بستن پرونده برجام کار سختی نیست
به گزارش صدای ایران، از انتخاب، رحمن قهرمانپور در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به اظهارات طرفهای مذاکرهکننده، در این دور از مذاکرات به احیای برجام نزدیک شده یا برعکس از آن دور شدهایم، عنوان کرد: «پیشنهادی که روزنامه پولیتیکو مطرح کرده، صورت تصویری چیزی است که امریکاییها قبلا به صورت کلی قولش را داده بودند. یعنی گفته بودند که بعد از انجام انتخابات کنگره، دست دولت بایدن در مورد سپاه و کاهش فشار بر آن، بازتر خواهد شد. البته آن زمان هم وعدهای مبنی بر اینکه که سپاه را از فهرست تحریمها خارج میکنند، نداده بودند بلکه گفته بودند که تعداد تحریمها را کمتر میکنند. حال اگر متنی که پولیتیکو منتشر کرده است، صحت داشته باشد، که به نظر هم میآید صحیح است، این پیشنهاد کلی امریکا با تلاش و همکاری اروپاییها جزئیتر شده است. در هر صورت باید ببینیم که برداشت جمهوری اسلامی از این مسئله چیست؛ آیا آن را امتیاز مهمی میداند یا برعکس.»
وی ادامه داد: «واقعیت امر این است که یک سری موانع و مشکلات ساختاری در احیای برجام وجود دارد که فارغ از تیم مذاکرهکننده ایران و امریکا، این مشکلات وجود خواهد داشت؛ یک مسئله مربوط به تحریمها و لغو کلی آنهاست که ممکن نخواهد بود. بدان معنا که امریکا در هیچ یک از جناحهای سیاسی، دو حزب سیاسی یا در محافل سیاسی، اجماع نظری درمورد لغو همه تحریمهای اعمال شده بر ایران، وجود ندارد. بنابراین هر رئیس جمهوری که در امریکا روی کار بیاید، بخشی از تحریمها را حفظ خواهد کرد و این مانع ساختاری است. مسئله دیگر تضمین احیای برجام است که این هم یک مانع ساختاری دیگر به نام نظام سیاسی امریکا، دارد. یعنی چون نظام سیاسی امریکا ریاستی است، هر رئیس جمهوری که روی کار بیاید این اختیار را دارد که از برجام خارج شود یا در برجام بماند. با این تفاسیر، حتی اگر بایدن هم تضمین دهد که امریکا هیچگاه از برجام خارج نخواهد شد، اساسا ارزش حقوقی و سیاسی ندارد.»
قهرمانپور در ادامه تصریح کرد: «با توجه به موارد یاد شده، باید ببینیم که امتیازاتی که گفته میشود که در این دور از مذاکرات داده شده، در حدی است که ایران آنها را امتیاز مهمی جلوه دهد و حاضر به احیا برجام باشد، یا خیر. آنچه عیان است این است که بعد از سفر بایدن به خاورمیانه و اعلام سیاست خود در مورد برنامه هستهای ایران، فشار دیپلماتیک امریکا و اروپا بر ایران بیشتر شده است. آنها میخواهند که پیش از اجلاس سپتامبر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حداکثر قبل از اجلاس نوامبر، به یک نتیجه قطعی در مورد ایران برسند. این نتیجه مبنی بر این است که باید مسیر افزایش فشار دیپلماسی را ادامه دهند یا به فکر حل مسائل مرتبط با برجام باشند. از این رو اگر وارد فاز فشار دیپلماتیک شوند، یه فضای جداگانهای است و اگر هم برجام احیا شود، باز هم با مسائل متعددی مواجه هستیم.»
این کارشناس سیاست خارجی درمورد مسائل پس از احیای برجام، گفت: «مسائلی همچون تضمینهایی که اروپاییها دادهاند، راستیآزمایی از برنامه هستهای ایران در چارچوب برجام و بحث پایان محدودیتهای اعمال شده. به بیانی دیگر امریکاییها و اروپاییها میخواهند ببینند که در کدام مسیر باید حرکت کنند.»
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه با توجه به اظهارات رابرت مالی که دادن امتیاز به جمهوری اسلامی ایران برای رسیدن به توافق را رد و همچنین روزنامه پولیتیکو که از کاهش تحریمهای سپاه و کوتاه آمدن امریکا در برخی موارد را ادعا کرده است، کدام یک را باید باور کنیم، عنوان کرد: «طبیعتا وقتی شما به اظهارات رابرت مالی مراجعه میکنید، متوجه میشوید که آنها هم مثل ما مشکلات داخلی دارند. مخصوصا در آستانه انتخابات کنگره، خیلی برایشان سخت است. در واقع با بازرسی از اقامتگاه ترامپ و کشف اسناد، الان شدت تنش سیاسی در امریکا بالاست. من صحبتهای اخیر رابرت مالی را بیشتر در راستای سیاست داخلی میدانم که میخواهند از فشار بیشتر جمهوریخواهان بر دولت بایدن جلوگیری کنند.»
