خط و نشان کري براي چيست؟
اميرحسين يزدان پناه در یادداشت روز خراسان نوشت:
تا ۲۴ روز ديگر فرصت توافق جامع هسته اي بين ايران و ۱+۵ به پايان مي رسد. در نيم سال گذشته ايران بارها تأکيد کرده که مي خواهد ضمن حفظ حقوق هسته اي خود، به نگراني هاي طرف مقابل پاسخ دهد و يا براي پذيرش شفاف سازي هاي بيشتر اعتمادسازي کند. اين تعهد در عمل هم اتفاق افتاد و آژانس به عنوان ناظر توافق ژنو در ۵ گزارش اخير خود در سال ۲۰۱۴ تأييد کرده است که ايران هم به تعهدات خود در توافق ژنو (آذر ۹۲) و هم به تعهدات خود در تمديد توافق ژنو (تابستان ۹۳) عمل کرده است. بنابراين انتظار اين است که گزارش آژانس به عنوان نهادي که لااقل مورد تأييد آمريکايي ها قرار دارد، باعث شود تا تکرار اتهامات پيشين عليه ايران کاهش يابد.
صحبت هاي روز پنجشنبه جان کري در نشستي موسوم به «مجمع ايده هاي واشنگتن» اما نشان داد که اين انتظار خيلي بجا نيست. چه اين که درست زماني که اعتمادسازي هاي ايران در يک سال گذشته (شامل: ۱ - شفاف سازي هاي فني مانند توقف غني سازي ۲۰ درصد و رقيق سازي و تبديل ذخاير اورانيوم 20 درصد براي اين که ثابت شود ايران به دنبال ساخت سلاح هسته اي نيست و2- حضور چندين باره بازرسان درتاسيسات هسته اي ايران به ويژه بازرسي از تاسيسات اراک و3- ديپلماسي شفاف تر ايران در مقابل ۱+۵ به ويژه گفت وگو هاي مستقيم ايران و آمريکا در يک سال اخير و تأکيد ايران بر تلاش براي رفع نگراني هاي طرف مقابل) بايد نتيجه بدهد و طرف مقابل اگر نمي خواهد تأکيد کند که ايران در يک سال شفاف سازي کرده لااقل بپذيرد ايران در اين مدت ثابت کرده به سمت شفاف سازي مي رود، کري رسماً اتهاماتي را که آمريکا ۱۱ سال است عليه ايران و برنامه صلح آميز هسته اي کشورمان مطرح مي کند تکرار کرد.
جان کري ۴ مسير که به ادعاي او مسيرهاي دستيابي ايران به بمب اتمي است را ليست کرد: «۱ - فردو، ۲ - نطنز، ۳ - آب سنگين اراک و ۴ - اقدام مخفيانه». گرچه همه اين موارد موضوع مذاکرات هسته اي بوده اما چند ماه است که دو طرف درباره جزئيات فني اختلافات حرف مي زنند و اين يعني توافقات کلي انجام شده و تنها جزئيات آن باقي مانده است و از سوي ديگر از تکرار اين اتهامات هم خبري نبود اما کري دوباره آن را به فضاي رسانه اي کشيده است و روندي که به لحاظ فني تاجايي پيش رفته بود که به گفته خود غربي ها به جزئيات رسيده بود دوباره بعد سياسي اش از سوي آمريکايي ها برجسته مي شود. تا آمريکايي ها ثابت کنند که در عمل به دنبال حل مسئله نيستند و درحالي که براساس گزارش انديشکده هاي غربي شرايط فعلي ايران بهترين فرصت غرب براي دستيابي به يک توافق هسته اي است، پس از يک سالي که دولت يازدهم از در تعامل و لبخند با آمريکايي ها و غرب وارد شد و حتي مذاکره مستقيم با آمريکا در يک سال اخير علني و مقابل دوربين ها انجام شد و روساي جمهور ايران و آمريکا تلفني با هم گفت وگو کردند اما آمريکايي ها با تکرار مواضع «بالا به پايين» خود عملاً نشان دادند راه گذشته را طي مي کنند و برايشان بين لبخند و اخم تفاوتي نيست. اظهارات دو روز پيش کري بار ديگر اين گمانه را بيش از پيش تقويت کرد که آمريکا اساساً نمي خواهد توافقي برد - برد انجام شود.
اکنون سوال اين است که چرا کري حالا اين حرف ها را مي زند؟ واقعيت اين است که در فاصله 24 روز تا پايان ضرب الاجل 3 آذر، آمريکا پروژه اي که از ماه هاي قبل براي مقصر سازي آغاز کرده بود را سرعت بخشيده است. آمريکا با تکرار اتهامات گذشته افکار عمومي جهان را براي پذيرش اين که ايران مقصر شکست احتمالي مذاکرات است آماده مي کند. از سوي ديگر کري در بخش ديگري از صحبت هاي خود بازهم اين جمله را تکرار مي کند که «در هفته هاي آينده معلوم مي شود که آيا ايران مي تواند تصميم هاي دشوار بگيرد يا نه». اين که چرا آمريکايي ها مدت هاست که به زعم خود منتظرند که ايران در لحظات پاياني «يک تصميم سخت» بگيرد و ريشه اين انتظار در کجاست خود بحث مفصلي طلب مي کند اما کارکرد اين عبارت که اتفاقا چند روز پيش «وندي شرمن» مذاکره کننده ارشد آمريکا نيز تکرار کرده و از «اهميت تصميم ايران در به نتيجه رسيدن مذاکرات» سخن گفته بود اين است که افکار عمومي عملا وقتي ببينند توافقي انجام نشده است شک ندارند که اين ايران است که تصميمي که بايد مي گرفت را نگرفته است. چه اين که کري درجايي از همين گفت و گو مي گويد او به نتيجه مذاکرات «اميدوار» هست اما «خوشبين» نيست. واضح است که خوشبين نبودن هم مستقيما نتيجه بخش بودن را به اقدامات طرف مقابل پيوند مي زند . خلاصه اين که در اين 3 هفته اي که تا 3 آذر فرصت باقي است آمريکايي ها هوشمندانه مسيري را که براي مقصرسازي طرح ريزي کرده اند پيش خواهند برد. مهم اين است که اولا رسانه هاي ما در زمين آمريکايي ها بازي نکنند، دوم اين که مخاطبان هوشيارانه و براساس تحليل درست اظهارنظرها و تحولات اين حوزه را دنبال کنند و سوم هم اين که تيم مذاکره کننده ايران براي رسانه هاي داخلي اطلاعات دقيق و به موقع موثر بر روند جريان خبري غربي ها ارائه کند تا در ادامه بتوان اين مسير را بهتر مديريت کرد.