تشکيل صف ملاقات مردم با احمدينژاد در کوچه
يک شخصيت سياسي، به ويژه با پست و سمتي در حد رياست جمهوري، پس از
پايان دوران مسئوليتش چه ميکند؟ اين سوالي است که هم احتمالا ذهن خود آن
شخصيت را درگير ميکند و هم گاه به گاه در ذهن مردم تکرار ميشود. حتي از
نگاه روانشناسانه نيز بررسي اين موضوع جالب است؛ از اين جنبه که فردي پس از
تجربه دورهاي از جلب توجه فراوان، مشغله زياد، لمس احساس قدرت و حضور در
مسند اصلي تصميم گيري براي يک کشور، به ناگاه از اين جايگاه کنار رود، چه
فعاليتي را جايگزين خواهد کرد تا روزهايش را بگذراند؟ اين سوال در مورد
محمود احمدينژاد، رئيس دولتهاي نهم و دهم پاسخهاي فراوان و در عين حال
مبهمي دارد. رئيسجمهور سابقي که همچنان بارعام ميدهد.
به
گزارش ابتکار، محمود احمدينژاد در گفتوگويي تلويزيوني يک سال پيش از
پايان دوران مسئوليتش به عنوان رئيسجمهور، در پاسخ به سوالي درباره اين که
پس از پايان دوران رياستجمهورياش چه ميکند، با لبخند و لحني که همواره
در پاسخ به اين سوالها به کار ميبرد، پاسخ داد: «کي گفته عمر دولت من يک
سال ديگر تمام ميشود؟» در آن زمان برداشت بسياري از سخنان وي اين بود که
احمدينژاد قصد دارد طرح پوتين-مدودف را براي در اختيار داشتن سکان
رياستجمهوري اجرا کند؛ به اين ترتيب که يکي از ياران نزديکش را به عنوان
کانديداي رياستجمهوري آتي معرفي کرده و با موفقيت اين گزينه، خود در کنار
وي دولت را بر شيوه 8 سال رياستجمهوري خود اداره کند و پس از 4 سال دوباره
خود براي رياستجمهوري کانديدا شود. اين تفکر پربيراه هم نبود. در آخرين
روز ثبتنام کانديداهاي انتخابات رياستجمهوري سال 92، احمدينژاد دست يار
صميمي خود، اسفنديار رحيم مشايي را گرفت و به وزارت کشور برد. اتفاقي که
هيچگاه پيش از آن سابقه نداشت. وي پس از ثبتنام رحيممشايي، در برابر
خبرنگاران دست وي را بالا گرفت و گفت: احمدينژاد يعني مشايي و مشايي يعني
احمدينژاد.
دانشگاهي که تاسيس نشد
سياست
احمدينژاد اما با رد صلاحيت رحيم مشايي ناموفق ماند. با اين حال اين تمام
آن چيزي نبود که وي براي پس از پايان دوران رياستجمهورياش در نظر گرفته
بود. راهاندازي يک دانشگاه که به نام «ايرانيان» معروف شد، ديگر برنامه
رئيس دولتهاي نهم و دهم بود. وي مجوز اين دانشگاه را در روزهاي پاياني
رياستجمهورياش براي خود صادر کرد و حتي در آخرين گفتوگوي تلويزيونياش
شماره حسابي را اعلام کرد که هوادارانش اگر مايل بودند براي کمک به
راهاندازي اين دانشگاه پول واريز کنند. اين دانشگاه هم اما با حواشي
فراواني که پيرامون صدور مجوز و نيز انتقال پولي بدون مجوز از حساب دولت به
حساب دانشگاه برايش پيش آمد، لااقل تا الان متوقف شده است.
