«صدای طهرون» به روایت «آقای بازیگر»
مرتضی احمدی در آخرین ساعتهای آذر در ٩٠سالگی با پاییز همسفر شد. او جدا از بازیگری در تلویزیون، سینما و تئاتر، صدای خوبی داشت. مخصوصا برای نسل ما که از کارتون پینوکیو خاطرات خوبی دارد، صدای روباه مکار که همان صدای مرتضی احمدی است، یادآور روزهای شیرین کودکی ماست. از جمله فعالیتهای دیگر زندهیاد احمدی گردآوری و نگارش فرهنگ عامیانه تهران بود. او که در تهرانشناسی خبره بود، در فیلم مستند «چنارستان» به کارگردانی هادی آفریده از تهران قدیم گفت. دیگرهنر مرتضی احمدی تسلط بر «پیشپردهخوانی» بود که چندنفر در ایران در این زمینه تخصص دارند. یکی از آنان عزتالله انتظامی است که در ایام جوانی با مرتضی احمدی همکار بوده. انتظامی در گفتوگو با «شرق» از دوست قدیمیاش با «صدای طهرون» گفت.
همکاری شما با مرتضی احمدی به چه زمانی برمیگردد؟
همکاری من با ایشان به دوران جوانی و سالهای پیش از انقلاب برمیگردد. درحقیقت آن زمان که در خیابان لالهزار، تئاترهای مختلف به نمایش درمیآمد، هنر معروفی وجود داشت به نام «پیشپردهخوانی». پیشپردهخو انی هم پایههای هنری زیبایی داشت. البته موسیقی عامیانه علاوه بر آنکه با بسیاری از متنهای نمایشی درآمیخته، به طور جداگانه نیز در قالب «پیشپردهخوانی» روی صحنه اجرا میشد. معمولا قبل از نمایش شعرهای فکاهی و طنز توسط هنرپیشه خوانده میشد که بیشتر مایههای انتقادی داشت. آن زمانها من در تئاتر فرهنگ در خیابان لالهزار «پیشپرده» میخواندم که شعرهایش را پرویز خطیبی میگفت؛ یعنی روی اشعار آقایخطیبی آهنگی میگذاشتم. استادخطیبی به وضعیت موجود و عملکرد دولت و حکومت انتقاد داشت و در همان اشعار به آن اشاره میکرد. همانجا بود که با مرتضی احمدی آشنا شدم. شنیده بودم ایشان کارمند راهآهن هستند. اما صدای خوش و استعداد خوبی داشتند. یادم هست کاری بود به نام «غلام یحیی و پیشهوری» که نقش غلام یحیی را مرتضی احمدی بازی میکرد و من هم نقش پیشهوری را. البته فکر کنم یکی، دوکار مشترک دیگر با هم انجام دادیم که بهخاطر نمیآورم. اما کارهای یکدیگر را از دور دنبال میکردیم که بعد من به آلمان رفتم و دیگر از نزدیک از ایشان خبر نداشتم.
کارهای هنری ایشان را چگونه میدیدید؟
خب، ایشان کارهای ارزندهای در هنر ایران انجام دادند. ایشان گوینده خوب رادیو و دوبلور قابلی بودند. صدایشان برای خواندن شعرهای عامیانه خیلی خوب بود. ضمن اینکه دو،سهکتاب هم نوشتند که فکر میکنم کتاب کهنههای همیشه نو (ترانههای تختحوضی) توسط ایشان گردآوری شدکه کار بسیار ارزشمندی است. ضمنا در زمینه تهرانشناسی هم ایشان مهارت زیادی داشتند.
چطور متوجه شدید که ایشان فوت کردند؟
این روزها به دلیل مشکلات تنفسی، پزشک به من اجازه نمیدهد که از خانه بیرون بیایم. چون هوای آلوده ریههایم را درگیر میکند. اما چندساعت پیش پیامکی به من رسید که مرتضی احمدی درگذشت. خیلی متاثر شدم. یاد روزهای گذشته افتادم. ناراحت شدم و الان هم که با شما صحبت میکنم، بغض در گلو دارم. خدا ایشان را رحمت کند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما