چهارشنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 18

انتظاری که بشار اسد از مصر دارد

کد خبر: ۳۰۴۸۷
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۴
رویکرد مصر به اوضاع تاسف بار سوریه با دیگر کشورهای عربی و اسلامی غیر عربی مثل عربستان سعودی و قطر و امارات متحده عربی و ترکیه و دیگران متفاوت است. این کشورها از ابتدا موضعی تاییدکننده از "بهار عربی" اتخاذ کرده بودند، علاوه بر آن تحولات سوریه را تحولاتی مردمی می دانستند که بعد از ناامیدی از پاسخگوی حکومت سوریه به مطالبات اصلاح طلبانه اخیرا تبدیل به عملیات مسلحانه شده است. علی رغم این که تحولات سوریه عملا به یک جنگ داخلی – مذهبی تبدیل شد و دسته بندی های متعددی در این کشور به وجود آمد که شبکه و گروه های شبه نظامی و ارتش های درگیر دیگری را به وجود آورد اما با این حال گروه های رادیکال تندروی تکفیری خشونت طلب رخنه کردند و عملیات میدانی را به دست گرفتند. دیگر تایید چنین وضعیتی امکان پذیر و معقول به حساب نمی آمد. آنها برای رسیدن به اهدافشان حمایت های مالی و تسلیحاتی و انسانی سرسام آوری کردند و حتی اقدام به آموزش گروه های شبه نظامی ای که خود در درون خود دچار اختلاف بودند، کردند. هر کدام نیز خواسته های مختلف و شاید حتی طمع های مختلفی داشتند.

در حالی که مصر سرگرم "بهار" خود شد و تحولاتی که بعد از آن رخ داد، تصمیم بندی های متعددی را به وجود آورد که هر چیزی را ممکن می کرد، مصر دیگر نمی توانست علیه تحولات سوریه بایستد. اما هم زمان امکان همراه شدن با آن را نیز نداشت. بهار آن، علی رغم این که مسالمت آمیز بود و صدها کشته و زخمی بر جای گذاشت، آن چه مردم در بار اول می خواستند را محقق نکرد، برای همین به موازت آن ارتش برخواست و با حمایت آن بهار دومی را به وجود آورد که بیشتر موفق بود. اما با این وجود همچنان مصری ها و جهان عربی و حتی جهان غیر عرب باور ندارد که به مرحله نهایی رسیده باشد. کسانی که آن را محقق کردند، می گویند که بنیادهای کشور جدیدی پایه ریزی شده است و نوید نهادهایی را می دهند که از طریق انتخابات تشکیل می شوند، تلاش دارند صحبت از اداره کشور از طریق حساب و کتاب کنند. برای همین مصر جدید نسبت به اوضاع سوریه در موقعیت هشدار بوده است و همچنان هم در این موقعیت به سر می برد.

مصر نمی تواند همانند عربستان و قطر و ترکیه و امارات متحده عربی و اردن درگیر تحولات سوریه شود، و حتی در وضعیت کشوری مثل جمهوری اسلامی ایران نیست که در جهان عرب شاخه های مختلفی دارد و نزدیک به 50 سال است که بر بخش مهمی از جهان عرب تاثیر مستقیم می گذارد. در عین حال به مصلحت خود نمی داند که موضعی حمایت آمیز از حکومت سوریه داشته باشد یا این که موضعی خصمانه علیه آن اتخاذ کند. مصر مصلحت خود را در آن می بیند که همچنان با طرف های درگیر با اوضاع سوریه در تماس باشد تا همچنان موقعیت خود را به عنوان یک کشور بزرگ در جهان عرب که همیشه عاملی موثر در حل مشکلات کشورهای عربی بوده است، حفظ کند. شاید چنین هدفی به محض این که نهادهای نظامی کشور جدید مصر را ایجاد کردند و پای خود را از نهادهای مدنی و حکومتی کشور بیرون کشیدند، حاصل شود.

البته مصر چاره ای ندارد که در آخر به نحوی خود را درگیر مشکلات جهان عرب کند. از جمله این مشکلات تروریسم است که خود نیز درگیر آن است. جریان های تندروی سنی بنیادگرایی که به طور جدی در شبه جزیره سینا حضور دارند و کار انتقال تروریسم به داخل مصر و استان های مختلف آن را آغاز کرده اند. همچنین با مشکل اخوان المسلمین رو به رو است که طرفداران مردمی پرقدرتی دارد و شمار اعضای آن از 400 هزار تا یک میلیون نفر می رسد. دلیل این تفاوت بسیار به آماری باز می گردد که هر کدام از جریان های سیاسی صادر می کنند. البته رقم معقول نزدیک به یک میلیون نفر است. برای همین کار حکومت جدید سخت است برای این که اخوان المسلمین نماینده بخش مهمی از مردم مصر محسوب می شود.

از سوی دیگر وضعیت اجتماعی مصر هم تردیدآمیز است، احساس کلی بر این است که ضرورت دارد که حکومت جدید مشکلات را حل کند در غیر این صورت حجم مشکلات به اندازه ای است که سبب می شود مردم مصر به سمت "بهار سومی" حرکت کنند که چه بسا خونین تر از اولی و دومی باشد. به ویژه که بسیاری دیوار ترس را شکستند و شکنجه آمدن به خیابان ها را به جان خریدند.

از بعد منطقه ای مصر با اوضاع نابه سامان سودان و لیبی، دو کشور مجاور خود، دست به گریبان است. در اولی ثباتی وجود ندارد و همچنان در وضعیت آشوب به سر می برد و در دومی جنگ داخی دایر است. هر دوی آنها هم به منبعی برای صادرات تروریسم به مصر و رساندن اسلحه به گروه های تروریستی مصری تبدیل شده اند. این مساله سبب می شود تا مصر نسبت به هر آن چه در این دو کشور می گذرد، حساس باشد. از آن طرف با اتیوپی نیز بر سر آب رود نیل مشکل دارد.

حالا چرا این حرف را امروز می زنیم؟

برای این که طرف های عربی متعددی وجود دارند که می خواهند مصر به جایگاه اصلی اش در جهان عرب باز گردد و نقش آفرینی خود را همانند گذشته داشته باشد. آنها اصرار دارند که در وضعیت فعلی رسیدن به چنین هدفی امکان پذیر است. از جمله بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه که تلاش می کند با تماس های دیپلماتیک خود آن را راضی کند که میان خود با عربستان سعودی که در حال حاضر بزرگ ترین هم پیمان مصر محسوب می شود، میانجی گری کند و از آن بخواهد که در مواضع تند خود تعدیل ایجاد کند و رویکردی ملایم تر نسبت به سوریه بگیرد. این تماس ها خیلی جدی جریان دارند و بشار به دنبال گرفتن نتیجه از این تماس ها است. وی تلاش دارد که به طرف عربستانی بفهماند که آن طور که عربستان خیال می کند هم نیست که با ایران اختلاف ندارد. با این حال بعید به نظر می رسد که به دلیل مسائل داخلی و مواضع عربستان چنین نقشی را بپذیرد، همچنین قانع نیست که واقعا "اختلافاتی" میان آن با ایران وجود دارد.
نظر شما