دوشنبه ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 22
آیه 55 از سوره مائده در کتابهای حدیثی و تفاسیر شیعی به نام آیه ولایت شهرت یافته‌است که علت این نامگذاری وجود کلمه "ولیّکم" در این آیه دانسته شده‌است. دردانشنامه امام رضا چنین آمده‌است که امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا این آیه را با نام ولایت خوانده و مصداق آن را علی بن ابیطالب دانسته‌است.
کد خبر: ۲۸۳۲۹۴
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۰:۳۷

صدای ایران-آیه ۵۵ سوره مائده از قرآن به آیه ولایت معروف است که توسط علی بن موسی الرضا نامگذاری شده‌است. در تمام کتاب‌های تفسیری در مورد این آیه صحبت شده‌است و از اهمیت خاصی نزد شیعه و سنی برخوردار است. به باور شیعیان این آیه در بیان مقام ولایت و امامت محمد و علی است و معتقدند علاوه بر خدا و رسول دسته سومی هم شامل این آیه می‌شوند که امامان شیعه هستند داستان وارد شده برای نزول آیه به این شرح است که در سال‌های اولیه اسلام بعد از هجرت محمد به مدینه فقیری وارد مسجد می‌شود و درخواست کمک می‌کند ولی هیچ‌کس به او کمکی نکرده و در این بین تنها علی در حالی که در رکوع نماز بود به فقیر اشاره کرد تا انگشتری را از انگشت کوچک دست راستش درآورد و برای خود بردارد پس جبرئیل نازل شد و آیه ولایت را بر محمد خواند.

ماجرا و علت نزول مورد اتفاق همه مسلمانان است در معنی کلمه ولی و افاده حصر انما دانشمندان شیعه و سنی نظر متفاوتی دارند و نتایج مختلفی از آیه گرفته‌اند شیعیان انما را حصر دانسته‌اند و ولایت را به معنی سرپرستی و اولی به تصرف و قربت گرفته‌اند و آیه را اینگونه معنا کرده‌اند ولی و سرپرست شما فقط خدا و رسول و کسانی هستند که نماز می‌خوانند و در حال رکوع زکات می‌دهند اما اهل سنت نظریات متفاوتی ارائه کرده‌اند برخی مانند فخر رازی ولی را به معنی دوست یا مانند رشید رضا به معنی ولایت در نصرت گرفتند عده ای انما را منحصر به علی نمی‌دانند دسته‌ای دیگر ایرادات فقهی به اعطای زکات در نماز گرفته‌اند؛ در نهایت آیه معروف به ولایت یکی از آیه‌های مهم برای شیعیان است و علت آن مهر تأییدی است که خداوند به اعطای زکات در نماز به عمل علی بن ابیطالب زده‌است. چه در آیه توصیه به ولایت علی شده باشد، یا به دوستی علی این آیه برای شیعیان برگ برنده ای تلقی می‌شود.


آیه ۵۵ از سوره مائده در کتابهای حدیثی و تفاسیر شیعی به نام آیه ولایت شهرت یافته‌است که علت این نامگذاری وجود کلمه "ولیّکم" در این آیه دانسته شده‌است. دردانشنامه امام رضا چنین آمده‌است که امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا این آیه را با نام ولایت خوانده و مصداق آن را علی بن ابیطالب دانسته‌است.

 

 آیه ولایت (مائده: ۵۵) به ولایت خدا، پیامبر(ص) و اقامه‌کنندگان نماز و زکات بر سایر مسلمانان اشاره دارد. شیعیان با توجه به شأن نزول آیه درباره انفاق امام علی(ع) در حال رکوع، این آیه را مستند اثبات ولایت و خلافت حضرت علی(ع) قرار داده‌اند.

 

شأن نزول

تفاسیر شیعه سبب نزول این آیه را انفاق حضرت علی(ع) به فقیر در حال نماز می‌دانند. در میان اهل سنت نیز برخی از علما مانند قاضی ایجی تصریح کرده‌اند مفسران بر نزول این آیه در‌ شأن حضرت علی(ع) اجماع دارند. میر سید شریف جرجانی، سعدالدین تفتازانی و علامه حلی در شرح تجرید  این اجماع را تأیید کرده‌اند. ابن‌رستم طبری در کتاب المسترشد فی الامامه می‌نویسد امام علی(ع) در مناشده روز شورا، از مخاطبانش اقرار گرفت که این آیه در شأن او نازل شده است. در برخی تفاسیر اهل سنت درباره اینکه آیه در شأن چه کسی نازل شده است، چهار نظر آمده است: ۱. در شأن امام علی؛ ۲. در شأن عبادة بن صامت؛ ۳. در شأن ابوبکر؛ ۴. در شأن تمام مسلمانان.

