جمعه ۲۳ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 13

توصیه گاردین به ۱+۵: فرصت روحانی را از دست ندهید

کد خبر: ۲۶۹۳۷
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۳
کریستوفر دی بلاژیو نوشت: مشابه چنین سفر امنی را در هیچ‌یک از کشورهای منطقه خاورمیانه و آن هم درست روی کمربندی انرژی جهان نمی‌توانید تصور کنید.

«چند هفته قبل که به همراه پسر 11 ساله‌ام از تهران عازم تخت‌سلیمان در نزدیکی مرز عراق (آذربایجان غربی) بودم، ایران را کشوری امن و زیبا یافتم.» روزنامه گاردین، در یادداشتی که با این جمله آغاز شده است، به تشریح دلایلی که غرب باید در پرونده هسته‌ای با ایران به توافق جامع برسد، به قلم کریستوفر دی بلاژیو پرداخته است.
 
این نویسنده گاردین که اخیرا از ایران بازدید کرده است در این یادداشت ایران را باثبات‌ترین کشور خاورمیانه معرفی و مردم ایران را با ادب و باسواد توصیف کرده است. در ادامه ترجمه این مقاله را می‌خوانید:

چند هفته قبل، به همراه پسر 11 ‌ساله‌ام از تهران عازم تخت‌سلیمان در مرز عراق شدم. در این سفر چند روزه که بخشی از آن در یک قطار راحت و تمیز ساخت کشور چین انجام شد، به غیر از یک مورد، در هیچ جای دیگر احساس ناامنی و ناراحتی نداشتیم. آن یک مورد هم وقتی بود که در بازار زنجان، شهری که به‌خاطر تیغه چاقوهایش معروف است، مردی موهای دست خودش را خشک‌خشک با تیغه چاقو می‌تراشید تا ثابت کند چاقویی که می‌فروشد تیز و برنده است. هیچ فرد منطقی و آگاهی مشابه چنین سفر امنی را در هیچ‌یک از کشورهای منطقه خاورمیانه و آن هم درست روی کمربندی انرژی جهان نمی‌تواند تصور کند؛ به‌خصوص در عراق و افغانستان و سوریه. ایران در منطقه یک استثنا محسوب می‌شود. در حالی که بسیاری به حاکمیت ایران انتقاد شدید وارد می‌کنند، در این کشور دولت در حال کار، زیرساخت‌ها فعال و مردم تحصیلکرده و مودب هستند. حتی ایران از این نیز جلوتر رفته و در کمربند مذهبی که از عراق و سوریه و لبنان تشکیل شده نیز بر دولت‌های شیعه تاثیرات و نفوذ زیادی دارد و ظرفیت بسیار زیادی برای اینکه قدرتمندانه در تامین امنیت بین‌النهرین و خاور نزدیک نقش بازی کند، داشت.

دلیل اینکه از کلمه «داشت» استفاده می‌کنم این است که ضمانتی برای دعوت ایران از سوی کشورهای غربی برای برعهده گرفتن این نقش نیست و این یکی از انحرافات بزرگ سیاست مدرن غرب است که با مهم‌ترین کشور خاورمیانه روابط و همکاری محترمانه ندارد.

(دور جدید) مذاکرات غرب با ایران در قالب گروه 1+5 درباره پرونده هسته‌ای ایران یک ‌سالی می‌شود که ادامه دارد و اخیرا نیز در حاشیه نشست عمومی سالانه سازمان ملل متحد به شکل مثبتی دنبال شد. در حاشیه این نشست، دیداری نیز میان دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلستان و حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران صورت گرفت که از سال 1979 (1357) بی‌سابقه بود. تمام این وقایع جو روابط دیپلماتیک را بهتر کرده است، اگرچه تمام آنچه در این مذاکرات به‌دست آمده است (لغو محدود برخی تحریم‌ها و تصویب نکردن تحریم‌های جدید علیه ایران در مقابل توقف پیشرفت برنامه غنی‌سازی اورانیوم از سوی ایران) بسیار شکننده و قابل بازگشت به وضع قبلی است. اکنون مذاکرات هسته‌ای در حالی دنبال می‌شود که تنها هشت هفته به پایان ضرب‌الاجل 24 نوامبر (3آذر) باقی ‌مانده است و به گفته دو طرف اختلافات عمیق درباره مقدار غنی‌سازی اورانیوم به قوت خود باقی ‌است. در همین زمان ائتلافی که آمریکا برای مبارزه با اسلامگرایان افراطی که خود را دولت اسلامی می‌نامند، با دعوت از حکومت‌های پادشاهی سنی‌مذهب منطقه مانند عربستان سعودی تشکیل داده، ناکام مانده است. این ناکامی در کنار دسترسی‌ای که به ایران برای این ائتلاف وجود داشت، بار دیگر نشان داد که دولت‌های غربی تا چه اندازه در این حرکت غیرمنطقی رفتار کرده‌اند.
اگرچه در زمان دولت قبلی ایران، تنش‌زدایی با این کشور که دولتش به‌دنبال تسریع در برنامه هسته‌ای بود، امری محال به‌نظر می‌رسید، از پارسال که دولت حسن روحانی، حقوقدانی که بخشی از تحصیلاتش را در انگلستان گذرانده است، با شعار اعتدال در تمام زمینه‌ها با حمایت رهبری ایران سکان امور را در دست گرفته است، اوضاع تغییر کرده است.

