چهارشنبه ۲۱ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 11

گزینه‌های پیش روی بایدن در مورد ایران

پیشرفت سریع ایران در حوزه هسته‌ای گزینه‌های خوب کمی را برای ایالات متحده باقی گذاشته است. بدون توافق، برنامه هسته‌ای تهران اساسا بدون محدودیت خواهد بود: تنها ترس از وقوع یک حمله نظامی احتمالی پیش روی ایران را به سمت ساخت بمب اتمی محدود می‌کند.
کد خبر: ۲۷۱۱۳۲
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۰۷:۱۹

به گزارش صدای ایران متیو بان استاد دانشگاه هاروارد که مطالعات پنهانی را بر روی امنیت زرادخانه‌های هسته‌ای روسیه در کابینه کلینتون رییس جمهوری اسبق آمریکا هدایت کرد. هم چنین، او مشاور وزارت انرژی امریکا و مشاور «ارنست مونیز» وزیر انرژی دولت اوباما بوده است. او برنده جایزه انجمن فیزیک آمریکا (جوزف ای. برتون) برای «مشارکت برجسته در کمک به تدوین سیاست‌هایی به منظور کاهش خطر سرقت سلاح‌ها و مواد هسته ای» شده است. بیش از ۲۵ کتاب از او درباره فناوری هسته‌ای منتشر شده اند.

ایران بیش از هر زمان دیگری به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای نزدیک شده است. پس از خروج امریکا از برجام با فرمان ترامپ در سال ۲۰۱۸ میلادی، ایران غنی‌سازی اورانیوم را در سطوحی بالاتر از سطح پیشین آغاز کرد. رهبران ایران و امریکا می‌گویند می‌خواهند به توافق ۲۰۱۵ بازگردند، اما طرفین در مورد این که کدام گام هسته‌ای یا رفع تحریم‌ها باید در اولویت قرار گیرند، فاصله زیادی با یکدیگر دارند.

هر روز که مذاکرات بدون نتیجه به طول می‌انجامد سانتریفیوژ‌های ایران به چرخش ادامه می‌دهند. حقیقت دشوار برای امریکا آن است که واشنگتن گزینه‌های کمی برای مهار برنامه هسته‌ای ایران دارد. بایدن می‌تواند در شرایط بدون توافق باقی بماند و به ایران اجازه دهد در حالی که از تحریم رنج می‌برد به نزدیک شدن به ساخت بمب اتمی ادامه دهد.

هم چنین، آن گونه که تیم بایدن پیشنهاد داده طرفین می‌توانند به برجام بازگردند و سپس تلاش کنند ایران را راضی به پذیرش توافقی قوی‌تر و طولانی‌تر سازند. حمله نظامی علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران گزینه دیگری که احتمالا پیشرفت تهران به سوی ساخت سلاح هسته‌ای را چند سال به تاخیر خواهد انداخت، اما قطعا باعث تحریک ایران به اقدام تلافی جویانه و تسریع روند حرکت ایران به سوی ساخت تسلیحات هسته‌ای خواهد شد.

از بین این گزینه ها، بازگشت به برجام سال ۲۰۱۵ گزینه‌ای با حداقل میزان بد بودن است. این گزینه امیدواری درباره امکان مذاکرات دیگر با ایران بر سر برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای آن کشور را افزایش می‌دهد. این گزینه خطرات بسیار کم‌تری در مقایسه با تلاش برای عقب انداختن برنامه اتمی ایران از طریق حمله نظامی خواهد داشت. واقعیت، اما آن است که دستاورد‌های ایران در زمینه دانش هسته‌ای غیر قابل بازگشت است. این موضوع سبب می‌شود تا کسب رضایت تهران برای تقویت توافق در طول زمان دشوارتر شود.

امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب هسته‌ای نزدیک شده است. آخرین گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در نوامبر ۲۰۲۱ منتشر شد نشان می‌دهند که ایران از محدودیت‌های توافق ۲۰۱۵ بسیار فراتر رفته است. ترکیب ذخایر اورانیوم غنی شده و سانتریفیوژ‌های پیشرفته، ایران را قادر می‌سازد تا مواد لازم برای اولین بمب خود را در یک ماه آینده تولید کند بازه زمانی‌ای که با رشد ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی تهران کاهش ادامه خواهد داد.

