پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 17

کانگورو‌های آهنینِ مزارع نیشکر

سال‌ها کارِ مدام، از سپیدی صبح تا سیاهی شب، از آلبوغبیش یک راننده شش‌دانگ ساخته؛ حواس‌جمع، زرنگ و ماهر. او که حالا در میانه یک روز کاری، پایش را از رکاب هاروستر بیرون گذاشته و در کنار مزرعه نیشکر ایستاده...
کد خبر: ۲۹۸۲۷۰
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۷

«درست شبیه یک کانگورو؛ دقیق، پرقدرت، باهیبت» این را نجات آلبوغبیش، راننده نیشکری، در وصف هیمنه و ابهتِ دستگاهی می‌گوید که کارش برداشت نیشکر است. در سپیده‌دم یک روز پاییزی که گرما و شرجی خوزستان، رمقِ آخرش را می‌کِشد، آلبوغبیش، راننده باسابقه «هاروستر»، در گوشه‌ای از مزارع و نی‌های افراشته که قامتشان گاهی به سه متر هم می‌رسد، بر این ماشینِ قرمزرنگ، سوار می‌شود.

او نزدیک به ۲۴ سال است که پشت فرمان این دروگر‌های غول‌پیکر می‌نشیند؛ ماشین‌هایی که حالا به بخشی از زندگی‌اش تبدیل شده و در نگهداری آن دقیق و بسیار باحوصله است. هر بار که نگاهش به هاروستر می‌افتد، درحالی‌که انگشتش را روی بدنه آهنینش می‌کشد، می‌گوید: «درست مثل یک کانگورو». هاروستر‌ها با «بوم» آهنین بلند و تیغه‌های تیز و بُرنده، شبیه کانگورویی است بر دو پا ایستاده؛ هر لحظه منتظر خیزشی یا جهشی، برای بُریدن یا تکه‌تکه کردن نی‌ها؛ و راهی کردنشان به سبدها.

از ابتدای فصل برداشت نیشکر، وقتی نخستین اشعه‌های آفتاب به مزارع می‌تابند، آلبوغبیش درون کابین قرمزرنگ آن، روزش را آغاز می‌کند؛ کابینی با شیشه‌های دوجداره و مستطیلی شکل، که افقی وسیع و سرسبز از مزارع نیشکر پیشِ رویش می‌گستراند. سقفِ کابین از پلاستیکِ فشرده ساخته شده که در مقابل آفتاب و هیاهوی باد و باران، دوام بالایی دارد.

در گوشه‌ای از این کابین هاروستر، صندلی چرخانی قرار دارد که تسلط راننده را بر محیط اطراف دوچندان می‌کند. او با یک چرخش سریع به سمت چپ یا راست، هم‌زمان با چرخش صندلی، همه‌جا را زیر نظر می‌گیرد تا از هر حادثه‌ای یا اتفاقی پیشگیری کند.

رنگِ قرمز هاروستر هم هشداری برای دیگران است؛ به‌محض اینکه تیغه‌های بُرنده دستگاه به چرخش درمی‌آیند و نی‌ها را از دم تیغ می‌گذراند، همه، جز راننده‌ای که کابین، پناهِ امن‌اش شده، باید از آن فاصله بگیرند تا در امان بمانند. این دستگاه با تیغه‌های بُرّان، چیزی بیش از یک ماشین کشاورزی است؛ قدرت، دقت و تیزی خاصی که همراه دارد، باعث شده تا همه به چشمِ دیگری به آن نگاه کنند.

سال‌ها کارِ مدام، از سپیدی صبح تا سیاهی شب، از آلبوغبیش یک راننده شش‌دانگ ساخته؛ حواس‌جمع، زرنگ و ماهر. او که حالا در میانه یک روز کاری، پایش را از رکاب هاروستر بیرون گذاشته و در کنار مزرعه نیشکر ایستاده، با افتخار می‌گوید: «کار ما کلاس دارد… اصلاً کلاسِ کار با این ماشین پرهیبت، یک سروگردن بالاتر از دیگران بالاتر است. ابهت خاصی دارد این ماشین…»

هدایت هاروسترها، مهارت خاصی می‌خواهد. علاوه بر مهارت، همکاری تیمی با سایر رانندگان و تکنسین‌ها نقش مهمی در موفقیت عملیات برداشت نیشکر دارد. آلبوغبیش می‌گوید: «گاهی اوقات باید تنظیمات دقیقی روی تیغه‌ها انجام دهیم تا بتوانیم نیشکر‌های ضخیم‌تر را به‌خوبی برداشت کنیم.» کاری منسجم و دقیق با هماهنگی تکنسین‌ها و اپراتورها.

سرزمین کانگوروها؛ از واردات تا خودکفایی

هاروستر‌های برداشت نیشکر، از سه دهه پیش از استرالیا، سرزمین کانگوروها، به ایران وارد شده‌اند. اما این روز‌ها باوجود تحریم‌ها، وارداتش ناممکن شده است. البته این محدودیت در واردات، به گفته دکتر ناصری، مدیرعامل شرکت توسعه نیشکر، نه‌تن‌ها در برداشت نیشکر تأثیری نداشته، بلکه منجر به خودکفایی در ساخت هاروستر شده است.

اکنون، ۸۰ درصد از قطعات این دستگاه‌ها در ایران ساخته و با کمتر از ۱۰ درصد قیمت جهانی تولید می‌شوند، درحالی‌که نسخه خارجی آنها در بازار جهانی ۳۴۰ هزار دلار قیمت دارد. تحریم‌ها انگیزه و خودباوری را در این صنعت تقویت کرده و زمینه‌ساز ساخت نمونه‌های بومی این دستگاه شده است.

حالا پس از یک شیفت کاری، آفتاب در حال غروب‌کردن است. آخرین ردیف‌های مزرعه برداشت می‌شود. نیشکر‌ها در سبد‌های حمل نی به سمت کارخانه روانه می‌شوند. مزرعه‌ای که صبح پر از نیشکر بود، حالا خالی و پر از پوشال سبز. آلبوغبیش هاروستر را خاموش می‌کند و با جَستی از رکاب، پیاده می‌شود. دستی بر پیشانی‌اش می‌کشد. احساسِ خستگی، اما رضایت از یک شیفت کاری. حس رضایتی که به گفته او، با برداشت هر ساقه نیشکر بیشتر می‌شود.

نظر شما