روحانی در شروع کار توانست موفقیت قابل توجهی به‌دست بیاورد. او با استفاده از تکانه‌ای که لغو موقت بخشی از تحریم‌ها در قبال توافق اولیه با 1+5، در اقتصاد ایران ایجاد کرد، توانست تورم را مهار کند و از 45 درصد به 20 درصد کاهش دهد. در همین زمان او ارزش در حال افت ریال، واحد پول ایران، را نیز تثبیت کرد؛ دو موفقیتی که عملکرد یک ساله دولت او را در عرصه دیپلماتیک و اقتصادی موفق رقم زدند. اخیرا شنیدم که وزیران امور خارجه به طعنه می‌گویند: «کابینه ایران تحصیلکرده‌تر از آمریکاست»، این یکی از نمونه کارهای مثبت روحانی بوده است. اکنون تعداد وزیرانی که دکترای تخصصی دارند در کابینه ایران بیشتر از کابینه ایالات متحده آمریکاست و این نشان می‌دهد که روحانی میدان را در اختیار تکنوکرات‌ها گذاشته و همین امر دولتش را شکست‌ناپذیر کرده است؛ دولتی که تصمیم دارد فضای اجتماعی را بازتر کند و ظرفیت‌های اقتصادی را به عرصه عمل برساند، چیزی شبیه به جامعه ترکیه در ابتدای دهه 2000 میلادی، فقط با این اختلاف که ترکیه نفت و گاز نداشت. ایرانی که به چنین جایگاهی برسد، معادلات موجود جهان را یکسره تغییر خواهد داد؛ حتی امروز نیز با کاهش تدریجی صادرات گاز روسیه به اروپا، ایران در حال مطرح‌شدن به‌عنوان جایگزین تامین انرژی اروپاست.

از سوی دیگر بحران سوریه فارغ از هر ائتلاف و اختلافی، یک تخاصم آشکار با شیعه است. تکفیری‌های دولت اسلامی با این ادعا که مذهب شیعه در قرن شانزدهم از سوی دولت صفوی ایران تاسیس شده است، اقدام به کشتار بی‌رحمانه شیعیان در سوریه و عراق کرده‌اند. تعداد شیعیانی که به دست این گروه قصابی شده‌اند، بسیار بیشتر از تعداد غربیانی ‌است که به دست این گروه کشته ‌شده‌اند اما در این میان ادعاهای خنده‌دار بنیامین نتانیاهو (نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی) درباره ایران و اشک تمساح خواندن دعوت روحانی به مبارزه با تروریسم، بسیار عجیب و غیرواقع‌بینانه است. نتانیاهو براساس یک توهم شخصی درباره ایران، در نطق هفته قبل خود در سازمان ملل متحد کاریکاتوری از ایران ترسیم کرد که برای هیچ‌کس قابل پذیرش نبود. اسرائیل براساس یک توهم قدیمی فکر می‌کند ایران می‌تواند پشتیبانی غرب از اسرائیل را کاهش دهد، درحالی که کشتار فلسطینیان در غزه، بیشترین آسیب را به پشتیبانی غرب از اسرائیل وارد کرده است.

آمریکا و متحدان غربی‌اش از اعتباراتی که دولت ایران در داخل توانسته است به آنها دست پیدا کند، بهره کافی را نبرده‌اند و در مقابل از موفقیت‌های آتی دولت روحانی در ایجاد رضایتمندی داخلی نیز می‌ترسند؛ رضایتمندی داخلی که با دستیابی به یک پیروزی بزرگ در مذاکرات و لغو تحریم‌ها، به‌شدت بالا می‌رود و اعتبار آن به حساب دولت روحانی می‌رود. دولت فعلی ایران که توانسته است با استفاده از لغو محدود برخی جنبه‌های تحریم‌ها و با دستیابی به هفت میلیارد دلار از دارایی‌های مسدودشده خود تورم و ارزش ارز خود را مهار کند، در صورت لغو تحریم‌ها و امکان فروش روزانه بیش از دو میلیون بشکه نفت و دسترسی به 100 میلیارد دلار از ذخایر بلوکه شده ارزی می‌تواند به یک جهش عظیم اقتصادی دست پیدا کند. از سوی دیگر، شکست مذاکرات و اعمال تحریم‌های تازه از سوی کنگره آمریکا علیه ایران، ایران را ناگزیر از واکنش متقابل می‌کند.

آنچه در هفته‌های باقیمانده از مذاکرات هسته‌ای روی دهد می‌تواند آینده جهان را تعیین کند و بهتر است که توافقی با حفظ وجهه دو طرف باشد. این اتفاق وابستگی زیادی به رفتار دو طرف دارد. توافقی که بتواند نیاز ایران به انرژی هسته‌ای و چشم‌اندازهای مطلوب این کشور را تامین کند و در عین حال به دیگر کشورهای دنیا اطمینان لازم درباره صلح‌آمیز بودن این فعالیت‌ها را بدهد، روابطی تازه میان جمهوری اسلامی و کشورهای غربی ایجاد می‌کند که می‌توانند در مقابل هر پیشامدی در منطقه بایستند.
نظر شما