در چند ماه آینده پس از یک انفجار، ایران می‌تواند مواد کافی برای بمب دوم و سپس سوم و چهارمین بمب را در اختیار داشته باشد. به طور همزمان، ایران نظارت اضافی توافق شده در توافق سال ۲۰۱۵ را کنار گذاشته است.

بازگشت به توافق ۲۰۱۵ می‌تواند برخی از پیشرفت‌های هسته‌ای ایران را کاهش دهد که از جمله آن می‌توان به موضوع ذخایر اورانیوم غنی شده اضافی و فعالیت سانتریفیوژ‌های پیشرفته اشاره کرد. با این وجود، دانشی که ایران به دست آورده است را نمی‌توان حذف کرد. ایران روز به روز در مورد ساخت سانتریفیوژ‌ها با کارایی بالاتر و مدیریت اورانیوم با غنای بالا و ناامید کردن بازرسان بین المللی بدون برانگیختن واکنش جدی تجربه بیش‌تری کسب می‌کند.

پیشرفت سریع ایران در حوزه هسته‌ای گزینه‌های خوب کمی را برای ایالات متحده باقی گذاشته است. بدون توافق، برنامه هسته‌ای تهران اساسا بدون محدودیت خواهد بود: تنها ترس از وقوع یک حمله نظامی احتمالی پیش روی ایران را به سمت ساخت بمب اتمی محدود می‌کند.

معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای (ان پی تی) که ایران یکی از طرفین آن است هم چنان تهران را از ساخت سلاح هسته‌ای منع می‌کند، اما این معاهده تولید یا ذخیره مواد هسته‌ای قابل استفاده در ساخت سلاح را تا زمانی که تحت بازرسی بین المللی باشد ممنوع نمی‌سازد. در نتیجه، ایران ممکن است تصمیم بگیرد که ذخایر اورانیوم ۶۰ درصد غنی شده خود را به گونه‌ای افزایش دهد که در صورت غنی‌سازی بیش‌تر برای چندین بمب هسته‌ای کافی باشد.

ایران احتمالاً به آزمایش و ساخت سانتریفیوژ‌های پیشرفته ادامه خواهد داد تا اگر تصمیم به برداشتن گام نهایی به سمت سلاح‌های هسته‌ای بگیرد آماده حرکت سریع احتمالاً در یک سایت مخفی باشد. تنها ابزار‌های واقعی ایالات متحده برای محدود کردن ایران در این مورد خرابکاری و تحریم هستند. تحریم‌ها ممکن است حمایت مالی ایران را از گروه‌های شبه نظامی در خاورمیانه محدود سازند با این وجود، همزمان باعث تحمیل رنج قابل توجهی برای مردم ایران خواهند شد.

خرابکاری می‌تواند باعث عقب راندن پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران شود، اما این وضعیتی موقتی خواهد بود. هیچ یک از این گزینه‌ها تاکنون نتوانسته ایران را از پیشرفت چشمگیر به سمت ساخت بمب بازدارند. چنین اقداماتی با خطرات خاص خود همراه هستند و به طور بالقوه احساس تهدید را در ایران تقویت کرده و باعث دست بالا پیدا کردن جناحی در ایران خواهند شد که حامی ساخت بمب اتمی هستند. این وضعیت جنگ سایه سطح پایین بین ایران، ایالات متحده، اسرائیل و کشور‌های خلیج فارس را تشدید می‌کند.

اگر ایالات متحده موفق شود توافق ۲۰۱۵ را احیا کند تهدید هسته‌ای ناشی از ایران را کاهش می‌دهد، اما نه به اندازه توافق اولیه. بیش از شش سال از زمان خریداری شده توسط این توافق به پایان رسیده است. حتی اگر ایران سانتریفیوژ‌های اضافی خود را خنثی کند و ذخایر اضافی اورانیوم غنی شده خود را کنار بگذارد احتمالا می‌تواند در صورتی که تصمیم بگیرد مفاد توافق را نقض کند همان سانتریفیوژ‌ها را مجددا در مکان‌های شناخته شده یا مخفی در زمانی نسبتا کوتاهی بار دیگر راه اندازی کند.

