يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 15

کشاورز: به عقب بروم دیگر بازیگر نمی‌شوم!

کد خبر: ۳۶۷۵۲
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۵
هفته نامه سروش نوشت:

محمدعلی کشاورز پیشکسوت سینما و تلویزیون و تئاتر از بهبود جسمانی خود خبر داد و گفت که بعد از مدت‌ها به دعوت عزت‌الله ضرغامی از خانه بیرون آمده و در مراسم تودیع و معارفه ضرغامی و محمد سرافراز شرکت کرده و به صداوسیما جمهوری اسلامی ایران رفته است. 

وی در این مورد گفت: به همراه دوستانم و با کمک ویلچر به این مراسم رفتم و بعد از اتمام سخنرانی بازگشتم. با اینکه رفت و آمد برایم سخت بود اما از این که همکارانم را دیدم روحیه گرفتم.

 آنچه در ادامه می‌خوانید، درددل‌های محمدعلی کشاورز است:

از حال جسمی‌تان بگویید.

پاهایم درد می‌کند و به کمک ویلچر حرکت می‌کنم اما در کل حالم خوب است و زمانی که شما جوان‌ها و دوستانم را می‌بینم و یا صدایتان را می‌شنوم، بهتر هم می‌شوم.

آیا به نسل جوان بازیگران و هنرمندان سینما امیدوار هستید؟


صددرصد. مگر می‌شود به نسل جوان امیدوار نبود؟ تمام دنیا را جوان‌ها می‌سازند. نسل گذشته و امثال من تنها می‌توانند نظریه‌پردازی کنند و تجربه‌های خود را در اختیار نسل جوان قرار بدهند.

به نظر شما نسل جوان باید بازیگری را از کجا آغاز کنند؟

به اعتقاد من سینمای ما زمانی می‌تواند رشد کند که بازیگران آن پیش از بازی در سینما، با تئاتر آشنا شده و خاک صحنه خورده باشند. حضور در سینما به‌تنهایی کافی نیست، بلکه جوان‌ها باید تئاتر را بشناسند و به آن بپردازند. معلم‌ها و استادان در درجه اول سلامت و ورزش را به ما می‌آموختند، از ما می‌خواستند ادبیات سرزمینمان را بدانیم و مهم‌تر از همه اینکه جای‌جای سرزمین خود را بشناسیم اما متأسفانه بچه‌های امروزی از مطالعه گریزان هستند، این را می‌توان از انتشار تیراژ هزارتایی کتاب‌ها دریافت که این تعداد برای یک کشور ۸۰ میلیون نفری فاجعه است.

به نظرتان برای انتقال فرهنگ کشورمان باید چه نوع فیلم‌هایی را تولید کنیم؟

فرهنگ خود را باید در قالب فیلم‌هایی مناسب به مردم معرفی کنیم، قبل از انقلاب اسلامی نادر ابراهیمی فیلمی با نام «آتش بدون دود» ساخت که راجع به ترکمن‌ها بود و تمام فیلمبرداری آن نیز در ترکمن صحرا انجام گرفت و به صورت سریال ساخته شد. 

ابراهیمی کسی است که برای سینما و تلویزیون زحمت کشید. ما هفت روز هفته برای این سریال کار می‌کردیم و در این مدت آنچه برایمان مهم بود، نجابتی بود که در آن کار به‌وضوح دیده می‌شد. کار، کار و کار تنها فکر ما بود. ما بازیگران، برای ایفای نقش‌هایمان فرهنگ ترکمن‌ها را مطالعه می‌کردیم و با آگاهی به ایفای نقش می‌پرداختیم و این همان چیزی است که با اینکه جوان‌های ما امروز به آن احتیاج دارند اما از آن غافل هستند.

از چگونگی تأسیس دانشکده تئاتر برایمان بگویید.

ما در آن زمان با احساس اینکه در یک کشور بافرهنگ هستیم ولی دانشکده تئاتر نداریم، به وزارت فرهنگ و هنر سابق فشار آوردیم و خواستار تأسیس مکانی برای اجرای تئاتر و همچنین دانشکده تئاتر شدیم. در همان زمان بود که تئاتر «۲۵ شهریور» ساخته شد. بعد از این نمایش درخواست دانشکده تئاتر کردیم که دانشگاه تهران ابتدا با تأسیس دانشکده تئاتر مخالفت کرد اما در نهایت فشار ما بر وزارتخانه موجب تأسیس دانشکده تئاتر شد که دکتر فروغ ریاست آن را عهده‌دار شد.

استادانتان را به خاطر دارید؟


بله، می‌توانم به آریان‌پور و محجوب اشاره کنم که تدریس می‌کردند و از ما می‌خواستند راجع به فرهنگ و ادبیات تحقیق کنیم و ایران را بگردیم و ما این کار را انجام می‌دادیم.

برای ورود به دانشکده تئاتر در آزمون شرکت کردید؟

بله، برای ورود به این دانشکده کنکور دادیم و سپس به تحصیل در آن مشغول شدیم. از دانشجویان خوب آن زمان علی حاتمی بود که دیگر هرگز مثل او پیدا نمی‌شود. او چه در سینما و چه در سریال‌های تلویزیونی کارهای ارزنده‌ای انجام داده است.

