صدای ایران گزارش می دهد؛
دبیر کل جدید جامعه روحانیت مبارز، بحران نفوذ و غایبانی بزرگ
صدای ایران: جامعه روحانیت مبارز تشکلی روحانی است که به عنوان یک وزنه سیای قابل تامل مطرح بوده است و تاثیر قابل ملاحظه ای در روند سیاست در ایران داشته و دارد و عضويت اعضای شاخص اين تشکل روحانی در شورای انقلاب زمينه اولين حضور آنان در ساختارقدرت را فراهم كرد.
صدای ایران؛ مرتضی لطفی- جامعه روحانیت مبارز تشکلی روحانی است که به عنوان یک وزنه سیای قابل تامل مطرح بوده است و تاثیر قابل ملاحظه ای در روند سیاست در ایران داشته و دارد و عضويت اعضای شاخص اين تشکل روحانی در شورای انقلاب زمينه اولين حضور آنان در ساختارقدرت را فراهم كرد.
این تشکل روحانی تاثیر گذاری زیادی در ساختار قدرت ایران داشت تا آنجایی که در برخی انتخابات ها اگر این تشکل از هر کاندیدایی که حمایت می کرد، پیروز انتخابات می شد. اما در سالهای اخیر با توجه به مشکلات به وجود آمده در حضور اعضای تاثیر گذار این تشکل روحانی باید دید که آیت الله موحدی کرمانی دبیر کل جدید جامعه روحانیت مبارز تا چه اندازه در بازگرداندن نفوذ از دست رفته این تشکل روحانی موفق خواهد بود.
به گزارش خبرنگار سیاسی صدای ایران، با اوج گيري انقلاب در سال ۱۳۵۶ روحانيان سياسي نيز در كنار برخي همراهان ديگرشان به فكر تأسيس تشكلي براي انسجام بيشتر افتادند. به اين ترتيب روحانيان نامداري چون آيت الله مرتضي مطهري و آيت الله سيد محمد بهشتي در كنار دوستانشان، همچون آيت الله سيد علي خامنه اي، علي مشكيني، محمد جواد باهنر، سيد كريم موسوي اردبيلي، محمد مفتح و... جامعه روحانيت مبارز تهران را تشكيل دادند.
پس از پيروزي انقلاب، برخي از مؤسسين جامعه روحانيت مبارز، به فكر تأسيس حزبي فراگير افتادند. تفاوت يك حزب با تشكيلات قبلي، حداقل در آن بود كه ديگر محدوديت عضوگيري وجود نداشت و حزب مي توانست از ميان غير روحانيون نيز عضو بپذيرد. انديشه تشكيل حزب چندان مورد استقبال قرار نگرفت و حتي مخالفتهايي نيز با آن مي شد. حتي امام خميني نيز در ابتدا با اين مسأله مخالفت كرده بودند.
جامعه روحانیت مبارز تا سال 76 از هر کاندیدایی که حمایت کرد پیروز انتخابات شد. اما با پیروزی جناح چپ در دوم خرداد 76 و ظهور سید محمد خاتمی، کمکم ستاره بخت جامعه روحانیت رو به افول نهاد. در سال 84 جامعه روحانیت حتی از یکی از اعضای هیات موسس خود یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات حمایت نکرد، چرا که او در گردشی از راست به چپ کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان شده بود و از دایره اصولگرایی خارج. خروج هاشمی ضربه به جامعه روحانیت مبارز بود.
چهار سال بعد جامعه روحانیت مبارز چند عضو کلیدی دیگر خود را هم از دست داد. بعد از مناظره جنجالی خرداد 88 و اتهاماتی که محمود احمدینژاد به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری وارد کرد، جامعه روحانیت بنا به اقتضای انتخاباتی ساکت ماند. با این اتفاق، شیخ نور از رفقای سابق مکدر شد و با شرکت نکردن در جلسات جامعه روحانیت، بیسر و صدا خود را از این تشکل کنار کشید. آیتالله امامی کاشانی و حسن روحانی هم دیگر در جلسات جامعه حاضر نشدند تا این تشکل عملا انشعاب دوم را بدون آنکه بیانیهای صادر شود و یا تشکی جدیدی شکل گیرد، تجربه کند.
با همه این اتفاقات و خروج نیروهای موثر و سیاسیون کهنهکار از این تشکل روحانی، حضور آیتالله مهدوی کنی به عنوان دبیرکل جامعه و پدر معنوی جناح راست همچنان جامعه روحانیت را به یکی از مراجع اصلی سیاسیون تبدیل میکرد. اما با فوت آیتالله شاید دیگر نسبت به گذشته چهره چندان شاخصی برای صدارت جامعه روحانیت در این تشکل وجود نداشته باشد.