هم چنین، ایران می‌تواند سانتریفیوژ‌های بیش‌تری بسازد و ظرفیت غنی سازی خود را بسیار سریع‌تر از آنچه پیش از خروج ایالات متحده از توافق سال ۲۰۱۵ قادر بود گسترش دهد. یکی از ابهامات کلیدی آن است که ایران با چه سرعتی می‌تواند تعداد بیش‌تری از این سانتریفیوژ‌های پیشرفته را بسازد و نصب کند.

برخی از کارشناسان پیشنهاد کرده‌اند که به رویکرد «کم‌تر در برابر کم تر» بسنده کنیم. به عنوان مثال، واداشتن ایران به کنار گذاشتن ذخایر اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی، توقف ذخیره‌سازی بیشتر اورانیوم غنی شده و توقف نصب سانتریفیوژ‌های جدید در ازای لغو برخی تحریم ها. چنین ترتیباتی ممکن است زمان زیادی را برای گفتگو‌ها بخرند، اما به هیچ وجه راه حلی بلند مدت نیستند.


برخی دیگر، از دولت بایدن خواسته‌اند از احیای توافق ۲۰۱۵ صرف نظر کند و در عوض تحریم‌های سخت‌تری را برای متقاعد کردن ایران به سازش اعمال کند و وضعیتی را ایجاد کند که در آن تهران محدودیت‌های اساسی‌تر از توافق ۲۰۱۵ را بپذیرد. با این وجود، کارزار فشار حداکثری ترامپ در وضعیت آشفته‌ای به سر می‌برد و خود نشان داد که دلیل اندکی وجود دارد که گمان کنیم تحریم و فشار مشابه منجر به پیشرفت در قبال ایران خواهد شد.

در تهران، خروج ترامپ از توافق هسته‌ای موضع کسانی را که استدلال می‌کردند واشنگتن هرگز شریک قابل اعتمادی نخواهد بود تقویت کرده است. اکنون این طیف اهرم‌های قدرت را در دست دارند. علاوه بر آن، آخرین بودجه پیشنهادی «ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور ایران بر این مبناست که اقتصاد ایران در سال آینده حتی بدون توافق هسته‌ای رشدی هشت درصدی خواهد داشت و این نشان می‌دهد که او نیاز چندانی برای مصالحه احساس نمی‌کند.

از نظر تاریخی، ایران با تلاش برای ایجاد اهرم متقابل به تلاش‌های غرب برای ایجاد اهرم فشار پاسخ داده است. این رویکرد را می‌توان در چرایی استقرار سانتریفیوژ‌های زیاد توسط ایران، ذخیره‌سازی اورانیوم غنی شده و حمایت آن کشور از گروه‌های شبه نظامی در سراسر خاورمیانه مشاهده کرد.

یک مسیر محتمل‌تر برای دستیابی به توافقی طولانی‌تر و قوی‌تر آن است که ابتدا به توافق اولیه بازگردیم و سپس تلاش کنیم تا در مذاکرات بعدی آن را طولانی‌تر و تقویت کنیم. این گزینه ارزش آزمودن را دارد، اما از آنجا که بازگشت به توافق ۲۰۱۵ میلادی مستلزم لغو بسیاری از تحریم‌های وضع شده علیه تهران است اهرم واشنگتن برای دستیابی به شرایط بهتر در آینده کاهش خواهد یافت.

گزینه نهایی حمله نظامی است که می‌تواند به طور موقت بسیاری از زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را از کار بیاندازد. اگرچه ایران می‌تواند از تاسیسات غنی‌سازی سوخت فردو در اعماق زمین برای تولید مواد مورد نیاز به منظور ساخت بمب اتمی استفاده کند برخی از انواع بمب‌های سنگرشکن می‌توانند به این نیروگاه آسیب برسانند و احتمالا باعث تخریب تونل‌های درون سایت شوند.