پاي ثابت جلسات مجمع تشخيص و مراسم ترحيم
با
اين همه احمدينژاد دست از فعاليت برنداشته است. وي که در دوران
رياستجمهوري اغلب در جلسات مجمع تشخيص مصلحت نظام غايب بود، اين روزها به
قول يکي از اعضاي اين مجمع جزو شاگرد اولهاست و در تمام جلسات آن حاضر
ميشود. به جز اين اما حضور وي در عرصه سياسي مبهم و در حاشيه است. در
شرايطي که مجتمع رسانهاي هواداران محمود احمدينژاد با نام اختصاري «هما»،
در ماههاي گذشته فعاليتهاي فراواني از خود نشان داده است و حتي اخيرا به
انتشار نشريهاي الکترونيکي ميپردازد، اما احمدينژاد صرفا به حضور در
حاشيه مراسم مختلف ميپردازد. هرچند برخي دوستان و يارانش – به ويژه آنان
که در دورهاي از وي جدا شده و پس از پايان رياستجمهورياش دوباره به وي
بازگشتهاند – گاه به گاه سخنرانيهايي ميکنند، وي سخنراني نميکند. حتي
در پاسخ به سوالات خبرنگاران در موارد مختلف، به شيوه خاص خود «سربالا»
جواب ميدهد و عملا از پاسخ جدي و مستقيم خودداري ميکند. وي يکي از
پايههاي ثابت مراسم ختم و تسليت مسئولان نظام و وابستگان آنهاست. به
ديدار حجتالاسلام سيد حسن روحاني ميرود و هداياي دوران رياستجمهورياش
را به موزه مرقد مطهر امام(ره) تقديم ميکند. حتي گاه خبر ميرسد که براي
ديدار با سيدمحمد خاتمي يا آيتالله ناطقنوري تلاش کرده است. هر چه هست،
وي مشغول «عمل» است و بيشتر ترجيح ميدهد «سکوت» کند.
روياي بازگشت
با
روحيهاي که از محمود احمدينژاد سراغ ميرود و اعتقادي که وي به راه و
روش دولت خود داشته و دارد، تلاشش براي بازگشت جدي به عرصه سياست دور از
ذهن نيست. احمدينژاد همچنان به داشتن هواداران پرشمار اعتقاد دارد و ياران
نزديکش نيز اين هواداران را سرمايه وي براي حضوري دوباره ميدانند. اخبار
گاه به گاه از برنامهريزي احمدينژاد و تيمش براي حضور جدي در انتخابات
آتي مجلس شوراي اسلامي خبر ميدهند. حتي اواخر سال گذشته اين موضوع مطرح شد
که شايد وي براي انتخابات مياندورهاي مجلس از شهرستان نهاوند استان
همدان کانديدا شود که اين اتفاق نيفتاد. در همان زمان همچنين اين خبر مطرح
شد که احمدينژادي فهرستي 150نفره انتخاباتي براي تهران و شهرهاي بزرگ تهيه
کرده است و قرار بر اين است که اين فهرست را بهصورت مرحلهبهمرحله
پالايش کنند تا به تعداد نمايندگان موردنظرش براي شرکت در انتخابات مجلس
برسد. سفرهاي وي به خوزستان، طالقان و درياکنار نيز سفرهايي بودند که هرچند
شائبه انتخاباتي بودن داشتند، اما هيچ خبر رسمي از آنها منتشر نشد. در
نيمه آبان ماه بود که خبري مبني ديدار جمعي از فعالان اصولگراي استان فارس
با احمدينژاد در تهران منتشر شد. دانا نيوز در اين باره نوشت: در حاشيه
اين ملاقات، جلسه اي نيز با محوريت تشکيل ائتلاف به منظور آمادگي جهت ورود
به انتخابات رياست جمهوري برگزار شد که طي اين جلسه احمدينژاد قول داده
است که در آينده نزديک به منظور ايجاد انسجام بيشتر به استان فارس سفر
ميکند.
احمدي نژاد در اين جلسه به نوعي از
حاشيه هاي ايجاد شده در گذشته ابراز ناراحتي کرده است. وي همچنين در اين
جلسه درباره نحوه حضور خود در انتخابات آينده تأکيد کرده است که ميخواهيم
با برنامه و کيفيت بهتر وارد عرصه انتخابات شويم.به طور کلي به نظر ميرسد
احمدينژاد به دنبال يک برنامه منسجم براي حضور در انتخابات مجلس و رياست
جمهوري آتي باشد. اين که خود وي نيز براي انتخابات مجلس کانديدا شود يا
تلاش دارد يارانش را به مجلس فرستاده و خود براي انتخابات رياست جمهوري آتي
کانديدا شود، سوالي است که جوابش در ماههاي آينده روشن خواهد شد.
