گزارشی تکاندهنده از اتفاقات تیم ملی امید در اینچئون
تیم ملی فوتبال امید از رقابتهای فوتبال بازیهای آسیایی حذف شد و بدترین نتایج تاریخ فوتبال ایران را گرفت. شکست از تیم ویتنام و تساوی با قرقیزستانی که حتی خواب گل زدن به ایران را هم نمیدیدند. اتفاقاتی در اینچئون افتاده که نباید به بوته فراموشی سپرده شود. هنوز نهتنها کمیتهای برای این ناکامی بزرگ تشکیل نشده، بلکه مقصران اصلی که در تیم امید حضور داشتهاند، در پستهایشان ابقا شدهاند، به جز سیدهادی آیتاللهی، نایبرئیس اول فدراسیون فوتبال که رئیس کمیته فنی و توسعه هم هست، به صورت موقت سرپرست تیم ملی امید شده بود، به دستور کفاشیان کنار رفته و حسین اخوت جایش را گرفته است و هومن افاضلی مدیر فنی این تیم، کسی از تیم کنار گذاشته نشده است.
هومن افاضلی، مدیر فنی این تیم خودش استعفا داده و البته میتوانست استعفا هم ندهد. در هر حال هومن افاضلی تنها کسی بود که مدتها کنار تیم ملی امید بود و حتی بهعنوان سرمربی تیم ملی زیر 22 سال (در شرایطی که کسی جرات نداشت سرمربیگری تیم ملی امید را قبول کند و منصوریان هم از سرمربیگری استعفا داده بود) در بازیهای عمان شرکت کرده بود بازیهای قابل قبولی مقابل ژاپن، استرالیا و کویت انجام داده بود اما در یک فرآیند عجیب و در حالی که نظر کفاشیان و آیتاللهی روی هومن افاضلی بود، نلو وینگادا دوست نزدیک کارلوس کیروش جایگزین وی شد. اما در چین و اینچئون چه اتفاقاتی برای تیم ملی امید افتاد که حتی یک برنز هم نتوانست برای کاروان ایران بیاورد؟
خروجی جلسه با کمیته ملی المپیک
زمانی که علی کفاشیان، سیدهادی آیتاللهی، کیومرث هاشمی، هومن افاضلی و نلو وینگادا جلسهای مشترک برگزار میکنند، کمیته ملی المپیک به فدراسیون پیشنهاد میدهد که تیم ملی امید را برای مدالآوری در اینچئون ببندد و البته این طبیعی است که کمیته ملی المپیک از فدراسیون بخواهد تا تیم قدرتمندی روانه مسابقات کند. آنها پیشنهاد میدهند که از بازیکنان باتجربهتر هم در تیم ملی امید استفاده کنند. علی کفاشیان به جهت اینکه خودش نمیخواست هزینههای تیم ملی امید را بدهد، از وینگادا میخواهد تا پیشنهاد کمیته ملی المپیک را جدی بگیرد و چند بازیکن بالای 21 سال و زیر 23 سال را به تیم اضافه کند. ظاهرا بحث بر سر اضافه شدن 15 بازیکن بوده که البته آیتاللهی و افاضلی زیر بار نمیروند و روی سه بازیکن به نامهای کاوه رضایی، مرتضی پورعلیگنجی و شهریار شیروند توافق میکنند اما وینگادا از آنها میخواهد تا با هماهنگی کیروش این کار انجام شود و به همین دلیل وینگادا با مشاوره کیروش هفت بازیکن زیر 23 سال را به تیم اضافه میکند. پس اضافه شدن 15بازیکن منتفی میشود و تلقی کفاشیان این است که بینابین کمیته ملی المپیک هم راضی از این اتفاق است.
