يکشنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 22

اذبیات تلخ مهاجرت!

یک داستان نویس، درخصوص فضای موجود در آثار ادبیات مهاجرت می‌گوید: ممکن است لحظه‌های شیرین هم در آن‌ها کم نباشد اما فضای کلی آثار عموما فضای دردناک و تلخی است، هرچند برخی از این آثار فراتر از این رفتند که مسئله فقط مهاجرت باشد.
کد خبر: ۲۶۶۶۹۵
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۱

به گزارش صدای ایران از ایسنا، علیرضا محمودی ایرانمهر ،درخصوص نمود مهاجرت در ادبیات، و تغییر در شیوه نگاه نویسندگان و شاعران به مقوله مهاجرت در آثار ادبی اظهار کرد: این آثار به دو دسته بزرگ تقسیم می‌شوند؛ یک دسته آثاری هستند که در مهاجرت خلق شده‌اند که بخش عمده‌ای از آثار ادبیات مهاجرت هم از همین گروه هستند. دسته دیگر، آثاری هستند که به مقوله مهاجرت می‌پردازند. شاید خیلی مهم نباشد که نویسنده مهاجر است یا نه.

او افزود: اما هر دو گروه به مسئله خیلی بزرگ‌تری برمی‌گردد و آن پدیده مهاجرت در شکل گسترده، در نیم قرن گذشته است؛ جوامع متعددی از ایرانیانی که در مقاطع مختلف تاریخی از ایران مهاجرت کردند و جوامعی را در گوشه و کنار دنیا تشکیل دادند، هر کدام بستری را برای خلاقیت ادبی و اتفاقاتی در حوزه داستان ایجاد کردند. نمونه‌های خیلی درخشانی هم در این زمینه وجود دارد، مثلا کتاب معروف «ثریا در اغما» نوشته اسماعیل فصیح که اشاره به نسلی از مهاجران ایرانی دارد. بعد از انقلاب، این نوع مهاجرت شکل تازه‌ای به خود گرفت اما ریشه‌های تاریخی زیادی دارد.

محمودی ایرانمهر سپس با بیان این‌که کار اسماعیل فصیح از جمله آثاری است که یک نویسنده ایرانی ساکن ایران درباره مقوله مهاجرت و نسل‌هایی از ایرانیانی که در خارج از ایران زندگی می‌کنند یا اصلا در آن‌جا متولد شده‌اند، نوشته است، گفت: اما آن‌چه یکی از شاخه‌های جدی ادبیات معاصر ما نیز هست، آثار نویسندگان ایرانی‌تباری‌ است که عموما هم فارسی می‌نویسند یا به زبان‌های دیگر. برخی از آنان از نسل اول، برخی دیگر از نسل دوم و برخی نیز از نسل سوم مهاجرانی هستند که حتی بعد از گذشت سه نسل همچنان درباره مهاجرت، همگن و همراه شدن در جامعه مقصد و ... می‌نویسند. این مقوله بسیار گسترده و متنوع است، و جای کار و بررسی فوق‌العاده‌ای هم دارد.

این فیلم‌نامه‌نویس همچنین در پاسخ به سوالی درخصوص فضای موجود در آثار ادبیات مهاجرت اظهار کرد: ادبیات معاصر ما خیلی ادبیات روشن‌اندیشی نیست و غالبا فضای تیره و تاری دارد. بنابراین ادبیات مهاجرت هم به همین ترتیب است. اما این آثار بیشتر به دردها، تضادها، شرایط سختی که وجود دارد، و چالش‌های جاکن‌شده - کنده شدن از جایی و پرتاب شدن به جایی دیگر - می‌پردازند.

او در عین حال گفت: ممکن است لحظه‌های شیرین هم در این آثار کم نباشد اما فضای کلی آثار عموما فضای دردناک و تلخی است، هر چند برخی از این آثار فراتر از این رفتند که مسئله فقط مهاجرت باشد؛ انگار روحیه جامعه‌ای را بررسی می‌کنند. مثلا آثار آقای خسرو دوامی که سال‌هاست می‌نویسند، بیشتر در این فضا است و مسئله دیگر فقط مهاجر بودن نیست، بلکه جامعه بزرگی، در حد چند میلیون از ایرانیان مهاجر در امریکا را بررسی می‌کند و پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی‌شان را نشان می‌دهد و فراتر از مهاجرت است. 

علیرضا محمودی ایرانمهر در پایان درباره نمود مهاجرت در آثار خود نیز بیان کرد: کتاب اخیر بنده، «برف تابستانی» که همین روزها منتشر می‌شود، درخصوص مهاجرت است. تمام شخصیت‌ها درگیر مهاجرت و دوری هستند. البته مسئله اصلی داستان مهاجرت نیست، بیشتر مسئله دوری و جاافتادگی است. 

برچسب ها: مهاجرت ، ادبیات
نظر شما