سه‌شنبه ۲۷ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 17

خودکشی کارگر پتروشیمی ایلام / علت چه بود؟

کارگر پتروشیمی ایلام مشتی نمونه از خروار فاکتورهای پیش گفته شده است ،کارگری که شاید با گذشت و اغماض مدیرانش ، به جای قرار گرفتن در زیر خروار ها خاک ،امروز در بین خانواده اش بود!
کد خبر: ۲۸۶۸۳۰
تاریخ انتشار: ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۵

به گزارش صدای ایران از تابناک ایلام، 4 مرداد ماه سال  جاری جوان دیگری از استانم به زتدگی خود پایان داد،به همین راحتی! جان وزندگی یک انسان، اشرف مخلوقات، در یک تیتر خلاصه شد  و تمام!


جوانی که بن بست زندگی را مقابل خود می بیند و چاره ای جز پیاده شدن از قطار حیات پیش روی خود جستجو نمی کند، متوسل می شود به راه چاره ای که تاکنون چاره ای برایش اندیشیده نشده است.


متوسل به شیوه ای می شود که پرچم ما ایلامیان را بالا نگه داشته و در سر لیست مطالعات حوزه آسیب های اجتماعی پژوهش های جهانی قرار داده است ، سبک و سیاقی که سالهاست ابر سیاه ناشی از آن بر آسمان ایلام خودنمایی می کند و ماحصلش شده است درد ،رنج ،دلهره و ناامیدی!

خودکشی مذموم ترین پدیده ایست که علمی ها می گویند مولتی فاکتوریست، اما در ایلام فاکتوری جز تعمیق فرهنگ حذف خود و فرهنگ نبود گفتمان رفع مشکلات و نهادینه شدن گفتمان خودم را می کشم در مقابل کمترین خواسته ها، در شکل گیری آن نقشی ندارد.

وقتی جوانی خواسته یا از سر اجبار مرتکب خبطی می شود ،وقتی جوانی عصبانی می شود ،وقتی جوانی خود را در گرداب مشکلات لاینحل می بیند، چاره ای جز رها شدن نمی بیند، اینجاست فرهنگ گفتگو و اقناع چاره ساز می شود اما افسوس از جای خالی آن در گفتمان ما!

وقتی جوانی خطایی اداری مرتکب می شود، وقتی حتی جرمی از او سر زده می شود اینجاست که گفتمان مصالحه و چشم پوشی به کار می آید اما دریغ از جای خالی آن در سیستم اداری و انضباطی ما!

وقتی جوانی خود را در انتهای کوچه بن بست ناامیدی می بیند ،اینجاست بارقه های امید می تواند روزنه ای به بزرگی عبور و خروج  پیش رویش بگشاید اما اینجا همه اش شده است تزریق ناامیدی و خبرهای مایوس کننده! همه در گرداب بلاتکلیفی و یاس می چرخیم!

وقتی آتش خشم و عصبیت در درون آدمها گر می گیرد، اینجا عدم مهارت در کنترل خشم که درون ما ایلامیان نهادینه شده، میدان دار رفتارهای غیر قابل کنترل می شود.

و در نهایت وقتی کارگر یا کارمندی که خود را در میان دهها گرفتاری رنگارنگ گرفتار می بیند، روح و روانش خراشیده شده و این وسط مدیر بدون آشنایی و گفتمان سازی با رفتار هیجانی و نمایشی بر روی آتش بنزین می ریزد، خروجی اش می شود اینکه یک کارمند و کارگری که صدایش شنیده نمی شود، راهی دیگر برای خلاصی شدن خود جستجو کند!

آری ! کارگر پتروشیمی ایلام مشتی نمونه از خروار فاکتورهای پیش گفته شده است، کارگری که شاید با گذشت و اغماض مدیرانش، به جای قرار گرفتن در زیر خروار ها خاک ،امروز در بین خانواده اش بود!

اگر آنچه که مستندات و شواهد گواه می دهد ،عامل این خودکشی رفتارهای هیجانی مدیران پتروشیمی و بی توجهی آنان به هشدار خانواده اش مبنی بر احتمال خودکشی باشد ،پس بایدگفت مدیران پتروشیمی خود فاکتوری از چند فاکتوری بودن این خودکشی اند!و باید توضبح دهند که چرا!؟


نظر شما