل ما در آن قرار دارد تا چند سال پیش اصلا شعبه بانکی وجود نداشت. حالا پر شده از شعب بانکهای مختلف. اینها با اقتصاد منافات دارد.
ببینید حالا بانکها برای آنکه سرمایه مردم را جذب کنند در یک رقابت قرار گرفتهاند و شنیدهام که برخی از آنها سود 29 درصد هم میدهند. خوب جایی که سود 29 درصد میدهد باید وام سی و چند درصدی به مشتریان خود بدهد و به این ترتیب افرادی که از وام استفاده میکنند با مشکلات جدی مواجه خواهند شد.
مشهور است که جنابعالی زیاد با وام گرفتن از بانکها میانه خوبی ندارید و آن را از نظر اقتصادی و شرعی درست نمیدانید؟
از نظر شرعی در جایگاهی نیستم که بتوانم درمورد وام بانکها نظر بدهم اما از نظر شخصی من تا به حال وام نگرفتهام. یک زندگی کوچکی دارم. امروز فراوان افرادی را میبینید که میروند یک کارخانهای درست میکنند. کارخانه خوب است و میچرخد اما فرد طمع میکند و وام میگیرد تا کارهای دیگر کند. اینها در عرصه تجارت نابود میشوند. نمیتوانند بمانند چراکه برنامهریزی در کارشان نیست. در صادرات ما هم هست. یک عدهای برای خاطر ارز میآیند صادرات میکنند. چند وقتی ارز بالا میرود این افراد پولدار میشوند. تا اینکه مقداری قیمت ارز کاهش پیدا میکند هم نابود میشوند.
درمورد مساله بانکها فکر میکنید دولت تا چه اندازه مقصر بود؟
زمانی که مردم دیدند برای اداره زندگی خود باید با فلان مدیر بانک پیوند داشته باشند وگرنه قادر به دریافت وام نخواهند بود خود را مقید کردند که بانک و سیاست را بشناسند. به اعتقاد بنده مردم متمایل به مسائل سیاسی نبودند اما دولت آنها را مجبور کرد تا به این سمت حرکت کنند. در شرایط فعلی تمام سرنخها در اختیار دولت قرار دارد و مردم مجبورند برای انجام کارهای خود به مسائل سیاسی خود را گره بزنند.
در شرایطی که کاهش قیمت نفت ممکن است اقتصاد ایران را امسال و سال آینده با مشکلات جدی مواجه کند شما چه توصیهای به دولت دارید که این آثار منفی به حداقل کاهش یابد؟
دولت باید به فکر این باشد که از محل کسری درآمد نفتی حصولی از محل صادرات غیرنفتی را جبران کند. باید هدف این باشد که به سمت صادرات غیرنفتی بیشتر پیش برویم، هرچند هنوز هم مشکلاتی بر سر راه صادرات وجود دارد. تنزل قیمت نفت تا مرز ۷۰ دلار مشکل زیادی ایجاد نمیکرد، اما حالا که به کمتر از 50 دلار رسیده است، دریافتی ارزی ما را کم کرده و به دولت هم فشار وارد میکند؛ بنابراین دولت باید برنامه صرفهجویی در پیش گیرد.
یکی از این صرفهجوییها بحث یارانههاست که باید تجدیدنظری در آن انجام شود، چون وقتی درآمدی از نفت نداریم، بنابراین نمیتوانیم آنطور که باید و شاید این بخش را ساماندهی کنیم. امسال صادرات غیرنفتی به ۵۰ میلیارد دلار میرسد و این درحالی است که باید در سال ۹۴ این میزان را حداقل با ۲۰ درصد رشد به مرز ۶۰ میلیارد دلار برسانیم. باید تشویقهای لازم برای سرمایهگذاری در تولید صادراتمحور را در دستور کار قرار داد، ضمن اینکه همه وظیفه داریم تا تلاش کنیم قسمتی از ضایعه کاهش درآمد نفت را از محل غیرنفتی جبران کنیم.
به نظر شما چرا نرخ تورم تا این اندازه افزایش یافته و راهکار مقابله با آن را چه میدانید؟
آقای دکتر احمدینژاد در دولت نهم خوب عمل کرد. در دور دوم دچار تحریم شدیم که باید پیشبینی میکردیم. ما تحریمها را دور زدیم. ما کشور ثروتمندی هستیم. ما بیش از 120 میلیون تن محصول کشاورزی داریم. ما 500 میلیارد تن ذخیره معدن داریم که 500 میلیون تن آن درحال بهرهبرداری است. صنایع ما پس از انقلاب رشد بالایی کرده است. کارخانههای ما در منطقه سرآمد است. درست است برخی از ماشینها باید عوض شود.
یا اینکه تولید سیمان ما نزدیک 30 میلیون تن است. تیم اقتصادی دولت پیشبینی لازم را برای بحران نکرد. به اعتقاد بنده رکود دو سال اخیر دولت بیشتر ناشی از ندانمکاری در برنامههای اقتصادی 10 سال گذشته است. ما عوارضی را پرداختهایم که میتوانستیم نپردازیم. رکود فعلی کشور که به نوعی کمنظیر است فقط با یک راه امکان برگشت خواهد داشت. در رکود کسادی مطلق یا مزمن به وجود میآید و مردم قدرت خرید خود را از دست داده و درآمدهای کاذب نیز در جامعه ایجاد میشود. هماکنون هیچ حقوقبگیری قدرت خرید مسکن ندارد باید پرسید چرا! این یک اشکال اقتصادی ساختاری بزرگ است.