از سال 56 که شھيد مطھری در منزل شھيد مفتح پيشنھاد روشن شدن وضعيت تشکيلاتی روحانيت را در آستانه انقلاب داد تا امروز، جامعه روحانيت مبارز روزھای پرفراز و نشيبی را ازسرگذرانده اس. دبيرکلی فضل لله محلاتی تنھا سه سال طول کشيد و در 10 آبان 60 آیت الله محمدرضامھدوی کنی، دبيرکل جامعه روحانيت مبارز تھران شد و زعامت وی در جامعه روحانیت مبارز تا اواخر مهر ماه سال جاری ادامه یافت. اما با درگذشت وی در 29 مهر ماه سال جاری گمانه زنی ها در مورد انتخاب دبیرکل این تشکل روحانی آغاز شد.
بعد از صحبتها و شایعاتی که از بازگشت چهار غایب بزرگ این تشکل روحانی مطرح بود، با آمدن آیت الله امامی کاشانی و بازگشت وی به این تشکل امکان دبیر کلی ایت الله امامی کاشانی قوت گرفت. با این حال جلسات جامعه روحانیت مبارز در زمان بیماری آیت الله مهدوی کنی توسط آیت الله موحدی کرمانی اداره می شد.
حجت الاسلام شجونی در گفتگویی اذعان داشت که در ماه مبارک رمضان با تعدادی از اعضای جامعه روحانیت به منزل آیت الله موحدی کرمانی رفتیم و از وی درخواست کردیم که به طور موقت اداره جلسات این تشکل روحانی را بر عهده بگیرند.
بعد از چند جلسه ای که روحانیت مبارز به منظور انتخاب دبیر کل برگزار کرد، گزینه هایی همچون محمدعلی موحدی کرمانی ، اکبر هاشمی رفسنجانی ، علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی، محسن مجتهد شبستری و امامی کاشانی برای دبیر کلی این تشکل روحانی مطرح بودند.
و بالاخره در جلسه چهارم آذر ماه سال جاری تصمیم بر این شد تا دبیر کل جامعه روحانیت مبارز بعد از چهلمین روز درگذشت آیت الله مهدوی کنی انتخاب و معرفی گردد.
پس از گمانه زنی ها و شایعاتی که از حضور اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، علی اکبر ناطق نوری و محمد امامی کاشانی در این تشکل روحانی خبر می داد، گزینه های اصلی انتخاب دبیر کلی از طرف جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز به ترتیب آیتالله موحدی کرمانی، آیتالله امامی کاشانی و آیتالله مجتهدشبستری معرفی شد.
آیت الله محسن مجتهد شبستری در گفتگویی انصراف خود را اعلام و اذعان کرد: بنده به دلیل انجام برخی کارها قادر نیستم امروز در جلسه جامعه روحانیت مبارز شرکت کنم. ضمن اینکه با وجود درخواست برخی اعضای محترم جامعه روحانیت برای نامزدی بنده در انتخاب دبیرکل جدید، به دلیل برخی مشکلاتی که عنوان کردم قادر به نامزدی برای دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز نیستم.
ودرهمین راستا امکان دبیرکلی آیت الله موحدی کرمانی به واسطه سابقه اداره جلسات این تشکل روحانی در زمان بیماری آیت الله مهدوی کنی قوت گرفت، با توجه به این موضوع که خود اعضای جامعه روحانیت از وی درخواست کرده بودند که عنوان قائم مقام دبيرکل ریاست جلسات را بر عهده بگیرد.
و در نهایت جلسه جامعه روحانیت مبارز با حضور اعضای این تشکل روحانی و با غیبت ادامه دار ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی شب گذشته در دفتر جامعه روحانیت مبارز برگزار و این تشکل روحانی به تمامی شبهات پایان داده و آیت الله موحدی کرمانی با کسب اکثریت آراء به عنوان دبیرکل این تشکل روحانی انتخاب شد.
در سال 92 جامعه روحانیت مبارز دو ناکامی را تجربه کرد. اول آنکه جامعتین (جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) نتوانستند اصولگرایان را به وحدت برسانند و عملا مشخص شد که جناح راست تنها در لفظ این دو تشکل را زعیم خود میداند و در عمل راه خود را میرود. دوم آنکه جامعه روحانیت مثل سال 84 و حمایت نکردن از هاشمی رفسنجانی این بار از یکی دیگر از اعضای خود یعنی حسن روحانی حمایت نکرد و دست بر قضا شیخ دیپلمات کلید پاستور را به دست گرفت.
البته روحانی مدتها بود که در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکرد، اما حمایت این تشکل میتوانست باعث آشتی او با رفقای سابقش شود. این اتفاق باعث شد تا جامعه روحانیت مبارز با حمایت از علیاکبر ولایتی، علاوه بر آنکه انتخابات 92 را ببازد از حضور احتمالی رییسجمهور جدید هم در آینده محروم شود.
