رمزگشايي فروش سينماي مذهبي- تاريخي
سينماي تاريخي- مذهبي گونهيي از سينما است كه تا پيش از انقلاب اسلامي در ميان 1200 اثر توليدي به آن چندان توجهي نشان داده نشد و نميتوان نمونه شاخصي از فيلمهاي تاريخي - مذهبي يا حتي زندگينامه بزرگان مذهبي را در ميان آثار سينماي پيش از انقلاب يافت. البته برخي آثار به قصههايي همچون يوسف و زليخا، آدم و حوا يا حضرت نوح (ع) توجه كردهاند، كه به اعتقاد عموم صاحبنظران آثار قابل تاملي به شمار نميآيند. پس از انقلاب اسلامي با حضور فيلمسازان صاحب انديشه و گرايشهاي مذهبي در سينما و همچنين تغيير ذايقه مخاطبان به واسطه انقلاب فرهنگي و ديگر مسائلي كه جامعه آن زمان تجربه كرد توليد آثار مذهبي آغاز شد. شايد بتوان «سفير» ساخته فريبرز صالح را كه روايت مقطعي از واقعه كربلا بود، آغازي اميدبخش براي اين سينما، در سال 61 دانست؛ چراكه سفير توانست مخاطبان قابل توجهي را با خود همراه كند. «ابراهيم در گلستان» به كارگرداني ايرج امامي نيز در همين سال ساخته شد با اين تفاوت كه اين فيلم عروسكي به دلايلي مانند ساختار ضعيف و استفاده از تكنيكهاي نامناسب عروسكگرداني نتواست بر پرده سينما به اقبال خوشايندي دست يابد. تا اول دهه 70 ديگر خبري از اين نوع آثار در سينما نبود، اما در همين دوره فرجالله سلحشور «ايوب پيامبر» را به تصوير درآورد كه گرچه تلاش مناسبي براي ورود دوباره به اين ژانر به شمار ميآيد، اما عملا در گيشه و حتي نزد منتقدان موفق نبود. سال 73
«روز واقعه» كه از فيلمنامه بهرام بيضايي بهره ميبرد، توسط شهرام اسدي ساخته و با استقبال مردم، مواجه شد. در سالهاي بعد عمدهترين فيلمهاي مورد بحث را «مريم مقدس» و «مسافر ري» تشكيل ميدهند. «مسيح (ع)» ساخته نادر طالبزاده، «اصحاب كهف» فرجالله سلحشور و «ابراهيم خليلالله (ع)» محمدرضا ورزي هم از فيلمهاي قابل اشاره در اين سالهاست. از ديگر آثار مذهبي كه در سينما و تلويزيون ساخته شده و در حافظه تاريخي ما جاي گرفتهاند، ميتوان به ايوب پيامبر، مردان آنجلس، يوسف پيامبر، تنهاترين سردار، ولايت عشق، امام علي (ع)، مختارنامه، ملك سليمان و... اشاره كرد.
اين در حالي است كه سينماي ما اين روزها منتظر نمايش دو فيلم «رستاخير» به كارگرداني احمدرضا درويش و «محمد (ص)» به كارگرداني مجيد مجيدي است كه اولي با وجود آنكه در سي و دومين جشنواره فيلم فجر به نمايش رسيد و حرف و حديثهاي بسياري به دنبال داشت هنوز فرصت نمايش در سينماها را به دست نياورده است و دومي همچنان مراحل ساخت خود را پشت سر ميگذارد. در ادامه اين مقدمه پرسشهاي متعددي به ذهن خطور ميكند؛ سوالاتي همچون اينكه، اين گونه سينمايي پس از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامي بايد در چه مسيري حركت كند كه بتواند به درستي، پاسخگوي نياز جامعه مذهبي ايران باشد؟ و امروز اين سينما به لحاظ كمي و كيفي در چه جايگاهي قرار دارد؟ و اصولا آيا اين سينما بايد متولي مشخصي داشته باشد؟ و با توجه به اينكه عموما اين آثار پرخرج هستند بخش خصوصي بايد آن را در دست گيرد يا اينكه، وظيفه نهادهاي دولتي است كه در راستاي افزايش كيفيت، اين سينما را هدايت كنند؟ بنابراين گزارش مباحث ديگري در اين زمينه مطرح است كه با مهدي فخيمزاده، محمدرضا ورزي، مهران برومند، حسن هدايت و حميد بهمني به تحليل و بررسي آنها نشستهايم. اما تمامي اين فيلمسازان با وجود اختلافنظرهايي كه با يكديگر دارند اما در چند مورد هم عقيده هستند و آنكه فيلمهاي تاريخي- مذهبي با شرايط موجود نميتوانند در سينماي ايران به موفقيت دست يابند.
مهدي فخيمزاده: همه سينماي ايران ديني است
مهدي فخيمزاده با تاكيد بر اينكه سينماي مذهبي ژانر نيست، ميگويد: من فيلم مذهبي را ژانر نميدانم و چنين ژانري را نميشناسم، اما اگر منظور از سينماي ديني همان سينماي اخلاقي است به نظرم تمامي سينماي ايران را شامل ميشود چراكه فيلمهاي ما محتواي اخلاقي دارند و به فيلمهاي ايراني نميتوان نسبت ضد اخلاق داد. او با طرح يك پرسش، ادامه ميدهد: اين سوال پيش ميآيد آيا همه فيلمهاي ايراني، مذهبي هستند؟ يا صرفا فيلمهايي كه رويكرد تاريخي- مذهبي دارند را ميتوان اين گونه برشمرد؟ اما به نظر من فيلمهاي تاريخي – مذهبي توان حضور در سينماي ايران را ندارند چراكه بخش خصوصي پاسخگوي مخارج بالاي اين دست از فيلمها نيست. هرچند با حذف پروداكشنها چنين فيلمهايي فاقد جذابيت ميشوند و مخاطب خود را از دست خواهند داد، اين در حالي است كه بخش خصوصي به بازگشت سرمايه فكر ميكند، مگر آنكه بودجه دولتي پشت چنين سينمايي باشد كه در صورت استقبال مخاطب و موفقيت در جذب تماشاگر، اين سوال پيش ميآيد كه آيا تعداد سالن و مخاطب موجود ميتواند تنها سرمايه اوليه چنين اثري را بازگرداند؟ كارگردان «ولايت عشق» ادامه ميدهد: وقتي ملودرام اجتماعي ساخته ميشود بودجه اين سينما منطبق با بودجه سينماي ايران است اما يك فيلم پروداكشن، اگر پرفروش هم شود كه معمولا نشده است! باز هم نميتواند سرمايه اوليه خود را بازگرداند ديگر چه برسد به اينكه سوددهي حاصل شود. فخيمزاده با تعريف تفاوتهاي مخاطب تلويزيون و سينما، ميافزايد: مخاطب تلويزيون با مخاطب سينما تفاوت دارد، توقع آنها نيز متفاوت است كسي كه به سينما ميرود و هزينه بليت براي كل خانواده را ميپردازد به قصد سرگرمي ميرود و توقع دارد از وجه سرگرمي برخوردار شود اما در فيلمهاي تاريخي وجه ارشادي، اطلاعرساني، آگاهي ارجحيت دارند، كسي كه به سينما ميرود به دنبال ارشاد و كسب اطلاع نيست و فيلمهاي تاريخي نميتوانند توقع مخاطب سينما را به طور كامل برآورده كنند البته اين را تجربه به ما نشان داده است. او با اشاره به سريال «ولايت عشق» توضيح ميدهد: از من خواستند از «ولايت عشق» فيلم سينمايي درست كنم كه به دلايل فوق با آن مخالف كردم اما اگر يادتان باشد نسخه سينمايي چند اثر تاريخي- مذهبي نيز ساخته شد كه عموما شكست را تجربه كردند. در حالي كه همين آثار در تلويزيون مخاطبان بسياري داشتند بنابراين تلويزيون فرصت انتقال مفاهيم را دارد و خبري از زمان و شرايط حاكم بر مخاطب سينما نيست.
