3 نکته درباره دیدار جنجالی اشتون
دیدار کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با چند نفر از فعالان زن در ایران، از جمله نرگس محمدی و مادر مرحوم ستار بهشتی، دستمایهای برای برخی انتقادات شده است که البته آبشخور این نقدها هم کاملا مشخص است و زیاد وارد جزئیاتش نمیشویم.
عصر ایران با این مقدمه، سه نکته را پیرامون این دیدار، متذکر شده است که در پی میآید:
1. دیدار مقامات خارجی با شهروندان کشورهای دیگر، یک امر عادی در دنیای سیاست و دیپلماتیک است. کسانی که از دیدار یک مقام خارجی با چند شهروند ایرانی، برافروخته میشوند، کاملا مشخص است که از روابط بینالملل و کارهای شناختهشده آن اطلاع ندارند و یا تجاهل میکنند.
به عنوان مثال، مگر محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت ایران در سفر به آمریکا با شهروندان آمریکایی و نیز با خاخامهای ضد صهیونیسم دیدار نکرد؟ آیا بعد از این دیدار، نمایندگان کنگره آمریکا علیه وزیر خارجه کشورشان جوسازی کردند؟ معلوم است که خیر زیرا آنها این نکته ساده را میفهمیدند که دیدار مقامات خارجی با شهروندانشان یک امر عادی است.
2. اینکه هر دیداری هدفی مبتنی بر منویات طرفین دارد، امری بدیهی است کما اینکه در دیدار مقامات ایران با شهروندان خارجی نیز اهدافی وجود دارد. وقتی جمهوری اسلامی اصول حقوق بشری را رعایت میکند و مثلا در همین پرونده ستار بهشتی، عدالت را در محاکمه متهمان رعایت میکند تا تسکینی بر دل داغدار مادرش باشد، چه باک از اینکه اشتون یا هر کس دیگری با او دیدار کند؟ اتفاقا وقتی برخی افراد از این دیدارها ابراز نگرانی میکنند، در واقع دارند در سطح جهانی فریاد میزنند که ما مشکلی داریم و نگران این دیدارها هستیم و این، نقض غرض است.
3. اما درباره ادعاهای حقوق بشری خانم اشتون و دیگر مقامات غربی نیز باید نکتهای را متذکر شد. اگر ایشان واقعا داعیه حقوق بشر دارد، کاش دیداری با کسانی که در طول جنگ هشتساله با سلاحهای شیمیایی غربیها مصدوم شدهاند و الان بیش از ربع قرن است که حتی در نفس کشیدن عادی هم مشکل دارند دیدار میکرد و به نمایندگی از اروپا، از آنان عذرخواهی میکرد.
بدیهی است که غربیها در پیگیری مسائل مربوط به حقوق بشر، اهداف و دیدگاههای خود را دارند ولی نیات آنها نباید بهانه یا مانعی برای ارتقای سطح استانداردهای حقوق بشری در ایران باشد.