این تحلیلگر سیاست خارجی، افزود: «از سوی دیگر هم واقعیت این است که امریکا نمیخواهد، امتیازاتی که ایران خواستارش است را بدهد. یعنی موضع امریکا یک حد وسطی است؛ هم میخواهد یک بخشی از امتیازات را بدهد و هم نمیخواهد آن اندازه به ایران امتیاز دهد که در داخل با جمهوریخواهان دچار مشکل شود.»
قهرمانپور همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا میتوان میان تلاش برای ترور جان بولتون و ترور سلمان
رشدی با برجام، ارتباطی قائل شد، گفت: «من چندان ارتباطی نمیبینم. ما قبلا مسئله مهمتری به نام حمله روسیه به اوکراین را داشتیم که خیلیها تصور میکردند که با این حمله دیگر امکان توافق وجود ندارد. من همان موقع هم گفتم که نقش روسیه در برجام محدود است. باید دقت کنیم که اساسا موضوع برجام، موضوع کنترل تسلیحاتی و این امر مورد اجماع میان قدرتهای بزرگ است. یعنی روسیه و چین هم علیرغم اختلافاتی که با امریکا و اروپا دارند، در موضوع کنترل تسلیحاتی و جلوگیری از افزایش تعداد دولتهای هستهای، با غرب منافع مشترک دارند. بنابراین باقی مسائل پایینتر از این هستند.»
این پژوهشگر روابط بینالملل تاکید کرد: «در سیاست بینالملل میگوییم که مسئله کنترل تسلیحاتی جزو مهمترین مسائل قدرتهای دنیاست. بنابراین عموما قدرتهای بزرگ، مسائل کم اهمیتتر را در مسئله مهمی به نام «کنترل تسلیحاتی»، دخالت نمیدهند. کمااینکه وقتی روسیه تلاش کرد که موضوع احیای برجام را از مدار خارج کند، هم ایران و هم غربیها اعتراض کردند. بنابراین موضوع ترور سلمان رشدی و جان بولتون، موضوعات سطح پایینی هستند. بدان معنا که دولت امریکا به دلیل ادعای ترور جان بولتون، یک مسئله بسیار مهمی به نام «نظم هستهای» را کنار نمیگذارد. سطح موضوعات یکسان نیستند که بگوییم تاثیر زیادی دارند. البته در عالم واقع ممکن است تاثیرات جزئی داشته باشند و به قول اثر پروانهای همه چیز روی هم تاثیر دارد ولی این ارتباط معنادار نیست که بگوییم به دلیل ادعای ترور بولتون، ممکن است توافق به هم بخورد. این ادعا پیش از این هم بوده است، کما اینکه ادعای دوازده بندی مایک پمپئو در مورد ایران، هیچوقت اجرایی نشد. در نتیجه این ادعاها الزاما نمیتواند مانعی برای توافق باشد.»
قهرمانپور در پاسخ به این سوال که آیا راه برونرفتی درمورد مسئله اختلافات پادمانی میان ایران و آژانس وجود دارد، گفت: «ما قبلا مسئله دشوارتری به نام PMD را داشتیم که ایران و آژانس بعد از برجام حل کردند. این یک مسئله بسیار مهمی بود و همان موقع هم بسیاری تصور میکردند که این موضوع حل شدنی نیست. سه بحثی که ما با آژانس داریم، به تعبیری ادامه همان پرونده قبلی است و موضوع مربوط به حال حاضر نیست. بنابراین غرب چندان نگران این مسئله نیست، چرا که بیشتر مربوط به شفافسازی فعالیتهای گذشته است تا اینکه نسبت به فعالیتی که اکنون وجود دارد، اظهار نگرانی کند. همه این اسناد میگویند که در گذشته فعالیتهایی انجام شده است ولی نمیگویند که الان دارد انجام میشود. به همین دلیل حل این پرونده کار چندان سختی نیست. نکته این است که امریکا و اروپا از این مسئله به عنوان یک ابزار چانهزنی با ایران استفاده کردهاند. با این تفاسیر حل و فصلش کار سختی نیست. کما اینکه مسئله مطالعات ادعایی نظامی در گذشته هم حل شد.»