هميشه خطر لطمه به اعتقادات مردم وجود دارد
كارگردان «تنهاترين سردار» با تاكيد برآنكه مسائل عرفاني مرتبه بالاتر از دلايل برهاني هستند، ميافزايد: كساني كه به زيارت امام رضا (ع) ميروند با اعتقاد قلبي اين كار را انجام ميدهند نه براساس اطلاعاتشان از زندگي اين امام، زماني كه سريال «ولايت عشق» پخش ميشد مردم از من ميپرسيدند چرا امام رضا(ع) در ايران دفن شدهاند؟ در واقع آنها در جريان زندگي امام نبودند و اين سوال پيش ميآيد آيا دادن اطلاعات ناقص تاريخي به افزايش اعتقادات مذهبي مخاطب كمك ميكند؟ فخيمزاده بيان ميكند: حداقل كار ما فيلمسازان اين است كه به اعتقاد مردم لطمه نزنيم. هميشه اين خطر كه با آثار تاريخي- مذهبي به اعتقادات مردم لطمه وارد كنيم وجود دارد به همين دليل من از آن به عنوان تيغ دو لبه ياد ميكنم! بنابراين اگر كار خوب در نيايد احتمال اينكه نتيجه عكس دريافت شود بسيار است. فيلمسازي به طور كل با درصد بالايي از شكست و خطا همراه است و توليد اثر تاريخي- مذهبي تبعات بيشتر هم دارد چراكه ديگر تنها شكست يك پروژه مورد بحث نيست بلكه به اعتقادات مردم لطمه وارد ميكند.
ترس از گرفتن نتيجه عكس سبب شد كه ديگر سمت آثار مذهبي نروم
بسياري از مردم از زندگي امام رضا (ع) اطلاع چنداني ندارند اما با اعتقاد كامل به زيارت آن ميروند انگار گويي نياز به اين اطلاعات ندارند و من از آنجا كه به تاثيرگذاري بر مخاطب بسيار اهميت ميدهم و ترس از نتيجه عكس گرفتن دارم، بعد از «ولايت عشق» تصميم گرفتم ديگر سمت ساخت اين آثار نروم.
مهران برومند: واهمه سينماگران از ساخت سينماي تاريخي – مذهبي
مهران برومند، تهيهكننده و برنامهريز بسياري آثار تاريخي و مذهبي نيز مانند فخيمزاده معتقد است اين دست از فيلمها توان حضور در سينماي ايران را ندارند و تا براي ظرفيت و تعداد محدود سالنها فكر نشود اين وضعيت ادامه دارد. او هم بر شناخت تفاوتهاي مخاطب سينما و تلويزيون تاكيد دارد اما برخلاف فخيمزاده ميگويد: «با وجود گراني سينما مردم از فيلمهاي تاريخي و مذهبي استقبال خواهند كرد در صورتي كه با قصه و روايتي جذاب روبهرو شوند چرا كه روايت در سينما با تلويزيون متفاوت است». اين تهيهكننده مجموعه تاريخي «ماه تيتي» با تاكيد براينكه سينما با تلويزيون تفاوتهاي قابل شمارشي دارد، ميافزايد: اگر ميخواهيم پروژههاي تاريخي- مذهبي هم در سينما مورد استقبال قرار گيرند بايد راهمان را از تلويزيون جدا كنيم. هاليوود به استانداردهاي اين سينما رسيده است و من با اين سخن كه آثار تاريخي يا مذهبي در سينما مورد استقبال قرار نميگيرند موافق نيستم، مردم به دنبال قصه خوب ميروند و اگر كارهاي جديد و نو مانند قصههاي شاهنامه تصوير شوند مخاطب سينما به سراغ آثار تاريخي هم خواهد رفت. مشاور كارگردان سريال «مختارنامه» با بيان اينكه به غير از هاليوود سينماي تاريخي در همه جاي دنيا با مشكل مخاطب روبهرو است، ادامه ميدهد: به نظرم پتانسيل توليد و فروش آثار تاريخي در سينماي ايران نيز موجود است اما سينماگران از رفتن به سمت اين سينما ترس و واهمه دارند هرچند اگر فيلمها ويژگيهاي لازم مانند قصه قابل فهم و جديد و استانداردهاي سينما را داشته باشند بهيقين با فروش روبهرو ميشويم. مدير برنامهريزي «مردان آنجلس» ميافزايد: خاصيت سينماي تاريخي قهرمانپروري است. اين سينما علاوه بر قهرمان بايد رويا و قصه داشته باشد، درواقع سينماي كلاسيك بايد در مسير كلاسيك خود حركت كند. برومند به فيلم «ملك سليمان» اشاره ميكنند و ميافزايد: فيلم سينمايي ملك سليمان با وجود داشتن تكنيك خاص و جذاب فاقد قصه گيرا بود و نتوانست مخاطب انبوه را با خود همراه سازد. معتقدم فيلمهاي تاريخي در ميان مخاطبان ايراني طرفدار دارند اما بايد ويژگيهاي لازم را توامان داشته باشند. به عنوان نمونه «دلشدگان» مرحوم حاتمي اثري بود كه در ابتدا خيليها ميگفتند فروش نخواهد كرد اما به دليل داشتن قصه ملموس، با استقبال روبهرو شد. او ادامه ميدهد: برخي از سريالهاي تاريخي و مذهبي نسخه سينماييشان نيز ساخته شد. آثار پربيننده تلويزيون كه نسخه سينمايي آنها در سينماها فروش چنداني نداشت كه به نظرم اين اتفاق از دلايل متفاوتي نشات ميگيرد. متاسفانه داستان اين فيلمها با نمايش در رسانه ملي براي مخاطب آشناست و از آنجا كه سينما تفريحي گران و پرخرج است، مخاطب ترجيح ميدهند در قبال خرجي كه ميكند به يك كشف برسد. مدير برنامهريزي و دستيار اول «تفنگ سرپر» اظهار ميكند: اگر قصه براي مخاطب قابل حدس باشد از رفتن به سمت آن ممانعت ميكند اما قصههايي مانند «شهر موشها» و «كلاه قرمزي» با وجود آنكه داستان قابل پيشبيني دارند به دليل محبوبيت چهرهها و همراه داشتن حس نوستالژيك، مخاطب را جذب ميكنند.
سينماي تاريخي- مذهبي براي بخش خصوصي توجيه اقتصادي ندارد
برومند درباره فعاليت بخش خصوصي در اين زمينه، ميگويد: استاندارد توليد فيلم تاريخي بالاست. بخش خصوصي نه آنكه توان توليد چنين آثاري را نداشته باشد بلكه اين امر براي آنها توجيه اقتصادي ندارد چراكه اگر مثلا 4 ميليارد هزينه كنند با وجود به دست آوردن مخاطب بسيار، باز هم نميتوانند حتي سرمايه اوليه را بازگردانند به همين دليل پرداختن به اين سينما كلا براي بخش خصوصي منتفي است. دستيار اول «قارچ سمي» ساخته مرحوم ملاقلي پور با بيان اينكه ظرفيت و تعداد محدود سالنهاي سينما مانع از ورود بخش خصوصي به اين مقوله ميشود، ادامه ميدهد: به همين دليل اگر فيلم تاريخي و مذهبي هم در سينما ساخته شود از سوي بخش دولتي خواهد بود. تنها دليل حضور بخش خصوصي در اين سينما فرصت سرمايهگذاري امن و مطمئن است. او با بيان اينكه سينماي ما با فيلمهاي تاريخ – مذهبي نسبت به سينماي كشورهاي اطراف برتري مييابد، عنوان ميكند: ما نيروي متخصص كافي در اين زمينه داريم اما متاسفانه به دليل مشكلاتي كه به آن اشاره كردم از اين ظرفيتها استفاده نميشود و كشورهاي اطراف مانند تركيه براي ساختن ابتداييترين فيلمهايشان نيروهاي انساني ما را به كار ميگيرند.