شرح واقعه

بر اساس روایات، روزی فقیری وارد مسجد پیامبر(ص) شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: «خدایا! شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد». در همین حال، حضرت علی(ع) که در حال رکوع بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. فقیر نزدیک آمد و انگشتررا از دست ایشان بیرون آورد و این آیه نازل شد. شیخ مفید تاریخ این ماجرا و نزول آیه ولایت را ۲۴ ذی‌الحجه دانسته است.


راویان ‌شأن نزول

این شأن نزول علاوه بر اینکه از ائمه(ع) همچون امام باقر(ع) و امام صادق(ع) نقل شده است، راویانی از میان صحابه و تابعان دارد.ابن عباس، ابورافع مدنی، عمار یاسر، ابوذر غفاری، انس بن مالک و مقداد بن اسود برخی از اصحابی هستند که این شأن نزول را نقل کرده‌اند. از تابعان نیز مسلمة بن کهیل، عتبة بن ابی حکیم، سُدّی و مجاهد به نقل این حادثه پرداخته‌اند.

اعتبار احادیث

ابن‌شعبه حرانی در کتاب تحف العقول احادیث شأن نزول آیه ولایت را جزو احادیث صحیح و احادیثی می‌داند که علما بر آنها اجماع دارند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، بسیاری از این احادیث را می‌آورد و درباره اعتبار آنها می‌نویسد اگر این همه روایت درباره شأن نزول این آیه، نادیده گرفته شود، باید به طور کلی از تفسیر قرآن نیز چشم پوشید؛ چراکه وقتی به این همه روایت اطمینان نکنیم، چگونه می‌توانیم به یک یا دو روایتی که در تفسیر دیگر آیات قرآن نقل شده، اطمینان پیدا کنیم. او این روایات را موافق قرآن می‌داند و بیان می‌کند آیات قرآن نیز این روایات را تصدیق می‌کنند به نظر طباطبایی، بزرگان تفسیر و حدیث این احادیث را نقل کرده‌اند و با آنها مخالفت نکرده‌اند و آنانی که مخالفت کرده‌اند ـ همچون ابن‌تیمیه ـ عناد و دشمنی را به انتها رسانده‌اند.

محدّثان اهل سنّت در دوره‌های مختلف این روایت را در کتاب‌های خود آورده‌اند مانند:

حافظ عبدالرزاق صنعانی،حافظ عبدبن حمید،حافظ رزین بن معاویه،حافظ نسائی،محمدبن جریر طبری،ابن ابی حاتم،ابن عساکر،ابوبکر بن مردوی،ابوالقاسم طبرانی،خطیب بغدادی،هیثمی،ابن جوزی،محب طبری،سیوطی و متقی هندی

آلوسی می‌گوید: «بیشتر اخباریان (سنی‌ مذهب) قائل‌اند که این آیه در‌ شأن امام علی(ع) نازل شده است.» و همگی به نوعی اعتبار این حدیث را پذیرفته‌اند. اما ابن تیمیه، ابن کثیر و فخر رازی  حدیث مربوط به این آیه را ضعیف شمرده‌اند.

 

مصداق «الّذین آمنوا... راكعون» كیست؟

با توجه به منابع روایی فریقین، بین راویان، مفسّران، دانشمندان و علماء شیعه و اهل سنّت، در مورد شان نزول این آیه اتفاق نظر هست که در مورد امیر المومنین علیه السلام می باشد و مصداقى غیر از ایشان ندارد، چنانچه آلوسى یکی از علمای اهل سنت در تفسیر خود مى نویسد: «اكثر راویان اخبار معتقدند كه این آیه در شأن على كرم اللّه وجهه نازل شده است». ابن كثیر یکی دیگر از علمای اهل سنت، در تفسیر خود برخى از این روایات که در تایید این رای می باشد، را در ذیل آیه مباركه نقل نموده و حكم به صحّت از آن‌ ها داده است.  بنا بر این، اجماع و اتّفاق همه علماء مسلمان بر این است كه به جز امیر المومنین علیه اسلام هیچ كسى مصداق آیه شریفه نیست. از سوى دیگر، براى جمله «و الذین آمنوا... » لااقل یك مصداق وجود داشته است.


