جمعه ۲۷ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 18

خاطره منتشرنشده روحانی از هاشمی

کد خبر: ۳۱۹۳۳
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۷
محل قرارگاه تا خطوط نبرد فاصله زیادی نداشت، آقای هاشمی در مقابل قرارگاه از ماشین پیاده شدند و چند دقیقه با فرماندهان صحبت کردند و سپس وارد قرارگاه شدند، چند ثانیه بعد یک گلوله توپ به همان نقطه اصابت کرد که اگر چند دقیقه زودتر خورده بود، خطر جدی برای آقای هاشمی به وجود می آمد. وقتی این خبر به حضرت امام رسید پیغام دادند و آقای هاشمی را از این کار نهی کردند و فرمودند بر شما حرام است که در قسمت هایی که خطر دارد حضور پیدا کنید

دکتر حسن روحانی در مصاحبه ای در سال 1373 به خاطرات جالبی ازآیت الله هاشمی رفسنجانی اشاره کرده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی، درگزیده این مصاحبه به نقل از تاریخ ایرانی آمده است:

حماسه سال های دفاع مقدس سراسر خاطره است، نمونه ای از خاطراتی را که به یاد دارید بیان کنید.

خاطرات دوران دفاع مقدس فراوان است. نمونه ای که جالب است یاد کنم مربوط به زمانی است که می خواستند کنفرانس غیرمتعهدها را در بغداد برگزار کنند. ما از نظر سیاسی هر چه تلاش می کردیم که عراق ناامن است، قبول نمی کردند. لذا نیروی هوایی به عهده گرفت که بغداد را بمباران کند چون عراق اعلام کرده بود که بغداد غیرقابل نفوذ است. برای این منظور هدفی در بغداد برای حمله در نظر گرفته شد و خلبان پس از بمباران هدف، به هنگام بازگشت با فشنگ خود بدون اطلاع قبلی به یک ساختمان بلند شلیک کرده اتفاقاً این ساختمان برای کنفرانس غیرمتعهدها در نظر گرفته شده بود و نمایندگان کشورهای مختلف در آن ساختمان مقدمات اجلاس را فراهم می کردند که با به رگبار بسته شدن این ساختمان، غیرمتعهدها تصمیم گرفتند اجلاس را از عراق به هند تغییر دهند و این عنایت خداوند بود.

خاطره دیگر مربوط به عملیات والفجر 8 می باشد. برای انجام این عملیات می خواستیم ابزار و وسائل جنگی را از نقاط مختلف به نزدیکی اروندرود ببریم. قدری از وسائل را شب منتقل کردیم و بخشی از آن ها باقی مانده و زمان عملیات هم نزدیک شده بود. تنها راه این بود که چند روز هوا ابری باشد تا بتوانیم وسائل را در روز منتقل کنیم. اتفاقاً همان روزها که نیاز به هوای ابری داشتیم، هوای خوزستان ابری شد و چون هواپیماهای عراقی نمی توانستند فیلمبرداری کنند، موفق شدیم وسایل را در روز به اروندرود برسانیم و با یک غافلگیری عملیات را انجام بدهیم.

خاطره اخلاص و صفای بسیجیان هرگز فراموش شدنی نیست. به خاطر دارم در عملیات خیبر حدود ساعت یک نیمه شب به اتفاق آقای هاشمی رفسنجانی از محل تجمع نیروهای بسیجی بازدید می کردیم. با ماشین به محل رسیدیم، هر دو لباس نظامی به تن داشتیم، نور چراغ روی چهره بسیجیان افتاد که با شور و شوق عجیبی به هلی کوپتر سوار می شدند و به خط مقدم عزیمت می کردند. گرد و خاک فراوانی محل را فرا گرفته بود. آقای هاشمی چند دقیقه برای حاضرین صحبت کردند. وقتی افراد از روی تن صدا آقای هاشمی را شناختند، دچار شعف و شوق فوق العاده ای شدند و این شور و شوق و علاقه به جهاد و شهادت در آن نیمه شب هرگز فراموش نمی شود که به ما هم روحیه می داد.

در مورد نقش آقای هاشمی رفسنجانی در جنگ توضیحی بفرمایید.

یکی از افرادی که در طی سال های دفاع مقدس بار سنگینی را متحمل شد، آقای هاشمی رفسنجانی بود. البته ایشان معمولاً تلاش می کردند که حضورشان در جبهه خیلی آشکار نباشد، زیرا وقتی دشمن می دید که ایشان در تهران نیست، متوجه می شد که برنامه مهمی در جبهه پیش خواهد آمد. لذا ایشان در وقت عملیات به جبهه می آمد و این کار هم با دقت خاصی انجام می شد. به عنوان مثال سعی می شد که آقای هاشمی اول صبح در مجلس حضور یابد و چند دقیقه صحبت کند و سپس به جبهه عزیمت نماید و برای فردای آن روز که ایشان در تهران نبودند معمولاً مصاحبه ای کوتاه تنظیم می شد که پخش شود تا دشمن متوجه عدم حضور ایشان در تهران نشود. آقای هاشمی در جبهه زیاد حضور پیدا می کرد و تا نزدیکی های میدان نبرد هم پیش می رفت. یک شب برای انجام یکی از عملیات به سوی قرارگاه رفتیم، ایشان می خواست عملیات را از نزدیک نظارت کند، محل قرارگاه تا خطوط نبرد چند کیلومتر بیشتر فاصله نداشت، در مقابل قرارگاه ایشان از ماشین پیاده شدند و چند دقیقه با فرماندهان صحبت کردند و سپس وارد قرارگاه شدند، چند ثانیه بعد یک گلوله توپ به همان نقطه اصابت کرد و بدون تردید اگر چند دقیقه زودتر ایشان محل را ترک نکرده بود، خطر جدی برای آقای هاشمی رفسنجانی و دیگر همراهان به وجود می آمد. وقتی این خبر به حضرت امام رسید پیغام دادند و آقای هاشمی را از این کار نهی کردند و فرمودند بر شما حرام است که در قسمت هایی که خطر دارد حضور پیدا کنید. قبل از این پیام آقای هاشمی در قرارگاه های مقدم زیاد حضور پیدا می کرد اما بعد از این پیام امام، مراعات می کردند. ولی در مجموع بار سنگینی را آقای هاشمی در طول دفاع مقدس بر عهده داشتند و مخصوصاً ایشان برای ایجاد هماهنگی نزدیک بین ارتش و سپاه نقش اساسی ایفا می کردند. از سوی دیگر برای ایجاد هماهنگی پشتیبانی کل کشور از جبهه، نقش آقای هاشمی اساسی بود و می توان گفت اگر آقای هاشمی در جبهه حضور نداشت قطعاً بسیاری از پیروزی هایی که در سال های طولانی جنگ به دست آمد حاصل نمی شد. به طول کلی پشتیبانی و حضور فعال در جبهه و ایجاد هماهنگی بین رزمندگان اسلام که توسط آقای هاشمی رفسنجانی انجام می شد، نقش بسیار اساسی در پیروزی های ما در آن سال ها داشت.
نظر شما