«روز واقعه» كه از فيلمنامه بهرام بيضايي بهره ميبرد، توسط شهرام اسدي ساخته و با استقبال مردم، مواجه شد. در سالهاي بعد عمدهترين فيلمهاي مورد بحث را «مريم مقدس» و «مسافر ري» تشكيل ميدهند. «مسيح (ع)» ساخته نادر طالبزاده، «اصحاب كهف» فرجالله سلحشور و «ابراهيم خليلالله (ع)» محمدرضا ورزي هم از فيلمهاي قابل اشاره در اين سالهاست. از ديگر آثار مذهبي كه در سينما و تلويزيون ساخته شده و در حافظه تاريخي ما جاي گرفتهاند، ميتوان به ايوب پيامبر، مردان آنجلس، يوسف پيامبر، تنهاترين سردار، ولايت عشق، امام علي (ع)، مختارنامه، ملك سليمان و... اشاره كرد.
اين در حالي است كه سينماي ما اين روزها منتظر نمايش دو فيلم «رستاخير» به كارگرداني احمدرضا درويش و «محمد (ص)» به كارگرداني مجيد مجيدي است كه اولي با وجود آنكه در سي و دومين جشنواره فيلم فجر به نمايش رسيد و حرف و حديثهاي بسياري به دنبال داشت هنوز فرصت نمايش در سينماها را به دست نياورده است و دومي همچنان مراحل ساخت خود را پشت سر ميگذارد. در ادامه اين مقدمه پرسشهاي متعددي به ذهن خطور ميكند؛ سوالاتي همچون اينكه، اين گونه سينمايي پس از گذشت 34 سال از انقلاب اسلامي بايد در چه مسيري حركت كند كه بتواند به درستي، پاسخگوي نياز جامعه مذهبي ايران باشد؟ و امروز اين سينما به لحاظ كمي و كيفي در چه جايگاهي قرار دارد؟ و اصولا آيا اين سينما بايد متولي مشخصي داشته باشد؟ و با توجه به اينكه عموما اين آثار پرخرج هستند بخش خصوصي بايد آن را در دست گيرد يا اينكه، وظيفه نهادهاي دولتي است كه در راستاي افزايش كيفيت، اين سينما را هدايت كنند؟ بنابراين گزارش مباحث ديگري در اين زمينه مطرح است كه با مهدي فخيمزاده، محمدرضا ورزي، مهران برومند، حسن هدايت و حميد بهمني به تحليل و بررسي آنها نشستهايم. اما تمامي اين فيلمسازان با وجود اختلافنظرهايي كه با يكديگر دارند اما در چند مورد هم عقيده هستند و آنكه فيلمهاي تاريخي- مذهبي با شرايط موجود نميتوانند در سينماي ايران به موفقيت دست يابند.
مهدي فخيمزاده: همه سينماي ايران ديني است
مهدي فخيمزاده با تاكيد بر اينكه سينماي مذهبي ژانر نيست، ميگويد: من فيلم مذهبي را ژانر نميدانم و چنين ژانري را نميشناسم، اما اگر منظور از سينماي ديني همان سينماي اخلاقي است به نظرم تمامي سينماي ايران را شامل ميشود چراكه فيلمهاي ما محتواي اخلاقي دارند و به فيلمهاي ايراني نميتوان نسبت ضد اخلاق داد. او با طرح يك پرسش، ادامه ميدهد: اين سوال پيش ميآيد آيا همه فيلمهاي ايراني، مذهبي هستند؟ يا صرفا فيلمهايي كه رويكرد تاريخي- مذهبي دارند را ميتوان اين گونه برشمرد؟ اما به نظر من فيلمهاي تاريخي – مذهبي توان حضور در سينماي ايران را ندارند چراكه بخش خصوصي پاسخگوي مخارج بالاي اين دست از فيلمها نيست. هرچند با حذف پروداكشنها چنين فيلمهايي فاقد جذابيت ميشوند و مخاطب خود را از دست خواهند داد، اين در حالي است كه بخش خصوصي به بازگشت سرمايه فكر ميكند، مگر آنكه بودجه دولتي پشت چنين سينمايي باشد كه در صورت استقبال مخاطب و موفقيت در جذب تماشاگر، اين سوال پيش ميآيد كه آيا تعداد سالن و مخاطب موجود ميتواند تنها سرمايه اوليه چنين اثري را بازگرداند؟ كارگردان «ولايت عشق» ادامه ميدهد: وقتي ملودرام اجتماعي ساخته ميشود بودجه اين سينما منطبق با بودجه سينماي ايران است اما يك فيلم پروداكشن، اگر پرفروش هم شود كه معمولا نشده است! باز هم نميتواند سرمايه اوليه خود را بازگرداند ديگر چه برسد به اينكه سوددهي حاصل شود. فخيمزاده با تعريف تفاوتهاي مخاطب تلويزيون و سينما، ميافزايد: مخاطب تلويزيون با مخاطب سينما تفاوت دارد، توقع آنها نيز متفاوت است كسي كه به سينما ميرود و هزينه بليت براي كل خانواده را ميپردازد به قصد سرگرمي ميرود و توقع دارد از وجه سرگرمي برخوردار شود اما در فيلمهاي تاريخي وجه ارشادي، اطلاعرساني، آگاهي ارجحيت دارند، كسي كه به سينما ميرود به دنبال ارشاد و كسب اطلاع نيست و فيلمهاي تاريخي نميتوانند توقع مخاطب سينما را به طور كامل برآورده كنند البته اين را تجربه به ما نشان داده است. او با اشاره به سريال «ولايت عشق» توضيح ميدهد: از من خواستند از «ولايت عشق» فيلم سينمايي درست كنم كه به دلايل فوق با آن مخالف كردم اما اگر يادتان باشد نسخه سينمايي چند اثر تاريخي- مذهبي نيز ساخته شد كه عموما شكست را تجربه كردند. در حالي كه همين آثار در تلويزيون مخاطبان بسياري داشتند بنابراين تلويزيون فرصت انتقال مفاهيم را دارد و خبري از زمان و شرايط حاكم بر مخاطب سينما نيست.
هميشه خطر لطمه به اعتقادات مردم وجود دارد
كارگردان «تنهاترين سردار» با تاكيد برآنكه مسائل عرفاني مرتبه بالاتر از دلايل برهاني هستند، ميافزايد: كساني كه به زيارت امام رضا (ع) ميروند با اعتقاد قلبي اين كار را انجام ميدهند نه براساس اطلاعاتشان از زندگي اين امام، زماني كه سريال «ولايت عشق» پخش ميشد مردم از من ميپرسيدند چرا امام رضا(ع) در ايران دفن شدهاند؟ در واقع آنها در جريان زندگي امام نبودند و اين سوال پيش ميآيد آيا دادن اطلاعات ناقص تاريخي به افزايش اعتقادات مذهبي مخاطب كمك ميكند؟ فخيمزاده بيان ميكند: حداقل كار ما فيلمسازان اين است كه به اعتقاد مردم لطمه نزنيم. هميشه اين خطر كه با آثار تاريخي- مذهبي به اعتقادات مردم لطمه وارد كنيم وجود دارد به همين دليل من از آن به عنوان تيغ دو لبه ياد ميكنم! بنابراين اگر كار خوب در نيايد احتمال اينكه نتيجه عكس دريافت شود بسيار است. فيلمسازي به طور كل با درصد بالايي از شكست و خطا همراه است و توليد اثر تاريخي- مذهبي تبعات بيشتر هم دارد چراكه ديگر تنها شكست يك پروژه مورد بحث نيست بلكه به اعتقادات مردم لطمه وارد ميكند.