با توجه به آنچه که بیان شد فقط خدا و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و امیر المومنین علیه السلام ولی مومنین هستند و ما نسبت به این افراد باید تولی داشته باشیم. ابو حمزه ثمالی می‌گوید از امام باقر (علیه السلام) از خطاب خداوند به رسولش در آیه «لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ آلخاسِرِینَ/ اگر مشرك شوى مسلّماً اعمالت حبط و نابود مى‏ گردد و از زیانكاران خواهى بود[٧].» سؤال کردم. حضرت فرمود: « لَئِنْ أَمَرْتَ بِوَلَایَةِ أَحَدٍ مَعَ وَلَایَةِ عَلِیٍّ مِنْ بَعْدِکَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ»، اگر بعد از خودت کسی دیگر را با علی در ولایت شریک کنی اعمالت تباه می ‌شود و از زیان کاران خواهی شد.

شبهه اول

در این جا شبهه ای مطرح می شود. آن شبهه از این قرار است که: زمانی که امیر المؤمنین علیه السلام غرق توجّه به خدا و مشغول خواندن نماز است، در چنین شرایطى چگونه آن حضرت به این دنیا توجّه مى كند (که در نتیجه این توجه از حضور فقیر و درخواست او آگاه شده و به او در رکوع نماز تصدّق می کند)؟ و آیا این کار با حضور قلب در نماز سازگاری دارد؟

پاسخ

در پاسخ شبهه می گوییم: اولا: خداوند متعال این واقعه را از مناقب امیر مؤمنان على علیه السلام دانسته و آن حضرت را در قرآن مدح كرده است. پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله نیز خاتم بخشى امیر مؤمنین علیه السلام در حال ركوع را از فضایل او برشمرده است. مؤمنان و مسلمانان، از زمان نزول این آیه تا به امروز، آن را از فضیلت ‌ها و ویژگى هاى منحصر به فرد آن امام همام دانسته اند. بدیهى است اگر این كار امام كوچك ترین اشكالى داشت، هیچ گاه این عمل از مناقب و فضایل امیر مؤمنان على علیه السلام به شمار نمى آمد. ثانیا: امیر مؤمنان على علیه السلام در نماز به امور دنیوى توجّه نكرده، بلكه تمام توجّه او به خدا و انجام وظایف بندگى بوده است. در واقع صدقه دادن به فقیر عبادتى در ضمن عبادت دیگر بوده و كارى است كه خدا آن را دوست دارد[٩].

شبهه دوم

اعتراض مهمّى كه صورت علمى دارد و بر آیه ولایت مطرح كرده اند این است كه معترضین گفته اند: امیر المومنین علیه السلام یك نفر است، اما در این آیه خداوند به لفظ جمع سخن گفته است و این بدین معنا است كه مخاطبین آیه بیش از یك نفر بوده‌اند. خداوند متعال مى فرماید: «وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»، آن كسانى كه ایمان آورده اند، نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى دهند.

پاسخ

در موارد متعددی از آیات قرآن لفظ جمع به كار رفته است، ولى مراد یك نفر است، مانند آیه مباهله كه خداوند در آن جا مى فرماید: «وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ.../ و بیاوریم جان هاى خود و جان هاى شما را». در حالى كه پیامبر اكرم صلى اللّه علیه و آله فقط حضرت على علیه السلام را با خود برد. همچنین پیامبر صلى اللّه علیه و آله از بین زنان، تنها حضرت فاطمه علیها السلام را با خود بُرد در حالى كه در آیه شریفه مى فرماید: «وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ/ زن هایمان و زنهایتان». همچنین در آیه ١٧٢ سوره آل عمران در داستان جنگ احد مى خوانیم. « الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً ». در تفسیر این آیه بعضى از مفسران شان نزول آن را در باره نعیم بن مسعود که یک فرد بیشتر نبود مى دانند. این تعبیر یا به خاطر آن است که اهمیت موقعیت آن فرد و نقش مؤثرى که در این کار داشته روشن شود و یا به خاطر آن است که حکم در شکل کلى عرضه شود، اگر چه مصداق آن منحصر به یک فرد بوده باشد. در بسیارى از آیات قرآن ضمیر جمع به خداوند که احد و واحد است به عنوان تعظیم گفته شده است.

نظر شما