حال دولت یازدهم قول داده است که تا حدودی این رکود را برطرف کند. به اعتقاد بنده با سرمایهگذاری میتوان رکود را شکست داد. مقام معظم رهبری تأکیدات زیادی بر تحقق اقتصاد مقاومتی دارند که برای اجرایی شدن این هدف باید نیازهای خود را در داخل کشور تأمین کرده و درصد وابستگی خود را به بیگانه کاهش دهیم. درحال حاضر نفت کشور در تحریم قرار دارد پس نباید به فکر اسراف منابع برای واردات باشیم و باید با سرمایهگذاری داخلی خودکفایی کشور را ایجاد کنیم.
در روزهای گذشته کاهش قیمت نفت بار دیگر نگاهها را به سمت روابط ایران و روسیه کشانده است. درحال حاضر ایران و روسیه در چه وضعی از نظر مبادلات اقتصادی هستند؟
ما یک قرارداد درازمدت بیست سالهای با روسیه صحبت کردهایم با رقم سنگین 30 میلیارددلاری. این موضوع جلو رفت اما هنوز اجرایی نشده است به اعتقاد بنده مشکلات این قرارداد بیشتر بانکی است اما مشکلات ژئوپلیتیک هم بیتأثیر نیست. در مجموع با روسیه از نظر اردوگاه غرب بهصورت محدود فعالیت میکنیم زیرا کشورهای اروپایی نمیگذارند فعالیت تجاری کشور با روسیه وسعت پیدا کند.
در بلندمدت باید با نگاه حفظ منافع خود مراودات بینالمللی خود را با کشورهای مختلف انجام دهیم. حتی حاضریم براساس حفظ منافع کشور با غرب نیز روابط داشته باشیم. ما با همه دنیا به جزء رژیم صهیونیستی آزادانه فعالیت تجاری داریم حتی با آمریکا هم در حال فعالیت هستیم به نحوی که حجم مبادلات تجاری آمریکا با کشور ما در سال جاری حدود 600 تا 700 میلیون دلار بوده است. در حال حاضر با 200 میلیارد دلار با سراسر دنیا رابطه تنظیم شده داریم.
در این شرایط کشورهای غربی باید از بی تأثیر بودن اعمال تحریمها بر ضد کشور درس گرفته از بداخلاقیهای خود دست بردارند. در زمینه محصولات کشاورزی نیز روسیه به سمت ما آمده است، ایران، ترکیه، مصر، پاکستان و هندوستان در رأس لیست روسیه قرار دارند. منتها ترکها در بازار روسیه از ایران جلوتر هستند و دفاتری را تأسیس کردهاند اما دولت ما به خاطر اقتدار مالی اقدام به تأسیس دفاتر در روسیه نکرده است.
آینده اقتصاد ایران را چطور میبینید؟
باید در بودجه سال آینده از تولید داخلی که پشتوانه صادرات است، حمایت شود، زیرا تولید یکی از منابع اصلی درآمد کشور است. لایحه بودجه 1394 تورمزاست و مشکل اشتغال و رکود را رفع نخواهد کرد و نیاز دارد در کمیسیون تلفیق با نگاه دقیقیتری موارد بودجه مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. با توجه به موضوع خروج از رکود که در اقتصاد مقاومتی ذکر شده و باید کشور از آن حالت خارج شود، به نظر میرسد لایحه فعلی بودجه سرانجام شفافی در رابطه با خروج از رکود به همراه نداشته باشد.
اقتصاد مقاومتی، کشور را به سمت و سوی خودکفایی سوق میدهد که در این بودجه حرکت به سمت خودکفایی دیده شده اما نیاز دارد تا کمیسیون تلفیق تغییرات دقیقتری نسبت به بودجه داشته باشد. بحث اصلی در کمیسیون تلفیق باید بهگونهای باشد که موارد تورمزا را کنترل و مواردی که رکودزداست را تقویت و پرورش دهد. به نظر بنده لایحه بودجه 94 توانایی از بین بردن رکود، هدایت اقتصاد به سمت رونق و مثبت کردن رشد را ندارد.
عدم وابستگی به نفت به آن معنی است که از دیگر محلهای درآمد توانایی کسب درآمد داشته باشیم که یکی از منابع درآمدی، تولید محسوب میشود. از این رو رونق تولید و ایجاد اشتغال بسیار حائز اهمیت است. باید هدف اصلی در تولید، سرمایهگذاری بر تولید صادرات محور باشد تا نبود نفت را جبران کند. درحال حاضر با جمعیت 78 میلیون نفری حجم مبادلات کشور 160 تا 170 میلیارد دلار محاسبه میشود و درآمد نفت و صادرات هرکدام 40 میلیارد دلار پیشبینی میشود.
خروج از وابستگی به درآمد نفتی کار آسانی نیست. حمایت از تولید داخلی باید در بودجه و نگاه دستگاهی مورد توجه قرار گیرد و درحال حاضر دغدغه اصلی کشور اشتغال نسل جوان کشور است. بودجه عمرانی باید بهگونهای تدوین شود که اشتغال ایجاد کند. امیدوارم در برنامه ششم با وجود کمرنگ بودن اشتغال در لایحه بودجه 94، دید خوب و درستی نسبت به ایجاد اشتغال وجود داشته باشد.
منبع: روزنامه آرمان
نظر شما