ترس از گرفتن نتيجه عكس سبب شد كه ديگر سمت آثار مذهبي نروم
بسياري از مردم از زندگي امام رضا (ع) اطلاع چنداني ندارند اما با اعتقاد كامل به زيارت آن ميروند انگار گويي نياز به اين اطلاعات ندارند و من از آنجا كه به تاثيرگذاري بر مخاطب بسيار اهميت ميدهم و ترس از نتيجه عكس گرفتن دارم، بعد از «ولايت عشق» تصميم گرفتم ديگر سمت ساخت اين آثار نروم.
مهران برومند: واهمه سينماگران از ساخت سينماي تاريخي – مذهبي
مهران برومند، تهيهكننده و برنامهريز بسياري آثار تاريخي و مذهبي نيز مانند فخيمزاده معتقد است اين دست از فيلمها توان حضور در سينماي ايران را ندارند و تا براي ظرفيت و تعداد محدود سالنها فكر نشود اين وضعيت ادامه دارد. او هم بر شناخت تفاوتهاي مخاطب سينما و تلويزيون تاكيد دارد اما برخلاف فخيمزاده ميگويد: «با وجود گراني سينما مردم از فيلمهاي تاريخي و مذهبي استقبال خواهند كرد در صورتي كه با قصه و روايتي جذاب روبهرو شوند چرا كه روايت در سينما با تلويزيون متفاوت است». اين تهيهكننده مجموعه تاريخي «ماه تيتي» با تاكيد براينكه سينما با تلويزيون تفاوتهاي قابل شمارشي دارد، ميافزايد: اگر ميخواهيم پروژههاي تاريخي- مذهبي هم در سينما مورد استقبال قرار گيرند بايد راهمان را از تلويزيون جدا كنيم. هاليوود به استانداردهاي اين سينما رسيده است و من با اين سخن كه آثار تاريخي يا مذهبي در سينما مورد استقبال قرار نميگيرند موافق نيستم، مردم به دنبال قصه خوب ميروند و اگر كارهاي جديد و نو مانند قصههاي شاهنامه تصوير شوند مخاطب سينما به سراغ آثار تاريخي هم خواهد رفت. مشاور كارگردان سريال «مختارنامه» با بيان اينكه به غير از هاليوود سينماي تاريخي در همه جاي دنيا با مشكل مخاطب روبهرو است، ادامه ميدهد: به نظرم پتانسيل توليد و فروش آثار تاريخي در سينماي ايران نيز موجود است اما سينماگران از رفتن به سمت اين سينما ترس و واهمه دارند هرچند اگر فيلمها ويژگيهاي لازم مانند قصه قابل فهم و جديد و استانداردهاي سينما را داشته باشند بهيقين با فروش روبهرو ميشويم. مدير برنامهريزي «مردان آنجلس» ميافزايد: خاصيت سينماي تاريخي قهرمانپروري است. اين سينما علاوه بر قهرمان بايد رويا و قصه داشته باشد، درواقع سينماي كلاسيك بايد در مسير كلاسيك خود حركت كند. برومند به فيلم «ملك سليمان» اشاره ميكنند و ميافزايد: فيلم سينمايي ملك سليمان با وجود داشتن تكنيك خاص و جذاب فاقد قصه گيرا بود و نتوانست مخاطب انبوه را با خود همراه سازد. معتقدم فيلمهاي تاريخي در ميان مخاطبان ايراني طرفدار دارند اما بايد ويژگيهاي لازم را توامان داشته باشند. به عنوان نمونه «دلشدگان» مرحوم حاتمي اثري بود كه در ابتدا خيليها ميگفتند فروش نخواهد كرد اما به دليل داشتن قصه ملموس، با استقبال روبهرو شد. او ادامه ميدهد: برخي از سريالهاي تاريخي و مذهبي نسخه سينماييشان نيز ساخته شد. آثار پربيننده تلويزيون كه نسخه سينمايي آنها در سينماها فروش چنداني نداشت كه به نظرم اين اتفاق از دلايل متفاوتي نشات ميگيرد. متاسفانه داستان اين فيلمها با نمايش در رسانه ملي براي مخاطب آشناست و از آنجا كه سينما تفريحي گران و پرخرج است، مخاطب ترجيح ميدهند در قبال خرجي كه ميكند به يك كشف برسد. مدير برنامهريزي و دستيار اول «تفنگ سرپر» اظهار ميكند: اگر قصه براي مخاطب قابل حدس باشد از رفتن به سمت آن ممانعت ميكند اما قصههايي مانند «شهر موشها» و «كلاه قرمزي» با وجود آنكه داستان قابل پيشبيني دارند به دليل محبوبيت چهرهها و همراه داشتن حس نوستالژيك، مخاطب را جذب ميكنند.
سينماي تاريخي- مذهبي براي بخش خصوصي توجيه اقتصادي ندارد
برومند درباره فعاليت بخش خصوصي در اين زمينه، ميگويد: استاندارد توليد فيلم تاريخي بالاست. بخش خصوصي نه آنكه توان توليد چنين آثاري را نداشته باشد بلكه اين امر براي آنها توجيه اقتصادي ندارد چراكه اگر مثلا 4 ميليارد هزينه كنند با وجود به دست آوردن مخاطب بسيار، باز هم نميتوانند حتي سرمايه اوليه را بازگردانند به همين دليل پرداختن به اين سينما كلا براي بخش خصوصي منتفي است. دستيار اول «قارچ سمي» ساخته مرحوم ملاقلي پور با بيان اينكه ظرفيت و تعداد محدود سالنهاي سينما مانع از ورود بخش خصوصي به اين مقوله ميشود، ادامه ميدهد: به همين دليل اگر فيلم تاريخي و مذهبي هم در سينما ساخته شود از سوي بخش دولتي خواهد بود. تنها دليل حضور بخش خصوصي در اين سينما فرصت سرمايهگذاري امن و مطمئن است. او با بيان اينكه سينماي ما با فيلمهاي تاريخ – مذهبي نسبت به سينماي كشورهاي اطراف برتري مييابد، عنوان ميكند: ما نيروي متخصص كافي در اين زمينه داريم اما متاسفانه به دليل مشكلاتي كه به آن اشاره كردم از اين ظرفيتها استفاده نميشود و كشورهاي اطراف مانند تركيه براي ساختن ابتداييترين فيلمهايشان نيروهاي انساني ما را به كار ميگيرند.
حسن هدايت: هر جا كه پول باشد لابي نيز وجود دارد!
حسن هدايت كه بعد از «ناسپاس» هنوز سمت آثار تاريخي نرفته است مانند برومند از نياز به ساختار دراماتيك و قدرتمند براي جذب مخاطب سخن ميگويد اما او در تحليل دلايل عدم موفقيت فيلمهاي تاريخي و مذهبي در سينما مباحث متفاوتي را مطرح كرد. هدايت از سانسور به دليل حفظ قداست داستان و دخالت مديران در نگارش فيلمنامه و همكاري سازمان صدا و سيما با افراد ناوارد و نورچشمي ميگويد. «حسن هدايت» كارگردان «ناسپاس» همچنين به دلايل عدم موفقيت فيلمهاي مذهبي و تاريخي در سينما اشاره ميكند و ميافزايد: عموما اين آثار ساختارهاي دراماتيك و قدرتمند ندارند و خيلي از مباحث در فيلمهاي مذهبي به دلايل متعدد سانسور يا با ملاحظه بسيار مطرح ميشوند چراكه تصميمگيرندگان معتقدند داستانهاي فوق قداستي با خود دارند كه نبايد به آن خدشه وارد كرد. اما به نظرم اين تفكر به داستان لطمه وارد ميكند به همين دليل بخش خصوصي جذب چنين داستانهايي نميشود و فعاليت در اين حوزه ناچارا به دست دولت ميافتد و دولت هم به دلايل متعددي فعاليت در تلويزيون را ترجيح ميدهند و عموما هر جا كه پول باشد لابي نيز وجود دارد! و توليد اين آثار به دست آدمهاي سفارشي ميافتد! به همين دليل عموما كارهاي تاريخي – مذهبي به دل نميشينند و فاقد ارزشهاي عميق داستانسرايي و سينمايي هستند. او ميدهد: بايد توجه داشته باشيم كه در همه جاي دنيا وقتي يك سريال با تبديل به نسخه سينمايي دچار محدوديت زماني و قصه گويي ميشود كه مشكلاتي را براي آن ايجاد ميكند بنابراين براي نمايش يك اثر در سينما بايد قصه بسيار قوي و مطابق با سليقههاي اين سينما را توليد كنيم. ما براي اينكه در هزينهها صرفجويي كنيم يك سريال ميسازيم و از همان سريال نسخه سينمايياش را هم بيرون ميكشيم كه اين كار بسيار اشتباه است.