نقش تلویزیون در توسعه تئاتر کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

تلویزیون باید به تئاتر توجه بیشتری کند، یادم می‌آید در زمان جوانی چهارشنبه‌ها ساعت ۸ شب در تلویزیون ملی یک برنامه تئاتر اجرا می‌کردیم که این نشان از اهمیت دادن به هنر تئاتر داشت. سمندریان، آریان‌پور و خیلی از بزرگان آن زمان در این برنامه حضور پیدا می‌کردند و هنوز دانشکده تأسیس نشده بود. در آن زمان استادان به ما می‌آموختند که تئاتر یعنی شجاعت و نجابت.

هنوز هم برای انتخاب یک بازیگر، ضوابط در نظر گرفته می‌شود؟

در سینمای امروز رابطه حکمفرما شده است. بازیگرها را بر اساس رابطه می‌آورند و حتی در مقابل دادن یک نقش از آنها پول می‌گیرند یا در کلاس‌های آموزش بازیگری پول هنگفت گرفته می‌شود اما در مقابل درسی از بازیگری آموزش داده نمی‌شود. کسانی که می‌خواهند در فیلمی ایفای نقش کنند، در وهله اول باید تحصیلات دانشگاهی این رشته را داشته باشند. همه چیز بر اساس پول شده است و با این وضعیت اصلاً دوست ندارم فیلم ببینم چون وقتی می‌دانم کارگردان پول می‌گیرد تا شخصی را در فیلم بازی بدهد، ناامید می‌شوم. اوضاع سینما وحشتناک شده است.

بازیگران مورد علاقه محمدعلی کشاورز چه کسانی هستند؟

علی نصیریان، اسماعیل شنگله و نادره خیرآبادی از هنرمندان هم‌دوره من هستند، امروز دیگر مثل جمیله شیخی، نادره و این افراد را نداریم، این هنرمندان به خاطر هنر و رفتارشان همیشه محبوب مردم بوده‌اند. باید بگویم عزت‌الله انتظامی از همه ما بهتر است و علی نصیریان ضمن اینکه بازیگر توانمند و انسان شریفی است، نمایشنامه‌نویس فوق‌العاده‌ای نیز هست.

از تجربه همکاری با آنتونی کوئین برایمان بگویید.


فیلم «کاروان‌ها» را قبل از انقلاب کار کردیم که آنتونی کوئین و چند تن از بزرگان سینما در آن بازی می‌کردند. این فیلم در آمریکا پخش شد و مورد توجه مردم قرار گرفت و در مقالاتی که نوشته بودند، از آن تعریف کردند. مدتی بعد آنتونی کوئین به من نامه نوشت و گفت به اینجا بیا، من همه چیز برایت فراهم می‌کنم اما من در جوابش گفتم ایران وطن من است. چند سال بعد به انگلیس رفتم و بار دیگر او را دیدم. آنتونی کوئین دوباره گفت چرا نیامدی، اینجا مورد توجه خیلی از افراد قرار گرفتی و من دوباره گفتم وطن من ایران است و جز آنجا در جای دیگری کار نمی‌کنم.

چه توصیه‌ای برای جوان‌های علاقه‌مند به سینما دارید؟


آینده سینما به طور کلی به دست جوان‌هاست و این جوان‌ها هستند که باید کار کنند. حقیقت این است که ما پیر شده‌ایم و باید عرصه را به جوان‌ها بسپاریم اما آنها باید بدانند که فقط آمدن به سینما شرط نیست، بلکه چگونه آمدن و چگونه ماندن و ماندگار شدن از اهمیت بیشتری برخوردار است ولی باید بگویم جوان‌های ما در این عرصه خیلی موفق عمل نمی‌کنند، گاهی فیلم‌هایی که ساخته می‌شود آن‌قدر بد است که ترجیح می‌دهم آنها را نگاه نکنم و از خود می‌پرسم به‌راستی اینها که ساخته می‌شود چه مسئله‌ای را می‌خواهد عنوان کند؟

جوان‌ها باید در درجه اول بدانند که متعلق به این آب و خاک هستند، باید به فرهنگ غنی خود افتخار کنند و آن را بیاموزند، سفر کنند تا با فرهنگ و آداب و رسوم مختلف آشنا شوند، باید مطالعه کنند و دانش هنری و فرهنگی خود را بالا ببرند و باید بدانند آنهایی که امروز محبوب هستند، در درجه اول این محبوبیت را از مردم دارند.

اگر به زمان عقب برگردید باز هم بازیگر می‌شوید؟

اگر به عقب بازمی‌گشتم دیگر بازیگر نمی‌شدم و دنبال یک شغل دیگر می‌رفتم.

حرف آخر...


آرزو می‌کنم همه مردم سرزمین و همه مردم دنیا زندگی سراسر شادی و سلامتی داشته باشند زیرا سلامتی بزرگ‌ترین سرمایه هر انسانی است.
نظر شما