در واقع هفت بازیکن از لیست کارلوس کیروش به تیم ملی امید اضافه میشود و همین باعث میشود که تیم دوتکه شود و بازیکنان با هم جوش نخورند. ظاهرا در چین و اینچئون قرار بر این میشود به جهت اخت شدن بازیکنان با هم، هفت بازیکن اضافه شده با هفت بازیکن اصلی تیم هماتاق شوند تا روحیه اتحاد تیمی تقویت شود. بالاخره جوش خوردن هفت بازیکن لیگ برتری با بازیکنان جوان فرآیندی بود که باید انجام میشد اما وینگادا با یک بیتدبیری، همهچیز را بر هم زد. هومن افاضلی این پیشنهاد خوب را میدهد اما وینگادا با این استدلال که هر جا بوده بازیکنانی را با هم، هماتاقی کرده دوست دارند با هم باشند، پیشنهاد افاضلی را رد میکند و این نقطه آغازی است بر هرج و مرج در تیم ملی امید. بازیکنان پس از اینکه متوجه میشوند وینگادا زیاد به آنها سخت نمیگیرد، قوانین اردویی را زیر پا میگذارند و با گرفتن مجوز از وینگادا هم با دمپایی تردد میکردند و هم اینکه شبها تا دیروقت بیرون بودند که همین باعث جر و بحث بین هومن افاضلی و وینگادا هم شده بود. در هر حال ماجرای تدارکات تیم ملی امید هم پس از شکست سنگین اول فضا را برای تیم ملی امید سختتر کرده بود چراکه یکی از ورزشکاران خارجی هم به جرم آزار و اذیت تحت تعقیب بود، یک ورزشکار ژاپنی به جرم دزدی از دهکده اخراج شده بود و یک ورزشکار نپالی هم در آسانسور هتل، با یک والنتیر زن کرهای، رفتار ناشایستی کرده بود اما هیچکدام از این سه اتفاق، به اندازه اتفاق مدیر تدارکات تیم ملی ایران، رسانهای نشد. تقسیم شدن بازیکنان به دو گروه هم شایعههایی مثل درگیری بازیکنان با یکدیگر را در اردوی تیم ملی امید، منتشر کرد و رفتار خانزاده در بازی اول مقابل ویتنام شائبههای این ماجراها را پررنگتر میکرد. اتفاق مهمتر این بود که پس از حذف تیم امید کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک با علی کفاشیان تماس میگیرد و بر سرش داد و هوار تاریخی انجام میدهد. طوری که رنگ از رخسار کفاشیان میپرد و دقایقی هیچ نمیگوید و به حرفهای کیومرث هاشمی گوش میدهد. ماجرا طوری بود که حتی اطرافیان کفاشیان صدای کیومرث هاشمی را میشنیدند.
وینگادا کاریزما ندارد
اینکه وینگادا کاریزما ندارد موضوعی است که خود کفاشیان و آیتاللهی به آن واقف هستند. گفته میشود او نه در تهران و نه در اردوهای خارجی توانایی کنترل و جمع کردن تیم را ندارد و به همین دلیل است که قبل از حضور در اینچئون، در پنج بازی بینالمللی دوستانه مقابل تیمهای ارمنستان، اردن، عمان و چین، تیم امید حتی یک بازی را هم نبرد و اگر دو بازی ویتنام و قرقیزستان را به آن اضافه کنیم، وینگادا با شش ماه زیر نظر داشتن تیم ملی امید و 70 جلسه تمرینی حتی یک برد هم به دست نیاورده و آن وقت است که در کمال تعجب کار با او ادامه مییابد. وینگادا به جز دو دستیار پرتغالی یعنی ریکاردو (که گفته میشود مدرک مربیگری D دارد) و یک مربی ناشناخته دیگر به نام کاروالیو، مربیای به نام مسعود مقیم دارد که از نزدیکان سیدهادی آیتاللهی است و از کسانی است که در چند دوره ناکامی تیمهای ملی پایه بهعنوان دستیار مربیان ملی حضور داشته و به جز آن مهرداد مشایخی، مترجم وینگادا یکی از عواملی نام برده شده که در برهم ریخته شدن روابط بین کادر فنی و بازیکنان و حتی بازیکنان بین یکدیگر نقش داشته است و البته شنیده شده که داماد یکی از بستگان نزدیک مهدی محمدنبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال است و چند باری هم به خاطر کارهایی که میکرده توسط هومن افاضلی بازخواست شده و بین آنها هم درگیری پیش آمده است. هرچند قبل از بازیهای آسیایی اینچئون همه این موارد و نارساییها به کفاشیان و آیتاللهی گفته شده بود، اما آنها نهتنها هیچ کاری برای از بین رفتن حاشیهها انجام ندادند، بلکه پس از ناکامی تاریخی تیم ملی امید، هم کاری انجام ندادهاند. البته همه ماجراها ظاهرا به این ربط دارد که وینگادا رفیق گرمابه و گلستان کارلوس کیروش است و کسی جرات نمیکند به ایشان دست بزند.
منبع: فرهیختگان آنلاین
نظر شما