ما در فيلمهاي مذهبي شخصيت خاكستري نداريم
كارگردان «گرداب» تاكيد ميكند: به دليل حساسيت و دخالت پيش از حد مسوولان ما در فيلمهاي مذهبي شخصيت خاكستري نداريم و شخصيتها يا كاملا سفيد يا كاملا سياه هستند، ما افرادي در تاريخ مذهبي خود داشتهايم كه گاهي دچار ترس يا شك ميشوند اما ايمانشان سبب شده در نهايت راه درست را انتخاب كنند. با تسري اين نگاه غيرواقعي در آثار مذهبي نميتوان انتظار جذب مخاطب را داشت البته فيلمهاي پربيننده يا پرفروشي هم داشتهايم اما تعداد آنها كم است بنابراين نميتوان مورد استناد قرار گيرند. كارگردان «بيگانهيي در شهر» با بيان اينكه متاسفانه توليد انبوه اما بيكيفيتي را در تلويزيون شاهد هستيم، تصريح كرد: براي جذب تاثيرگذاري بر مخاطب بايد به قدرت مديوم سينما و تلويزيون ايمان آورد اما آنچه از شخصيتهاي مذهبي و شيعه از سوي فيلمسازان اين دو عرصه به تصوير كشيده ميشود تقريبا نه تنها تاثيرگذار نيست بلكه نتيجه عكس نيز دارند و شخصيتها بهشدت مخدوش و مملو از خرافات تصوير ميشوند. هدايت ادامه ميدهد: موضوع به سياستگذاريهاي كلي بازميگردد اين سياستها در عين حال كه ناقصند اما به اندازه يك سناريوي ضعيف تاثيرگذار نيستند چراكه متاسفانه افرادي كه اصلا صلاحيت ندارند (اعم از روحاني يا غيرروحاني) در فيلمنامهها دخالت ميكنند و نظر ميدهند و نميدانند مساله درام فرق دارد و نميشود همهچيز را عين روايات تصوير كرد. كارگردان «شهر خاكستري» نظر خود را درباره برخي از سريالهاي تاريخي و مذهبي كه مخاطبان بسياري را جذب كردهاند اين گونه شرح داد: مخاطب ميتواند به دليل جذابيتهاي بصري جذب چنين سريالهايي شود اما اين آثار مخاطب را گمراه ميكنند. وقتي هيچ فيلم خوب ديگري در اين زمينه نيست مخاطب پاي همين آثار مينشيند. البته قصد ندارم تواناييها و ارزشهاي فني اين آثار را زير سوال ببرم اما اگر در يك فيلم شخصيتها و حوادث درست مطرح نشوند اثر مخرب و تاثيري متفاوت از آنچه انتظار ميرود خواهد گذاشت.
هدايت تاكيد ميكند: باورهاي مذهبي همهچيز مردم اين مملكت است و اگر مخدوش شوند لطمه وارده ديگر قابل جبران نيست. داستايوفسكي ميگويد: «اگر خدا را از جامعهيي بگيريم همهچيز آزاد است!» و ميتوان گفت اگر باورها از بين روند معلوم نيست چه بلايي بر سر اين جامعه ميآيد؟! آنهايي كه در رسانه ملي تصوير يك امام را در ذهن مخاطب مخدودش ميكنند با دين عناد ندارند بلكه ناآگاه هستند و نميدانند چه ميكنند!
«جدايي نادر از سيمين» اثري مذهبي است
محمدرضا ورزي كه اين روزها درگير سريال تاريخ «معماي شاه» است درباره سينماي ايران نظري مشابه با فخيمزاده دارد و معتقد است سينماي ايران سراسر اخلاقي و ديني است. او كه در بيشتر مباحث با ديگر كارشناسان اين حوزه هم عقيده است استقبال از سينماي تاريخي و مذهبي را از سوي مخاطب در سطح خوب و قابل قبولي ارزيابي ميكند و ميگويد: «به دليل مخارج بالاي اين فيلمها استقبالي از آنها به چشم نميآيند» در واقع او برخلاف برومند قصه ضعيف را دليل شكست فيلمها نميداند و موضوع را طور ديگري بررسي ميكند. او در ادامه صحبتهايش پيشنهاد روي پرده بودن فيلمهاي مذهبي به مدت يك سال را ميدهد و تاكيد دارد به افرادي كه در اين وادي هستند همچون ميرباقري، فتحي، فخيمزاده، لطيفي و... محمدرضا ورزي كارگردان «ابراهيم خليلالله» همچنين با بيان اينكه سينماي ايران سينمايي مذهبي است، ميافزايد: به نظر من حتي فيلم «جدايي نادر از سيمن» ساخته اصغر فرهادي نيز اثري مذهبي است و يك نگاه مذهبي در فيلم جريان دارد. اما ارقامي كه سينماي اجتماعي حتي در بالاترين سطح به دست ميآورد جوابگويي سرمايه عظيمي كه پروژههاي تاريخي- مذهبي به خود اختصاص ميدهند، نيست. اين آثار به يك رقم درشت در فروش نياز دارند كه حداقل پول اوليه را به دست آورند. او با بيان اينكه معتقد نيست مردم از سينماي مذهبي و تاريخي استقبال نميكنند، افزود: اتقاقا از اين سينما نيز استقبال ميشود اما اگر ما تعداد سينماهاي محدود اما پربيننده نيز داشته باشيم بازهم فروش قابل قبولي به دست نميآيد. به نظرم بايد فكري اساسي براي اكران اين آثار شود، مثلا طي يك سال در سانسي مشخص روي پرده سينما بروند، در گذشته تعداد سالنهاي سينما از اين هم كمتر و بيلان فروش فيلمهاي تاريخي به نسبت هزينه بسيار پايين بود. فيلمهايي مانند «مريم مقدس» يا «ملك سليمان» با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شدند اما اين استقبال به چشم نيامد چون نسبت به هزينههايشان فروش بالايي محسوب نميشد، حداقل بايد به اندازه 3 فيلم پرطرفدار به فروش ميرسيدند تا فقط سرمايه آنها بازگردد.