رئيسجمهور نامهها
عريضهنويسي
به حاکمان براي انتقال مسائل و مشکلات از سوي مردم قدمتي ديرين دارد. با
اين حال اين دولت محمود احمدينژاد بود که سنت گردآوري نامه به ويژه در
سفرهاي استاني را در دستور کار قرار داد. در هر سفر استاني احمدينژاد صدها
و هزارها نامه در چندين و چند گوني جمع ميشد و حتي در ساختار
رياستجمهوري واحدي براي گردآوري و رسيدگي به نامههاي مردمي ايجاد شد. وي
اين روند را پس از دوران رياستجمهورياش نيز ادامه داده است و همچنان
عريضههاي مردم را دريافت ميکند، روي نامهها «پاراف» ميکند و آنها را
به دستگاههاي مسئول ارجاع ميدهد. وي حتي براي اين کار تشکيلات خاصي ايجاد
کرده است و عکسهاي آن نشان ميدهد که وي به مردم «بار عام» ميدهد. سايت
دانا ديروز در گزارشي تصويري، به صف ارائه نامه به رئيسجمهور سابق پرداخته
است.
اين سايت در حاشيه گزارش تصويري خود نوشته
است: محمود احمدينژاد، رئيسجمهور سابق، پس از پايان رياست جمهوري خود
هماينک در ميدان 72 نارمک در دورترين نقاط شرقي تهران، با مردم ارتباط
دارد. برخي از مردم با مراجعه به رئيسجمهور سابق و نوشتن نامهاي براي
مشکلات خود از وي درخواست کمک ميکنند. اين که مردم هنوز براي حل مشکلات
خود به احمدينژاد رجوع ميکنند و سفارش، پارافها و دستور رسيدگي وي به
دستگاهها را جدي ميگيرند قابل توجه است.
البته
چند ماه پيش بود که يک منبع نزديک به احمدينژاد در گفتوگويي با پايگاه
خبري سفير در توجيه اين موضوع گفته بود: آقاي احمدينژاد در سالهاي گذشته
حلقههاي بسته مديريتي را شکسته و چند هزار نفر از جوانان و افراد
شايستهاي که به حلقه مديريتي راه داده نشده بود را وارد سيستم اجرايي کرده
است و اين نيروها آنقدر کارآمد بودهاند که تعداد قابل توجهي از آنها
همچنان در پستهاي خود در دولت جديد مشغول به ادامه فعاليت هستند.وي تاکيد
کرد: آقاي احمدينژاد عليرغم اينکه ديگر رئيسجمهور نيستند اما هنوز از
نفوذ و محبوبيت قابل توجهي در بدنه دولت و حتي ردههاي مديريتي برخوردار
است و با توجه به اينکه همچنان مردم براي رسيدگي به مشکلاتشان به وي نامه
مينويسند و آقاي دکتر احمدينژاد هم که همواره به دنبال رفع مشکلات مردم
بودهاند دستورات و توصيههايي براي رفع آنها ميدهند و اين نامهها غالبا
به نيروهاي وفادار به ايشان در دولت تدبير و اميد ارجاع ميشود و کار مردم
سريعا انجام ميشود.
به دنبال استقلال گفتمان
به
نظر ميرسد احمدينژاد براي بازگشت به عرصه سياست اين بار بايد روي همين
سرمايه مقبوليت نزد برخي قشرهاي جامعه تکيه کند. حاميان پيشين وي در عرصه
سياسي اين روزها اغلب منتقد او هستند و حتي از وي برائت ميجويند. محمدرضا
باهنر از چهرههاي شاخص جريان اصولگرايي ميگويد که هنوز نوع اصولگرايي
احمدينژاد را کشف نکرده است. محسن کوهکن، ديگر فعال سياسي اصولگرا نيز در
گفتوگويي با ايلنا گفته است که احمدينژاد نميتواند با برند اصولگرايي به
انتخابات وارد شود. هر چند بسياري از اصولگرايان در يک سال اخير مسابقه
برائت از احمدينژاد را راه انداختهاند، اما وي همچنان در ميان برخي
حاضران عرصه سياست هوادار دارد. با اين حال بعيد به نظر ميآيد که اين بار
احمدينژاد زير پرچم خاصي وارد عرصه سياست شود. وي ادعاي گفتمان جديد و
مستقلي در عرصه سياسي دارد و فکر ميکند اين گفتمان همچنان طرفداران
فراواني دارد که ميتوانند او و نزديکانش را به قدرت بازگردانند. گفتماني
متکي بر واژههايي همچون مهر، عدالت و بهار!
نظر شما