با این وجود، تاسیسات هسته‌ای دیگر نیز باید نابود شوند که همراه با پدافند هوایی گسترده ایران که چنین حمله‌ای را به یک عملیات هوایی بزرگ و پیچیده تبدیل می‌کند حمله‌ای بسیار دشوارتر از حملات اسرائیل علیه راکتور اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱ و راکتور سوریه در سال ۲۰۰۷ میلادی که در هر کدام یک هدف برای حمله در نظر گرفته شده بود.

ارتش ایالات متحده قادر به انجام چنین حمله‌ای است و اسرائیل توانایی خود را برای انجام این کار بهبود بخشیده است (اگرچه اسرائیل در زمینه توانایی‌هایی، چون سوخت گیری دوربرد و شکستن سنگر‌ها محدودیت‌های بیش‌تری دارد).

با این وجود، پس از انجام چنین حمله‌ای علیه ایران، تهران احتمالا در مکان‌های مخفی فعالیت هسته‌ای خود را بازسازی کرده و ممکن است تصمیم بگیرد که بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را اخراج کند و پیش از آن که بار دیگر مورد حمله گیرد برای ساخت سلاح هسته‌ای تلاش کند. به عبارت دیگر، چنین حمله‌ای ممکن است به جای کاهش احتمال دستیابی ایران به بمب اتمی احتمال دستیابی آن کشور به سلاح هسته‌ای را در بلند مدت افزایش دهد.

تخمین‌های صورت گرفته برای مدت زمانی که یک حمله نظامی می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را به تاخیر اندازد از دو تا پنج سال متغیر هستند که کم‌تر از زمانی است که یک توافق حاصل شده پس از مذاکره می‌تواند فراهم کند. نیرو‌های نیابتی تحت فرمان ایران تقریبا به طور قطع دست به اقدام تلاقی جویانه خواهند زد.

آنان گزینه‌های زیادی در اختیار دارند از موشک‌های دوربردی که می‌توانند به اسرائیل برسند (در حدود صد هزار موشک در اختیار حزب‌الله) تا پهپاد‌های فوق‌العاده دقیقی که حملات هشدار دهنده به تاسیسات نفتی عربستان سعودی را انجام دادند. واقعیت آن است که از نظر حقوقی حملات نظامی علیه کشور‌های خارجی که برای دفاع از خود انجام نمی‌شوند طبق قوانین بین المللی ممنوع است. بنابراین، در مجموع حمله نظامی خطرناک‌ترین گزینه است.

به طور خلاصه، پیشرفت هسته‌ای ایران گزینه‌های بدی را در اختیار آمریکا قرار داده است. احیای قرارداد ۲۰۱۵ به اندازه توافق اولیه باعث خرید زمان یا ایجاد ایمنی نمی‌شود، اما انجام این کار بهترین انتخاب در میان مجموعه‌ای از گزینه‌های بد است. در نهایت، ایران توانایی فنی ساخت سلاح هسته‌ای را دارد. هدف واشنگتن باید متقاعد کردن رهبران ایران در این باره باشد که این کار یعنی حرکت به سوی ساخت سلاح هسته‌ای را انجام ندهند.

بنابراین، دولت بایدن حق دارد برای یافتن راهی به منظور پایبندی به توافق اولیه تلاش کند و پس از آن به یک توافق طولانی‌تر و قوی‌تر دست یابد. با این وجود، با توجه به این که اصولگرایان در قدرت در ایران به طور قابل توجیهی به وعده‌های آمریکا تردید دارند هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوان به برجام سال ۲۰۱۵ میلادی بازگشت. با گذشت زمان، مزایای بازگشت به توافق اولیه کماکان کاهش خواهد یافت.

علاوه بر این، محدود کردن خطرات برنامه هسته‌ای ایران پس از انقضای بند‌های غروب آفتاب در برجام یا محدود کردن برنامه موشکی پیش رونده ایران و یا رسیدگی به حمایت آن کشور از گروه‌های شبه نظامی در سراسر خاورمیانه آسان نخواهند بود. در نهایت آنچه مورد نیاز است رابطه‌ای متفاوت از رابطه فعلی بین ایران با همسایگانش در خاورمیانه و غرب است. بازگشت به توافق هسته‌ای یک گام رو به جلو در این مسیر طولانی و دشوار خواهد بود.

ترجمه مقاله ای از فارین افرز

منبع: فرارو
نظر شما