كارگردان سريال «تبريز در مه» تاكيد ميكند: اينكه برخيها ميگويند رسانه ملي توليد آثار تاريخي را تنها به نورچشميهاي خودش ميدهد زاييده يك ذهن متوهم است چراكه بالغ بر 20 كارگردان حرفهيي و صاحبنظر در اين حوزه فعال هستند و آنچه براي مديران رسانه ملي مهم است كارنامه كاري اين افراد است. آنها نميتوانند بودجه خود را در اختيار كسي قرار دهند كه رزومه موفقي در اين زمينه نداشته است. ما نميتوانيم به فتحي، ميرباقري، فخيمزاده، لطيفي و... نورچشمي بگويم! چراكه عقبه آنها مشخص است. خود من نيز كارنامه مشخصي با 17 سال تجربه دارم و در نهايت ميتوانم بگويم اين فكر كاملا مسموم است. «جليل سامان» يكي ديگر از كارگردانهاي صاحبنظر در اين حوزه است. دو سريال باعنوان «پروانه» و «ارمغان تاريكي» از او به تازگي پخش شده و اكنون مشغول نگارش سريال شهيد چمران است. فيلمسازان خوب ديگري مانند «محمدعلي نجفي» داريم و «مختارنامه» با تاثيرگذار شگرفي كه بر جامعه داشت جزو افتخارات ملي و مذهبي ما محسوب ميشود. كارگردان «معماي شاه» در پاسخ به اين سوال كه آيا به نظر شما مسوولان در نگارش و محتواي فيلمنامههاي مذهبي دخالت ميكنند؟، ميافزايد: به هيچ عنوان اين موضوع را تاييد نميكنم حداقل در كارهايي كه من انجام دادهام چنين چيزي را شاهد نبودم. رسانه ملي تاكيد دارد محتواي اصلي وقايع بايد حفظ شود و ناظران متخصصي هم حضور دارند كه به نظرم حضورشان ضروري است. افرادي مانند دكتر موسي فقيه حقاني؛ مورخ يا عبدالله شهبازي و دكتر ولايتي كه ما سالها از حضورشان استفاده كردهايم. تاكيد اين افراد اين است كه فيلمنامهها نبايد از چارچوب واقعي حوادث جدا شوند.
سينماي ديني نياز به تعريف دارد
اما «حميد بهمني»، كارگردان «گلوگاه شيطان» با بيان اينكه سينماي ديني نياز به تعريف دارد، ميگويد: آيا سينماي ديني به معناي پرداختن به قصههاي مذهبي قرآن كريم است؟ يا اينكه سينماي ديني معناي وسيعتري دارد و شامل تحليل و تفسير مفاهيمي مانند راستگويي، دروغگويي، زندگي شرافتمندانه، دوري از ريا و خيانت و... است؟ او به تحول شخصيتي افراد مختلف با تاثير گرفتن از شرايط فرهنگي جامعه اشاره ميكند و ادامه ميدهد: بارها ديدهايم كه فردي در مسير نادرست زندگي بوده اما ماجرا و حادثهيي آن را تغيير داده است. نمونه اين اتفاق را در دوران دفاع مقدس بسيار شاهد بوديم و بسياري از انسانها كه پيش از انقلاب فضاي فكري متفاوتي داشتند با قرار گرفتن در شرايط دفاع مقدس متحول شدهاند و به نظرم اين اتفاق بازتاب تفكر ديني و قرآني در جامعه بود و مردم تحت تاثير شرايط فرهنگي جامعه كه سينما نيز بخشي از آن بود قرار گرفتند. پس از انقلاب مديران فرهنگي و سينمايي در جهت رسيدن به سينماي مصلحانه و انديشمندانه قدم برداشتند و به ورود تفكر ديني به سينما تاكيد داشتند كه اوج آن را در سينماي دفاعمقدس شاهد بوديم. بهمني با بيان اينكه برخي آثار مانند «مختارنامه» با صراحت موضوع دين را در دست گرفتند، ميافزايد: البته شاهد اين مساله هستيم كه برخي ديگر از فيلمها با ظاهري ديني ميآيند اما عملي خلاف انتظار بروز ميدهند. اين در حالي است كه سينما يك متولي به نام وزارت فرهنگ و ارشاد دارد كه در دورههاي مختلف افراد با تفكرهاي متفاوت سكان مديريتي آن را در دست گرفتهاند. با توجه به نوع نگاه اين مديران حمايت از سينماي تاريخي- مذهبي شدت و ضعف پيدا كرده است. رسانه ملي نيز از متوليان فعال و اصلي اين دست از فيلمهاست اما بايد از رويكرد رفتاري جامعه فهميد چقدر توانسته مسائل فوق را انتقال دهد. يعني اگر رفتار انساني و اخلاقي پس از تماشاي يك اثر مذهبي در جامعه بيشتر شود به معناي اين است كه رسانه ملي موفق بوده است، هر چند بنده معتقدم ما متولي سينماي ديني داريم اما كمتر شاهد عملكرد ديني هستيم! كارگردان «آن مرد آمد» با تاكيد براينكه بسياري از فيلمها بودجه ديني ميگيرند اما كمتر چنين بازتابي را در تلويزيون و سينما دارند، ميگويد: نگاه مذهبي در فيلمهايي كه با عنوان آثار مذهبي ساخته ميشوند بسيار ناچيز است و نشان از وجود مسوولان بيمسووليت دارد! او با بيان اينكه متاسفانه در تمامي دورههاي مديريتي كوتاهترين زمان اكران براي اين دست از آثار در نظر گرفته ميشود، ميافزايد: برخيها خود را در چشم مديران دينمدار نشان ميدهند اما فيلمي را ميسازند كه حرف ديگري ميزند! و تعداد اين گونه از فيلمها كم نيست، همين امر مديران را دچار پارادوكس كرده است. بايد از فيلمسازان پرسيد شما چقدر طبق مفاهيم انقلاب اسلامي فعاليت كردهايد؟ به نظر من كمتر فيلمي مانند «شيار 143» زن را در اوج قرار داده، اين در حالي است كه ما مرحله آزمون و خطا را رد كردهايم اما چرا هنوز با نگاه ابزاري به زن نگريسته ميشود؟ بهمني ادامه ميدهد: فيلمهاي خوبي با نگرش اخلاقي و مذهبي مانند «بچههاي آسمان» و «آواز گنجشكها» ساخته شده است اما اين تعداد آثار تنها قطرهيي از دريايي است كه ميتوان توليد كرد. آيا ما تاكنون فيلمي درباره ربا و مباحث مهم ديگري، كه قابليت تبديل شدن به فيلم را دارند، داشتهايم؟ به نظر من نمره كلي سينماي ديني ما زير 10 است. او تصريح ميكند: من تاكنون نتوانستم بسياري از پروژهها و فيلمنامههايم را به تصوير دربياورم چراكه ميگويند تو فيلمساز دولتي هستي، مگر ساخت پروژههاي دفاع مقدس را بخش دولتي متقبل ميشود؟
سخن آخر...
آنچه مشخص است سينماي ايران سينماي اخلاقمدار است اما موفقيت آثار تاريخي و مذهبي در شرايط موجود امكانپذير نيست. با استناد به گفته كارشناسان، دستيابي به سينماي پرفروش در حوزه تاريخي و مذهبي نياز به برنامهريزي و انديشه مديران دارند؛ افزايش زمان اكران فيلمها يا فروش آثار به ديگر كشورها و ايجاد كمپانيهاي معتبر توليد و پخش و دور زدن تحريمها پيشنهاداتي است كه ميتوانند، اين سينما را با پشت سر گذاشتن پروسهيي مشخص، به سوددهي برسانند. اين موضوع و مسائل حول آن مانند تاثيرگذاري مثبت و منفي بر مخاطب و اينكه چه افرادي براي ساخت اين آثار محقتر هستند، نياز به تحليل، بحث و رمزگشايي بيشتر دارد.