این تشکل قدیمی اگر میخواهد همان تاثیرگذاری دهه 60 و اوایل دهه 70 را داشته باشد، باید به دنبال تغییرات بنیادین در ساختار خود و یا حضور مجدد غایبان سرشناسش باشد. در غیر این صورت روز به روز از میزان نفوذ تشکلی که روزگاری در فضای سیاسی کشور یکهتازی میکرد کاسته خواهد شد.
این تشکل روحانی تاثیر گذاری زیادی در ساختار قدرت ایران داشت تا آنجایی که در برخی انتخابات ها اگر این تشکل از هر کاندیدایی که حمایت می کرد، پیروز انتخابات می شد. اما در سالهای اخیر با توجه به مشکلات به وجود آمده در حضور اعضای تاثیر گذار این تشکل روحانی باید دید که آیت الله موحدی کرمانی دبیر کل جدید جامعه روحانیت مبارز تا چه اندازه در بازگرداندن نفوذ از دست رفته این تشکل روحانی موفق خواهد بود.
به گزارش خبرنگار سیاسی صدای ایران، با اوج گيري انقلاب در سال ۱۳۵۶ روحانيان سياسي نيز در كنار برخي همراهان ديگرشان به فكر تأسيس تشكلي براي انسجام بيشتر افتادند. به اين ترتيب روحانيان نامداري چون آيت الله مرتضي مطهري و آيت الله سيد محمد بهشتي در كنار دوستانشان، همچون آيت الله سيد علي خامنه اي، علي مشكيني، محمد جواد باهنر، سيد كريم موسوي اردبيلي، محمد مفتح و... جامعه روحانيت مبارز تهران را تشكيل دادند.
پس از پيروزي انقلاب، برخي از مؤسسين جامعه روحانيت مبارز، به فكر تأسيس حزبي فراگير افتادند. تفاوت يك حزب با تشكيلات قبلي، حداقل در آن بود كه ديگر محدوديت عضوگيري وجود نداشت و حزب مي توانست از ميان غير روحانيون نيز عضو بپذيرد. انديشه تشكيل حزب چندان مورد استقبال قرار نگرفت و حتي مخالفتهايي نيز با آن مي شد. حتي امام خميني نيز در ابتدا با اين مسأله مخالفت كرده بودند.
جامعه روحانیت مبارز تا سال 76 از هر کاندیدایی که حمایت کرد پیروز انتخابات شد. اما با پیروزی جناح چپ در دوم خرداد 76 و ظهور سید محمد خاتمی، کمکم ستاره بخت جامعه روحانیت رو به افول نهاد. در سال 84 جامعه روحانیت حتی از یکی از اعضای هیات موسس خود یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات حمایت نکرد، چرا که او در گردشی از راست به چپ کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان شده بود و از دایره اصولگرایی خارج. خروج هاشمی ضربه به جامعه روحانیت مبارز بود.
چهار سال بعد جامعه روحانیت مبارز چند عضو کلیدی دیگر خود را هم از دست داد. بعد از مناظره جنجالی خرداد 88 و اتهاماتی که محمود احمدینژاد به هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری وارد کرد، جامعه روحانیت بنا به اقتضای انتخاباتی ساکت ماند. با این اتفاق، شیخ نور از رفقای سابق مکدر شد و با شرکت نکردن در جلسات جامعه روحانیت، بیسر و صدا خود را از این تشکل کنار کشید. آیتالله امامی کاشانی و حسن روحانی هم دیگر در جلسات جامعه حاضر نشدند تا این تشکل عملا انشعاب دوم را بدون آنکه بیانیهای صادر شود و یا تشکی جدیدی شکل گیرد، تجربه کند.
با همه این اتفاقات و خروج نیروهای موثر و سیاسیون کهنهکار از این تشکل روحانی، حضور آیتالله مهدوی کنی به عنوان دبیرکل جامعه و پدر معنوی جناح راست همچنان جامعه روحانیت را به یکی از مراجع اصلی سیاسیون تبدیل میکرد. اما با فوت آیتالله شاید دیگر نسبت به گذشته چهره چندان شاخصی برای صدارت جامعه روحانیت در این تشکل وجود نداشته باشد.
از سال 56 که شھيد مطھری در منزل شھيد مفتح پيشنھاد روشن شدن وضعيت تشکيلاتی روحانيت را در آستانه انقلاب داد تا امروز، جامعه روحانيت مبارز روزھای پرفراز و نشيبی را ازسرگذرانده اس. دبيرکلی فضل لله محلاتی تنھا سه سال طول کشيد و در 10 آبان 60 آیت الله محمدرضامھدوی کنی، دبيرکل جامعه روحانيت مبارز تھران شد و زعامت وی در جامعه روحانیت مبارز تا اواخر مهر ماه سال جاری ادامه یافت. اما با درگذشت وی در 29 مهر ماه سال جاری گمانه زنی ها در مورد انتخاب دبیرکل این تشکل روحانی آغاز شد.