حسن هدايت كه بعد از «ناسپاس» هنوز سمت آثار تاريخي نرفته است مانند برومند از نياز به ساختار دراماتيك و قدرتمند براي جذب مخاطب سخن ميگويد اما او در تحليل دلايل عدم موفقيت فيلمهاي تاريخي و مذهبي در سينما مباحث متفاوتي را مطرح كرد. هدايت از سانسور به دليل حفظ قداست داستان و دخالت مديران در نگارش فيلمنامه و همكاري سازمان صدا و سيما با افراد ناوارد و نورچشمي ميگويد. «حسن هدايت» كارگردان «ناسپاس» همچنين به دلايل عدم موفقيت فيلمهاي مذهبي و تاريخي در سينما اشاره ميكند و ميافزايد: عموما اين آثار ساختارهاي دراماتيك و قدرتمند ندارند و خيلي از مباحث در فيلمهاي مذهبي به دلايل متعدد سانسور يا با ملاحظه بسيار مطرح ميشوند چراكه تصميمگيرندگان معتقدند داستانهاي فوق قداستي با خود دارند كه نبايد به آن خدشه وارد كرد. اما به نظرم اين تفكر به داستان لطمه وارد ميكند به همين دليل بخش خصوصي جذب چنين داستانهايي نميشود و فعاليت در اين حوزه ناچارا به دست دولت ميافتد و دولت هم به دلايل متعددي فعاليت در تلويزيون را ترجيح ميدهند و عموما هر جا كه پول باشد لابي نيز وجود دارد! و توليد اين آثار به دست آدمهاي سفارشي ميافتد! به همين دليل عموما كارهاي تاريخي – مذهبي به دل نميشينند و فاقد ارزشهاي عميق داستانسرايي و سينمايي هستند. او ميدهد: بايد توجه داشته باشيم كه در همه جاي دنيا وقتي يك سريال با تبديل به نسخه سينمايي دچار محدوديت زماني و قصه گويي ميشود كه مشكلاتي را براي آن ايجاد ميكند بنابراين براي نمايش يك اثر در سينما بايد قصه بسيار قوي و مطابق با سليقههاي اين سينما را توليد كنيم. ما براي اينكه در هزينهها صرفجويي كنيم يك سريال ميسازيم و از همان سريال نسخه سينمايياش را هم بيرون ميكشيم كه اين كار بسيار اشتباه است.
ما در فيلمهاي مذهبي شخصيت خاكستري نداريم
كارگردان «گرداب» تاكيد ميكند: به دليل حساسيت و دخالت پيش از حد مسوولان ما در فيلمهاي مذهبي شخصيت خاكستري نداريم و شخصيتها يا كاملا سفيد يا كاملا سياه هستند، ما افرادي در تاريخ مذهبي خود داشتهايم كه گاهي دچار ترس يا شك ميشوند اما ايمانشان سبب شده در نهايت راه درست را انتخاب كنند. با تسري اين نگاه غيرواقعي در آثار مذهبي نميتوان انتظار جذب مخاطب را داشت البته فيلمهاي پربيننده يا پرفروشي هم داشتهايم اما تعداد آنها كم است بنابراين نميتوان مورد استناد قرار گيرند. كارگردان «بيگانهيي در شهر» با بيان اينكه متاسفانه توليد انبوه اما بيكيفيتي را در تلويزيون شاهد هستيم، تصريح كرد: براي جذب تاثيرگذاري بر مخاطب بايد به قدرت مديوم سينما و تلويزيون ايمان آورد اما آنچه از شخصيتهاي مذهبي و شيعه از سوي فيلمسازان اين دو عرصه به تصوير كشيده ميشود تقريبا نه تنها تاثيرگذار نيست بلكه نتيجه عكس نيز دارند و شخصيتها بهشدت مخدوش و مملو از خرافات تصوير ميشوند. هدايت ادامه ميدهد: موضوع به سياستگذاريهاي كلي بازميگردد اين سياستها در عين حال كه ناقصند اما به اندازه يك سناريوي ضعيف تاثيرگذار نيستند چراكه متاسفانه افرادي كه اصلا صلاحيت ندارند (اعم از روحاني يا غيرروحاني) در فيلمنامهها دخالت ميكنند و نظر ميدهند و نميدانند مساله درام فرق دارد و نميشود همهچيز را عين روايات تصوير كرد. كارگردان «شهر خاكستري» نظر خود را درباره برخي از سريالهاي تاريخي و مذهبي كه مخاطبان بسياري را جذب كردهاند اين گونه شرح داد: مخاطب ميتواند به دليل جذابيتهاي بصري جذب چنين سريالهايي شود اما اين آثار مخاطب را گمراه ميكنند. وقتي هيچ فيلم خوب ديگري در اين زمينه نيست مخاطب پاي همين آثار مينشيند. البته قصد ندارم تواناييها و ارزشهاي فني اين آثار را زير سوال ببرم اما اگر در يك فيلم شخصيتها و حوادث درست مطرح نشوند اثر مخرب و تاثيري متفاوت از آنچه انتظار ميرود خواهد گذاشت.
هدايت تاكيد ميكند: باورهاي مذهبي همهچيز مردم اين مملكت است و اگر مخدوش شوند لطمه وارده ديگر قابل جبران نيست. داستايوفسكي ميگويد: «اگر خدا را از جامعهيي بگيريم همهچيز آزاد است!» و ميتوان گفت اگر باورها از بين روند معلوم نيست چه بلايي بر سر اين جامعه ميآيد؟! آنهايي كه در رسانه ملي تصوير يك امام را در ذهن مخاطب مخدودش ميكنند با دين عناد ندارند بلكه ناآگاه هستند و نميدانند چه ميكنند!
«جدايي نادر از سيمين» اثري مذهبي است
محمدرضا ورزي كه اين روزها درگير سريال تاريخ «معماي شاه» است درباره سينماي ايران نظري مشابه با فخيمزاده دارد و معتقد است سينماي ايران سراسر اخلاقي و ديني است. او كه در بيشتر مباحث با ديگر كارشناسان اين حوزه هم عقيده است استقبال از سينماي تاريخي و مذهبي را از سوي مخاطب در سطح خوب و قابل قبولي ارزيابي ميكند و ميگويد: «به دليل مخارج بالاي اين فيلمها استقبالي از آنها به چشم نميآيند» در واقع او برخلاف برومند قصه ضعيف را دليل شكست فيلمها نميداند و موضوع را طور ديگري بررسي ميكند. او در ادامه صحبتهايش پيشنهاد روي پرده بودن فيلمهاي مذهبي به مدت يك سال را ميدهد و تاكيد دارد به افرادي كه در اين وادي هستند همچون ميرباقري، فتحي، فخيمزاده، لطيفي و... محمدرضا ورزي كارگردان «ابراهيم خليلالله» همچنين با بيان اينكه سينماي ايران سينمايي مذهبي است، ميافزايد: به نظر من حتي فيلم «جدايي نادر از سيمن» ساخته اصغر فرهادي نيز اثري مذهبي است و يك نگاه مذهبي در فيلم جريان دارد. اما ارقامي كه سينماي اجتماعي حتي در بالاترين سطح به دست ميآورد جوابگويي سرمايه عظيمي كه پروژههاي تاريخي- مذهبي به خود اختصاص ميدهند، نيست. اين آثار به يك رقم درشت در فروش نياز دارند كه حداقل پول اوليه را به دست آورند. او با بيان اينكه معتقد نيست مردم از سينماي مذهبي و تاريخي استقبال نميكنند، افزود: اتقاقا از اين سينما نيز استقبال ميشود اما اگر ما تعداد سينماهاي محدود اما پربيننده نيز داشته باشيم بازهم فروش قابل قبولي به دست نميآيد. به نظرم بايد فكري اساسي براي اكران اين آثار شود، مثلا طي يك سال در سانسي مشخص روي پرده سينما بروند، در گذشته تعداد سالنهاي سينما از اين هم كمتر و بيلان فروش فيلمهاي تاريخي به نسبت هزينه بسيار پايين بود. فيلمهايي مانند «مريم مقدس» يا «ملك سليمان» با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شدند اما اين استقبال به چشم نيامد چون نسبت به هزينههايشان فروش بالايي محسوب نميشد، حداقل بايد به اندازه 3 فيلم پرطرفدار به فروش ميرسيدند تا فقط سرمايه آنها بازگردد.