بعد از صحبتها و شایعاتی که از بازگشت چهار غایب بزرگ این تشکل روحانی مطرح بود، با آمدن آیت الله امامی کاشانی و بازگشت وی به این تشکل امکان دبیر کلی ایت الله امامی کاشانی قوت گرفت. با این حال جلسات جامعه روحانیت مبارز در زمان بیماری آیت الله مهدوی کنی توسط آیت الله موحدی کرمانی اداره می شد.
حجت الاسلام شجونی در گفتگویی اذعان داشت که در ماه مبارک رمضان با تعدادی از اعضای جامعه روحانیت به منزل آیت الله موحدی کرمانی رفتیم و از وی درخواست کردیم که به طور موقت اداره جلسات این تشکل روحانی را بر عهده بگیرند.
بعد از چند جلسه ای که روحانیت مبارز به منظور انتخاب دبیر کل برگزار کرد، گزینه هایی همچون محمدعلی موحدی کرمانی ، اکبر هاشمی رفسنجانی ، علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی، محسن مجتهد شبستری و امامی کاشانی برای دبیر کلی این تشکل روحانی مطرح بودند.
و بالاخره در جلسه چهارم آذر ماه سال جاری تصمیم بر این شد تا دبیر کل جامعه روحانیت مبارز بعد از چهلمین روز درگذشت آیت الله مهدوی کنی انتخاب و معرفی گردد.
پس از گمانه زنی ها و شایعاتی که از حضور اکبر هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی، علی اکبر ناطق نوری و محمد امامی کاشانی در این تشکل روحانی خبر می داد، گزینه های اصلی انتخاب دبیر کلی از طرف جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز به ترتیب آیتالله موحدی کرمانی، آیتالله امامی کاشانی و آیتالله مجتهدشبستری معرفی شد.
آیت الله محسن مجتهد شبستری در گفتگویی انصراف خود را اعلام و اذعان کرد: بنده به دلیل انجام برخی کارها قادر نیستم امروز در جلسه جامعه روحانیت مبارز شرکت کنم. ضمن اینکه با وجود درخواست برخی اعضای محترم جامعه روحانیت برای نامزدی بنده در انتخاب دبیرکل جدید، به دلیل برخی مشکلاتی که عنوان کردم قادر به نامزدی برای دبیرکلی جامعه روحانیت مبارز نیستم.
ودرهمین راستا امکان دبیرکلی آیت الله موحدی کرمانی به واسطه سابقه اداره جلسات این تشکل روحانی در زمان بیماری آیت الله مهدوی کنی قوت گرفت، با توجه به این موضوع که خود اعضای جامعه روحانیت از وی درخواست کرده بودند که عنوان قائم مقام دبيرکل ریاست جلسات را بر عهده بگیرد.
و در نهایت جلسه جامعه روحانیت مبارز با حضور اعضای این تشکل روحانی و با غیبت ادامه دار ناطق نوری، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی شب گذشته در دفتر جامعه روحانیت مبارز برگزار و این تشکل روحانی به تمامی شبهات پایان داده و آیت الله موحدی کرمانی با کسب اکثریت آراء به عنوان دبیرکل این تشکل روحانی انتخاب شد.
در سال 92 جامعه روحانیت مبارز دو ناکامی را تجربه کرد. اول آنکه جامعتین (جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) نتوانستند اصولگرایان را به وحدت برسانند و عملا مشخص شد که جناح راست تنها در لفظ این دو تشکل را زعیم خود میداند و در عمل راه خود را میرود. دوم آنکه جامعه روحانیت مثل سال 84 و حمایت نکردن از هاشمی رفسنجانی این بار از یکی دیگر از اعضای خود یعنی حسن روحانی حمایت نکرد و دست بر قضا شیخ دیپلمات کلید پاستور را به دست گرفت.
البته روحانی مدتها بود که در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمیکرد، اما حمایت این تشکل میتوانست باعث آشتی او با رفقای سابقش شود. این اتفاق باعث شد تا جامعه روحانیت مبارز با حمایت از علیاکبر ولایتی، علاوه بر آنکه انتخابات 92 را ببازد از حضور احتمالی رییسجمهور جدید هم در آینده محروم شود.
این تشکل قدیمی اگر میخواهد همان تاثیرگذاری دهه 60 و اوایل دهه 70 را داشته باشد، باید به دنبال تغییرات بنیادین در ساختار خود و یا حضور مجدد غایبان سرشناسش باشد. در غیر این صورت روز به روز از میزان نفوذ تشکلی که روزگاری در فضای سیاسی کشور یکهتازی میکرد کاسته خواهد شد.
نظر شما