كارگردان سريال «تبريز در مه» تاكيد ميكند: اينكه برخيها ميگويند رسانه ملي توليد آثار تاريخي را تنها به نورچشميهاي خودش ميدهد زاييده يك ذهن متوهم است چراكه بالغ بر 20 كارگردان حرفهيي و صاحبنظر در اين حوزه فعال هستند و آنچه براي مديران رسانه ملي مهم است كارنامه كاري اين افراد است. آنها نميتوانند بودجه خود را در اختيار كسي قرار دهند كه رزومه موفقي در اين زمينه نداشته است. ما نميتوانيم به فتحي، ميرباقري، فخيمزاده، لطيفي و... نورچشمي بگويم! چراكه عقبه آنها مشخص است. خود من نيز كارنامه مشخصي با 17 سال تجربه دارم و در نهايت ميتوانم بگويم اين فكر كاملا مسموم است. «جليل سامان» يكي ديگر از كارگردانهاي صاحبنظر در اين حوزه است. دو سريال باعنوان «پروانه» و «ارمغان تاريكي» از او به تازگي پخش شده و اكنون مشغول نگارش سريال شهيد چمران است. فيلمسازان خوب ديگري مانند «محمدعلي نجفي» داريم و «مختارنامه» با تاثيرگذار شگرفي كه بر جامعه داشت جزو افتخارات ملي و مذهبي ما محسوب ميشود. كارگردان «معماي شاه» در پاسخ به اين سوال كه آيا به نظر شما مسوولان در نگارش و محتواي فيلمنامههاي مذهبي دخالت ميكنند؟، ميافزايد: به هيچ عنوان اين موضوع را تاييد نميكنم حداقل در كارهايي كه من انجام دادهام چنين چيزي را شاهد نبودم. رسانه ملي تاكيد دارد محتواي اصلي وقايع بايد حفظ شود و ناظران متخصصي هم حضور دارند كه به نظرم حضورشان ضروري است. افرادي مانند دكتر موسي فقيه حقاني؛ مورخ يا عبدالله شهبازي و دكتر ولايتي كه ما سالها از حضورشان استفاده كردهايم. تاكيد اين افراد اين است كه فيلمنامهها نبايد از چارچوب واقعي حوادث جدا شوند.
سينماي ديني نياز به تعريف دارد
اما «حميد بهمني»، كارگردان «گلوگاه شيطان» با بيان اينكه سينماي ديني نياز به تعريف دارد، ميگويد: آيا سينماي ديني به معناي پرداختن به قصههاي مذهبي قرآن كريم است؟ يا اينكه سينماي ديني معناي وسيعتري دارد و شامل تحليل و تفسير مفاهيمي مانند راستگويي، دروغگويي، زندگي شرافتمندانه، دوري از ريا و خيانت و... است؟ او به تحول شخصيتي افراد مختلف با تاثير گرفتن از شرايط فرهنگي جامعه اشاره ميكند و ادامه ميدهد: بارها ديدهايم كه فردي در مسير نادرست زندگي بوده اما ماجرا و حادثهيي آن را تغيير داده است. نمونه اين اتفاق را در دوران دفاع مقدس بسيار شاهد بوديم و بسياري از انسانها كه پيش از انقلاب فضاي فكري متفاوتي داشتند با قرار گرفتن در شرايط دفاع مقدس متحول شدهاند و به نظرم اين اتفاق بازتاب تفكر ديني و قرآني در جامعه بود و مردم تحت تاثير شرايط فرهنگي جامعه كه سينما نيز بخشي از آن بود قرار گرفتند. پس از انقلاب مديران فرهنگي و سينمايي در جهت رسيدن به سينماي مصلحانه و انديشمندانه قدم برداشتند و به ورود تفكر ديني به سينما تاكيد داشتند كه اوج آن را در سينماي دفاعمقدس شاهد بوديم. بهمني با بيان اينكه برخي آثار مانند «مختارنامه» با صراحت موضوع دين را در دست گرفتند، ميافزايد: البته شاهد اين مساله هستيم كه برخي ديگر از فيلمها با ظاهري ديني ميآيند اما عملي خلاف انتظار بروز ميدهند. اين در حالي است كه سينما يك متولي به نام وزارت فرهنگ و ارشاد دارد كه در دورههاي مختلف افراد با تفكرهاي متفاوت سكان مديريتي آن را در دست گرفتهاند. با توجه به نوع نگاه اين مديران حمايت از سينماي تاريخي- مذهبي شدت و ضعف پيدا كرده است. رسانه ملي نيز از متوليان فعال و اصلي اين دست از فيلمهاست اما بايد از رويكرد رفتاري جامعه فهميد چقدر توانسته مسائل فوق را انتقال دهد. يعني اگر رفتار انساني و اخلاقي پس از تماشاي يك اثر مذهبي در جامعه بيشتر شود به معناي اين است كه رسانه ملي موفق بوده است، هر چند بنده معتقدم ما متولي سينماي ديني داريم اما كمتر شاهد عملكرد ديني هستيم! كارگردان «آن مرد آمد» با تاكيد براينكه بسياري از فيلمها بودجه ديني ميگيرند اما كمتر چنين بازتابي را در تلويزيون و سينما دارند، ميگويد: نگاه مذهبي در فيلمهايي كه با عنوان آثار مذهبي ساخته ميشوند بسيار ناچيز است و نشان از وجود مسوولان بيمسووليت دارد! او با بيان اينكه متاسفانه در تمامي دورههاي مديريتي كوتاهترين زمان اكران براي اين دست از آثار در نظر گرفته ميشود، ميافزايد: برخيها خود را در چشم مديران دينمدار نشان ميدهند اما فيلمي را ميسازند كه حرف ديگري ميزند! و تعداد اين گونه از فيلمها كم نيست، همين امر مديران را دچار پارادوكس كرده است. بايد از فيلمسازان پرسيد شما چقدر طبق مفاهيم انقلاب اسلامي فعاليت كردهايد؟ به نظر من كمتر فيلمي مانند «شيار 143» زن را در اوج قرار داده، اين در حالي است كه ما مرحله آزمون و خطا را رد كردهايم اما چرا هنوز با نگاه ابزاري به زن نگريسته ميشود؟ بهمني ادامه ميدهد: فيلمهاي خوبي با نگرش اخلاقي و مذهبي مانند «بچههاي آسمان» و «آواز گنجشكها» ساخته شده است اما اين تعداد آثار تنها قطرهيي از دريايي است كه ميتوان توليد كرد. آيا ما تاكنون فيلمي درباره ربا و مباحث مهم ديگري، كه قابليت تبديل شدن به فيلم را دارند، داشتهايم؟ به نظر من نمره كلي سينماي ديني ما زير 10 است. او تصريح ميكند: من تاكنون نتوانستم بسياري از پروژهها و فيلمنامههايم را به تصوير دربياورم چراكه ميگويند تو فيلمساز دولتي هستي، مگر ساخت پروژههاي دفاع مقدس را بخش دولتي متقبل ميشود؟
سخن آخر...
آنچه مشخص است سينماي ايران سينماي اخلاقمدار است اما موفقيت آثار تاريخي و مذهبي در شرايط موجود امكانپذير نيست. با استناد به گفته كارشناسان، دستيابي به سينماي پرفروش در حوزه تاريخي و مذهبي نياز به برنامهريزي و انديشه مديران دارند؛ افزايش زمان اكران فيلمها يا فروش آثار به ديگر كشورها و ايجاد كمپانيهاي معتبر توليد و پخش و دور زدن تحريمها پيشنهاداتي است كه ميتوانند، اين سينما را با پشت سر گذاشتن پروسهيي مشخص، به سوددهي برسانند. اين موضوع و مسائل حول آن مانند تاثيرگذاري مثبت و منفي بر مخاطب و اينكه چه افرادي براي ساخت اين آثار محقتر هستند، نياز به تحليل، بحث و رمزگشايي بيشتر دارد.
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما